خوشه چین
قدقداس
قا،قا،قا،قا،قا،قا، قا،قا،قا،قا،قا،قا،
مرغ های تخمی،درسطح قریه مربوط به زن خانه میباشد،برای مرغش دانه میدهد،مرغش،زمانی که به تخم می آید. قا،قا،قا،قا،قا،قا، قا،قا،قا،قا،قا،قا،
کنان به مالک خود خبرمیدهد.میخواهد به جای معینه تخم بگذارد.زمانی که تخم گذاشت،ازمیان مرغانچه سربیرون آورده،قدقداس،قد قداس،قد قداس، قدقداس،قد قداس،قد قداس نموده صاحبش یعنی بی بی خانه راازماجرا آگاه می سازد.اینک تخم را طبق وعده به امانت گذاشتم.اما درسطح بین المللی ،پیشگامان دولت های وابسته به ارتجاع،نطاقان وسخن وران،چون ماکیان های نو برسرتخم آمده به قا،قا،قا،قا،قا،قا، قا،قا،قا،قا،قا،قا،آغازمینمایند.زمانی که برمسند قدرت شانده میشوند،بعداً، قدقداس،قد قداس،قد قداس، قدقداس،قد قداس، قد قداس کنان درک مینماید که به چه دردی مبتلا شده است. که نجات ازین درد جانگداز،چارۀ جز مرگ راه دیگری نیست.
ای هی ای هی ای هی
"پیش توانگرمنشان، پهلوی لاغر مگشا"
"دست‌به‌هر دست‌مده، چشم به‌هردرمگشا"
ای هی ای هی ای هی
دیدی که توانمند دیروزبالآخره با توچه کرد.؟وامروزتوانمند دیگری،یکی ازپی دیگری مهره هارا درنقش((پیازخاتو وحلوا خاتو)) درنوک های انگشت،به نمایش گذاشته است.
اگرهمت داری،همت تو بهترین سرمایۀ تواست.با این سرمایه اگربه خانۀ توان مندان میروی،بدون تحفه نروی«برگ سبز تحفۀ درویش»زیراکه دست خالی به علاقه مندی فشرده نمیشود.یعنی که پهلوان درمصاف پهلوان با زورمساوی داخل میدان میشود.
"تا زیقینت به‌گمان، چشم نپوشند خسان"
"بند نقاب سحرت در صف شبپر مگشا"
وجود واقعی دریک تشکیل سازمانی،بربنیاد جهان بینی علمی ((جمع اعضا)) همانا حالتی است که((گاندی فقید))به حیٍث آفتاب درآسمان سیاست های تشنج زدایی می تابد.
عیاروطن پرست،دارای وجدان بوده،درانسان دوستی،صداقت،احترام به ناموس، خانواده ها،مکلف به دفاع ازمظلومان ودست رسی به غربا ومساکین بوده ومیبا شند، وبرای آزادی تعریف میدهند که ارزش آزادی،به معنی انسان بودن است، انسانی که آماده به دفاع ازخود نباشد.حیوان بیش نیست،کشوری که به تمامیت ارضی خود پای بند نباشد،مسؤلین که دراداره لم داده اند،صرف ازخوان ارباب می خورند ومی نوشند گوسفند های بیش نمی باشند.
"همت تمکین نظرت نیست کم ازموج‌گهر"
"جیب حیا تا ندری خاک شووپرمگشا"
مجموع ازخصایل نیکو:انسان را به حیث اشرف مخلوقات شماریده اند،یکی ازصفات برجستۀ انسان مردی اواست.
برسرنفس خود امیری مردی
برکوروکرارنکته نگیری مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گردست فتاده را بگیری مردی
آگاه بودن وآزاد اندیشیدن،باوجدان،درسیاست شرافت را مهم تردانستن،دروغ نگفتن،نان خود به کف آوردن،درگفتار وکردار صادق بودن،باناموس بودن. مجموع امواج است که ازسرو سیمای انسان باشرف وباوجدان،با اخلاق،آزاد وآزاد اندیش ازنهادش به سوی جامعه پرتاب می گردد.
باقی دارد
بااحترام
عبدالشکور«خوشه چین»
بالا
بازگشت