عیدالو کیل کوچی
به استقبال
اتحاد وهمبستگی زنان رنجدیده جهان
شد سا لها که اهل قلم باررسا نه ها درارتباط حرمت زنها نوشته اند
از معجز ات خلقت پید ایش بشر تا انکشاف مجمع دنیا نوشته اند
درراستای موقف والای قشرزن مضمون نظم نثر توا نا نوشته اند
بر افتخار روز جهانی بنام زن درشأ ن زن صحیفه زیبانوشته اند
زن مادراست سزاوارحرمت است زن را نماد دانش دنیا نوشته اند
ازنکته ها وحرف نخستین زندگی از اولین معلم والا نوشته اند
از مادر گرامی و فرزانه وطن وزخواهران عالم ودانا نوشته اند
وز اعتلای فکری واندیشه زنان از اتحاد ماده و معنا نوشته اند
درپهنهء پژوهش کیهان وکاینات زن را وجود معجزه آسا نوشته اند
از رزم قهرمانی وحماسهءزنان وزعزم واستواریء آنها نوشته اند
ازنقش زن به پهنه آزادیءوطن از همت ملالی وزهرا نوشته اند
از اتحاد وحدت و همبستگیءآن از سازمان و جنبش زنها نوشته اند
از اهتزاز پرچم آزادیء زنان بر قله های شامخ اعلا نوشته اند
با این همه قوام تواناییء زنان هم عجزرا به نسبت آنها نوشته اند
گویاکه قشرزاروزبونست بیدفاع کو را اسیر ظلم و ستمها نوشته اند
آن یک حقیقتست بتاریخ قشرزن چیزیکه در عبارت با لا نوشته اند
امابهرکجاکه نه علمست نی عمل زآنجا زجرم و حق تلفیهانوشته اند
آنجاکه نیستدانش قانون وروشنی ازظلم و تیرگی وجفا ها نوشته اند
جاییکه جهل وهم خرافاتحاکمست زآنجازجهل وحشت غمها نوشته اند
ازظلم پشت پنجره وحبس خانگی ازمرگ وخودکشی رقمها نوشته اند
جاییکه زن اسیرستمها ومحنتست تقدیر خود بدست دگر ها نوشته اند
اینجازنان بموقف عالی رسیده اند آنجا حقوق زن به چلیپا نوشته اند
امابجزمبارزه راهی وچاره نیست کاینراه واین اصول هویدانوشته اند
فر خنده باد روز زن و جنبش زنان
این خوش ترانه ایست که زیبا نوشته اند
مقام زن
خورشید گرم پرتومهر و فاست زن کانون رازهستی ورمزبقاست زن
اعجاز آفرینش و مبنای خلقت است اکسیر زندگانی و هم کیمیاست زن
زنمادراست آنکه نخستین معلمست آموزگارحرف گپ نکته هاست زن
در کار زار تر بیت عنصر جوان پیوندعصرحاضروآینده هاست زن
زن مظهراراده وافکارمردمیست بنیا نگذار جامعه و رهنماست زن
چشم چراغ خانه وخورشیداجتماع گرمی نورتابش خورشیدهاست زن
فهمخردخجسته شودزینفرشته خو برچشم اهل دانش فن کیمیاست زن
آنجاکه زن بدانش اندیشه ملهمست فرهیخته ومبارزوروشنگراست زن
درانتخاب راه بمیدان جنگ صلح برضدجنگ درپی صلح صفاست زن
در سنگر دفاع چو مدافع قهرمان فولاد ناب و افسر کل قواست زن
درپرتگاه ساحل گرداب وموجها در کشتیء امید وفا نا خداست زن
در تنگنای حادثه و رنج بیکران درمان دردمرهم زخم وداست زن
با اینهمه خجستگی و افتخار زن درداکه درکشاکش درماجراست زن
جایی بدیل مال ومتاع میشوداسیر جایی شریک زندگیءخلقهاست زن
آنجاکه نیستدانش قانون علم وفن محکوم بند ورنج والم سالهاست زن
وآنجاکه فقرجبرجهالت مسلطست آماج تیروخنجر و سنگ جفاست زن
ظلمتچراهمیش به زن سایه افگند جرمش چیبوداینکه بغم مبتلاست زن
راه نجات چیست بگوناجیء بشر تاکی باینمصیبت واین رنجهاست زن
راه نجات جنبش آزادی ء زن است
پیروزی از شماست که حق با شماست زن
عیدالو کیل کوچی