محمدیعقوب هادی

  

 نگاهی به تبادلهء نا متوازنِ  یک مساوی پنج ) یک اجیر نظامی وپنج ترورست مقامدار طالبی)

درامه تبادله «بو برگدال»  اجیر نظامی ایالت متحده آمریکا با پنج ترورست مقامدار گروه طالبان  رسوائی  تازه ای سیاست سازان ایالت متحده امریکاست . درامه ای که در نخستین  ساعات وروز های  پخش این خبر  که ازاو به عنوان اسیرجنگی یادشد  بعد تر تحت تأثیر تبصره ها وبحث های مطبوعاتی از  قول منابع مسئول ایالت متحده آمریکا واظهار نظر هم همقطاران «بوبرگدال»خبری دیگری به رسانه ها انتشار یافت که حکایت ازفرار این اجیر نظامی دارد. پیرامون این  درامه نمایندگان حزب جمهور خواه در کنگره ایالت متحده آمریکا، هم با توجه به مقرره کاری  کنگره که باید یکماه قبل از اقدام، کنگره درجریان قرار میگرفت وهم به دلیل تهدیدی که پیامد  این تبادله  میتواند خلق نمائید به شدت از این عمکرد ریس جمهور اوباما  انتقاد نمودند.

در ساخته های دیموکراسی غرب که   عذرخواهی به مثابه غسل تعمید عملیه روپوش گذاشتن به خطا های سیاسی است، بدین اساس  کنگره ایالت متحده آمریکا از ریس جمهور اوباما خواست از ناحیه این خود سری  باید عذر خواهی نماید. اما همانطوری که تا اکنون خوانده می‌شود ریس جمهوری و مقامات مسئول این عملیه، از کارخود دفاع نموده ونخواستند  بابت  آن عفو بخواهند. ریس جمهور و وزیر دفاع ایالت متحده آمریکا  دلیل می آورند اقدام آن‌ها برای این تبادله  بنا به فرصت های کم بسیار ضروری بود.

  آنچه که از این دفاعیه  بر می‌آید اینکه موقعیت و وضعیت  «بوبرگدال» در داستان گروگانگیری بکلی روشن بوده وهر آن گاهی که ضرورت می‌افتاد  میتوانست این سناریو از پرده بیرون آورده شود. اما با وجود این  برای  عملی شدن آن  وقت و فرصت ها  تنگ وکوتاه خوانده میشود.

 چنانی که گفته می‌شود به اساس  جرم وگناه فرار در میدان جنگ وآنهم رفتن بطرف دشمن که « بوبرگدال" قرار است به این عنوان محکمه شود  باید سزای  حبس ابد را نصیب گردد 

حالا  «بو برگدال» مجرم است ویا قربانی است ؟  او خودش دیگر سخن نخواهد گفت و  سخنان پر از التماس خودش که در زمان بند گفته است «خواهش میکنم مرا نجات بدهید»  کفن حیات او خواهد شد.  .

با توجه به این تبادله نا متوازن (یک مساوی پنج )  به عنوان یکی از هزار بازیهای  عملی شده بصورت واضح  می‌ دانیم که سیاست گذاریهای کلان  در دست ستم سالاران  جهان  چه مقاصدی را دنبال کرده  ومیکنند. بو برگدال  شخصی  که پنج سال قبل اعلان فاتحه اش را نوشتند و  پنج سال بعد زمان مرگ او را  تعین کردند تنها مهره ای  نیست که  پرورش یافت و در این بازی  ها برای  رسیدن به مقاصد ستم سالاران بکار گرفته شد. این پنج تن افراد  تعویض شده  بنام طالب نیز زایش همین سیاست‌های مسلط ستم سالاران جهان استند. منافع  ستم سالاران این بود  که بوبرگدال از زندان سربازان بی دریشی ایالت متحده آمریکا  به زندان سربازان دریشی پوش ایالت متحده آمریکا برود وآن پنج تن از قید و بند در گوانتانمو آزاد شوند تا این سیاست‌ها  راه دیگربپیماید.  اگر قرار  بود که بوبرگدال به عنوان مجرم  مجازات شود و مجازات اش هم  فنای عمرش باشد  چرا شش تن اجیرنظامی دیگر ایالت متحده امریکا که برای پیدا کردن ویا به ظاهر رهائی  «بوبرگدال» خون  های شان ریختانده شد بی‌ارزش شدند؟ چرا نخواستند «بوبرگدال» را که گفته می‌شود فرار کرده  واین جرم سزایش معلوم است یکجا با گروگانگیران سرکوب نمایند؟  بسیار واضح وروشن است. اگر چنین میشد معلوم بود که  فیگور قدرت طالب القاعده می شکست وعوامل  پایه گذاری  بازی‌های سیاسی دیگر  تضعیف میگردید.واقع بینانه  باید گفت که اگر خواسته میشد رهائی «بوبرگدال» اجیر نظامی ایالت متحده امریکا  در هر شرایطی  بدون تبادله این چنانی صورت بگیرد بدون شک ممکن بود. حتی بیشتر از آن با این امکانات بی حد وحصرمتحدین جهانخوار  بطور قطع جمع کردن گلیم گروه طالب  وختم  افسانه این گروه بیخی در دسترس این سیاستگذاران غرض و مرض وجود دارد، اما از اینکه هنوز منافع ستم گران در این رفتار های کجدار نهفته است حاضر شدند بجای آن  در یک معامله شرمناک این ابر قدرت جهانی در پای تروریزم خود پرورده خود زانو بزند.

  تصاویر ویدیوئی تبادله درست مشابه صحنه سازیهای یک فلم  جیمز باندی  است. اما نقش گذاران پنهان وپیدا این سناریو که  سرنوشت عامه مردم را ببازی گرفته‌اند یک واقعیت است . این ستم سالاران  برای حیات و زندگی  «بوبرگدال» که ازطبقه پایین  جامعه آمریکا سر بلند کرده  وسرنوشت  خود را  برای  دریافت پولی  در اجیر شدن برای میدان جنگ گره زده پریشان نبودند. این سیاست‌ گذاران جهانخوار باید  بخاطر منافع خود قربانی بگیرند خواه این قربانی پرورده خود آنهاباشد. جالب است اخیراً صفحات خبری فوتوی  پدر و مادر برگدال را در کنار  ریس جمهور بارک اوباما نشان میدهد، پدری که  در فراق پسر زبان پشتو را فرا گرفته  آمده تا آنطوری که گفته میشود محکمه پسر را استقبال نماید 

 حالا این سؤالات به میان می‌آید که «بوبرگدال» بصورت واقعی اسیر بود؟ آیا طالبان با  روحیه متشدت وخونخواری که دارند قطعی  به این باور بودند که روزی «بوبرگدال»  به درد آن‌ها خواهد خورد وبه این خاطر او را سر حال  نگهداری کردند؟ معلوم است که طرح تبادله آدم‌های در بند  دوطرف بحث آنی وفوری نبوده پس چرا در این مقطع زمانی  صورت گرفت؟

 رویداد های این چنانی  نشان میدهد که یک سیاست هم آهنگ بین  تیم حاکم و حامیان شان جریان دارد.واکنش تیم حاکم در مورد رهائی  زندانیان طالب از گوانتانمو، واکنش به رهائی تروریستان مقامدار گروه طالبی نیست بلکه واکنش با نحوه ای رهائی آنهاست که  خواسته اند به شکلی این  هم آهنگی را پوشش بدهند . همانطوری که در  اظهارات  جان کری وزیر خارجه ایالت متحده آمریکا آمده دولت افغانستان از  موضوع تبادله آگاهی داشته است این به آن معنی است که از آغاز تا انجام تیم حاکم در جریان موضوع قرار داشته ورهائی  تروریستان طالب القاعده  چه از زندان بگرام که  عکس‌العمل ایالت متحده را انعکاس داد و چه از گوانتا نمو که عکس‌العمل تیم حاکم را به شکل رهائی آن بروز داد مهندسی مشترک  طالب القاعده تیم حاکم وایالت متحده امریکاست. این  بازیهای  پلان شده چنین افاده میدهد  که مهندسان این بازیها  به این نظر اند  بنا به وضعیتی که در منطقهء دور  ونزدیک  افغانستان  شکل گرفته  زمان  تأمین صلح برای افغانستان نرسیده است. وبه این ترتیب ما شاهد نا آرام شدن بیشتر اوضاع  نیز استیم.

 وبا این خبر نو  و مرتبط  دوستداران مردم ومیهن را متحد ویکپارچه میخواهم

پلان ترور  نافرجام یکی از دو کاندید  دور دوم ( داکتر عبدالله) که میتوانست اوضاع دلخواه این سیاست گذاران را شکل بدهد یکی از کار ساز ترین پلان برای پایان بخشیدن به ساز و برگ انتخابات  بود که معلومدار  گلم انتخابات جمع میشد،  افتراق  شدید  میان تیم ها و ترکیب های انتخاباتی رخ میداد وپلانهای   پیدا و پنهان در مثلث بازی  توطئه وارد میدان عملیه های  بعدی میگردید

 

 محمد یعقوب هادی

 

 


بالا
 
بازگشت