سنجر غفاری

 

افغانستان از کریملن

تا قصر سفید

 

 

قسمت دوم :

هنوز مزاکرات میان اسو لیتوف ّء اوروز کن اوف معاون و داکتر طب ( یورالیسکی ) نماینده روسیه تزار نا تمام مانده بود که اسو لیتوف نماینده روس تزاری عنوانی میرزا شاه محمد وزیر خارجه وقت مکتوبی به کابل روان نمود و گفت که من حضور تزار میروم و جریان را تقدیم او میدارم  و این ملاقات از حالت مسوده خارج نگردیده بود که امیر انتظار ملاقات را داشت مگر مقامات روسیه تزاری از این که در خفا با امیر دوست محمد خان و یکعده از ریزرف های دیگری در ساخت و بافت بودند به امیر جواب مثبت ندادند و ناراحتی امیر باعث مرگ او شد .

 بعد از مرگ امیر پسرش محمد یعقوب خان جانشین پدرش گردید و با مردم خویش و انگلیس او نیز وارد معادله سازش و نیرنگ  شامل گردیدو از احساسات پاک ملی و عقاید آزاد مردمی به نفع انگریز ها در تعامل درآمد . حالات آن عصر همانند تحولات کنونی افغانستان با امریکا است که امریکا میخواهد تا با افغانستان وارد تعامل و سازش روی عقد قرار داد امنیتی گردد و دیروز انگلیس چنان پرابلم داشت و امروز امریکا چنین پرابلم را دارد . دیروز روسیه تزاری در عقب منافع ملی مردم ما در جستجوی منافع خویش قرار گرفته بود امروز روسیه فدراتیف در چنین موقعیتی با امریکا قرار دارد .  بعد از نیرنک و تثبیت اهداف ملی مردم افغانستان علیه انگریز ها سردار یعقوب خان  به عقد قرار داد ننگین گندمک با انگلیس که شامل  ده ماده همه به نفع اهداف انگلیس در افغانستان و منطقه متعلق گردیده بود کشانیده شد . « به صفحه ۹۷۹ افغانستان در مسیرتاریخ  جلد دوم نوشته میر غلام محمد غبار مراجعه صورت بگیرد » معاهده ننگین گند مک  که به غرض اقامه روابط صلح ودوستی منعقد گردیده بود ء امروز نیز مردم ما نیاز مبرم به صلح و دوستی دارند نه کدام خواست دیگری .

بدین طریق امیر محمد یعقوب خان یک سلسله جبال صعب المرور را با ساکنین دلیر آن که سپر افغانستان در شرق کشور به مقابل هجوم استعمار بود ٔ با علاقه کرم تا ابتدای جاجی ء دره  هیبتناک خیبر تا کناره شرقی هفت چاه ء لندی کوتل  و سیبی و پیشین را تا کوه  کوژک  و استقلال کشور افغانستان  را یکجا و رسمآ  به دشمن تسلیم نمود . در واقعیت امر این خواست و اهداف انگلیس بود و ترس از آن داشت تا لشکر روسیه تزاری از طریق این  مناطق بسوی هند وستان حمله ننماید بنآ انگریزها پیشی نمودند و برای شان نقاط استراتیژیکی و نظامی افغانستان را از قبل تسخیر نمودند و به سنگر دفاعی خویش در مقابل تعرض روس ها تهیه دیدند که امروز نیز امریکا ترس از روسیه فدراتیف دارد و میخواهد تا در افغانستان با عقد قرار داد امنیتی خویش نقاط اساس نظامی و استراتیژیکی افغانستان را به این بهانه در اختیار خویش از قبل حفظ بدارد . بنآ کریملن و امریکا از تزار و انگلیس  نسخه در دست دارند و بازی در امتداد این سناریو  پیش کش گردیده است تا باید افغانستان و مردمش در گرو اهدافی  این و آن قرار داشته باشند نه این که بسوی انتخاب عالی و حقیقی شان گام بگذارند .

انگلیس ها بعد از این پیروزی در سرحدات جدید کرم علیا و خیبر  قوت های شان را از قند هار به کویته عقب کشیدند . و یعقوب خان به کابل مراجعه نموده و ولایات قندهار گرشک قلات ننگرها و لغمان را به کا کا ها  و کا کا زاده هایش سردار شیر علی خان و  سردار یحیی خان و  سردار محمد آصف خان  اعطا کرد . و خود بشکل یک تماشا چی عاطل و باطل باقی ماند. اکنون تکرار تاریخ  اشرف غنی احمد زی مسول کمسیون انتقال قدرت تمامآ قوت های عاطل و باطل امریکا و متحدین را بر بنیاد نقشه انگریز و امریکا از مناطق غیر بیرون کشیدند و درعیوض آن به اربکی ها و گروپ های خاص طالبان تحت حمایت امریکا و انگریز  بشکلی که ضرورت دارند سپردند .

 یک ماه  بعد فرصتی برای کیوناری که درنقاب سفیر انگیس به کابل فرستاده شده بود مساعد گردید . کیوناری که با یک اهیت  بزرگ انگلیسی شامل مستر جینکنز منشی  داکتر کیلی طبیب  لعتننت هیملتن قوماندان گارد محافظ و ۵۶۰ نفر گار محافظ از راه کرم وارد افغانستان گردید و با استقبال گرم امیر یعقوب حان قرار گرفت کیوناری در ۲۴ جولای ۱۸۷۹ به کابل  آمد .

  بدین گونه وزیران دفاع و خارجه و صدراعظم انگلیس و نماینده های پارلمان امریکا و انگلیس  و زرای خارجه و دفاع و هیت های بلند نظامی امریکا و متحدین بدون این که مقامات کشوری افغانستان در جریان باشند به هر گوشه و کنار افغانستان در رفت و آمد هستند و هسته می سازند و این که خلییل زاد و یکعده جواسیس دیگرشان میروند و می آیند هیچ گپی نیست .  بر علاوه امریکا و روسیه  به شمول سازمان ملل متحد نماینده های خاص خویش را در افغانستان  موظف نموده اند و گماشتند.   

سناریوی طالبان و ایجاد یک نیروی دیگری از میان طالبان و هسته های مجاهدین و تکنوکرات ها و یکعده از روشنفکران جوش خورده با حلقات معین قومی و سمتی در افغانستان رو به شکل گیری آن به نوعی میباشد تا افغانستان را وارد مرحله حایل شدنش میان قدرت های جهانی و منطقوی و همسایه ها بکشانند .

 فشار های وارده قصر سفید و جامعه اروپایی بر حاکمان کریملن روی بحران ایجاد شده سناریوی جنگ میان ملیت هادراوکراین وسرحدات شرقی آن با روسیه فدراتیف بازی از قبل تنظیم شده کمپاین مشترک استخباراتی ناتوعلیه فدراتیف روسیه وسیله فشار تحمیلی آن مبنی بر دست برداشتن روسیه از حمایت اش در بحران سوریه ء افغانستان و کشور های آسیای میانه و عربی ای که با طوفان بهارعرب روبرو گردیده و همچنان ایجاد موانع و عدم دسترسی بیشتر روسیه در شاخه افریقا که تلاش غرب و امریکارا برای رسیدن به منابع سرشار طبعی این کشورها به جلو کشانیده است تدارک دیده شده است . . 

بنآ دیده میشود که افغانستان در محور اهداف بین المللی و وسیله فشار تحمیلی قدرت های جهانی قرار گرفته جنگ سرد دیگری آغازش را نوید میدهد تا باشد منابع ومنافع قدرت های بین المللی درافغانستان و منطقه حفظ بوده تلاش و تدارکات جدید قدرت های جهانی روی ایجاد بحران و حادثه در نقاط منتلف جهان به خصوص در قلب آسیا « افغانستان » تلاش بر ادامه استراتیژی های میباشد .

  ادامه دارد . 

  سنجر غفاری ۱۸ می ۲۰۱۴  

 

++++++++++++++++++

بخش اول:-

زمانی انگلیس ها در افغانستان  تشکیلات بسیط داشتند : مکناتن امور صدارت را در دست داشت و الکساندر برنس به حیث وزیر داخله و موهن لعل  به صفت منشی  و ریس استخبارات  انگلیس  کار می نمودند و نماینده گان  سیاسی انگلیس در ولایات کشور به صفت والی ها  و نماینده مکناتن در امور ملکی  مسولیت داشتند . مبارزین ملی افغانستان را از چنگال این سلطه و نظام نجات دادند . شاعر انگلیس « کیمپل » نوشته بود : ( جایی که گروهی با هم جمع اند تنی چند از همدیگر جدا شوند) بلاخره بتاریخ ۶ جنوری ۱۸۴۲ تخلیه کابل از وجود لشکر اشغالگر انگریزی آغاز گردید.

 انگلیس ها در افغانستان در تمامی سطوحکشوری ریشه دوانید ند و بلا خره بعداز عقد قرار دادها و پروتوکولهای گوناگون به تعهدات شان به نفع خویش ادامه دادند و افغانستان را در کام نفاق ملی و ستون ملیت گرایان مختلف رها نمودندو پراذیت های گوناگون سیاسی ء مذهبی و قومی را میان ملیت های مختلف و با هم برادر در دوطرف دیورند کشت نمودند و در ادوار مختلف تاریخ سیاسی و کشوری ما افغانها به نوعی از آن برای بقای منافع شان در منطقه استفاده بعمل می آورند . 

 در سال ۱۸۷۸ دو نفر نماینده مسلمان از روسیه  به در بار امیر شیر علی خان آمدند و نیات دوستی و همکاری با دولت وقت را ابراز نمودند  اما امیر شیر علی خان با این که با انگلیس ها سر خوش نداشت با نماینده روسیه نیز علاقمند نگردید. متعا قبآ تحرکات نظامی روس ها در آسیای مرکزی توام با افواعات حمله به هندوستان اغاز گردید. روسیه به منظور اهداف ضد انگلیس خویش تلاش نمود تا برای انگلیس ها در وازه شرقی افغانستان را ببندد و جلو فشار انگلیس هارا در مقابل خویش در اروپا کاسته باشد و با ترکیه وارد ایجاد مناسبات نیک گردد که چنان شد و امیر شیر علی خان نیز با استفاده از روش سیاسی خاص میان دو قدرت وقت روس تزار و انگلیس ها وارد معادله و ایجاد توازن خاص گردید . قرار داد خاص میان روسیه و دولت امیر شیرعلی خان به امضا رسید که  در قرار داد اشاره شده بود این که : با ایجاد مناسبات نیک اقتصادی  اهداث خطوط آهن و تمدید تلگراف و محافظت از افغانستان حمله بیگانه و همچنان در حمله به هند  توسط روسیه افغانستان همکاری با این کشور را می نماید که این قرار دادرا بعد ها انگلیس ها افشا نمودند . اما این یک مسوده بود نه قرار داد  که بعد از این که معاهده برلین میان روسیه و ترکیه به امضآ رسید مانور سیاسی روسیه تزار و انگلیس با دولت امیر شیر علی خان  بهانه ای برای هجوم مجدد انگلیس به افغانستان را مبنی بر این که روس ها  از طریق افغانستان به هندوستان حمله می نمایند  مساعد نمود و برای استیلای قاطع افغانستان به روی رود سندپل بست و از کویته و بلوچستان و راولپندی ووزیرستان تا چترال در نقاط مهم نظامی و استراتیژیکی آماده گی جنگ و حمله را به افغانستان گرفت . 

 انگلیس ها به سیاست های فریب و نیرنگ شان که در آن زمان بنام « تغاره شاه » افرادی را برای پیش برد برنامه های تبلیغاتی شان انتخاب و ذهنیت آفرینی به نفع شان نمودند اکنون نیز چنین تغاره شاهانی را درکنار خویش دارند و بکار گماشته اند که میشود از ایجاد بنیاد گرایان بر ضد نهضت های ملی و مترقی قبل از سال ۱۹۱۹ و بعداز آن الی امروز یاد اورگردید که نسخه این تغاره شاهان هم اکنون در قضایات بین المللی در نقاط مختلف جهان در دست سیاست مداران انگریز و امریکا و متخدین قرار دارد .« تغاره شاه مرد مجهول الهویه بود که در دوران امیر شیرعلی خان در مزار شریف پیدا شده بود »شغاره شاه در باغ گل خویش برای مهمانانش همیشه اوقات کوکنار ء چرس و تریاک میداد وملنگ وقت بود اما ..... انگریز .

این ملنگ « تغاره شاه » بر ضد امیر شیر علی خات سیل تبلیغات را میان مردم روا داشته و روحیه ضد امیر را تشدید بخشید . انگلیس ها  به وسیله ریزرف های شان که در دربار امیر داشتند به  هجوم شان در سرحدات کشور ما آغاز نمودند  و امیر شیر علی خان بعد از گرفتن خبر عبور قشون انگلیس از سرحدات ثلاثه افغانستان به حکام و افسران ننگر هار و پکتیا و قندهار امر داد تا جلو هجوم دشمن تا هرات و کابل  عقب بکشند و منتظر امر ثانی شاه باشند و خود امیر در ۱۰ دسمبر ۱۸۷۸ به مردم ابلاغ نمود که من به بلخ و از آنجا به سنت پتر بورگ می روم تا قضیه تجاوز انگلیس را در یک کنفرانس بین المللی طرح و حق افغانستان را  اعاده کنم . اما مردم بر خواستندو فریاد زدند که غلط است ما باید با شمشیر از دشمن جلو گیری کنیم  اما امیر گفت که  من می دانم و شما نمی دانید نه پذیرفت ( در حالی که امیر نمی دانست ولیمردم می دانست ) به خواست مردم سردار محمد یعقوب خانفرزند بزرگ وی را که درزندان بود از حبس رها نموده و و به صفتوالی کابل معرفی  نمود . 

 اول جنوری ۱۸۷۹ امیر شیر علی خان  همراه با هیت روسیه تزار وارد شهر مزار شریف گردیدند و می خواستند تا سرحد را عبور نماید ولی مردم و سپاه امیر اورا نگذاشتند و جنرال فیض محمد خان به امیر گفت که ما علم جهاد را بلند می کنیم و با انگلیس در می آویزیم سپاه بلخ نمی گذارد که شما به کشور بیگانه بروید . و امیر از ترس  قیام سپاه فسخ عزیمت نمود و با جنرال  کافمان تماس گرفت و هیتی مرکب از وزیر خارجه شاه محمد خان و قاضی قادر و سردار را غرض مذاکره به تاشکند  جهت جلب همکاری  دفاع و موافقت روسیه تزار فرستاد و بعدآ امیر انتظار کمک بود که جواب دیر تری از جانب مقامات روسیه تزار رسید و امیر شیر علی خان  نا گهان مریض شد و بتاریخ ۲۱ فبروری سال ۱۸۷۹ به عمر ۵۶ سالگیچشم از جهان پوشید و یک بار دیگر افغانستان به واسطه تجاوزات سیاسی ونظامی دولت انگلیس در دریای خون غطه ور گردید . ادامه دارد   .

  سنجر غفاری می ۲۰۱۴ 

   پایان بخش نخست .  

 

 


بالا
 
بازگشت