محمدیعقوب هادی

 

سوء‌استفاده از گزینه انتخابات

واقعیات تاریخ سیاسی افغانستان حکایت از پلان دورنمای همسایگان طماع جهانی ما در این منطقه دارد . واقعیاتی که در چندین مرحله با ساز و برگ متفاوت مهندسی شده است. به اساس این پلان دور نمائی افغانستان در دهه های اخیر بعد از یک دوران طولانی عقب زنی، قربانی یک دوره 14 ساله مصیبت جنگ تحمیلی از سالهای 1978 تا سالهای 1992 میگیرد. این جنگ تحمیلی از جنس خود خشونت آفرید که حوادث وواقعات سالهای 1992 را تا دسمبر 2011 شکل داد. پی آمد این جنگ وخشونت بیست ساله، از 13 سال به اینطرف با گماشتن یک ریس جمهوری که به مرام خاطر حامیان منطقوی و بین‌المللی کشور را در پهلوی حفظ آشوب وجنگ کشور را در مرداب فساد های رنگا رنگ غرق ساخت وهنوز دامن ستمگری هموار است تا چه ناکرده های دیگر را مجریان وحامیان این پلانها بسر رسانند.

پروسه انتخابات1393 ه ش افغانستان و کشاندن آن به دور دوم ورهبری آن بسوی تشدید بحران که افکار جامعه سیاسی و مردم با طرح و پلان مضمون انتخابات ونتائیج نا معلوم دور دوم آن مصروف شده بخشی از مهندسی پلانهای است که منافع سیاست‌های بزرگ را در این منطقه دنبال میکند.

انتخابات یک اصل مدنی و دیموکراتیک است اما انتخاباتی که جعل و تقلب عنصر متشکل آن باشد چگونه میتواند با مشخصه یک اصل مدنی و دیموکراتیک تعریف شود؟ واقعیت این است هر انتخاباتی که تحت نظر همسایه های ستمگر جهانی ما در سایر کشور ها نقشه شده سر انجام بدبختی مردم و سرزمینهای مردم را ببار آورده که پروسه انتخابات کشور ما نیز شامل این بحث میشود. وقتی نسبت به ترکیب تیم های انتخاباتی چه در دور اول و چه در دور دوم نگاه میکنیم بخوبی می‌بینیم ،آنهای که با اشکال و شیوه‌های متفاوت در طی سالها بالای سرنوشت مردم تحمیل شده اند باز و با تکرار در لباس دیگر و یا با پیش کشیدن زاد و ولد خودشان میخواهند بالای سر نوشت مردم وکشور حکومت نمایند.

ما امروز در قبال خلق بحران در پروسه انتخابات جاری که ناگزیر به عنوان مضمون انتخابات در شرایط جاری پزیرفته شده وقتی به مطبوعات توجه مینمایم بحث‌های پیرامونی پروسه انتخابات وحاصل این مهندسی استدلال های عجیبی را به شنید و دید ما قرار میدهد. عده‌ای بجای اینکه به اصل مساله تمرکز نمایند که انتخابات چرا به چالش کشیده می‌شود تلاش میکنند که سخنی نگویند تا فیگور برد نامعلوم شان صدمه نبیند. نفس مساله این است که آن‌ها میخواهند انگشت گذاشتن به تخلف ، تقلب و جعل را به عنوان برد خود شان تلقین نمایند. اینکه این تلقین ها چه مضاری را متوجه مردم وکشور میسازد برای آن‌ها مهم نیست. البته از آنجائی که روشن است زر وزور در کشور حکومت میکند لذا آنانی که رؤیا روی های مذهبی اتنیکی سمتی زبانی و حتی سیاسی را تحریک مینمایند ومصیبتی که این تحریکات خلق مینماید برای شان اهمیت ندارد. آن‌ها محفوظ ومصئون خواهند بود این مردم است که قیمت می پردازند

ولی نقطه آغاز این دهن کجی ها در کجاست؟ حالا از اینکه چراو چگونه انتخابات به دور دوم کشانده شد نتائیجی را که دور دوم بدست میدهد پاسخ آن است.این نتائیج جعل وتقلب مشهود ومستند است که هم مراجع رسمی و مسئول در انتخابات به آن پرداخته اند و هم شواهد مردمی آنرا تائید میکند. از میان مراجع مسئول معتبر ترین آن همین مؤسسه تیفا است آن‌ها موارد متعدد از تخلف تقلب و جعل را بطور رسمی برای مردم اعلان نمودند تنها این نبود گزارش آن‌ها مسایلی دیگری را که برای تقلب و جعل بکار گرفته شده نیز به مردم ارائه کرد. باز نشدن بوقت مراکز رأی گیری یا رأی دهی بسته شدن بعد از وقت و قبل از وقت مراکز ، باز نشدن مراکز به دلیل امنیتی کمبود برگه های رأی دهی که باید تکرار نمیشد اما بشکلی از این مساله خواسته شده برای اعلان تعداد شرکت کننده استفاده شود که این‌ها همه پیوند های خلق بحران در مضمون انتخابات و نتائیج پیش‌بینی شده ولی اعلان نا شده تلقی میشوند.

واقعیت این است که در زیر چتر سیاست گذاریهای مسلط کنونی که همیشه گفته شده سرنوشت زندگی صلح آمیز و آرام‌بخش مردم ما در گرو منافع سیاست‌های کلان همسایگان طماع جهان ماست نتیجه درست ومثبت توقع برده نمیشود حالا اگر بر گردیم به مضمون بحث و روی دلایل خلق بحران در خود پروسه نظر اندازیم از این کرده خیانت بزرگ وجود ندارد که یک ملت قربان یک فرد ساخته می‌شود. این آقای امر خیل نعوذ بالله کدام پیغمبر معبوث شده است که بی تغیر است. اگر مقصد این نیست که وضعیت در جهت خرابی انکشاف نکند وقتی که روشن است آدم‌ها و تیم های مطرح میتوانند مردم را در برابر هم قرار بدهند چرا باید از آن جلوگیری صورت نگیرد؟ اما پاسخ مراجع مسئول برای این همه مسایلی که هوشدار برای پیامد های بسیار نا خوشایند راهم می شنواند در اصل هیچ واضح بیان نمیشود . ریس جمهور جناب حامد کرزی میگوید که هیچ چیزی اتفاق نخواهد افتاد و با شک وتردید اطمینان میدهد که با جانب افراد و تیم های رقابتی صحبت نموده فضای قناعت بوجود خواهد آمد. این چه تدبیریست که روکش این بحران ساخته میشود؟ آیا قناعت دو تیم برای حل بحران زمان بر و دشواراست ویا بر کناری یک شخص مانند امر خیل که به اساس امر ریس جمهور مقرر شده است؟ حالا ادعای شخص ویا تیم بازنده این انتخابات ویا برنده این انتخابات بجایش ، آیا مردم حق ندارند بدانند آنچه را که همین بازنده ها یا برنده ها ادعا دارند برایشان روشن شود؟

مردم روی معضله و خلق بحران سخن میگویند بحرانی که مشهود است همین امروز که این سطور نوشته میشود مصاحبه‌ای در میز مطبوعاتی پخش و نشر گردید و یک جانب رقابت‌های انتخاباتی ادعا داشت که این قضیه امر خیل یک قضیه پلانیزه شده است ورنه چگونه به یکباره گی قوماندان امنیه کابل در آنجا سبز میشود. اگر این مساله به گفته همین عضو ستاد انتخاباتی درست باشد به این معنی است که پلان جعل و تقلب و پلان دفع آن واقعیتی است که مستند های تصویری و شنیداری باز گویی میکنند

وقتی چنین است پس مردم میخواهند شما صلاحیتداران این پروسه انتخابات قلدر منشی را بس کنید و در باره نتیجه این پلان ناکام برای رفع تقلب و تخلف عمل درست نماید. بس کنید جفابه مردم را بس کنید

محمد یعقوب هادی

 

 

 


بالا
 
بازگشت