طنز
 

دکتور فرید طهماس

 

می خواهم زن بگیرم 


 
 نی ، نی ،  من از آدمهایی  نیستم که به زن گرفتن علاقه ندارند . می خواهم زن بگیرم ، لیکن هرباری که به این کار اقدام کرده ام ،  کارم بی نتیجه مانده و  گپم جنجالی شده است .
 
از طلبگاریهای خود در  گذشته های دور قصه نمیکنم که سردرد میشوید ؛  کافیست به شما عرض کنم که تنها در همین یکسال اخیر از 29   نفر طلبگاری کرده ام ،  لیکن  هر بار جواب منفی  داده اند .

اولین دختری که  طلبگارش شدم ، من او را دیده بودم  اما او  مرا  ندیده بود. طلبگاران تنها عکسم را به  او نشان دادند.  همین که عکس مرا دید ،   فوراً  گفت :"  این آدم چرسی و قمار باز را هرگز نمی گیرم "
ولی پسانها فهمید  که غلط کرده و عکس مرا به عوض عکس  یکی از چرسی های مشهور شهر که  در  روزنامه نشر شده بود ،  به اشتباه گرفته است .

چهارمین  دختری که  طلبگارش شدم ،  سطح تحصیلاتش سه چند بالا تر از  من بود . به همین سبب  جواب منفی داد و  گفت : "  هرگز  نمیخواهم با  این   مردک  مکتب گریز و بیسواد  نامزد شوم  " .
  او نیز پسانها متوجه شده بود که مرا به جای  عبدالقدوس مکتب گریز ، به اشتباه گرفته است .

هشتمین کسی را که طلبگار شدم ، بیخی بی سواد بود ؛ هیچ سواد نداشت . حتی " س" را از " ص"  فرق کرده نمیتوانست . او نیز به خاطر این که شوهر باسواد ممکن است زن " بی صواد "  خود را  فریب بدهد و خودش به چیز های دیگر مصروف شود ،  از گرفتن من شانه خالی کرد. 

یازدهمین کسی که او را برایم طلبگاری کردند ، خانمی بود با شش طفل قد و نیم قد  که شوهرش  در نتیجهء زنکه بازی زیاد ، سکته قلبی کرده بود . این خانم نیز مراقبول نکرد  و بدون آن که  مطمین شود من زنکه بازی میکنم یا نی ،   به طلبگاران جواب رد داد و  گفت: "  بگذار از بی شوهری بمیرم ، اما  آدم  زنکه باز  را  نمیگیرم  "
او نیز پسانها فهمیده بود که غلط کرده و اگر من زنکه باز میبودم ، حالا مانند شوهرش سکته  قلبی چه که ،  سکته مغزی میکردم .

نزدهمین دختری که  به خانهء  شان  خواستگار رفتند ،  25  سال  بزرگ تر از من بود و پدرش  یکی از مشهور ترین سرمایه داران شهر به حساب  میرفت . او نیز همینکه فهمید پولدار نیستم ، جواب رد داد و  گفت : " من  می خواهم که  شوهرم آدم باشد ،  نه غریب و لچ مرغ  ."

بیست و نهمین دختری که  او را  برایم  طلبگاری کردند،  هردو چشمکش کور بود و یک گوشکش کر. او نیز  مرا قبول نکرد و به طلبگاران گفت :  "  شما می بینید که من کورم  و  نمیتوانم  ببینم ، پس  از چه بفهمم که  او خوش تیپ و مقبول است  یانی . " 
ـــــــــــــ
بلی ،  در همین  یکسال اخیر که 29 دختر  از  نامزد  شدن  با من شانه خالی کرده  ، من نیز از 21   دختر که می خواستند با من  ازدواج کنند ،  منصرف  شده  ام.

می خواهم زن بگیرم ، اما شما  خود تان بگویید که ، آیا  زن گرفتن  کار آسان است ؟

 
پایان ،
2013

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت