محمد علي – مهرزا د
مقام زن ازديدگاه اسلام وكشورهاي غربي!
به خاطربزرگداشت هشتم مارچ
بصورنسبی میتوان گفت که زن درغرب درچند مورد به حقوق خویش با وجود کمي و کا ستي ها دست یافته که عبارت از حق رائ ، حق انتخا ب همسر وحق تحصیل وکا راست،واین درحا لیست که در عده ا ز کشورهای جها ن زن از همه حقوقی که نا م برده شد محروم می باشد. در جوامع صنعتی غربی از جمله جمهوریتهای اروپایئ قانوناً زن ومرد از حقوق مساوی برخورداراند ؛ولی در عمل دیده میشود که مرد با درنظرداشت اینــکه هرد وی عیـــن کا ر را انجا م می دهند از هم تفاوت دا رد، مثلاً در سال1988 میلادی یک کارگر عا دی مرد ماها نه 1330 ما رک آلمانی مزد خا لص در یا فت میکرد ، در حا لیکه یک زن تحت عین شرایط واز عین کار ماهانه 980 مارک المانی بدست می اورد .علاوه براین در اروپا وامریکا با انواع هیله ها ونیرنگ ها وبا استفاده از شرایط دردناک اقتصادی که عده ای زیادی از کشور های جهان به آن روبه رو می باشد ، زنها ودختران جوان را مخصوصآ از شرق دور به ا روپا برده چون برده گان در معرض خرید وفروش قرار می دهند ، که این عمل خود در کل شخصیت وکرامت وحیثیت زن را تهدید میکند ، گفته می شود که تنها در آلمان شرق سابق در حدود دوهزار زن در حالت انتظار برای خریداری به سر می بردند ( این مطلب را یکی از کانالهای تلویزیونی ورادیوی المان ان وقت اعلان داشته بود )وبه همین تعداد هم دربعضی از کشورهای سیوسیا لیستی انزمان در معرض خرید وفروش قرارمی گرفتند !رسانه های خبری معتبر بین المللی موضوع نشر، در حدود بیست هزار زن فلیپینی راکه در دام آدم فروشان به اصطلاح متمدن توسط اعلانات چرب وگرم در معرض معامله تجارتی قرار گرفته بودند یکی از حوادث ناگوار آدم فروشان قرن بیست را نشان می دهد !ازقول مجله شپیگل ومجله ( شترن) تنها در بانکوک سی هزار دختر پایین تر از سن پانزده سا لگی به خاطر دست یافتن به لقمه نانی خود فروشی می نماید وپنجاه فیصد افرادیکه از بیچاره گی انها در تایلند استفاده سوء صورت می گیرد، توریستهای اروپائ ، امریکای وجاپانی اند که برای خوش گذاری به تایلند ،فلیپین ،کینیا وکوریای جنوبی وامثالهم سفر می می کنند ، باید اضافه کرد که از عوامل اسا سی شیوع سریع مرض اید ز مخصوصاً بین انا ث در کشور های مذ کوربه شکل لجام گسیختگی وفساد در روابط جنسیت وجود دارد !مطلب قابل توجه دیگر این است که در اروپا مخصوصاً کشورهای بزرگ صنعتی جهان وتقلید از انها در کشورهای به اصطلاح جهان سوم که تازه صنعتی شده اند روی اندام وجسم زن از طریق نمایش گذاشتن شان تجارت صورت می گیرد؛ که خود یکی از غیر اخلاق ترین ونا در سترین عمل در برابر حیثیت و شخصیت و کرامت ا نسانی است ، بعباره دیگر بصورت عموم آنچه وسایل مفاهمه جمعی در کشور های صنعتی بزرگ جها ن واجتماعیات مقلد شان بخاطر گرم ساختن وگرم نگاه داشتن با زار خویش از یک طرف وپر نمودن کیسه های انها ی که هر وسیله را بخاطر بد ست آوردن پول روابط جنسی را روا ومجا ز می دانند ! البته از نظر حقوق بشر یک عمل وحشیانه بیش نیست !
در اجتما عات پیشرفته غرب کا نون خا نواده در حالت از هم پاشیدن است واین بد بختی هر روز بیشتر از روز قبل محسوس می گردد،زیرااز یک طرف فرزندان به مجرد انکه صاحب در آ مد خویش گشتند پد ر وماد ر را ترک می گویند ووالدین را در عا لم تنهای ویاس می گذرانند وبرای انها هم جز اینکه دلسردی وبی کسی حیا ت به سربرند راه با قی نمی ما ند !چه در چارد یواری منزل خویش باشند چه در ساختما نهای پر زرق وبرق ولی بی روح که به منظور نگهداری کهنسالان ساخته شده اند .از جا نب دیگرجوانان چه پسر ودختر تا مد ت زیاد از قبول مسئولیت ازدواج سربا ز می زنند وبه شکل نا مشروع به زنده گی مشترک ادامه می دهند، که با عث دردسرهای بزرگی از ناحیه زایمان های نا مشروع از یکسو وبی سر نوشتی های از سوی دیگر می گردند ، سقط جنین خود بدبختی دیگر یست که مشکلات فراوان را دامنگیر جوامع غرب نموده است .
نظر به احصایه گیری ایکه در سال 1989 بعضی از کشورهای اروپای صورت گرفته از جمله بیش از 9.8 ملیون افرادیکه تنها زندگی می کنند وبیشتر از یک بر سه حصه انها را زنهای 65 ساله تشکیل می دهند – %83آن زنهای بیوه می باشند .
ازین جاه نیز بوضاحت پیدا است که با ر سنگین مظا لم را در جها ن زن متحمل می گردد، هم چنا ن ا حصا یه گیری های بعضی از کشرهای غربی نشان می دهد که از هرسه ا زدواج یکی آ ن به طلاق می انجامد ، وعلاوه باید کرد که در شهر های بزرگ از هر دو طفل 13 سا له یکی آن بدون سایه پد ر به سر می برند که اگر نه تنها روی تعلیم وتربیه اطفا ل بلکه کاملاً روحیه انها اثرات زیا نبار ونامطلوب می گذارد ودر سایر کشورهای غربی اگر وضع ازین بد تر نبا شد بهتر نیست .
این واقعیت را با تا سف باید عنوان کرد که زن در هرجا معه ودرسراسر جهان کم وزیاد به نحوی ازانها چنانچه اشاره کردیم در مظلومیت به سر می برد ،تنها تفا وت مسا له درین است که در یک گوشه از جهان از ابتدای ترین حقوق از جمله انتخا ب همسر هم محروم است ودر گوشه دیگری ا زجهان با وجود اینکه این حق را دارااست، ولی با تاسف در روابط، دیگربا وی طور معا مله میشود که شا یسته کرامت ، حیثیت وشخصیت شان نیست.البته موضوع که نهایت غم انگیز است این است که مجامع غربی از آن به حیث وسیله بد ست آوردن پول وزر اندوزی استفاده می کنند وتا جرانیکه جسم (زن)را محل فروش می گذارند نه تنها این عمل را منا فی اخلاق نمی دانند بلکه احسا ن خودرا نیز بر زن بار می کنند ! برای روشن شدن موضوع به نظریات سه نفر از اندیشه پردازان غربی که مرتکب بحرانات اجتماعی شده اند اشاره داشته باشیم :
مارکس می گفت : عفت جنسی از فضیلت های دوران فیو دالی ورازهای مترقی آن مرحله است که نا چار به حکم جبر تاریخ در آن مرحله ودر زمان سلطه مشکلات اقتصادی پد ید امده است ولی همین صفت در ذات خود از جهت ارتبا ط با شخصیت انسانی بدون در نظرگرفتن عوامل وشرایط اقتصا دی دارای ارزش نیست که مردم آن را به حساب بیاورند وبد ون قید وشرط در شمارفضا یل بشما رند
اگر حرف مارکس را عام فهم تربسازیم باید گفت که به عقیده مارکس فحاشی برای پولداران نه تنها عیب و انحراف بشمار نمی رود که مجازاست واینکه در زمان فقر به پرهیز گاری توسل جسته میشود ، این پرهیزگاری محصول نا چاری است .
فروئید می گویدکه: انسان جزبا اشباع غریزه جنسی هرگز نمی توا ند ذات وگوهر خودرا اشکار کند وهر گونه قیدی اعم از دین ، اخلاق ، اجتماع ،سنتهای ملی آدا ب ورسوم ، قیدیست با طل وویرانگر نیروهای انسا نی وفساد وخفقانیست نا مشروع وناروا .!!
فرویئدبخاطراشکار شدن ذات وگوهر انسانی بی بند با ری را که در بین حیوانات مطرح است ، برای انسان تجویز می کند ووای به حال اجتما عا تیکه به تجویز وی ترتیب اثر داده اند .!!
دورکهایم : مدعیست که پیروان اخلاق همیشه وظایف لازم وواجب فرد را نسبت به ذا ت خود پایگاه اخلاق قرارمی دهند و موضوع دین هم همینطوراست ، زیرا مردم چنین می پندارند که دین زاده خاطرات قبلی افراد است که نیرویهای بزرگ طبیعت وپاره از شخصیت های ممتاز آن را در نهاد انسانی بر می انگیزند وازاین قبیل !! اما تطبیق واجرای این روش به ظهور پدیدها ی اجتماعی هرگز ممکن نیست مگر در صورتیکه ما خواسته باشیم که همه جا طبیعت این پدیده ها را زشت وخلاف سازیم .
به قول دورکهام قوانین اخلاقی که خود وجود اصیل ندارد! موضوع علم اخلاق است ، نتیجتاً باید گفـــــــــت کــــــه ا روپاییان زیر تاثیر نظریات فوق بدون انکه به اند یشند که با پذیرفتن ا نها چه ارزشهای والا وبزرگـــــــی را ا ز د ست خواهند داد!.برای انها در ساحه سیا ست، اقتصاد واجتماع زمینه دادند ، واکنون می بینیم که نتیجه آن از یک طرف حاکمیت فحشاء وفساد از جانب دیگر هم از همپاشیده گی زنده گی بود وقربانی بیشتر را هم متا سفانه اززن گرفته ومی گیرد .
سه تن به اصطلاح از اندیشه پردازان ما رکسیسم وکمونیسم وپیروانشا ن نه تنها اینکه درخت تنومند معنویا ت واخلاق را می خواستند ومی خواهندا ز بیخ وریشه برکنند که سایر شئون زنده گی هم ا ز جمله سیا ست واقتصا د را به فساد کشانید ند وهم چنان فعلاً می کشانند !
به هرحال درین جا می خواهیم یاد اور این مطلب هم باشیم که زن با وجود همه بدبختی ها ونا بسا ما نیهای که بروی تحمیل گشته ومی گیرد ، گام های بزرگی هم در زمینه های مختلف بر داشته که از آن جمله می توان از مساعی اش در رابطه با علم وسیاست واجتماع مخصوصاً نظریا تش در جهت تا مین صلح وامنیت یا د اوری وقدردا نی کرد.
درسال 1889 یک زن اطریشی بنام ( برتافون) در سطح بین المللی علناً علیه جنگ موضع گیری کرد، بعداً موسسات زیادی را به منظور تبلیغ صلح اساس گذاشت ، فعا لیت های وی توجه ( الفرد نوبل) را جلب نموده وباعث گردید که الفرد نوبل موئسسه را برای فعالیت های صلح بوجود آورد ، خانم برتافون زوتنرهم در سال 1905 وجایزه نوبل را از موئسسه ایکه فعالیت های وی باعث تشویق اسا س گذاران شده بود بدست آورد .
جین آدامز زن ریفورمیست امریکای بعد ازتلاشهای زیاد ی در جهت حاکمیت صلح در جهان به سن 71 سالگی موفق به اخذ جایزه نوبل گردید. ولی با انهمه فعالیت های زنا ن در تمام عرصه ها بازهم انجه توقع می رفت صرف موئسسه جایزه نوبل از تاریخ 1958 تا 1991میلادی مجموعاً 423 جایزه را اعطا نــــــموده که از آن جمـــله متا سفانه تنها22 آن به زنها اعطا گردید ه است .
علاوتاً از جمله هفده زنی که در جریان قرن بیستم به حیث رئیس جمهورویا صدراعظم انتخاب شده اندعده ای کم ازانها به حفظ مقام خویش تا مد ت نسبتاًزیادی شده ا ند.میرمن اندراگا ندی تنها زنی بود که در مدت نسبتاًطولانی به حیث صدراعظم هند ایفای وظیفه نمودوسیریما بندرا نایکه صدراعظم سیلون از 1970 میلادی الی 1977 وگولدنمایر صدراعظم اسرائیل که از 1969 الی 1974 م در راس حکومت های کشورهایشان قرارداشتند .
در انگلستان ما رگریت تاچر به اثر انتخابات به حیث صدراعظم انکشورمدتی حکومت کرد ودر پاکستان بی نظیربوتو ودر ترکیه هم تانسو چیلر مدتی در مقام صدراعظم وبعداً به حیث وزیرخارجه ایفای وظیفه می کرد ودر ناروی ازبرونتال ودر جمهوریت آیرلند از ماری روبنسون ودرنیکاراگوا از ویبنولیتا چارمورو ودر بنگله دیش از خالده ضیا ئ هم بایدیاد آورشدکه در مقامات بلند کشورهای شان قرار داشته اند .
درجوامع غربی با وجودیکه در اثر مبارزات طولانی خویش به یک سلسله حقوق دست یافته اند ولی با تاسف باید گفت که سیستم هاوگرداننده گان شا ن در برابر آنچه به زن بر گشتانده ا ند چیزهای هم از وی به قربا نی گرفته اند که در موا ردی هم این قربانی خیلی بزرگ است .
متاسفانه جوسیا سی ، اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی حا کم بر جهان حاکی از آن است زن هم چنان درین گوشه وآن گوشه از جهان با تفاوت های کم وزیاد در مظلومیت خواهد ماند وتنها راه درست برای آوردن تغیرات وجایگزین کردن ارزشهای معنوی واخلاقی وبه صورت کل با ز گشت به نظام معنویت واخلاقی است وبس .!
زن در اروپا: قسمیکه قبل از اسلام در اروپا کلیسا برمردم حاکم بودند نظام اجتماعی شان به طبقاتی چون روحانیون ، اشراف ، نجبا وعوام تقسیم گردیده واستوار بود، زن نیز دراروپا طبقاتی بود ، زنا ن فامیل های روحانیون زنا ن اشراف ونجبا برزنان طبقه عوام وسوم آقای می کردند وانها را مجبور به خدمت وامیداشتند ومورد استعمال قرار می گرفتند ،تنها زنی دارای منزلت بود که زیبا واراسته بود آن هم برای ارضای خواهشات اشراف ونجبا وگرم ساختن مجالس عیش وعشرت شان .
نظریات فلاسفه وروحانیون شان در مورد زن مختلف بود بعضی مشکوک بودند که آیا زن ا نسان است ؟ آیا روح شان روح انسانی است؟ آ یا به جزاز رفع ارزوهای مرد کدام ارزش دیگری نیز دارد ؟ به این ترتیب سابقه داعیون حقوق زن طوری بود که در انسانیت زن شک داشتند چه رسد به حقوق دیگر!!بنا ءً زن خرید وفروش می شد کارهای شاقه زراعتی وما لداری بالای شان انجام می یافت وسیله رفع میل جنسی بود ازاحترام به مقام شان از تحصیل وتعلیم شا ن ا ز کمال وعصمت شان چیزی موجود نبود .!
قبل از اسلام زن از جمله خاورمیانه آن وقت با ارزش ترازاروپای نبود یک مرد چندین زن می گرفت ورها می کرد می خرید ومی فروخت ، داشتن دخترشرم خانواده گی بود برای نجات از شرم مردم دختران خورد سا ل شا ن را می کشتند ویا زنده به گور می کردند، فحا شی عام بود زنان فاحشه بر در وازه خانه های شان لوحه مخصوص داشتند تا ازین طریق با از دست دادن عصمت خود خودفروشی می کردند ! تحصیل علوم برای زن قایل نبودند ، تحصیل علوم ودیگر صفات اصلاً وجود نداشت احترام به مقام یک زن مسخره بود ، شوهر می توانست بالای زن هرچه کند حتی می توانست در صورت که ترس از بامیل والدین زن نمی بود بدون شک کشتن زنرا یک آمر عادی تلقی می کردند !در چنین موقع تاریک ووحشت افزا د ین مقدس اسلام ظهور کرد .
با ظهوردین مقد س اسلام نوید سعادت ونجات به همه بشریت خصوصاً به زنان داده شد زن یک موجود قابل احترام قرارگرفت قسمیکه جنت زیرقدمهای شان حاصل می شود اسلام عا ر بودن دختر وکشتن دختران را حرام قرار داد حق زنده گی به ا یشان بخشید اسلام تجاوز به عزت زن را حرام قرار داد وحق حفظ عصمت وآبرو برای شان قایل شد . خرید وفروش شان را ممنوع ساخت وحق آزادی برای شان بخشید، اسلام تعلیم را بالای مرد وزن فرض ساخت و ازحق حصول تعلیم کاملاً بهره مند می شوند ، حق مالکیت در مال والدین ، حق انتخا ب شوهر ، حق کسب وکار حلا ل ، وحق کفا لت زن بالای شوهررا به زن بخشید، اینزمانی بود که زن نفسی آرام کشــــــید ، صا حب مقام ومنزلت واحترام قرار گرفت ودر راه حصول علم وتقوی کوشید ، فرزندان صالح وعالم تربیه نمود ودر ساختار حکومت جها ن اسلام خدماتی انجام دادکه فراموش نا شد نی است ، اسلام به پیروان خود آمر نمود که مرد وزن در چوکات استعداد های فطری وساختمان طبعی وجودشا ن دارای حقوق مسا وی ا ند مرد حق ظلم وجبر بر زن ندارد ، زن مسئول اموری است که توان وقوت فطری وی برایش اجازه می دهد بنا ءً اسلام با رهای سنگین و ذ لت های سنگین را از شانه های زنا ن دور سا خت ، زن مسلمان فقط مسئول تربیه سالم اطفال، حفظ عزت وابروی فامیل وخواهشات شرعی شوهر است ، زن مسلمان مسئول نیست که مزدوری کند وخود رااعاشه نماید اعاشه وی قبل از ازدواج بر والدین فرض است بعد از آن بر شوهر ، زن مسلما ن مسئول نیست برای خود لبا س ودوا ود یگر ضرورت تهیه کند ، والد ین وشوهر متکفل وی می باشند .برعلاوه بخاطر ارج بیشتر به مقا م زن، اسلام مرد را مامور ساخته تا هنگام نکاح برای زن مهر به پردازد وبرای مرد حق نداده تا به دارای شخصی زن مداخله نموده وبه زور ازوی دارای وی راتصرف کند ، اسلام مرد را موظف ساخته تا دختران خودرا با علم وتقوی وحیا پرورش دهد ودر بدل آن برایش اجرداده می شود، در اسلام برای زن هنگا م حمل وشیردهی مزدهای زیا د نظر به زمان دیگر وعده گردیده ، طوریکه یک نما ز زن حا مله برابر چندین نماز دیگران اجردارد، ومرگ زن حامله به اندازه مرگ شهید مقام ومنزلت دارد ،بناءً با ذکر کمی از حقوق زنان در اسلام از داعیون ومدافعین فعلی حقوق زن در جها ن می خواهیم تا بگویند که آیا کدام دین وقا نون اینقدر حقوق به زن قایل شده است !؟
ایا انها به عزت وابروی زن احترام دارند ؟ایا انها به قوت وتوانمندی فطری و واقعی زن توجه دارند ؟ صرف از آن توانمندیهای زن استفاده می کنند که به نفع زرا ند وزی شان بکار رود! ایا از زنا ن بیچاره در اروپا وبصورت کل در غرب وروسیه دیروزو امروزبه حیث چرخاننده گان ماشین وبه حرکت آورنده فا بریکه جات بزرگ استفاده نمی شود ؟شما از زنان جامعه غرب که 12 ساعت در فابریکه کا ر می کند بپرسید که از زنده گی شا ن راضی هستند ؟ایا مصارف گزاف ومجبوریت های فامیلی انهارا به خدمت مجبورویا علاقه خود شان است ؟ایا شوهر از پرداختن خراجات زن سرکشی نکرده وزن مجبور نیست تا برای مصارف خود کار کند وعرق بریزد؟
این زن کا رگریا دفتردار با ز آن تعبیر موجود لطیف ، ظریف را می توان به آن اطلاق کرد ؟ ایا سا ینس ثا بت نکرده است که فعا لیت زیا داز حد موجب مصا رف نیروی اضا فی می شود وبرای تهیه انرژی اضا فی شحمهای ذخیره وی موجود که درتحت جلد است به مصرف میرسد وبا انجام کا ر زیاد وگشتن ویا 12 ساعت پشت ماشین کا ر به پا استا ده شدن ایا عضلات مجبور نیست تا فعالیت زیاد نماید ؟ایا فعالیت زیاد عضلات ، عضلات بزرگ وسخت نمی شود ؟ پس با ذوب شدن شحم تحت الجلد ی وسخت شدن عضلات بازهم زن ان لطافت ودلپذ یری را خواهد داشت که شوهر از وی ارزودارد ؟هرگزنه ؟ ایا بین جسم مرد وزن فرقی با قی می ماند ؟ بناءً همین عدم دلپذیری وعدم لطافت زنان امریکا ی واروپای است که امروز نظریه ازدواج مرد با مرد به پیشرفت است !، زیرا زنان انها فرق زیا دی از نگاه جسمانی با مردان ندارند . چه می گویند در با ره اولاد این زنان که در دفتر وفابریکه ها کا ر می کنند ایا انها اینقدر انرژی دارند که هم کا ر کنند وهم طفل بدنیا بیا ورند وتربیه کنند ؟ شاید بگویید برای تربیه وپرورش اطفال شا ن کودکستان ها ایجاد گردیده ؟ایا طفلی که در کودکستان تربیه وبزرگ شده باشد از لذت محبت آغوش مادر بهره مند گردیده می تواند ؟ ایا مادر خدمتی را که مقام قابل احترام را به وی بخشیده انجا م داده؟ ایا این طفل که ازمادر کم محبت ببیند مادر می تواند انتظار احترام داشته باشد ؟ایا چشما ن تیزبین وتا حدی خشن معلم کودکستان که مجبوربه تربیه طفل بیگانه است چه اثرات منفی خواهد گذاشت؟ ایا طفل درین صورت از محبت واحترام والدین اشنای خواهد داشت؟با بزرگ شدن این طفل قسمیکه بیرون از خانه ودورازآغوش مادر بزرگ شود ایا پا یبند اصول خا نواده خواهد ما ند ؟پس این ازادی زن یا د فاع از حقوق شا ن چه معنی دارد ؟ ایا درین صورت زن خوش نیست که ارامی که اسلام برای اوداده واز هرمجبوریتی ویرا نجات بخشیده مستفید شود؟ اگر هست چرا فریا د ،داد واویلا می کشندکه اسلام برای ما حق نداده ، اگر مطلب از حق ز ن اجازه عریا ن گشتن زن با شد ؟ درصورتیکه لباس بحیث خانه دوم ا نسان پذیرفته شده است وقابل انتقال وازدارای منقول بحسا ب می رود چگونه این حرمت وعزت را از زن سلب می کنند؟ اگرمطلب شا ن یکجا کار وتحصیل کردن مرد وزن یا صورت آرایش شده زن ومحیط بی بند وبا ر شرق وغرب باشد ؟ اگر مطلب شان به جای یک شوهر چندین دوست داشتن باشد ؟ اگرمطلب شا ن بدون اجازه پدر ومادر با هرشخصی نشست وبرخواست وبه خلوت وحیله ها وتفریح گاه رفتن باشد ، درحقیقت هد ف وتشکیل کا نون خا نواده را تضعیف کردن است ! هیچ گاه اسلام برای شا ن چنین اجازه را نه خواهد داد ، این فریاد ها از طرف دوستان زن به هیچ عنوان بلند نمی شود بلکه ازجا نب دشمنان عزت وآبروی ایشان است .
دشمنان نا موس بشریت وتشنه گان عزت وآبروی زنان چگونه زنا ن را مجبور به قبول مشقت ورنج کار زیا د وتجاوز های گونه گون بالای شا ن شب وروز سپری می نمود که بد بختی دیگری دامنگیر شا ن شد زیرا جنگ جها نی آغاز گردید ومردان کارگر نیز مجبور شدند به جبهه بروند ، درین زما ن کفیل فامیل بدون سرپرست خود گردید ند، وزیا د مجبور بود تا کار نماید ونفقه حاصل کند ، سرمایه داران که این مجبوریت را احسا س می کردند زیادترزمینه را تنگ ساخته اوقات کار را بالای زنان زیاد ومزد شان را کم ساخته هم چنان قبول خواهشات ما لک وجیبه زنان کا رگر بود ، درین هنگام زن اروپای از گذشته ها زیا د تر مورد تحقیر وتعذیب قرار گرفت اما تحمل می کرد تا ختم جنگ که مردان زیادی کشته ومعیوب شدند وفامیل های بی سرپرست ما ند زنا ن واطفال مجبورشدند تا قبول هر نوع شرایط کار بیابند وسرمایه داران نیز شرایط را سخت تنگ ساخت ، درین زمان کسی نبود که به زن د ست دفاع یا دلسوزی بدهد اما صرف بخاطر ظلم زیادی که بالای اطفال معصوم صورت می گرفت بعداً اتحادیه های تاسیس شد تا از حقوق اطفال کارگر توانسته بود از تظاهرات وتلا شهای زیا دی یک اندازه بارگردن اطفا ل را کم سازد نزد زنها نیز این نظریه پیداشد تا متحد شوند وخواها ن حقوق ورفع ظلم وتجاوز علیه شان گردند ، که این نظریه به مرور زمان طرفداران زیادی پیدا نمود ه بالاخره اتحادیه های مدافع حقوق زنا ن تاسیس وبرای اعاده حقوق زنا ن ورفع تجا وز بر انها کوشش های منظم اغاز گردید وبعد از آن نظریه دفاع از حقوق زنان شکل جهانی را گرفت .
انانیکه بنام دین بر نظا م های مستبد مشروعیت می بخشند، بدون شک دیر یا زود محکوم به شکست خواهندشد ، ولی خوشبختانه دین اسلام به شکل با ز وشگوفا بدون انکه خودرا در چهارچوب محبوس ومتحجر کند می تواند مسا یل عصر حاضر را باروح نظام حاکم بر مد ینه النبی حل کند ، چنین اسلام نه فقط نجا ت بخش مسلمین خواهد بود ، بلکه قادر خواهد شد در مقیا س جها نی مبشر نظا می باشد به دور از علم زده گی وپول زده گی وفرد گرایئ که امروز فرهنگ غرب را فلج ونا توان ساخته است .
اسلام سرشار از ا رزشهای بنیا دی ، معنوی وپیوند انسانی ، وفا داری به نیا کا ن وبه گذشته، نه معنای انتقا ل خاکستر کانون ا نها را به زمان حا ضر نیست ، بلکه شعله های فروزان آن کا نون است ، که باید منتقل شود وامروز نیز مانند گذشته ما را گرم وروشن سازد .
یک شخص ویک انسان زمانی وفا داربه سرچشمه خویش ا ست که بسوی دریا روا ن شود ، زیرا سرچشمه واقعی وی انجااست.
بادرد ودریغ دومشکل جهان اسلام را تهدید می کند :
1- تفرقه بین مسلمین – 2- دورشدن بسیاری از جوامع اسلامی از هویت دینی خویش!. براستی مسلما نا ن فراموش کرده ا ند که دین انها ، نه یک دین وراه مثل سایر ادیان ودر کنار انها بلکه اخرین وا صلی ترین دین است ،، نه دینی که بشا رت های همه پیا مبران شامل پیشین ، نه دینی مختص ملتی خا ص ، عصری خا ص بلکه دینی که از آدم ا بوالبشر آغا ز وتا امروز در لابلای تعلیم همه اد یان جاری است . دینی که جوهر همه فرهنگهای پیشین را در خود خودارد ، چرا در همه ادیا ن حضور خداوندوایما ن به خداوند اصل وپایه بشمار می رود .در جهان بینی اسلام اصل حرکت است وقرآ ن همه انسانها رادر همه اعصا ر به تلاش دعوت می کند تــــــلاش برای یا فتن پا سخهای تازه به مشکلات تازه ئ که هر لحظه در این جهان متحول رخ میدهد اما این اصل امروز به فراموشی سپرده شده است .
اولین وظیفه مسلما نا ن آن است که جهان بینی اسلام را از حا لت رکود ورخوت بد ر آورند ، پویای وگرمی اسلام نخستین را به آن با ز گردانند ، در جهان کنونی (( ایمان)) تنها عا ملی است که هنوز قادر است توده های عظیم را به حرکت در اورد وبسیج کند تا مستقیماً در سرنوشت تاریخی خود د خا لت کنند ودیگر به صورت ا نسانهای منفعل وتحقیرشده بدست زورگویان باقی نما ند .