الحاج همراز کابلی

 

کینه توزان دشمنان انسان استند

 

دهه ها گذشت اما هنوز هم افغانستان همانطوریکه در نار سوزان جدال بی مفهوم شعله ور شده بودهمانا آتش بار است .

دمی سیاسیون مذهبی درب کاشانۀ می کوبند برخی شان گدای صلح ا ند و برخی هم گدای قدرت ؟

دراین  کشمکش ها سالیان درازیست که مردم ما فاقد سرنوشت بعید از همه مزایای زنده گی دم را غنیمت میدانند گاۀ یکسو و گاهی هم سوی دیگری می غلطند .

قرآن کریم، جنگ مذهبی و اختلافات عقیدتی که باعث بروز خصومت گردد نفیه اش خوانده کینه توزی و دشمنی حتی  نسبت به سایر ادیان را ممنوع می فرماید . در پیش گرفتن روش های اهانت آمیز نسبت به مذهب و عقیده  را ممانعت می نماید مسما مسلمانی بنا م طالب و یگان چیز های دیگر هموطن خود را برای منافع سیاسی دیگران و اقتصاد خودش مورد سرزنش واستفاده جوئی قرارداده   برای خوشی های دل شیاطین که دشمن ظاهر و باطن هرکسی است از برادر کشی ها دست بردار نمیگردنداز دید اسلام و انسان گناۀ کبیره پنداشته شده کیفراعمال دارد .

قرآن کریم برای تأمین همزیستی مسالمت آمیز راه های گوناگونی را سفارش نموده در حالی که در چهارده قرن قبل، مفهوم همزیستی برای بشر کاملاً شناخته شده نبود.

قرآن کریم گروهی از مسیحیان و یهودیان را یاد آور میشود که راه تمسخر و تکفیر را نسبت به هم دیگر در پیش گرفته اند، با تحقیر، اهانت و پای مال نمودن حقوق انسانی شان همواره آتش جنگ و اختلاف را شعله ور می سازند:

یهود ی میگوید که نصرانی ها بر حق نیستند و نصرانی ها گفتند: یهود بر حق نیستند؟

قرآن کریم برای تأمین هم زیستی مسالمت آمیز راه های بگونۀ سفارش به بنده گان خود ارزانی داشته در بعضی از آیات قرآن کریم، بر اصل «آزادی عقیده» تأکید می نماید اساساً طبیعت اعتقادات قلبی و مسائل وجدانی به گونه ای است که در آنها اکراه و اجبار جایی ندارد.

در کار دین اکراه ناروا ست زیرا راه کج از راۀ راست بدون شک تفکیک وآشکار شده اگرچه پروردگارقادر بود می خواست، تمامی اهل زمین بدون اینکه اختیاری داشت ایمان می آوردند، پس آیا تو مردم را به اکراه وا می داری که مؤمن شوند

پیامبر مأمور به ابلاغ دستورهای الهی بوده رسالت امر بالمعروف نهی عن المنکر را به عهده دارد اینکه خداوند خواست  مخالفان ایمان بیاورند یا نه این حق از سوی پروردگار است پس هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس می خواهد کفر ورزد فردا روزی قیامت نزد رب العزت خودپاسخگو است.

گم کرده یهودی روش حضرت موسا

بگذشت نصارا  زره و  رسم   مسیحا

داودی اگر جوئی ندارد   درک اصلا

هندو نکند پیروی هرگز    به برهما

برمومن و کافر نگری منقلبین است

ایمان به خدا و مبانی اسلام برای غیر اسلام تحمیلی نیست بلکه تنها راه نفوذ آن در فکر ، روح، منطق و استدلال استوا رومحکم بوده مهم این است که حقایق و دستورهای الهی بیان شود تا مردم آن را درک کنند و با اراده و اختیار خویش آن را بپذیرند.

بعد دیگری آزادی فکر و اندیشه است ، قرآن کریم در آیات متعددی انسان را به تعقل و تدبر  اندیشه در جهان هستی فرا خواند ه به آدم می فهماند که با نیروی عقل، منافع و مضار خویش را بشناسد در جهت کمال و آزادی از هرگونه اسارت، پلیدی و گمراهی قدم بردارد.

(زود است که ما آیات خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان هویدا گردانیم، تا آشکار شود که آن حق است ؟ آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است)

در زمین، نشانه هایی برای اهل یقین و نیز در وجود شما به وضاحت قابل رویت است آیا به چشم بصیرت نمی نگرید؟

 اسلام آئینی است که از زمان پیدایش خود با شعار همزیستی مسالمت آمیز دعوت خویش را به جهانیان عرضه نموده و این آیین خطاب به «اهل کتاب» چنین می گوید:

(بگو ای اهل کتاب بیایید تا بر سخنی که بین ما و شما یکسان است بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ گونه شریکی نیاوریم  هیچ کس از ما ،دیگری را به جای خداوند به خدایی برنگیرد  اگر رویگردان شدند، بگویید: شاهد باشید که ما فرمانبرداریم)

این آیه از آیات مهمی است که اهل کتاب را به سوی وحدت دعوت کرده است . استدلال این آیه شریفه استدلالیست که آدم هارا بسوی راۀ راست دعوت نموده زیرا در این آیه به نقطه های مشترک بین «اسلام» و «اهل کتاب» توجه شده است.

قرآن به مسلمانان می آموزد اگر کسانی حاضر نبودند در تمام اهداف مقد س تان با شما همکاری کنند، از پا ننشینید و بکوشید حداقل در قسمتی که با شما اهداف مشترک دارند همکاری آنها را جلب کنید و آن را پایه پیشبرد اهداف مقد س تان قرار دهید.

.قرآن کریم، هرگونه تفکر نژاد پرستانه را محکوم نموده همه انسان ها را فرزند یک پدر و مادر و قهراً فاقد برتری نژادی، قومی و مذهبی می داند.

یکی از اصول مهم همزیستی مسالمت آمیز، تساوی و برابری انسان ها است زیرا نژادپرستی، خود بالا نگری و تحقیر ملت ها و مذاهب دیگررا وسیله گردیده  مشکلات فراوانی برای جامعه بشری می آورد .

جنگ جهانی اول و دوم نمونه بارزی این یادآوری هاست میتوان به سوی افغانستان نیزنگاۀ انداخت و دریافت که آیا این وطن را خانه جنگی ها قرون متمادی به پایۀ نیستی نکشانیده است ؟.

پس باید ازآن روز گاران عبرت گرفت و سیر و مسیر خود بسوی یک پارچگی  برادری و اخوت تغیر جهت داد زیرا تجربه شد که پراگنده گی ها آفت آوراست.

تفاوت در رنگ، نژاد و ملیت مایه فضیلت کسی بر دیگری نیست از دید گاۀ قرآن وانسان اختلاف زبان ها ، رنگ ها از آیات و نشانه های الهی و وسیله ای برای شناخت افراد و اشخاص از یکدیگراست اگر همه انسان ها یک شکل، یک رنگ و دارای قد و چهرۀ یکسان باشند، تفکیک خوب و بد مشکل و هرج و مرج آور نیست؟.

بنابر دستورقرآن کریم، انسان ها نسبت  هم دیگر فضیلتی جز به تقوا و پرهیزگاری ندارند مجموعه انسان ها، «خانواده بشری» و «امت واحد» را تشکیل می دهند:

«در آغاز مردم امت یگانه ای بودند، آن گاه خداوند پیامبران را مژده آور و هشدار دهنده برانگیخت و با آنان، بر حق، کتاب آسمانی فرستاد، تا در میان مردم چه اختلاف می ورزند داوری کند.

بسیاری از آیات قرآن کریم خطاب به جمیع بشر است؛ مانند «یا بنی آدم الانسان.الحمدالله رب العالمین ، این خطاب ها و تعبیرها به این اشاره دارد که انسانیت یک معنای مشترک بین تمام ساکنین زمین است.  

ازشرق تا به غرب دیا رمحمد است

در شش جهت نسیم بهار محمد است

افراد مناطق مختلف از حیث انسانیت هیچ فرقی با یک دیگر ندارند. بشر در طول تاریخ از حیث زبان، رنگ،‌ نژاد و ... مختلف بوده ولی از نظر اسلام، همه فرزندان یک پدر و مادر (آدم و حوا) هستند و این تفاوت ها در انسانیت انسان خدشه ای وارد نمی سازد.

هـــمه یارو برادریـــم به قــــــرآن = همه انسان و پیرویم به یزدان

به هر ملیت که منسوبیم من و تو = همــه اولاد آد مــیم به ایمـــان

قرآن کریم به مسلمانان هدایت می دهد که با «جدل احسن»  «گفت و گوی مسالمت آمیز» را با اهل کتاب بیاغازید  روابط خود را بر اساس «اصول مشترک» قرار دهید.

با اهل کتاب، جز به شیوه ای که نیکوتر است مجادله نکنید مگر کسانی از آنها که مرتکب ظلم و ستم شده اند.

 بگویید به آنچه  که بر ما و ، به آن چه که  بر شما نازل شده ایمان آورده ایم خدای ما و شما یکی است  ما همه فرمان بردار اوییم.

 قرآن مجید به مسلمانان دستور می دهد که از دشنام دادن به کافران و بت پرستان پرهیزکنید زیرا آنها هم در مقابل، به همین روش متوسل خواهند شد:

شما مؤمنان، به کسانی که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید،‌تا مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند.

به این چنین عمل هر امتی را زینت دادیم، پس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است  آنها را از آنچه عمل می کردند آگاه می سازد  پاداش و کیفر می گیرند.

از آن جا یکه بیان دستورات اسلام، همراه با منطق، استدلال شیوه های مسالمت آمیز است،‌ به برخی از مؤمنان که از روی ناراحتی شدید نسبت به مسئلۀ از هم جدا افتاده اند و مخالفین مسلح  خوانده میشوند بهتر است برای امت مسلمه جفا نسازند با دساتیر قرآن و ایجاب عصر وزمان که آورنده  شب و روز ماه و سال الله ج است کنار هم بیایند.

  بخشی بزرگی از هموطنان عزیر خویش را که در عالم بی گناهی طعمۀ نار سیاسیون زمانه ای گردیده اند نجات بدهیم و بخشی که با هم استیم یکسو روی بخشی دیگری که زمینۀ ناراحتی مارا ساخته اند مذاکره نمائیم یعنی در صلح خیر همه است .

اگر چه دولت از آدرس خود بار بار دست صلح به سوی آزرده گان دراز ساخته که نتیجه اش چندانی نبود مگر ملتی که با برادرانش خواهان صلح باشند اگر جانب شان صالح باشند بدون شک به این ندا ی برحق مردم لبیک گویا در آغوش مادر وطن برای آبادانی خانۀ مشترک شان دست به کار میشوند اگر از صف صالحین نباشند پس آیا این عمل شان بیگانه نوازی خوانده شود ویا ؟؟

بیائید دســـت همدیگر بــــــگیریم

نشاطی زنده گی ازســــــربگیریم

شویم همراز هم ای مسکون خاک

ما انسانــیم رهۀ دلــــبر بــگیریم

مسلمان باید هر آن مراقب رعایت اصول ادب، عفت و نزاکت در بیان باشد شیوه های خویشرا قسمی عیار کند تا دیگران متضرر نگردند حتی در برابر خرافی ترین و بدترین کردارها.

 لازم است تا همگام با اقتضای زمان برخورد عاقلانه گردد زیرا هر گروه و ملتی، نسبت به عقاید و اعمال خویش تعصب دارند.

ناسزا گفتن و برخورد خشن موجب می شود که آنها در عقاید خود سخت تر شوند.

پس برزمامداران و دولتمردا ن است تا در شناخت دوست و دشمن همیارراازاغیار  تفکیک سازند تا بدانیم که دوستان ما ، مارا میخواهند و دشمنان ما دشمنان انسانیت و اسلامیت استند از ملت واحد ما خواهان خون استند یا؟ .

 هر گاه از جنگ کناره گرفتند  تسلیم شدند، آنهاارزش پذیرش را در آغوش مادر وطن دارند در غیر آن باید هر عمل عکس العملی داشته باشد.

اسلام عزیر در زمانه های زمان برای هریک از مشرک و مومن آغوش گشوده چنانچه در عهد حضرت محمد ص دو قبیله در میان قبایل عرب به نام «بنی ضمره» و «اشجع» وجود داشتند قبیله بنی ضمره با مسلمانان پیمان ترک تعرض بسته بودند و طایفه اشجع نیز با بنی ضمره هم پیمان بودند...

پس از مدتی مسلمانان اطلاع یافتند طایفه اشجع که هفتصد نفر بودند به سرکردگی مسعود بن رجیله به نزدیکی مدینه آمده اند. پیامبر اکرم (ص) نمایندگانی نزد آنها فرستاد تا از هدف مسافرت شان مطلع گردد آنها اظهار داشتند: آمده ایم قرار داد ترک مخاصمه با محمد (ص) ببندیم.

پیامبر اکرم (ص) وقتی چنین شنید، دستور داد مقدار زیادی خرما به عنوان هدیه برای آنها ببرند سپس با آنها تماس گرفت آنها اظهار داشتند که ما نه توانایی مبارزه با دشمنان شما را داریم  نه قدرت و تمایل به مبارزه با شما را داریم زیرا محل ما به شما نزدیک است لذا آمده ایم با شما پیمان ترک تعرض ببند یم این پیش آمد از سوی رسول اکرم ص با خوش آمدید استقبال شد.

الحمدالله دولت وحدت ملی  افغانستان نیزراه های مذاکره با مخالفین مسلح را باز نگه داشته متقاضیان میتوانند در آغوش وحدت ملی در کنار همدیگر آبرو مندانه زنده گی نمایند همه زیر پرچم اسلام بایک قوت قوی تر از پارها برای اعمار و آبادی وطن دست به کار شوند تا مردم مسلمان افغانستان دعا گوی آغاز و اختتام شان باشد .

دین اسلام، ضامن آزادی و حافظ شرف و حقوق ملی اقلیت ها ست.،اسلام عدالت اجتماعی کامل را در کشور اسلامی، نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای تمام ساکنان زمین  با وجود اختلاف مذهب،‌ نژاد، زبان و رنگ  تأمین می کند  این یکی از مزایای بزرگ عالم انسانیت است که هیچ مذهب و قانونی غیر از اسلام نمی تواند به این آرمان تحقق بخشد.

همه باشنده گان کشور اسلامی افغانستان استند که اولادۀ آدم ع و حوا ع اند عدول از این امر ناروا ست اقلیت و اکثریت بازی سیاسی بوده مردم را گمراه میسازد باتفکیک استعداد که کی میتواند در زمان کم برای وطن مصدر خدمت بهترشود و از قرنها بیاموزد بهتر بدرخشد از میان توده های مردم برخاسته در سمت رهبری برگزیده شود تا با استعداد شایان خود جهان مارا مرفه و مردم را آسود ه نگهدارد.

افراطیت را اسلام عزیز ناروا می خواند .

اقلیت های مذهبی با انعقاد «پیمان ذمه» و اکتساب تابعیت می توانند در کشور آزادانه زندگی کنند و همانند مسلمانان از حقوق اجتماعی و امنیت داخلی و خارجی بهره مند گردند.

قرآن کریم با صراحت، سیاست کلی اسلام را درباره مراعات حقوق ملل و سایر مذاهب بیگانه چنین بیان می کند:

(خداوند شما را از کسانی که با شما در کار دین کارزار نکرده اند و شما را از خانه و کاشانه تان آواره نکرده اند از این رودر حقشان نیکی کنید و با آنان دادگرانه رفتار کنید، نهی نمی کند؛ بی گمان خداوند دادگران را دوست دارد).

پس اسلام اجازه می دهد که اقلیت های مذهبی  غیراسلام در جامعه اسلامی زندگی کنند و از حقوق انسانی برخوردار گردند مشروط به این که مزاحمتی برای اسلام و مسلمانان نداشته باشند. و بر ضد آنها کاری صورت ندهند.

در آیه دیگر می فرماید:

(خداوند فقط شما را از دوست داشتن کسانی که با شما در کار دین کارزار نکرده اند  از خانه و کاشانه تان آواره کرده اند و برای راندن تان ! با دیگران ! همدستی کرده اند نهی می کند و هر کس دوستشان بدارد از ستمکاران و مشرکان  استند) توجه به این دو آیه، سیاست کلی اسلام درباره اقلیت مذهبی و مخالفان اسلام چنین است:

 مادامی که اقلیت ها به حقوق مسلمانان تجاوز نکنند و بر ضد اسلام و مسلمانان توطئه ننمایند، در کشور اسلامی کاملاً آزادند و مسلمانان وظیفه دارند با آنها به عدالت و نیکی رفتار کنند ولی اگر بر ضد اسلام و مسلمانان با کشورهای دیگر هم کاری داشته باشند، مسلمانان موظف اند مانع فعالیت آنها شوند و هرگز آنها را دوست خود ندانند.

پس آزرده خاطران با درنظر داشت اصل اسلام واسلامیت پای میز مذاکره قرار بگیرندآرزو های مشروع شانرا  با دولت وحدت ملی درمیان گذاشته وکنار بیایند  دشمنان سیاسی  مردم ووحدت ملی  هرگاه برای مردم بی گناۀ شان جفای کرده باشند نزد مردم مراجعه نموده طالب پوزش گردند زیرا کینه توزان دشمنان انسان ها استند ودر صلح خیر است .

به این وکیل پارلمان کشور بلجیم که نماینده گی  از میلیون ها انسان مسیحیان و کشورش می نماید نظر افگنید که آیا مسلمان منظور من از مومنین است نه منافقین که خود را زیر چتر اسلام جاه زده اند و میخواهند کرۀ ارض وسما را به تاراج کشیده باآتش نفاق را شعله ورش بسازند نمونه اش را در بربادی های کشور های اسلامی بخصوص افغانستان وکشور های عربی به نظاره گرفته ایم پس قضاوت کنید که دهشتگرد افراطگرا و.....

 در کجا پیدا اند و پید ا میشوند ؟؟؟

اینها خود کوزه اند ، خود کوزه گر و خود گل کوزه آیا چنین نیستند؟

آیا لازم می پندارید اشخاصی  همانند این وکیل که نمایندۀ میلیون ها انسان مسییحی خود را جاه زده خاموش بنشینید و بگوئید که فقط و فقط مسلمانان افراطگرا استند در غرب پیدایش نیست در حالیکه دهشتگرد از بطن چنین اشخاص بر می خیزد  جهانی را نابود میکنند  تهمت ونسبت اش  به مومنین مسلمان غوغا میشودهمچو اشخاص نه تنها خسک ها ی مضر وبد کار استند بلکه بجاست اگر برایش آدم خور قرن بیست و یک تیز خطاب شوند.

چون خسک ها مضر وبد کارمباش

همــچو مکــروب در پی آزار نباش



 

 


بالا
 
بازگشت