ياسين برومند
هشتم مارچ
هشتم مارچ فریاد رهايی زن ازقید تبعیض مناسبات مرد سالاری ؛هبستگی وبیداری زنان سراسر جهان است. ما خواستیم در این برههء زمان ؛هشتم مارچ جشن همبستگی زنان را با یاد بانوی فرهیخته وجسور تاریخ کشور ما که تقریبآ بیش از هشتاد سال قبل در امر بیداری زنان وطن درشرایط بسیار دشوار عقب مانده فرهنگی درکنار تحولات وتوسعهء فرایند استقلال سیاسی ازخویش کار نامه های ماندگار بجا گذاشته است .با زنان محروم وتحت ستم که همین اکنون از خشونت ومناسبات زشت جامعه ما عذاب می کشند شریک سازیم. این زن والا؛ دردمند ووطن دوست ( « ملکه ثریا دختر محمود طرزی خانم شاه امان اله؛اولین زنیکه رفع حجاب کرد وبه نقش زنان معتقد بود . او زن دلاور وفرزانهء بود؛ که درشرایط دشوار مناسبات فرتوت قرون وستایي که زن ازهمه حقوق وامتیازات اجتماعی وانسانی در جامعه محروم بود .دربیداری ونقش زن در امور زندگی واجتماع ؛نهضت زن را ایجاد کرد . ملکه ثریا ارادتمند بود که ؛ باید زن از اسارت چادر سیاه فرهنگ عقب ماندهء مرد سالاری بیرون رفته ونقش مساوی وسازنده در ساختار زندگی اجتماعی بدون استثنا تعین کننده ومتساوی با مرد داشته باشد. او به حیث زن فعال وهوشمند نقش بارز درروند عملی برنامه های کاری بعداز احراز استقلال سیاسی کشور داشت. او با دید دور اندیشانه برای فضای سالم وفارغ از هر گونه تبعیض وخشونت علیه زنان به ابتکار کارهای بیسابقه دست یافت. از جمله در ایجاد نهاد های فرهنگی و اجتماعی از قبیل ( ارشاد النسوان وانجمن حمایت از نسوان ) را بنیاد کذاشت وهم رسالهء ( زن واسلام ) را نوشت .او به حیث زن بادرایت در سفر های غازی امان اله خان به اروپا ؛ درکنفرانس ها ومجالس با اکثر دیپلومات و سفرای کشور های اروپا بازدید وملاقات های کاری وسازنده را برای جلب همکاری در عرصه های مختلف اقتصادی و انکشافی دوشادوش شاه امان اله در امر ترقی کشورنو به استقلال رسیده اش جد وجهد نمود. او باور داشت که قشرزن نیمی از پیکر زندگی را در عرصه های متنوعی ساختار های زیر بنایي وروبنایي اجتماع را تشکیل می دهد؛ مجلهء ( هو َهلو ) درپاریس بعد از مصاحبه با ملکه ثریا نوشت:« من با خیلی از ملکه ها وزنان درجه اول مقامات مصاحبه کرده ام. ولی کمتر زنی را به متانت وذهانت ومعلومات ملکهء افغانستان که چنین ملکه می پروراند؛ مستعد وقابل همه گونه ترقی وهمدوش با ممالک مترقی دنیا میباشد.» دریغا که با این وسعت نظر وایده های طلایي در شرایط بسیار عقب ماندهء کشور ما پیش ازوقت وبا شتاب در نبود شرایط مساعد مادی ومعنوی ودر تسلط نفوذ دیر پای استعمار در بخش های متعددی حیات میهن ما باعث شد که؛مناسبات حاکم جامعهء ارباب رعیتی ؛ارتجاع وعمال استعمار؛ د رلباس روحانیت وارتجاع دینی در برابر ریفورم ها وتطبیق اندیشه های مترقی وسازندهء دولت جوان نو به استقلال رسیده به تحرکات جواسیس انگلیس شورش نمایند . ونگذاشتند تا در پرتوی این ریفورم ها ؛مردم افغانستان طلایه دار دگر گونی های عظیم درتحول وترقی بر عرصه های مختلف روند پیشتاز زمان در منطقه می بودیم وهم که زنان میهن در سطح اگاهی بر خوردار از تساوی حقوق وفضایل عالی انسانی؛ در ردیف جوامع پیشرفتهء دنیا برابر واز تحقیر توهین وپایمال شدن شرف و حیثیت زنان تا کنون محفوظ هم می بودند. این تحول چشمگیر در منطقه برای دشمنان مردم افغانستان تحمل ناپذیر شد. نا گهان فضای سیاسی کشور توسط دسایس انگلیس تغییر کرد واختناق رژیم سفاک نادر خان با برادرانش؛ در قلع وقمع نهضت امانی آغاذ شد. از همین جاست که؛ آفتاب بخت واقبال مردم ما در استقرار رژیم استکباری نادر خان غروب میکند. ودامن ظلمت وبدبختی درجلوس یک خانوادهء شیاد ؛مزور ؛ تبعید شده وجیره خوار هند برتانوی در تاج وتخت مملکت ادمه پیدا می کند. واز قساوت بینظیر تمام زنان واطفال خورد سال خانواده های روشنفکران وطرفداران شاه امان اله رادر زندان سرای بادام؛زندان سرای علی خان و زندان قلعه جدید دهمزنگ برای پانزده اله بیست سال بدون سرنوشت زندانی کردند؛وبیشتر قشر محروم زن در روند نا میمون حوادث هشتاد سال خشونت ؛ستم؛ وتحقیر تا گوش و بینی بریدن را تحمل وحتی در بازار آدم فروشان در مرز های کشور ( شنوار ......) بمثابه مرکب وقاطر در معرض فروش نیز خودرا یافتند. این صدمه تاریخی در وقار وحیثیت زن میهن ما بسیار سنگین تمام شده ؛وادامه ء خشونت وپامال شدن حقوق زنان؛ طوریکه در کشور ما در قرن بیست ویک انجام میگیردغیر قابل تحمل است.