محمدآجان غلجی
به بهانه دو سالگی در گذشت زنده یاد جلیل پرشور
زمان با شتاب عجیب در گذر است ؛ سپری شدن دوسال از درگذشت نابهنگام یار عزیز جلیل پرشور منحیث واقعیت عینی برایمان باورکردنی نیست ؛ وقتی چهره صمیمی ؛ برخوردهای انسانی ؛ عشق میهنی ؛ احساس وطنپرستی ؛ روحیه باهمی ؛ صداقت در دوستی ؛ نگذشتن از راستی و سایر خصایل با معنی او را بخاطر می آوریم ؛ در ضمیر ناخود آگاه برآن میشوم که این زمان شاید بسیار باشد ؛ خاطرات نیکو و بهادارش آنچنان فراوان است که همواره درکنار مان احساسش مینماییم ؛ خوشا بحال آن نیکو مردی که صدها قریب و هزاران رفیق و دوست دارش پیوسته از خوبیها و فضایل رفتارش قصه و مهر تایید میگذارند ؛ نبودش را ضایعه میدانند ؛ کردار های شایسته اش را پاس میدارند و الفت و مهربانی هایش را یاد میکنند.
پرشور در زندگی و روابط شخصی آدم صمیمی ؛ خوش خلق ؛ بی پیرایه و با وفا بود ؛ با طیفهای مختلف جامعه روابط وسیع بر قرار و میان شان ده ها دوست و رفیق شخصی پیدا کرد ؛ باهمه یکسان برخورد میکرد ؛ از حوصله و درایتی برخودار بود که در جنب مصروفیتها و تعلقات سیاسی فرهنگی اش به همه یاران میرسید ؛ از حالشان میپرسید ؛ به کمک شان میشتافت ؛ نیازمندان را یاری میداد ؛ طی محافل شخصی ؛ خصوصی با هر دوستش قصه مینمود ؛ شوخی میکرد و آنان را خنده میداد و بلاخره در غم وشاد هر دوست ؛ رفیق و قریب حاضر و سهیم میبود بنأ خاطرات عزیزش در ذهن هردوست وحتی کسانی که با اوشناخت داشتند به نیکی زنده است و زنده خواهد ماند ؛ روابطش با فامیل و خانواده هم به همین منوال و صمیمانه بود.
پرشور در زندگی سیاسی انسان جدأ با عقیده ؛ فعال ؛ آگاه ؛ مبارز و مرد عمل بود ؛ او در آوان جوانی ؛ زمانیکه متعلم مکتب بود با احساس مظالم و نابرابری های حاکم آن دوران معترض به وضع و در فکر مبارزه علیه نابرابریها گردید اندیشه و برنامه حزب دموکراتیک خلق افغانستان را راه درست و عملی در مقابله با نارسایی ها تشخیص داده و داوطلبانه به صفوف آن پیوست ؛ با اراده و لیاقتی که از خود تبارز داد بزودی از فعالان و کادر های مبارز شناخته شده حزب شد ؛ در راه تحقق اهداف آن در هر مرحله با صداقت و جدیت سهم گرفته نقش مثبت ایفا کرد ؛ برای ارتقای سطح علمی سیاسی و کسب بیشتر معلومات در هرساحه بویژه سیاست مطالعه همیشگی و سیستماتیک را بی وقفه ادامه میداد ؛ نسبت فصاحت ویژه کلام یکی از مبلغین موفق اهداف و آرمانهای ح . د . خ . ا در هرجا و هرمرحله به شمار می آمد ؛ وی آدم با اصول و به تخطی از اصول آشتی و سازش نداشت ؛ تا آخر عمر؛ نه قبل از تحول ثور ؛ نه در برهه حاکمیت حزب ونه بعد از آن ؛ نه خود از اندیشه و اصول عدول کرد ونه هم با خاطیان و معامله گران از در سازش یا تایید پیش آمد بلکه علیه هرنوع انحراف قاطعانه ایستاده و باسرفرازی در موضع عادلانه خویش به مبارزه دادخواهانه ادامه داد/
از شروع پیوستن به سیاست و عضویت در ح . د . خ . ا تا فرجام زندگی با ارزشش پیوسته در صف مقدم قربانی و آخر امتیاز قرار داشت ؛ در مراحل مختلف مبارزه حق تلفی هایی در موردش صورت گرفت که هرگز شکوه و گلایه یی ننمود ؛ میگفت رسیدن به هدف که تامین صلح و برقراری عدالت در جامعه باشد مهم است نه امتیاز شخصی و به حق رسیدنم ؛ پرشور تامین واقعی نه موسمی و مقطعی وحدت حزب را بهترین راه نیرو شدن و ایفای نقش مثبت در تحولات آینده وطن میدانست ؛ در این راه به خصوص در زمان غربت با تمام توان کار وزحمت کشید ؛ رفقای پراگنده را به گذشت و جمع شدن طلبید تا از راه انتخابات آزاد و بدون مداخله وحق ویتوی انحصارگران زمینه تشکل وسیع و همگانی برای اتخاذ اهداف و تعین رهبری از طریق رعایت حقیقی نورمهای دموکراتیک میسر گردد ؛ روشنگریها و طرحهای مفید و بی غرضش در این راستا تاثیرات مثبت در مواضع اعضای صالح و مومن حزب هم در داخل افغانستان و هم بیرون از وطن بجا گذاشت ؛ طیفهای قابل ملاحظه رفقا هم نظر و همکارش شدند ولی مرگ نابهنگام خیالات و آرمانهای شریفانه اش در راه تحقق وحدت را ناتمام گذاشت ؛ مگر آن ایدیه عاقلانه در ذهن رفقای سالم منحیث ضرورت مبرم جامعه زنده است که دیر یا زود به ثمر خواهد نشست و روان پرشور از این ناحیه راحت خواهد شد/
شخصیت پرشورصرفأ به روابط گسترده با اقشار متعدد مردم و زحمتکشان یا سیاست محدود و خلاصه نیست ؛ زندگی او ابعاد دیگری هم دارد از جمله علاقمندی مفرط به تتبع در مسایل علمی فرهنگیست ؛ تا جایی که من میدانم پرشور علاقه فراوان به مطالعه مسایل تاریخی مانند تاریخ کهن ؛ میانه و معاصر وطن داشت اینکار را پیوسته انجام میداد ؛ تاریخ جهان عرب را نیز مرور و ورود لازم داشت ؛ به مطالعه کلتور وفرهنگ ؛ عرف و آداب قدیم تا امروز و فلکلور مردم میپرداخت و بدین وسیله همواره بر معلومات و غنای علمی اش می افزود ؛ همین زحمت کشی و پر کاری غیر عادی ؛ استعداد فطری و جسارت خداداد او را از خیلی دیگران متمایز میساخت ؛ به توان بالا ؛ استعداد و معلومات وسیع در نتیجه مطالعات منظم ؛ فصاحت و قوای افاده استثنایی با همه کسانی که مواجه میشد به سرعت اعتماد و فضای تفاهم ایجاد میکرد ؛ با ایشان دوست میشد ؛ حتی با مخالفین باور هایش به استمداد استعداد و معلومات همه جانبه در عرصه های گوناگون زندگی که در فوق اشاراتی بدان رفت چنان با مهارت و گرمی شامل بحث گردیده ادامه اش میداد که اغلبأ در فرجام گفتگو به قناعتش پرداخته صمیمی میشدند ؛ از انصاف و درایتی هم برخوردار بود که حین استدلال منطقی و قناعت دادنش از جانب مقابل با پیشانی باز منطق و حقانیتش را پذیرفته بدینگونه اهلیتش را به نمایش میگذاشت . زبان و علاقمندی های اطفال و جوانان را طوری بلد بود که در مواجهه با آنان فورأ با آنها زبان مشترک می یافت و بدوست صمیمی شان مبدل میگشت ؛ با همین شایستگیها و توانایی های ویژه در اقشار مختلف مردم و گروه های سنی گوناگون دارای رفقا و دوستان بیشمار شده بود ؛ که مرگ بی وقتش قلب همه شان را جریحه دار ساخت ؛ ولی جای و محبت پرشور در دل کلیه ایشان با قیست/
زندگی هرقدر طولانی هم باشد دایمی نیست و بلاخره همگان به نوبه خویش رفتنی هستند ؛ خوشبخت کسانیست که درست و شایسته زیسته باشند ؛ خیرش به خلق الله رسیده ؛ مصدر خدمت به جامعه شده ؛ منزه زندگی کرده و نام نیک و زیبا در اعمال پاک و توانا از خود بجا گذاشته باشند ؛ بی تردید پرشور یکی از همین فرزانه گان و نیکو کاران سرزمین ماست که یاد و خاطراتش در ذهن هر یک از قریبان ؛ دوستان و رفقای بی شمارش تا سالیان حیات آنها باقی خواهد ماند و کارنامه های مفید از او در نمونه آفریده های فرهنگی ؛ سیاسی و تاریخی اش رهگشا و مورد استفاده آیندگان قرار خواهد داشت.
از اینکه پرشور میان مانیست ملولیم ؛ ولی نام نیک وکردار شریفانه اش ورد زبان و باعث مباهات رفقا و دوستان است.
روانش شاد و راه و رسمش پر رهرو باد