احمد سعیدی
بازی جنگ وسیاست یک رهبر
روز 18 عقرب هیئت سه نفری حزب اسلامی گلبدین حکمتیار که متشکل از غیرت بهیر مسئول روابط سیاسی وقاضی عبدالحی وانجینر امین کریم مشاورین بود با برخی کاندیدان وهمچنان شخص حامد کرزی دیدار وگفتگو کردند این در حالیست که حکمتیار حکومت کابل را پیوسته حکومت نا مشروع وتحت اتلحمایه خارجی ها دانشته از حملات انتحاری شروع تا عملیات چریکی در مسیر را ها را بخاطر ضعیف کردن حکومت انجام داده واما اینکه با کدام منطق باز هم قصد مشوره ومذاکره دارد فکر میشود زاده حس خود خواهی ومطرح بودن در قضایای سیاسی است. واگر ایشان از انتخابات من حیث یک اصل دموکراتیک حمایت میکنند باید علنا ازین روند دفاع وبعد پیرامون جزئیات و نحوه سازش وچرخش با کاندیدان دیگر وارد بازی ومعامله شوند.
موقف حزب اسلامی در مورد کاندیدان حزب اسلامی: در انتخابات که پیشرو است حزب اسلامی افغانستان دو کاندید دارد محترم قطب الدین هلال یکی کاندید بنام رئیس جمهور و محمد خان هم کاندید دیگر بنام معاون داکتر عبدالله.حزب اسلامی برهبری گلبدین حکمتیار انتخابات را نا سالم خوانده وکاندیداتوری این دوتن را از آدرس حزب اسلامی قبول نکرده وایشان هم بنام شاخه های شکسته حزب با میوه های پژمرده وخشک در سبد انتخابات ریخته شده اند که خدا میداند ذوق وذائقه مردم را خوشحال سازد.در چنین وضعیت إعزام هیئت از طرف آقای حکمتیار در کابل وملاقات با حامد کرزی و کانمدیدان دیگر طبعا سوال بر رانگیز است .فکر میشود ایشان تلاش دارند تا از قافله عقب نمانده در جای از ریسمان این کاروان چنگ بزنند وبفراموشی سپرده نشوند.هر چند بسیاری ها باور دارند که شخص ارغندیوال وافرادش نمیتوانند بدون ایماء واشاره حکمتیار تصمیم بگیرند واینکه افراد وابسته به ایشان به داکتر عبدالله من حیث اپوزیسیون حکومت رأئی بدهند شک وتردید های فراوان وجود دارد .
انتظار حکمتیار ومرذم از یکدیگر: اینکه ذهنیت مردم خصوصا مردم کابل در مورد حکمتیار چگونه است همه میدانند .ولی باز هم حکمتیار انتظار دارد مردم افغانستان بدون اینکه علت بازی های خطر ناکش را بپرسند ازوی حمایت کنند.به همین دلیل برخی ها حکمتیار را دارائی خصلت دیکتاتوری میشناسند وحس خود باوری وخوش باوری وی به حسن نیت مردم هم ناشی از همین خود خواهی است ورنه هر کس میداند.چندین عضو حزب اسلامی که خودرا در انتخابات پارلمانی از کابل کاندید کردند هیچ رأئی نیاوردند وحامیان حزب هیچ طرفداری ندارند لذا خواست حکمتیار قبل از پاسخگوئی در مقابل نا هنجاری های گذشته پاسخ مثبت ندارد. مردم از حکمتیار میخواهند اول شاخه نظامی حزب خودرا منحل وبعد از کسب ماهیت مدنی این حزب را در وزارت عدلیه راجستر وبعد از أخذ جواز وارد میدان سیاست شود .در شرائط فعلی آنچه در ذهن مردم از نام حکمتیار تداعی میشود ترور وجنگ وراکت وآآتش ونفاق وشقاق که نمیشود یکشبه همه را نا دیده گرفت. لذا توقع انتظار مردم از حکمتیار این است تا جنگ و سیست را از هم جدا سازد و.کوشش کند موقف سیاسی را از طریق آتش تنور جنگ پخته نسازد چون این روند وچرند دیگر بازار ندارد.
پالیسی جنگ وسیاست: پالیسی جنگ وسیاست خیلی کهنه واز مد افتاده است در دهه شصت وقتیکه جنگ ها شدید شد از سیاست تنها حامی جنگچویان یعنی پاکستان بهره بر داری میکرد وبرای مجاهدین اجازه نمیداد تا مستقیما با حکومت کابل نشست وگفتگو کند.لذا این سیاست بیشتر از افغانها نیاز همسایه ها بود تا از شرائط پیش آمده هر چه بتوانند به نفع خود استفاده کنند.امکا حالا دیگر آنزمان نیست می بینیم هیئت های حکمتیار خشن ترین جنگجوی دوران جهاد پیهم با رئیس جمهور وحکومت کابل نشست وبر خواست دارند واین منطق وروش ایجاب میکند تا شخص حکمیتر در پی پخته شدن سیاستش در تنو.ر جنگ نباشد فقط منطق مشوره مجلس وگرد هم آئی های مدنی ومردمی.مرذم افغانستان همه مسلمان اند همه به احکام واصول اسلام وقرآن عقیده دارند آنانیکه در قالب یک تشکیل بنام حزب ادعای انحصار اسلام را بخود دارند شکار تحریکات بیرونی وحامیان مغرض خارجی شده اند .اگر کسی با تشکیل حزب اسلامی ادعای اجرائی بهتر احکام اسلامی دارد منطقی است واما اینکه اعضای این مسلمان ودیگران کافر اند جای خودرا در دوزخ هموار ساخته اند.نام حکومت اسلامی ماده دوم وسوم قانون اساسی مطلقا حکومت اسلامی وملت مسلمان دیگر شوخی کردن به عقیده مردم زیر نام اسلام کار فریبکارانه است.