دوکتور انور ترابی

 

چگونگی و فات و در گذشت امیر علیشیر نوایی

به متاسبت ماه و سال وفا تش

 

میر علیشیر نوایی شخصیت جامع ا لصفات و چند بعدی است که جنبه های مختلف شخصیت آ ن چه در حیات و چه در زمان بعد از در گذشت آ ن مورد توجه و بحث قرار گرفته است . این مرد بزرگ تاریخ قرن نهم خراسان به مثابه رجل سیاسی ، مشاور سلطان ، فرمانده لشکر ،شاعر ، نویسنده ، متفکر، منتقد ادبی ، موسیقی دان ، مربی و سر پرست انواع هنر های زیبا در عصر تیموریان هرات سر بر افراشته بود .گفته میشود که نامبرده به سه زبان ، ترکی، دری و پشتو شعر میسروده است .

امیر نظام ا لدین علیشیر نوایی ،فرزند غیاث ا لدین کجکینه بهادر است .کچکینه به زبان ترکی چغتایی به معنی کوچک و بهادر به معنی قهرمان گفته شده است .او در هفدهم رمضان 844 هجری قمری ( 9 فروری 1441 میلادی) در قریه دولت خانه سر پل تولگی شهر هرات دیده به جهان گشود . این شخصیت نامی از فرزندان صالح و و طن دوست هرات و از رجال نامدار وطن ما است که در قرن نهم هجری قمری مرد قوی با کار نامه های سیاسی فرهنگی کشور بزرگ خراسان و طن عزیز ما بوده است.پدرانش در در بار تیموریان هرات اعتبار فراوان داشتند.

به سال 1928 میلادی پنجصد مین سال ولادت آ ن مرد بزرگ اداری هرات میر علی شیر نوایی از جانب اکادمی علوم اتحاد شوروی تجلیل گردیده بود و به آ ن مناسبت مقالات و رسایل زیادی تأ لیف یافت ،در میان آنها رساله بود تحت نام (زندگانی سیاسی میر علیشیر نوایی) به قلم شرق شناس و مو أ رخ مشهور روسی ولادیمیر بار تولد .

آ ثار بار تولد به بسیاری از زبان های اروپایی و آ سیایی ترجمه شده است ،از جمله همین اثر که از جانب مینوروسکی به انگلیسی و به قلم پوهاند میر حسین شاه به دری ترجمه گردیده است . در این اثر بر زوایای زندگی میر علیشیر به گونه گسترده روشنی انداخته شده است .در رابطه به کار های ادبی فرهنگی این شخصیت ممتاز میتوان زیاد نوشت ، ولی از آ نجا که هدف از نوشته موجود چگونگی و فات و در گذشت میر علیشیر است بهتر است به گونه ایجاز به آ ن به پردازیم .

در محرم سال 906 هجری قمری سلطان حسین بایقرا بر علیه محمد حسین که در استراباد یاغی شده بود لشکر کشید و دیر زمانی در آ نجا باقی ماند میر علیشیر وزیر در این مدت به عنوان کفیل سلطنت در هرات ایفای وظیفه میکرد . روز دوشنبه 28 دسامبر 1501 میلادی خبر مراجعت سلطان حسین از استراباد به هرات مواصلت ورزید ،میرعلیشیر مطابق معمول جهت استقبال سلطان به خارج شهر هرات حرکت کرد ،ولی این آ خرین استقبال او بود . در این وقت سلطان و و زیر هردو به ضعف پیری گرفتار شده بودند ،میر علیشیر شصت ساله و سلطان حسین شصت و دو ساله شده بودند .بار تولد مینویسد اگر چه میر علیشیر قوی تر بود و میتوانست بر اسپ سوار شود و لی سلطان ضعیف تر بود و بر تخت روان سفر میکرد .وقتی میر علیشیر از اسپ پیاده شد تا به محمل سلطان نزدیک شود دچار ضعف شد و بر شانه دو نفر از ملازمین تکیه داده بود ، به همین حالت او توانست به سلطان نزدیک شود و دست سلطان را ببوسد و لی فورآ به زمین افتاد و نوانست بر خیزد و یا به سوالات سلطان جواب دهد . بابر رویداد را همین طور تعریف مینماید و میگوید میر علیشیر توانست به سلطان تعظیم کند و لی نتوانست برخیزد . اورا بر تخت روانی خواباندند . اطبا در معالجه او اختلاف نظر داشتند . مو أ رخ جوان خواند میر که در روز های آ خر زندگی میر علیشیر در نزد او بود ،در این مباحثات شرکت کرد . عده ای میخواستند او را در آ نجا بگذارند و منتظر باشند تا بهبود حاصل کند و بعد از آ ن به هرات ببرند ، دیگران به شمول بزرگترین طبیب عصر عبد ا لحی تونی میگفتند وزیر علیل را باید به هرات برد و در آ نجا مشوره بزرگترین اطبا را در معالجه او گرفت . به اصرار خواند میر فیصله شد تا اقدامات فوری به عمل آ ید ،اما قبل از اینکه اجازه سلطان را بگیرند سه فرسخ دیگر طی گردید و موقع از دست رفت فصد ( رگ زدن ورید) انجام شد ولی فایده نکرد و روز سه شنبه

3جنوری 1501 میلادی داعی اجل را لبیک گفت .تشییع جنازه با تجلیل خاص اجرا شد ،سلطان و زنان به شمول ملکه خدیجه بیگی حاضر بودند .سلطان سه روز بر قصر ماند و بر دوست از دست رفته اش ماتم گرفت . محلی در مسجد جامعی که خود میر علی شیر بنا نهاده بود برای قبر انتخاب شد . به روز هفتم در کنار حوض ماهیان که به شمال نماز گاه هرات واقع بود مجلسی به یاد او بر پا شد و آ ن شاید همان چشمه ماهیان است که در آ ن خانقاهی واقع بوده است ، در این مجلس ختم قرآ ن ، مردمان زیادی جمع شده بودند و سلطان خیمه هایی برای خود بر پا کرده بود که هفت پایه میخورد ( حبیب ا لسیر 12 پایه ) و سلطان ایشان را بر این ضایعه بزرگ دلداری میداد .

از نظر طبابت امروزی چنین استنباط میگر د د که زنده یاد امیر علیشیر نوایی مصاب حمله قلبی شده باشد و خیلی علمی و منطقی به نظر میرسد که او را نباید انتقال میدادند ،زیرا در موارد حمله قلبی مریض را نباید تا دقایقی و ساعاتی حرکت و انتقال داد و باید منتظر رفع حالت شد . نقطه دیگری که قابل تذکر است این است که طوری که گفته شد متوفی در سن شصت سالگی به ضعف پیری مبتلا بوده است . دقیقآ در قرون وسطی و حتی در دوره رنسانس که در گذشت میر علیشیر در آ غازین دوره رنسانس اتفاق افتاد ،سن شصت سالگی سن پیری شمرده میشد ،چنانچه ابولقاسم فردوسی شصت سالگی را به عنوان ختم امید زندگی میداند . فردوسی در این مورد چنین میگوید :

کسی را که عمرش به دو سی (60) رسید        امید از جهانش بباید برید

چو آ مد به نزدیک سر تیغ شصت               مده می که از سال شد مرد مست

در حالیکه در زمان و دوران کنونی حتی در کشور های رو به انکشاف و کشور های کمترین انکشاف یافته شصت سالگی سن پیری شمرده نمی شود ، البته حالات مریضی خارج از این موضوع است .

ولادیمیر بارتولد در کتاب ( زندگانی سیاسی میر علیشیر ) چنین مینگارد :

در شب وفات مولانا عبد ا لرحمن جامی دوست ارجمند میر علیشیر و زیر علیشیر نوایی دو مرتبه به سواری اسپ به منزل جامی رفت و همان شب را نخوابید . در بخش دیگری مینویسد که خواجه عبید الله احرار زمنیکه به مرض صعب ا لعلاج مصاب شد و در سمرقند زندگی میکرد به و سا طت مولانا جامی از امیر علیشیر و زیر طبیبی جهت معالجه خود در خواست کرد و این روحانی پیر که تا آ ن زمان به طب و طبابت عقلی عقیده نداشت مجبور شد به طبابت عصر و زمان خود تن در دهد ، امیر علیشیر ،نظام ا لدین عبد ا لحی طبیب را به معالجه او فرستاد و این طبیب او را مدا وا کرد .

چنین معلوم میگرد د که شهر هرات در آ ن زمان بزرگترین مرکز مدنیت آ ن زمان بوده است و اطبای حاذق و فراوانی در آ ن خطه خدمت مینمودند .

منابع :

---  زندگانی امیر علیشیر نوایی         تأ لیف بار تولد مستشرق روسی .

---  هرات د ر عهد تیمو ریان             مو أ لف : سر محقق محمد اسلم افضلی عضو اکادمی علوم افغانستان .

---  مقاله تحقیقی (طب و طبابت در عصر تیموریان) به مناسبت سیمینار ( هرات در گذر گاه تاریخ ) ماه ثور 1390 شهر هرات        

 نویسنده : پوهندوی دوکتور انور ترابی دوکتور علوم طب 

 

 


بالا
 
بازگشت