خوشه چین
عياران مردان سیاست اند
امروزعیاران مردان سیاست اند،چراکه قهرمانان مطرح سیاست،هریک چپ وراست،سربه استان دشمن بشریت کرۀ زمین نهاده اند.
بیغم باشید که دانه های گندم،خرمن خوشه ها،میان دوپلۀ آسیاب سنگ آرد نگشته است.که قابلیت نشونموی خودرا ازدست داده باشد.بلکه هردانۀ آن درزیرخاک بعد ازگذشت ایام زمستان،جوانه میزنند،نشونمو مینمایند.دل دهقانان را شاد میگرداند.
آنان که ساخته اند باردیگرمیسازند.
بدبختی درکجا است؟ انانی که سنگ غریب نوازی را به سینه می کوبند. ازاصطلاحات،ادبیات،لهچه ها،وسایل واسبابی که با آن صحبت می کنند،وکارمی گیرند.کاملاً بی خبرمیباشند.درپروسۀ طولانی زنده گی شان فرز ندان شان،نزدفرزندان غربا درمکاتب مینشینند تا ادبیات وسیاست بیا موزند.
دهقان درسال اول زمین خودرا،رشقه ،کشت مینماید تا که ذخیرۀ نایتروج افزود گردد،وبعدازان درسال دیگرگندم کشت مینماید. تاحاصل فروان بدست آورد. ایالات متحدۀ امریکا درزمان جنگ سرد،بنیاد گرایی اسلامی را یگانه راه پیروزی((با دشمن درجه دو علیه دشمن دریک بساز))درمقابل کمونیزم،تئوری ایجاد کرد،اخوان را ساخت،نامش را برادروجوانان مسلمان نام گذاری کرد،درهنگامنۀ تسلط شوروی درافغانستان،دردفاع ازاسلام،اعلان نمود که اسلام درخطراست ودرین راه موفق هم شد.طبق نقشۀ ازقبل پلان شده،مجاهد را که هیچ تجربۀ کشورداری نداشتند به جز،ازتخریب مکاتب،مئوسسات عامل منفعه،کشتارمعلم،وغیره وغیره،روی تقسیم نعمات جان ملیونها انسان را گرفتند،برای نجات ازشر این هیولا،ازمیانش طالب بوجود آورد،تا دست بالا درکشتاربیرحمانه نسبت به سلف خود داشته باشد.تاجایکه بهانۀ برای حضور دائمی اش فراهم گردد. حزف فزیکی احمد شاه مسعود وقوماندان عبد الحق،عبد العلی مزاری،که نگاه های مستقلانه داشتند.آماده گی قبلی را نشان میدهد. تازی نو،آهورا بگیر به دو،بهترین عروس خانۀ بود ((بن اول))که حا کمیت افغانستان درنکاح ایالات متحدۀ امریکا درآمد.کنون بعد ازسیزده سال،نقشۀ دیگری روی میزکاراست میزی که خودنجاری نموده است تا پلانهای خودرا یکی ازپی دیگرروی آن تطبیق نماید.
انسان خرد مند قطرۀ است که دردشتهای سوزان تشنه لبان راحیات بخشیده،درمسیرسیلان خویش قطره به قطره،جرعه به جرعه،جویچه به جویچه،جوی به جوی،دریابه دریا،مادربزرگترین شناوررا دربحر به دنیا می آورد. آزادی ماهی درمیان آب است که به حیات وممات خودش ادامه میدهد. زنده گی افغانها به مفهوم واقعی کلمه((انسان))درآزادی افغانستان است.هرکس میگوید افغانستان آزاداست.بخواند این شعاررا،تا به آخر
خدا آن ملتـــــــــی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت
به آن ملت سروکــــــــــاری ندارد
که دهقانش برای دیگران کشت
زنده گی آخرسرآید بنـــــــدگی درکارنیست
بندگی گر شرط باشد زندگـــی درکــــار نیست
گر فشــــار دشمنان آبت کند مسکیـــــن مشو
مرد باش ای خسته دل شرمندگی درکارنیست
با حقــــارت گـــرببارد بــــــــــرسرت باران در
آسمـــان را گــــو برو بارندگی درکــــــارنیست
گر که با وابستگی داران این دنیــــــــا شوی
دورش افگن این چنین دارندگی در کار نیست
گر بشرط پای بوسی سربمــــــــــاند در تن ات
جان ده وردکن که سرافکـــــندگی درکارنیست
زنـــدگی آزادی انسان و استقـــــــلال اوست
بهر آزادی جدل کن بندگی درکــــــــار نیست
انسان خردمند،می اندیشد،تامعضلات بربنیاد معادله ها حل نمایند.مثل ریا ضی دانها،کیمیادانها وفزیک دانها.وغیره وغیره.درحل مسایل هندسی،برای حل قضایا فرضیه تعین میشود،وبعد تیوری می آفرینند،وبعد برای ثبوت اقدام مینمایند،سرانجام نتیجه را اعلان مینمایند.بعد هرگونه قیمت که درمیان فورمول انداخته شود،بعدازاجرای عملیۀ جبری سوال حل میگردد. دولت های ثابت ومستحکم غیر وابسته فورمولی است((منافع علیای کشور))که به اساس ارادۀ مرم بنا می یابند.یعنی که سیاست کردن با درنظرداشت منافع علیای کشور،حق هرتبعۀ کشوراست.
دراروپا برای هرگونه فعالیت سیاسی((حدومرز))اجازه داده شده است. بافهم ازین مطلب که مردم منظره است درزیبایی اش((همشهری سازی منحیث تئوری))توجه به خرچ داده شود،پس تئوری جادۀ است به سوی هدف منتهی می کردد،سیاست لوکوموتیف ((وسیله)) که ذریعۀ سیاست باز((راننده))رانده میشود.اماراننده گان حق راندن را زمانی پیدا مینمایند که امتحان تئوری را همراه با امتحان عملی مؤفقانه بدست آورده باشند.
بدبختانه که مردم افغانستان درطول تاریخ ازداشتن همچون،یک شیوۀ با اعتبارمحروم بوده اند،که درگیرسیاست های تجاوزکارانه میشوند.هیچ یکی ازطرفین درکشورما دست ازجنایت وفاجعه برنداشته است.سیاست های صادراتی دولت ها را درپیشانی شان مارک میزنند ذیلاً
Mad in:C,C,C,P
Mad in:U,S,A
"کاسۀ چینی که صدا می کند"
"خود صفت خویش ادا می کند"
سیاست ازلولۀ تفنگ بیرونمیشود
قابل توجه دست اندرکاران سیاست درافغانستان
اگربا عیارهستی بدان که هوشیارهستی،انسان باوجدان باوقارهستی،هیچ گاه درصداقتت،آگاهی ولیاقتت،پاکدامنی ،عفت،عطوفت مهربانی،کاکه گی؛جوان مردی ات،خلل دیده نمیشود یعنی که تویک اعتبارهستی.عیارمی گوید.
اینک پته پایۀ ایجاد شده،ترکیب گفته ها((پندار نیک،گفتارنیک،کردارنیک))((مغزسرد،قلب گرم،دستان پاک))هفت گفتۀ گاندی
هفت اصل گاندی
ازنظرگاندی:هفت موردی که
ازنظرگاندی-هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند.
1-ثروت بدون زحمت
2-لذت بدون جدان
3-بدون شخصیت
4-تجارت بدون اخلاق
5-علم بدون انسانیت
6-عبادت بدون ایثار
7-سیاست بدون شرف
ده اصل گاندی برای دگرش جهان
1-تغیردرخود:نمونۀ تغیری باش که میخواهی درجهان ایجاد کنی،به عنوان یک انسان عظیم وبا شکوه ما دربازسازی جهان نیست.این طرزتفکرجهان اتومی است.باید به بازسازی خود مان بپردازیم.اگربتوانی درخود تغیر بیاوری،میتوانی جهان را تغیربدهی،اگردیدگاهت تغیریابد. احساس درک واعمالت هم تغیر می یابند.پس جهان پیرامونت تغیر می یابند.نه تنها اکنون جهان را ازدریچۀ لنزهای اندیشه واحساسجدید می بینی بلکه دگرگونی های درونی ات قدرت انجام کارهایی را میدهد که تا به حال انجام ندادۀ وحتی فکرهم نکرده بودی.تغییر جهان بدون تغییر خودت لذت بخش نیست زیرا وقتی به آن چه عطشش را داشتی می رسی می بینی تو هنوز همان تویی! با همان اشتباهات، خشم ها و تمایلات منفی و ویرانگر،بنابراین آن چه آرزو داشتی را در شرایط جدید نمی یابی چون هنوز ذهنت درگیرآن عناصر منفی است که با دور شدن ازخویشتن خویش و عدم وجود بینش نسبت به آن قدرتمندترمی شوند و مسائل و مشکلات موجود را بسط می دهند.
2-تحت کنترول هستی:هیچ کس نمی تواند بدون اجازه ی من، آزارم دهد.آن چه احساس می کنی و همچنین واکنشت به هرچیزی بستگی به خودت دارد.شیوه ی نگرش، برخورد و احساست را نسبت به چیزهای مختلف خودت انتخاب کن. بیش از حد لازم واکنش نشان نده. هنگامی که مطمئن شدی کسی از بیرون احساسات تو را کنترل نمی کند می توانی این طرز نگرش را به زندگی روزانه ات تزریق کنی.
3-ببخش،بگذاربگذرد:افراد ضعیف نمیتوانند ببخشند.بخشش شیوۀ قدرت مندان است.
باقی دارد