الحاج همراز کابلی
اسلام متضمن سلامت و آرامش است
جمعندی الحاج همراز کابلی
دین وسیلۀ همبستگی مخلوق روی زمین که بنا بر نیاز مندی های زمان از فلک به سمک شد تا باشد رشته دوانی های هر نوع بد نشینی های مرموز و خرافاتی اخلاقی را مهار نماید و آدمیزاد را که مسلماً برای تطبیق زیست سلم روی زمین کشانیده شده اند مدد گار شوند.
ادیان مختلف در یک زمان نیاز بنابر حکم الله ج برای تائید دین نخست شرف حضور یافت صحیفه ها که د رعهد حضرت آدم ع و سایر پیامبران الله مژدۀ خوبی ها برای خوب زیستن میداد تا یکصد صحیفه تدریجی یکی به تائید دیگری نازل یافت .
لااالله الاالله آدم صفی الله
از همدیگر نه فاصل گیر بودند و نه رد کنند ه بل تائید ورزان همدیگر شدند قادر قدرت نما بانبض زما ن بنده گانش را مورد آزمون قرار داده برای پیروزی از آزمونگاه دنیوی مربی ، رهبری و پیامبری برگزید تا اعصای هر رهروی قافلۀ هستی باشد ازاین جاست که اساساً تمام کتاب های آسمانی در اصول مسائل با یک دیگر هماهنگی دارند اهدافی منسجم و بهتری را برای تربیت و تکامل انسان دنبال می کنند بعضاً در مسائلی نسبی فرع به اقتضاد قانون تکامل تدریجی با هم اندکی تج و تفاوت هایی را وسیله میشوند لیک اگر ژرف نگریم آیین تازه مرحلۀ بالاتری را می پیماید که برنامه اش جامع ترو پویا تر است قرآن کریم ضمن احترام به پیامبران و کتب آسمانی اسبق آنها راتصدیق نیز می نماید.
این تصادیق سود مند خود گرامی داشت حال و پار را تمثیل نموده میان شان بنا بر خواص دنیا رهنمودی بهتری را ارائه می فرماید نه گذشته ها را وادار به رهائی کتب عقیدتی شان میسازد نه اجباری بر آنها مستولی میسازد زیرا قرآن پاک خود اظهر من الشمس است .
بعد از صحیفه ها ایجابات محیطی و زمان ها براین بود تا خالق عالمیان کتابی بنا م زبور را به حضرت داود ع نازل فرماید که همین شد بهر حال خداوند دانا و بینا است .
لا الله الاالله داود خلیفۀ الله
(کتاب آسمانی (قرآن) را به راستی و درستی بر تو نازل کردیم که همخوان مصدق با کتاب های آسمانی پیشین و حاکم بر آنهاست، پس در میان آنان بر وفق آنچه خداوند نازل کرده است، داوری کن.)
حدود بیست آیه دیگر نیز در تصدیق و تأیید تورات و انجیل آمده اساساً این سنت الهی است که هر پیامبری، پیامبر پیشین را تأیید، هر کتاب آسمانی ای، کتاب آسمانی سابق را تصدیق می نماید.
لا الله الا الله موسی کلیم الله
خداوند در تأیید موسی ع و تورات، به وسیله پیامبر و کتاب آسمانی بعدی، یعنی حضرت مسیح (ع) و انجیل چنین می فرماید:
(به دنبال ایشان، (تورات و موسی (ع) عیسی بن مریم ع را فرستادیم که گواهی دهنده بر ، حقانیت تورات بوده، که پیشاپیش او بود، به او انجیل دادیم که در آن نوری هست همخوان تصدیق کننده با تورات است که پیشاپیش آن نازل شده و راه نما و پند آموز پارسایان است)
لا الله الا الله عیسی روح الله
اسلام از ابتدا، اصول صلح را پی ریزی نموده و از این طریق، راه را برای پیمودن صلح بین المللی و هم زیستی مسالمت آمیز هموار ساخته در این مورد کافی است که بدانیم صلح، روح اسلام است.
واژهی اسلام از ماده «سلم» گرفته شده بدین جهت، متضمن معنای سلامت و آرامش است لذا قرآن دستور می دهد که همگی در حوزه «سلم و صلح» وارد شوند:
(ای افراد با ایمان، همگی در حوزه مسالمت وارد شوید)
سلم خیلی عالی تر و با دوام تر از صلح است؛ زیرا به معنای سلامت و امنیت است و صورت یک صلح موقت ظاهری را ندارد.
خداوند به پیامبر (ص) دستور می دهد که اگر دشمنان تو از در مسالمت وارد شدند و به آن میل کردند، تو نیز از فرصت استفاده کن و با آنان موافقت نما:
(و اگر دشمنان به صلح تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش)
علاقه اسلام به صلح میان انسان ها، به حدی است که به افراد با ایمان نوید می دهد که شاید بر اثر نحوۀ رفتار مسالمت آمیز مسلمانان، میان آنها و دشمنان پیوند دوستی پدید آید:
چه امید است که خداوند در میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی داشتید، مهربانی پدید آورد و خداوند بر هر کار قادر (به خلق) آمرزنده و مهربان است.
افراد غیر مسلمان به دو گروه تقسیم می شوند:
گروهی که در مقابل مسلمین ایستادند، شمشیر به روی آنها کشیدند آنها را از خانه و کاشانه شان به اجبار بیرون کردند و ...
خلاصه عداوت و دشمنی را با اسلام و مسلمین در گفتار و عمل، آشکارا نشان دادند. تکلیف مسلمانان با این گروه این است که از هر گونه مراوده و پیوند محبت و دوستی با این گروه خودداری نمایند. مصداق روشن آن مشرکان مکه، مخصوصاً سران قریش بودند گروهی رسماً دست به این کار زدند و گروهی دیگر نیز آنها را یاری کردند.
اما گروه دوم، در عین کفر و شرک، کاری به مسلمانان نداشتند. نه عداوت می ورزیدند، نه با آنها پیکار می کردند و نه اقدام به بیرون راندنشان از شهر و دیارشان می نمودند حتی گروهی از آنها پیمان ترک مخاصمه با مسلمانان بسته بودند. باید به این گروه وفا کنند و در اجرای عدالت بکوشند. مصداق این گروه طایفه خزاعه بودند که با مسلمین پیمان ترک مخاصمه داشتند.
خلاصه این که طرفداری از صلح و هم زیستی مسالمت آمیز در سیاست خارجی، از خردمندانه ترین و مترقی ترین برنامه هاست و اسلام نیز این برنامه را اتخاذ کرده و تقویت نیرو را برای دفاع در مواقع اضطراری خواسته است.
اسلام برای صلح و زندگی مسالمت آمیز چنان اهمیت قایل است که حتی در اجتماعات کوچک و در اختلاف خانوادگی نیز دستور به صلح و سازش می دهد.(و الصلح الخیر).
برخی از آیات قرآن کریم در مورد مبارزه با عقاید تند و تعصب آمیز دیگر ادیان است عقاید ناصوابی که منشأ بسیاری از کنیه ورزی ها و دشمنی ها نسبت به پیروان مذاهب دیگر گردیده کتاب آسمانی ما پس از آن که پیروان خود را به هم زیستی مذهبی مروت و مدارا با پیروان مذاهب دیگر دعوت می کند پایه اوهام و افکار اشتباۀ دیگر را نیزنمی پذیرد.
یهود ها و مسیحی ها معتقد بودند که آنها ملت برگزیده خداوند اند فقط آنان با مقام الهی روابط زوال ناپذیر بر قرار کرده اند بهشت الهی مخصوص آنهاست و پیروان هیچ آیین دیگری لیاقت بهره مندی از آن را ندارند؛ فقط یهود و نصاری هستند که به هر عنوان، برتر و بالاتر از همه و شایستۀ هر نوع تکریم و احترام اند و همه باید در برابر این دو ملت برگزیده، سر تعظیم و احترام فرود آوردند
یهود و نصاری گفتند: (ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم، بگو: پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات می کند؟ بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که آفریده است. هر کس را بخواهد و شایسته بداند می بخشد و هر کس را بخواهد و مستحق بداند مجازات می کند و حکومت آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن او و بازگشت همه موجودات به سوی اوست)
در آیه دیگر می فرماید:
(آنها گفتند: هیچ کس، جز یهود و نصاری، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ این آرزوی آنهاست. بگو: (اگر راست می گوئید دلیل خود را بیاورید؛ آری کسی که روح خود را تسلیم خدا ج کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند بنابراین، بهشت خدا در انحصار هیچ گروهی نیست.)
بدین ترتیب، قرآن کریم با افکار غرور آمیز و تعصبات غلط، خطرناک و جنگ آفرین این دو ملت مبارزه می کند، و با استدلال، پوچ و بی منطقی بودن آن را آشکار می سازد.
بدیهی است چنانچه این افکار غلط و خطرناک، بر ملت و جامعه ای حکم فرما باشد، صلح جهانی و هم زیستی مذهبی با دیگران نخواهند داشت. از بین بردن تعصبات غلط، ، برتری جویی و نژاد پرستی زمینه ساز هم زیستی مسالمت آمیز ادیان ، ملل و مذاهب گوناگون می باشد.
از نظر قرآن کریم، هیچ ملتی برگزیده و نیز هیچ یک با خدا عقد اخوت نبسته است. برتری و عظمت، مخصوص افرادی است که تنها در برابر حقیقت خضوع می کنند و هیچ تعصب غلطی آنها را از پذیرش آن باز نمی دارد.
از ضروریات زندگی اجتماعی، همکاری و تعاون است. زندگی اجتماعی و نظام بین المللی، بدون هم کاری و تعاون در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ممکن نیست. برای حل مشکلات روز افزون جهانی، چاره ای جز مشارکت و تعاون وجود ندارد.
قرآن کریم، تعاون و مشارکت را، که در یک اصل عقلانی نیز می باشد، مورد تأیید و سفارش قرار داده و مسیر آن را در جهت «برّ و تقوا» از تعاون برای ارتکاب گناه و ظلم نهی نموده است.
(بر نیکی و تقوا همکاری و تعاون نمایید بر محور گناه ،تجاوز، تعاون و مشارکت ننمایید)
در مقیاس جهانی، تلاش برای ایجاد عدالت، برابری، صلح، امنیت و توسعه از مصادیق «برّ» می باشد و مبارزه با سلطه، استثمار، نژاد پرستی و هر نوع تلاش برای قطع ریشه های تجاوز در سطح جهانی، تلاش در جهت تقوا و نزدیک تر شدن ملت ها به اراده و خواست خدا محسوب می شود در این راه، باید از هر نوع هم کاری و تعاون که موجب فساد، تباهی و ظلم است خودداری نمایند.
هر قدر توجه به اصول مشترک بیش تر باشد تفاهم بین المللی بیش تر می شود در نتیجه، صلح و امنیت جهانی تأمین می گردد.
قرآن کریم علاوه بر توصیه به اخذ اصول مشترک: «قل یااهل الکتاب تعالوا ...» و سفارش به تعاون در جهت تقوا و برّ، به مسلمانان اجازه داده است تا با آنان تعامل اقتصادی و ... داشته باشند و از غذای آنان ـ غیر از شراب و گوشت خوک و ... ـ تناول نمایند:
بدیهی است که تعامل اقتصادی و اجازه تناول غذای اهل کتاب و...، از اسباب تعاون زمینه ساز همکاری و همزیستی مسالمت آمیز خواهد بود.
از نظر اسلام، تعاون قبل از این که یک تکلیف دینی باشد یک ضرورت بشری محسوب می شود. بهره وری از زمینی که خداوند خلق کرده و ثروت هایی که در آن قرار داده است، بدون هم کاری و تعاون حاصل نمی شود.
نتیجه آنکه هر چند در این آیه صریحاً از تعاون و همکاری نام نبرده است لیکن یک مصداق تعاون و تعامل با اهل کتاب را بیان داشته و آن استفاده از غذای اهل کتاب ـ غیر از شراب،گوشت خوک و غیره است. در واقع اجازه تناول غذای اهل کتاب و ... یکی از اسباب تعاون و زمینه ساز هم زیستی مسالمت آمیز با اهل کتاب محسوب می شود.
در عصریکه زیست داریم این زمان را مترقی تراز پار ها خوانده اند اما آنچه نگریسته میشود بعضی افرادی پیروان حضرت عیسی مسیح ع و هم پیروان حضرت موسی ع برخلاف اقتضای زمان دست به یک سلسله افراط گری ها که موجب ساز پر گنده گی ها ی مردم اعم نفرت و انزجار همگان میشوند دست می یازند بگونۀ الگو ترسیم کارتون حضرت محمد ص د ردنمارک ، توهین به قرآن پاک مسلمانان توسط وکیل پارلمان بلجیم فلم ناقصی بنام حضرت محمد ص و توهین به اسلام و مسلمانان این همه افراط گری های که مشت گندم نمونۀ خروار بر کشیدیم خو د میرساند که در جهان عیسویت وموسویت بیشترین افراط گرای دهشت افگن را در نفس شان دارند که عملکردشان بیهوده گوئی های آنان مسبب بدنام سازی پغمبران جلیل القدر اسلام میگردد.
مسلمان و دین اسلام به هیچ یک از پیروان خویش اجازه نمیدهد که به حضرات پیغبران چون حضرت عیسی ع و حضرت موسی ع توهیناً چیزی از زبان برکشند چه رسد بدان که ترسیم و یا فلمش بکاوند و بدین ترتیب ملیاردها انسان همنیشین زمین را از خود بیازارند.