دکتور فرید طهماس

 

مصاحبه

(طنز کوتاه)

 

ژورنالیست: سلام خانم قندیگل، ممکن است نظر تان را درباره کنفرانس جهانی زنان ابراز کنید؟

قندیگل: شوهرم اصلاً به آدم نمی ماند. طاقتم طاق شده است، دیگر نمی خواهم با این شوهر ظالم و بی رحم و ظاهر فریب زنده گی کنم . . .

ژورنالیست: ببخشید خانم قندیگل، از شما در باره کنفرانس جهانی زنان پرسیدم، نه درباره شوهر تان .

قندیگل: شوهرم اصلاً با عطر و کلونیا و مَم زیر بغل بیگانه است، برس دندان را نمی شناسد، با حمام و حمامی و کیسه مال هیچ آشنایی ندارد. در مقابل آب جانشویی حساسیت دارد، همین که نام آب را میشنود، ولو آب نوشیدنی باشد، جانش را خارش میگیرد و فوراً پِت میکشد

ژورنالیست: خانم قندیگل، خارش و پِت کشیدن شوهر تان موضوع جداست، لیکن من در بارهء کنفرانس جهانی زنان نظر تان را پرسیدم.

قندیگل: آنچه در بارهء شوهرم گفتم، هنوز هم کم است. مهمتر از همه، همین شوهرم که در بیرون خانه، خود را یک آدم بسیار فهمیده و مهربان و اجتماعی و با نزاکت نشان میدهد، در اصل آن طور نیست، همه اش تظاهراست. چندین بار تصمیم گرفتم که طلاق خود را بگیرم اما از شرم مردم از تصمیم خود منصرف شده ام

ژورنالیست: خوب بهر حال، اما آیا ممکن است چند کلمه در باره کنفرانس جهانی زنان ابراز نظر کنید؟

قندیگل: باور کنید که از علل خراب شدن مناسبات من و شوهرم، یکی هم مداخلهء بیجا و دایمی خشو و ننو هایم است. همین شوهرم در سالهای اول آنقدر آدم خراب نبود. اما حالا کم کم به زنکه بازی هم شروع کرده است
!

ژورنالیست: راستی بسیار سخت است که آدم از همسر خود راضی نباشد. همین مشکل را که شما با شوهر تان دارید، من نیز با زن خود دارم. زنم به تنظیم و نظافت خانه و پخت و پز هیچ علاقه ندارد. کالاشویی را اصلاً هیچ بلد نیست، اگرچه ماشین کالا شویی داریم. همین که نام صابون را می شنود، مانند شوهر شما، جانش را خارش میگیرد و فوراً پِت میکشد. سه بار تصمیم گرفتم طلاقش کنم اما از شرم مردم، از تصمیم خود منصرف شده ام
قندیگل: اشتراک من در کنفرانس جهانی زنان بسیار مهم و حیاتی بود . . .

ژورنالیست: هرچه مادرش به او بگوید، همان را قبول میکند. نمی دانم که چه گناهی را مرتکب شده ام که خدا این زن عجیب و غریب را نصیب من کرده است!؟

قندیگل: در کنفرانس جهانی زنان بسیاری از زنان . . .

ژورنالیست: خدا هیج زنی را مثل زن من، نصیب هیچ مردی نکند. همین کافیست که من خود را یکی از بدبخت ترین مرد های دنیا احساس میکنم.

قندیگل: کنفرانس جهانی زنان، واقعاً یکی از کنفرانسهای بود که . . .

ژورنالیست: کاشکی زن نمی کردم . . .

***

پایان،

هالند، جون      2013 

 

 

 


بالا
 
بازگشت