بزرگنمـایی طـالبان توسـط کـرزی
بزرگنمـــایی طـــالبان توســـط کـــرزی برای مقـــاصـــد شـــیطانی عـــواقب شـــوم و ناگـــواری برای کشـــور در پی خـــواهـــد داشـــت
توفيق
درينکار برعلاوه ياری روزگار ومساعدت باد و باران به خيلی هنرمندی ، چالاکی ،
چشم بندی ، شعبده بازی و مارگيری نياز دارد که به فضل خداوند رئيس جمهورما درين
رشته ها در مدارس نامدارو مشهور سند و پنجاب پاکستان تحصيلات شان را به پايان
رسانيده و به اخذ مدارک عالی علمی و هنری درين فنون توفيق يافته و به دعای پير
طريقت حضرت صبغت الله مجددی هميش درکارهايش موفق بوده وهرگاه که خواسته شير را
به قير و قير را به شير تبديل کرده ، کلاه احمد را به سر محمود مانده و ده سر
تر کرده ويکی هم کل نکرده ، آب و آتش را يکجا کرده دران نان مراد پخته
و دود و خاکسترش را به چشم دشمنان زده !
چنــــين جــــوکــــر کــــه باشــــد رهــــبر ما
مـــــبادا ســـــايه اش کـــــم از ســــــر
مـــــا
کرزی با تقلید از استادان پاکستانی اش که افرطی گری مذهبی و تجارت تولیدات دینی را برایشان دام روزی ساخته و از آن راه به نان و نواه رسیدند او نیز در فکر استفاده از طالبان برای دست یافتن به مقاصد شوم و شیطانی اش شده و برای انجام این کار اول به پونداندن و بزرگنمایی آنها پرداخته توسط عمال خودش دست به عملیات دهشت افگنانه در وزارت دفاع ملی زده آن را بنام طالبان ختم کرد و یا جوال دالر را به ملا منصور پاکستانی بخشیده و پری به کلاه طالب زد و حتی پنجصد زندانی طالب را در قندهار از بند رها کرده و آن را حمل بر مهارت و قدرت طالبان کرد.
جلالتماب ایشان در راه رسیدن به اهداف شوم حتی از خیانت به ملت و اردوی ملی و پولیس ملی هم دریغ نورزیده و خون همه را نامردانه در زیر پای برادرن ناراضش ریخت به امید اینکه برادران ناراض از وی راضی شده فرار از زیر پرچم طالبان را به او بخشیده و از آوردن سرنوشت داکتر نجیب بر او و حلق آویز کردنش صرفنظر کنند.
کرزی اگر پنداشته که تنها او توانایی دغلکاری و فریب و نیرنگ را دارد پس کور خوانده ، حالا که از برکت دلالی های او برادران ناراضش خود با امریکایی ها آشنا شده اند و دیگر به میانجیگری و دلالی های او نیازی ندارند لهذا کرزی را چون صافی کهنه و بیکاره بعد ازینکه روی سیاه خود را با او پاک کردند به فاضله دانی اش انداختند.
اما کرزی این مار خوش و خط و خال که عمرش را به فریبکاری و نیرنگبازی سپری کرد و هرگاه دروغی برایش میسر گشته هرگز سخن راست نگفته حالا که خود قربانی شیطنت و شیادی خود شده چون مار زخمی دور خود پیچیده گاهی بر برادران ناراضش و گاهی بر بادران غربی اش دشنام میدهد و نفرین می فرستد و زاز زار می گیرید.
گــــریه زار او چــو بشــنفتنــد
مــردم دور و پیش او گــــفتــند
گــر نصیحت گهی تو بشنــیدی
اینــچنــین روز بد نمــی دیدی
با
تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی