محمد اعظم سیستانی

روزنامۀ انیس، شماره های پنجم و ششم میزان سال ١٣٥٨

خصلت سوداگری طبابت میراث خصمانه دولتهای ارتجاعی گذشته است. برضد خصلتهای ارتجاعی مبارزه

اصولی و پیگیر صورت میگیرد.

انقلاب ثور که بنابر ضرورت تاریخی و شرایط عینی و ذهنی جامعه افغانستان به رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان (پیش آهنگ طبقۀ کارگر کشور) به حیث نتیجه منطقی مبارزات پانزده ساله آن به پیروزی رسید، تیزسی جدیدی را در برابر علمای جامعه شناسی علمی در زمینۀ طرز و شکل به پیروزی و به قدرت رسیدن حزب طراز نوین طبقۀ کارگر مجهز با ایدلوژِی دوران ساز طبقه کارگر، قرار داد.

روند پُرتوان تکامل جوامع انسانی، قانونمندی، جای گزین شدن پدیده های نو را در بطن پدیده های کهنه و زوال یابنده به مثابه یک ضرورت تاریخی حکم میکند و هیچ چیز و هیچ قدرتی نمیتواند در برابر این فرمان قاطع تکامل سد واقع شود.

روز هفت ثور به مثابه نقطه چرخش عظیم تاریخی در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه ما روزی بس سترگ و تاریخی است. در این روز است که نیرو های بالقوه خلق با حرکت جهشی خود نظام پوسیده فیودالی و تاریخ زده سلطنتی را با تمام مناسبات کهنه آن برای ابد سرنگون کرد و به جای آن برای اولین بار نظام خلقی و مردمی را به صورت اساسی پایه دار و مستقر ساخت.

چنانکه میدانیم " انقلاب اجتماعی ماهیتاَ عبارت است از شیوۀ قانونمند حل تنازعات اجتماعی و اجرای چنان چرخشی در زندگی جامعه که انتقال از یک مرحله تاریخی را به مرحله عالیتر آن میسر مسیازد".

به سخن دیگر انقلاب اجتماعی تغیر صورت بندی اجتماعی، اقتصادی و جانشین شدن صورت بندی عالیتر به جای صورت بندی کهنه و زوال یابنده است و از نظر سیاسی انتقال قدرت از دست طبقه حاکم ارتجاعی به دست طبقه پیشرو و مترقی است.

به قول رهبر پرولتاریای جهان " انتقال قدرت حاکمه از دست طبقه حاکمه بدست طبقه دیگر علامت نخستین و عمده و اساسی انقلاب هم به معنی اکیداَ علمی و هم به معنی علماَ سیاسی این مفهوم است".

باید اذعان داشت که نیرو های پیشرو و مترقی اجتماع از طریق انقلاب راه تکامل سالم جامعه را بسوی جلو میگشاید و گسترش سریع جامعه را در جهت ترقی تامین میکنند و به همین جهت مارکس انقلاب را (لکوموتیو تاریخ) نامیده است.

خوشبختانه این مساله در کشور ما بصورت قاطع و برگشت ناپذیر مطابق به خواست زمان و ضرورت تاریخ بدست فرزندان مبارز و پیکارجوی خلق به پیش تازی حزب دموکراتیک خلق افغانستان تحقق یافت و حاکمیت خلق برسرنوشت خودش تامین گردید و امروز حزب دموکراتیک خلق افغانستان در مرکز ثقل کار انقلابی بر ضد امپریالیزم و ارتجاع بین المللی برای ساختمان جامعه نوین و تامین کامل رشد نیرو های بالنده و پیشرو مجهز با تیوری دوران ساز طبقه کارگر قرار دارد.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان با نگرش واقعبینانه و شناخت همه جانبه جامعۀ ما موازی با روند نیرومند تکامل اجتماعی جوامع در کوتاه زمانی، اقدامات سودمند و ارتقایی را درجهت نجات خلق های محروم از چنگال بیرحمانۀ ظلم و ستم و بی عدالتی اجتماعی، مبارزه با مرض بیسوادی و فساد اجتماعی انجام داده که تاثیر آنرا در تمام گوشه ها و زوایای حیات اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی میتوان به آسانی دید و لمس کرد. توجه عاجل دولت به کانکور زده گان رژیم منفور داودی، رسیده گی فوری دولت به حال کارمندان دولتی با متلاشی کردن مرز های نابرابری اجتماعی از ناحیۀ ماکولات و کوپون کارگران و اجیران با مامورین، ارج نهادن به فرهنگ و زبان و هنر خلق ها و ملیت های کشور از طریق نشرات رادیو و جراید و همچنان بررسی احوال محبوسان و به آتش کشاندن خرمن ها دوسیه های متهمین و رهایی هزاران زندانی بلا کشیدۀ زمان ظاهر شاهی و داود شاهی، الغای مناسبات خصمانۀ گروی و سودخوری با صدور فرمان شماره ششم منجر به رهایی یازده میلیون دهقان مظلوم از چنگال ظلم گروی داران و سودخواران گردید. با اعلام فرمان شماره هفتم کاخ بی بنیاد دوران پدر سالاری از هم فرو پاشید و در آن هزاران طفل معصوم از فروختن قبل از رسیدن به سن شانزده سالگی نجات داده شدند. فرمان شماره هشتم در مورد اصلاحات دموکراتیک ارضی بخاطر محو کامل مناسبات کهنه و تاریخ زده فیودالی و ماقبل فیودالی چون گرز تاریخ بر فرق  فیودالیزم در کشور چنان بشدت کوبیده شد که کاخ جبروت چندین هزار سالۀ آن از بنیاد واژگون گشت.

 اینها و دهها اقدام مهم انقلابی دیگر را میتوان مثال زد که هر کدام شان نشانۀ بارز و موثری از تحقق آرمان های انقلاب ثور است. این اقدامات هریک موجد پیوند های عمیق اجتماعی و دموکراتیک بین توده های خلق و دولت خلقی گردیده که روز بروز رشته های همبستگی و اعتماد زحمت کشان ودولت خلقی شان محکمتر شده میرود و همچنان در جهت تامین خدمات صحی رایگان خاتمه دادن به سوداگری های ضد اجتماعی در امور صحی و مبارزه علیه بیماری های گونه گون و بسط و توسعۀ طب وقایوی و معالجوی گامهای سودمندی برداشته شد.

توجه و دقت در این بخش یک بار دیگر و جدان طبابت را در کشور تکان میدهد و به عناصر وطن پرست و شریف هوشدار میدهد که برعلیۀ سوداگری های ضد اجتماعی در امور صحی مبارزه بی امان خودرا آغاز کنند. آیا لازم نیست بر علیۀ طبیبی که از پول بیوه و یتیم و معصوم ومحروم از لطف پدری در فضای همین کشور و با آب و هوای همین خاک به خاطر خدمت به توده های محروم و رنجدیده درس خوانده و علم فراگرفته باشد و امروز بازهم این اندوخته خود را با اشک و خون دل هموطنش بخواهد معاوضه کند و از خدمت مجانی برای توده های رنجدیده پهلو تهی کند، مبارزه شود؟ آیا بجا نیست که علیۀ طبیبی که پیش از دیدن جسم مریض چشمش را به جیب مریض دوخته است و علیه طبیبی که زخم خاری را برای مریض بدبختش با اصطلاح زخم ناسور جلوه میدهد و آنرا چشمۀ پول و سوداگری طبابت برای خود میسازد و علیۀ طبیبی که از تشوشات روحی مریضش به حد ممکن سو استفاده بجوید و با خراشیدن پوست بدن مریض در اطاق تاریک معاینه خانه اش (به عنوان عملیات) پول گزاف بدست آورد؟ یا برعلیۀ طبیبی که از وارخطایی به خاطر تحصیل پول سه، چهار مریض را یکی بعد دیگری روی میزش میخواباند و سپس صرف نامهای را روی نسخه نوشته شدگی اش ثبت میکند و هیچ کدام از مریضانش را بدقت معاینه نمیکند، آیا نباید علیۀ این چنین طبیبان سوداگر و پول پرست مبارزه بی امان به راه افتد؟ و آیا نباید این چنین اشخاص در محاکمۀ خلق و تاریخ خلق رسوا و بدنام گردند؟

اینکار مطابق به اهداف انقلابی وظیفۀ فرد فرد از فرزندان صدیق و انقلابی کشور است که باید با سوداگری های ضد اجتماعی در امور صحی سرسختانه مبارزه کنند. می باید آنها را وادار به انجام خدمات مجانی طبی در محدودۀ تخصص و رشتۀ شان نمود. می باید وجدان خلقی را در این گونه اشخاص بیدار کرد. باید به مردم فهماند طبیبانیکه از منافع شخصی شان به خاطر ساختمان یک جامعۀ سالم و صحتمند و رفاه توده های وسیع زحمتکش در میگذرند در واقع از درد خلق باخبر بوده و بخاطر خلق زحمتکش ایثار و فداکاری مینمایند.

باید به مردم فهماند که دولت خلقی شان جز آرامی و سعادت خلق دیگر هدفی ندارد. یکی از اقدامات مفید دیگر دولت خلقی ما برای فراهم آوردن هر چه بیشتر تسهیلات در ساحۀ عرضۀ خدمات صحی به خلق های زحمتکش کشور در عمل پیاده کردن لایحۀ جدید پرکتس شخصی طبی (در معاینه خانه های شخصی و ولادت های خانگی) است که اخیراَ وزارت صحت عامه آنرا طرح و تصویب نموده است که این کار اقدام بزرگی است برضد سوداگری های اجتماعی در امور صحی کشور.

دولت خلقی ما عقیده دارد که پیشرفت سریع و سالم وقتی نصیب کشور میشود که دامن مرض از میان توده های زحمتکش برچیده شود. از میان اطفال و مادران و دهقانان و کارگران و پیشه وران مرض بکلی نابود گردد. کارگری که سالم باشد، دهقانی که صحتش از مرض عاری باشد، مادری که کودکش در آتش دود و مریضی نسوزد و ظایفش را بهتر انجام میدهد و زودتر بسرمیرساند و بدیدن سان پلان ها و پروگرامهای انکشافی و خلقی کشور مطابق به پیشبینی های مطروحه بهتر امکان تطبیق و تحقق پیدا میکند.

فقط کار موجد ارزش است و این کار وقتی انجام گرفته میتواند که نیروی کار یعنی کارگر، دهقان و پیشه ور و تمام زحمتکشان ما افراد سالم باشند تا بتوانند نعمات مادی قابل استعمال تولید کننده گان را برای ببار آوردن یک چنین جامعۀ سالم، نیرومند، باید همگی با دولت خلقی خود صادقانه همکاری کنیم. طبابت را از خدمت اقلیت محدود مفت خوار که زاده مناسبات کهنه نظام فیودالی در کشور است بدر آریم و در خدمت توده های زحمتکش میلیونی که موجد ارزش های مادی اند بگماریم. بایستی راه های سالم و مفید را جستجو کنیم تا دولت بهتر بتواند در تحقق این آرمان سترگ توفیق یابد.

خصلت سوداگران طبابت، میراث خصمانۀ طبقاتی دولت های مستبد و ارتجاعی گذشته است. باید برضد خصلت های ارتجاعی و ضد خلقی مبارزه پیگیر و اصولی براه انداخته شود و تا سرحد نابودی آن ادامه پیدا کند.

باید بخاطر همبستگی کامل زحمتکشان و از میان بردن نابرابری های اجتماعی که از طرف دشمنان خلق و استعمارگران برای سوار شدن بر گردۀ زحمتکشان و بهره کشی بی رحمانه از ایشان که در طی نیم قرن سلطنت شوم خاندان نادری بر خلق نجیب ما تحمیل شده مبارزه کرده و نگذاشت نوکران ارتجاع، پول پرستان خود خواه، فیودالان غاصب و سوداگران کمپرا دور در وحدت و همبستگی خلق های زحمتکش درز ایجاد کنند و از راۀ اندوختن دارایی غیرمجاز، طبقۀ ممتاز و جدا از خلق ایجاد نمایند. حزب دموکراتیک خلق افغانستان وظیفه دارد تا برای ساختمان جامعۀ فارغ از استثمار فرد از فرد و جامعۀ که در مرحلۀ اول از هر کس بقدر استعدادش و به هر کس به قدر کارش مدنظر است، صفوف زحمتکشان را با وحدت دهقانان و کارگران و پیشه وران کم پایه بهم نزدیک و فشرده تر سازد و این ضرورت مبرم را از راۀ تاسیس کوپراتیف ها که در آنجا میتوان منافع شخصی دهقانان و خورده مالکان کم پایه را با مصالح علیای کشور و تمام جامعه تلفیق داد، برآورده گرداند.

به پیش در راۀ تحقق آرمان های سترگ انقلاب ثور !

به پیش در راۀ ساختمان جامعۀ فارغ از استثمار فرد از فرد !

 

 


بالا
 
بازگشت