پوهنیار بشیرمومن
« پیاده شدن در ایستگاه واپسین »
استاد جیلانی کارگر
ما مي گذريم از اين جهان و مي پنداريم جهان بر ما مي گذرد
«مولانا»
استاد جیلانی گارگر هم از میان رفت او در میان دوستان و رفقایش به مهربانی ومردم داری و دوری ازهر گونه جنجال معروف بود. هر کسیکه با او اشنا بود اورا دوست صمیمیی خود می پنداشت. او بیش از توانش، به یاری استادان واساتید برمیخواست و هرگز از هیچگونه همراهی با آنها باز نمی ایستاد. برخورد صمیمی جیلانی کارگر، برای همیشه در دل و ذهن ما آشنایان او پرتو افکن خواهد بود.استاد جیلانی کارگر انساني متخصص وازهمه مهمتر فردي مردم دوست مبرا از تعصبات قومی زبانی ومذهبی بود ، اوملت افغان را دوست د اشت . افتخار دارم كه همکار چنين استاد با تمکین وبی غل وغش بودم . او در پست های مختلف دولتی از مدیریت تا وزارت ایفای وظیفه نموده بود. استاد جیلانی کارگردر پهلوی این وظایف دولتی یکی از اساتید سابقدار کشور مان نیز بود استا د در سال های 90 سمت معاونیت علمی انیتستوت علوم اجتماعی را داشتند،هم زمان عضو دیپارتمنت فلسفه هم بود. قريب به دو سال با استاد در دییارتمنت فلسفه علوم اجتماعی همکاربوديم. به خاطر ندارم كه طي اين دو سال حتي يكبار از استاد سخن ناجور ونابکار شنیده باشم. او در ترتیب وتنظم اوراق ودوسیها وکارهای دفتری استعداد وسلیقه خاص و زیباشناسانه داشت. استاد مریضی های طولانی را از سر گذاشتاند ، ولی قریب به دوما ه قبل در مراسم فاتحه خوانی یکی از وطنداران اورا دیدم تعجب کردم ، اصلاً من فکر کردم که این استاد جیلانی کارگر سالهای 90 است وهیچ تغیر نکرده بود ، من با شک وتردید به او مینگریستم ، او با همان دهان پر خنده ولحن ملایم گفت «استاد بشیر جان من حالا دوباره صحت یاب شدم مطالعه میکنم ومصروف نوشتن یگان مطالب نیزهستم ولی خودت کم مهر شدی! ، مقالات خویش را برایم نمی فرستی! ، حتمن برایم ارسال نمایی...» د رهمان روز که اورا دیدم به هيچ روي خيال مرگ نداشت، پر از زنده گي بود. او هنوز از برنامه هاي دور و دراز علمي اش سخن میگفت. او هنوز بسيار سخن براي گفتن داشت و دريغا که بسيار زود رفت... استاد جیلانی کارگرانسان بسیار بی الایش بود به همین خا طر هم مرگ ساده وآسان داشت و در شب26 اپریل در ایستگاه آخر زنده گی پیاده شد .مصيبت بزرگي است،انساني شريف و بزرگوار بود كه فقدان ايشان واقعا براي همه همكاران ویاران و بخصوص خانواده محترم شان خيلي سخت است. ولی درین میان خبر فوت همكاران دانشمند و باسواد و علاقه مند به علم ودانش هميشه تاسف انگيزاست. اما اميدوارم فقط تاسف نخوريم و خبر مرگ اين عزيزان تحرک باشد براي ما بازمانده گان تا قبل از آنکه ریل ازما بگذرد بخود آييم ودر راه آرایش افکار خود مطابق ستندرهای انسانی وافغانی و جامعه خود آنچه در توان داريم انجام دهيم.
سر انجام انسان وارسته،استاد فرهيخته،جیلانی کارگر از ميان ما رفت،فقدان استاد را به خانواده محترم شان جامعه اکادمیک ،استادان انیستیتوت علوم اجتماعی تسليت عرض مي نمايم.
روحش شاد ویادش گرامی باد