سیدموسی عثمان هستی

 

پیرشده ام ناقص العقل تاحال نشده ام

تودیدی پیران دانش رانکردند احترام

نباید توقع کرد از مردم  لاوبالی بدنام

نشستیم گوش دادیم به حرفهای استاد

به من گفت نگهدارخود از انسان خام

شاعربیوزن وترازو

یکساعت قبل ازاین نوشته ای میل مردسست خردضعیف العقل راخواندم اگرنام ببرم سایتی میگویدکه مادرسایت مانوشته کنایه آمیزبی عرقچین راکه زبان اش حجاب ادب نداشته باشدبنشرنمی رسانیم دیگرسایت میگویدحرف خودرابگونام ازللووپنجونبربه توچه که درکدام باندقاچاق ،درمافی های مخدر،درمافی های دزدی واختطاف ،درمافی های فساداداری واختلاس وروابط خوب وبدبا این وآن داردبه توآقای نویسنده چه ارتباط داردتوچکاره هستی مملکت ع وغ(عغ) داردنشنیدی که بزرگان گفته اند امورمملکت خویش خسروان داندتوخودراناف زمین وآسمان نسازدرحالیکه کله توکمترازیک نخت کورک چوچک بیش نیست حرفهایکه می زنی بزرگترازکوه هندوکش است حرفهای خودمطابق دهن خودبزن پاازگلیم چرک خوددرازنکن که پای توگلوی دیگران رافشاربدهد

سیاسی نوشته نکن طنزنگوهجونکن ازهزل خوداری کن اگرنوشته کنی شمشمکی من الله دلبرک من @ @ @ @ خبرنداری چوچه جان ازدلکی من که نه سیخ می سوزد نه کباب ما باپیشانی کشاده به نشرمی رسانیم هم توخوش هم ماخوش هم خوانده قلم وسایت ماخوش مانمی خواهیم که به ما ونویسنده دردسرخلق شوداین پالیسی مااست اگرسرتوبوی قورمه می دهدنام ازداعش ،طالب ،القاعده وازدیگرشورشیان نام ببردرجراید ویاسایت های انترنتی که بادستگاه های جاسوسی ارتباط دارندبنویس تابدانی یک نان چندفتیراست آن وقت هوشیارخواهدشدی که تنبان توبسرتوبسته شوددرسنی رسدی آهسته بخورکمکم بخورکه حارق (سوزان)نزنی بدبوی دهن توباعث اذیت دیگران نشود

پیرشدی میرنشدی ناقص العقل گشتی فرق نام هاراکرده نمی توانی دوست ودشمن فرق کرده نمی توانی گفته اندازجوانی تاپیری ازپیری تابکی بهتراست قناعت به دوشاب خودکنی مانندموش پایت بخاطرقروت برتلک لرزان نخوردحادثه راقبل ازوقوع حادثه باتدبیررفع کن که ازمصیبت دوربمانی به نام آدم خوب وبی ضررازدنیابیخبرسرقبرتوملا(ووضروه) بخواندوبگویدخدابیامرزد این متوفی راکه چشمش کورگوشش کرازدنیانفرت داشت شب هازنده داری به خاطرآخرت کرداگرمعنی وتفسیرقرآن می دانست یا نمی دانست باتجویدآشنابودیانبودبادست پاک وناپاک قرآن برداشت وخواندکه ازقرآن وآخرت دورنمانداین بهتراست یا درنوشته های خودازاین وآن نام ببری سایت ناشردرجنجال اندازی وخوددرغوندی خیرنشینی مراازخیرتوامیدنیست شرمرسان ازگرفتن نام این وآن خوداری کن نه دردبه سنگ بریزنه شوربدهدنه به خوددردسرخلق کندنه به ما ونشرات ،این دنیابه یک توت پوچک نمی ارزددست به دامن تصوف بزنید خرمسافربفروشیدودرخانقاه نان پخته کنیدبخورید وبهدیگرتنبلان خانقاه بدهدودرذکرخودبگویدخربردوبیادمولانای بلخ دعاکن

دوست ناشناخته عزیزپیرشده ام ناقص العقل تاحال نشده ام

نام هااگردرحافظه من گدودشودمراببخشیدشایددرپیری سلفه زیادشودحافظه دچارضعف وناتوانی گردددرپهلوی این ضعف هاخودخواهی هاقوت بخشدسرللووپنجوهم فکرنکندآدم بزدل هم درپیری دلاورمی شودبه این معنی نیست که عقل اش کارنمی کندآدم بی عقل و بی ترس است

بازازسوال شمادورشدم بلی سه نفررامن می شناسم که دهقان«آآآ تخلص می کردنداینکه کی قبل ازکی پیش تخلص دهقان انتخاب کرده وکی تخلص دهقان دزدی کرده وکی مطالعه نداشته که این تخلص ادبی مربوط کدام شاعرونویسنده بوده وچرااین نزاکت هامدنظرگرفته نشده تخلص شاعرونویسنده رابه خوداختصاص داده ویافهمیده گفته من ازکی کم هستم که دهقان تخلص نکنم چون دروطن مانزاکت هاوروش های ادبی فرهنگی وکلچری فضل خدااکثرمردم م مدنظرنگرفته وقتیکه درنوشته اشتباه رخ می دهدیکی به جای دیگرناخودآگاه گرفته میشودعوضیکه خواننده فکرکنداشتباه فکری ،قلمی وچاپی رخ داده به خاطریکه اورادانشمند بگویندازمگس فیل می سازندسراش سوارمی شوندبخارارابی دربین می بینند

1ــ زندیادسناتورسیدمحمددهقان بدخشی که سناتوربدخشان بودوبانوراستالفی درقالین فروشی شریک بوددردکان نورمی نشست طاهربدخشی درخانه آن زندگی می کردخانه سیدمحمددهقان جای نشست یک تعدادمشروطه خواهان بوددرزمان ناشرکه خان آبادقبل ازبغلان مرکزولایت قطغن بودبدخشان هم ازنگاه مطبوعاتی جزولایت قطغن بودویک  روزنامه به نام اتحاددرخان آبادبه نشرمی رسیدوشیرخان ناشرخروتی نایب الحکومه قطغن بودبانوشته وقلم محبت داشت نویسندگان شعرادانشمندان دورخود جمع کرده بودسیدمحمددهقان ازبدخشان مشهوربه سناتوردهقان باعارف چاه آبی شاعرونویسند خطاط چیردست،جمشیدشعله پسرابسقال فیض الله برادرعلم خان مدیرمعارف مورخ ،نویسنده شاعر،محمدعلی چوپان پسرمیرعلی اگبرمحمدزایی نویسنده وطنزنویس شوخ مزاج ،مژده پنجشیری شاعرنویسنده ودیگران درخان آباد دورهم جمع شده بودندتازمانی که شیرخان نایب الحکومه قطغن بودآنها همنشین شیرخوان ناشربودندباجرات میگفتند وباجرت می نوشتند

2ــ  سروردهقان شاعرونویسنده چیره دست اصلاًازمزارشریف (بلخ )بوده درچهارده کابل به دنیا آمد اول درسرای غزنی زندگی میکرددفترداری رارهاکردتجارت پیشه نمود بعدهمه کسب وکاررهانمودخانه نشین شددنیامادی رابه پشت پازد صوفی شدبه تصوف روی آورداشعارتصوفی نوشت درآخرعمردرکارته چهارزندگی میکرددرسال(1354)فوت کردپهلوی مولوی صاحب گلخانه (پادشاه )دفن شد

3ـــ محمدابراهیم خان دهقان که مامورپروژه آبیاری پروان بوداصلاً ازمشرقی است سالهادر پروان ماموریت داشته وعضودموکراتیک خلق مربوط جنای خلق بودبعدازکودتای ثوردومرتبه والی پروان بوددهقان تخلص می کرد

4 ــ تمام کشاورزان وطن مارا به نام دهقان وکشاورزیادمیکردندیادمیکنند مثلاً کلبی دهقان ، شیرک دهقان ،کاکاشیروی دهقان ،میرکی دهقان وغیره

اگراین نام هابه جای یکدیگراشتباه گرفته می شودیادرچاپ اشتباه رخ می دهدیاویرستارمترددمی شودچیزیکه درفکراش گشته نوشته نویسنده تحصه میکندسهواًاشتباه می کندنبایدیخن نویسنده راگرفت بایدخوانده باخودبگویدیانویسندموضوع یاهیات تحریرسایت ،جریده، یامجله اشتباه کرده یاویرستارادبی عوض اینکه به آنجایکه مقاله ویانقد بنشررسیده درست آن رابنویسدتا دوباره اصلاح شودبعضی کسان مثل من حوصله ندارندکه نوشته خودرادوباره بخوانندتامتوجه اشتباه خودشوندوفکرکنندکه نوشته نویسنده خط قرآن آن نیست که آنرابه چماق قلم نقد بست

خوانده بیمغزبه خاطرنام کشیدن  خودنویسنده  رابه چهارکتاب کافرمی سازدبه این وآن تیلفون می زند ایمیل میکنید درفیسبوک مینویسدعکس خودمی گذاریدکه درفلان فیل شمشیردانش زده مینویسدکه نام سیدمحمددهقان به جای سروردهقان نوشته یا نام ابراهیم دهقان یانام کلبی دهقان ، شیرک دهقان ،کاکاشیروی دهقان ،میرکی دهقان وغیره رانوشته من باروی درواسی به گفته ایرانیهانوشتم که بازبگویم پالیسی هارا رازیرپای قلم نکرده باشم اقبال نشرپیداکندخواندگان محترم این قلم اگراین نوشته طنزی به فکرشماجدی نوشته شده باشد به ایمل بنویسد مزحم سایت هاوگرداندگان سایتهانگردیدحالا من به کوک خودرسیده ام چیزی مینویسم که نه خودم مفهوم ازنوشته بگیرم نه خوانده ونه مسوولین سایت های ناشرحالاگنگ نویسی راپیشه کرده ام تشۀ قلم به ریشه سخن میزنم این رامیگویندباگون توبه کشیدن

چنان بنویس که هیچ کودن نداند

بخواندوبخواند ولی چیزی نداند

شتلک او زند در وقت خواندن

چنان خری که درگل بند بماند

حجرالنسر

 


بالا
 
بازگشت