راز و نیـاز کـرزی با برادران ناراض

 

کـــرزی بعـــد از رهـــایی برادران ناراضـــش از زندان بگـــرام مـــدت یکهفـــته را با آنهـــا در خلـــوت ســـپری کـــرد

یک دهه قبل امريکا که برای نابودی تروريزم و طالبان کرزی را چون شاه شجاع پيش انداخته پر طمطراق با دهل و نغاره به افغانستان لشکر کشيد و تصمیم داشت خاک پاکستان را زیر و رو کرده بن لادن و ملاعمر را از غار شان بیرون آورده گوش مالی دهد حالا بعد از گذشت بیشتر از ده سال که آن یخ های آب شد دیگر بجای نابودی القاعده و طالبان سخن از صلح و سازش با طالبان گفته می شود.

بيچاره کرزی هم چون درخت بيد از شدت تند باد حوادث تنش به لرزه درآمده زار و نالان تن به تقدير داده در انتظار سيلی ملا عمر طرف ديگر صورتش را چرب کرده تا حالا بيشتر از صد بار برايش پيغام صلح و آشتی فرستاده و در جستجوی آدرس و شماره تلفونش شده تا شخصا به پا بوسی ايشان بشتابد ولی او همه را رد کرده اما کرزی گفته که اگر ملا عمر هزار بار هم دعوتش رد کند من باز پيام صلح و آشتی خواهم فرستاد :

اگـــر دشـــنام فرمــايی و گــر نفــرين دعــا گــويم
جـــواب تلـــخ می زيبــــبد دهان و ريش مـــــلا را

بعد ازینکه از طریق ملا منصور، ملا برادر و ملا خواهر موفق به فرستادن پیام صلحش به امرالمومنین نشد حالا تلاش بر این دارد تا بوسیله زندانیان طالب به این آرزوی دیرینه اش برسد و از همین رو موضوع آزادی زندانیان بگرام را با امریکایی ها خیلی جدی گرفته و در رهایی ایشان از هیچ نوع سعی و تلاش لازم دریغ نورزید

بالاخره کرزی به این آرزویش نایل آمده و کلید زندان بگرام را از امریکایی ها بدست آورد و در اولین روز و اولین ساعت خود را پشت دروازه زندان بگرام رسانده و برادران ناراضش را بعد از دوازده سال فراق و جدایی گرم درآغوش گرفت

کرزی مدت یکهفته تمام مشاغل حکومتی حتی پذیرایی و بازدید از مهمان های خارجی را ترک گفته و یا به تعویق انداخته و درین مدت شب و روز با برادران ناراض در مهمانخانه ارگ شاهی به خلوت نشسته و مصروف درد دل و راز و نیاز با آنها بوده است

.

اينهمه عشق و علاقه کرزی به اميرالمؤمنين و این خلوت مخلصانه با برادران ناراض آدم را بياد عشق آتشين مولانای رومی به شمس تبريزی می اندازد ، آيا انگيزه اين عشق واپسين واقعاً تنها نا آرامی وجدانی کرزی از نمک حرامی او نسبت به برادران ناراض و استاد بزرگوارش است ؟

کرزی که در مقابل کسان ديگر که او را برای رسيدن به قدرت بسيار ياری و مددگاری کرده بودند نيز ازين نمک حرامی ها زياد کرده ولی هرگز اثری از زجر وجدانی و ندامت دراو ديده نميشود پس از امکان بدور نخواهد بود که انگیزه اصلی این اخلاص و محبت به برادران ناراضش نه زجر وجدانی و پشیمانی از خیانش به آنها بلکه ترس از سرنوشت داکتر نجیب که در انتظار اوست باشد

 

 

با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی

http://haqani.funpic.de

 

 


بالا
 
بازگشت