«جهادی» به خروار گوید دروغ!


ف. فاریابی


«آقای عبدالله عبدالله در جمع هزاران تن از هوادارانش در ولسوالى ده سبز گفت که  ، در ١٢ سال گذشته به مجاهدين نقش داده نشد، اگر مجاهدین نادیده گرفته نمی شد، حال نیاز برای بودن نیروهای خارجی وجود نداشت ، آنان ميتوانستند که امنيت کشوررا تامين کنند.»جراید!


*****
پرسش:

پس این بسم الله خان و اعوذ با الله خان و ضرار خان و عطامحمد خان و فهیم خان و محقق خان و سیاف خان و خلیلی خان و معنوی خان و انوری خان و ..... برگ چغندر بودند یا جهادی بودند؟
افزون برآن نصف بیشتر استادان پوهنتون ها و موسسات عالی خصوصی ، مگر وابسته یا معرفی شده از سوی تنظیم های جهادی نیستند؟
اکثزیت اعضای پارلمان چطور؟ اینان به کجا ارتباط دارند، به ملت یا به تنظیم ها؟
آقای عبدالله ، شما گفته اید اگر حکومت در دست مجاهدین بود، امنیت تا مین بود و نیاز به حضور قوای خارجی ، نبود!

شما در حالت هوشیاری و بیداری این ادعا را می کنید یا نشئه و بیخود هستید !
بی امنیتی در دوره دوماهه حضرت صاحب ، آغاز شد ودر زمان ربانی به اوج خودرسید! در روزگار سلطه مجاهدین بود که جان و مال و ناموس شهر وندان وطن به خطر مواجه شد!
ربانی، رسما ، «آی اس آی» رابه کابل دعوت کرد و برای او دفتر و دستگاه داد!
در اثر بی کفایتی مجا هدین در حکومتداری بود که غرب وپاکستان ، پروژه « طلبه کرام»را رویدست گرفتندو مردم بینوا ی افغانستان ناگزیر از « مجاهد » به « طالب» یا از افعی به اژدها ، پناه بردند و بقیه قضایا!
این  کشور نه به رییس جمهور های همانند کرزی و جنابعالی ،بلکه به دادگاه صالح و عدالت انتقالی  نیاز دارد . مردم کابل و شهرستان ها ا ز دیدار پیوسته ء قاتلان و سرکوبگران خویش، خسته و هاج  وواج شده اند!
صلح در افغانستان با مجازات جنایتکاران جنگی ، آغاز میشود نه نمایشات قلابی و انتخابات در سایه  ء اسلحه اشغالگران !
شمارا همه گی می شناسند، چکاره اید! داکتر صاحب عبدالله!

****
شخصی از  شتر تازه از راه رسیده پر سید، از کدام دیار آمده است!
شتر گفت : از حمام همین  کوچه ،آمده ام  !
پرسنده با طعنه گفت : درست است، از پایهای شسته و پاک و صفای تو ، معلوم است!

آن یکی پرسید اشتر را که هی :
از کجا می آیی ای فرخنده پی!
گفت : از حمام گرم کوی تو !
گفت: آن پیداست از زانوی تو!

جهادیان طماع را بنگر که هنوز هفت روز از مرگ قسیم نگذشته است برای تصاحب صندلی خالی معاونت ریاست جهموری ، یکدیگر را لت و پارمیکنند!

 

 

 


بالا
 
بازگشت