علی رستمی
نقش نیروهای ملی ودموکراتیک درکارزار انتخاباتی
ساال 1393 خورشیدی برای مردم کشور ماسال سرنوشت سازو تاریخی خواهدبود. برای اینکه دراین سال وظایف نیروهای نظامی کشورهای غربی در افغانستان به پایان میرسد ، واز سوی دیگرمردم مادر انتظار تغیرات جدید وتاریخ ساز در حیات سیاسی کشورمیباشند. این تغیرات ناشی ازپایان ریاست جمهوری حامد کرزی رییس جمهور فعلی افغانستان بوده که مردم برای تعین رهبر جدید خویش، درپای صندوق های راهی گیری خواهندرفت . دراین کارزارانتخاباتی شخصیتهای مختلفی که چهره ها وعملکردهای اکثریت انها درنزد مردم مااشنا است ، به حیث رییس جمهوری اسلامی اینده افغانستان خودرا کاندید کرده اند. اینها هریک بابرنامه های متنوع وبعضن هم یکسان درعرصه های سیاسی ،ا قتصادی واجتماعی برای رویکردهای دولتداری خویش تدوین کرده که از طریق مناظره های تبلیغاتی بوسیله رادیوتلویزونهای کشورنشر و به سمع مردم میرسانند. مردم ما که در سه دهه اخیرباموجودیت نیروهای نظامی 48 کشور جهانی درارزوی صلح وتامین امنیت ورفاه همگانی بودند؛ برعلاوه تغیرات ودگرگونیهای نسبی درجامعه نتوانستند،به این ارمان انسانی خودموفق شوند. طوریکه اهداف برناموی عده ای از کاندیدان ریاست جمهوری با وعده های نویدامیز استماع میگردد ؛ در صورت پیروزی یکی ازانها ،اگر برنامه ها ارایه شده خودرا باصداقت ودلسوزی تطبیق و عملی نمایند ، کشور ما میتواند در چهارسال اینده دارای یک دولت سالم و با جامعه جدید ، داشته خواهد بود. واز رنجها ومظالم که دامنگیرزحمتکشان کشور گردید است ،کاسته شود.
دولت داری سالم و مردمی وشفاف زمانی بوجود میایدکه برنامه واهداف وی علمی و مطابق خواستهای عینی جامعه تدوین شده باشد و مورداعتماد نیروهای ملی ومترقی دموکرات وسایر اقشار جامعه قرار گیرد . این اهداف برنامه ایی زمان بهتر جامه عمل بخود میگرد که دررأس دولت واعضای تیم کاری اش چهره های پاک وصادق وخدمت گذار به مردم ووطن که سوابق خوب خدمتگذاری به جامعه داشته باشد،در اسکان رهبری گزینش یابند.این چهره هادروجود افراد اگاه ،اموزنده ـ مسلکی ،روشنفکر مترقی وتجددخواه که باسوابق نیک وپاک در نزد مردم شهره باشند ،بازتاب میابد. تا جاییکه دردرازنا ی تاریخ مردم کشور ما تجربه دارند؛ یگانه حکومت که خدمتکار صادق وپاک با روحیه وطنپرستانه ،بادست وقلب پاک با اراده متین واستوار پیگیرانه شب و روز درخدمت وطن مردم قرارداشتند،نیروهای مترقی ودموکرات ملی واعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان بوداند که درزمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن) در مقامهای دولتی قرار داشتند. که بعد از تسلیمی صلح امیزقدرت به تنظیمهای جهادی ، به گروپها وسازمانهای سیاسی جدید با برنامه های مختلف تشکیل وبوجود امده اند . ازجمله انها هفت حزب عبارت از نهضت اینده افغانستان، حزب مردم افغانستان ، حزب پیوندملی ، حزب ازاده گان ،حزب وحدت وتفاهم افغانستان وکمیسون انسجام حزب وطن ایتلافی را تحت نام" ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان "تشکیل داده اند که از جمله شش عضو ایتلاف دراین اواخر مبنی بر احساس وطنپرستانه وخدمت به مردم وسهم گیری در روند صلح وباز سازی وطن در عرصه های سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی از کاندیدتاتوری اقای محترم دکتورزلمی رسول وتیم مربوطه شان، مطابق "اعلامیه هیات رییسه ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان" درمورد انتخابات ریاست جمهوری وشورای ولایتی بتاریخ 5خوت 1392درشهر کابل طی گردهمایی مردم پشتبانی خویشرا اعلام نمود اند.
طوریکه درقسمتی این اعلامیه امده است که:".. درچنین وضع سودمند به نظر میرسد تا نیروهای مترقی(ازان شمار، ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه)باسنجش دقیق سیاسی، با درنطرداشت برخی نشانه های مثبت در جو ژیوپولیتیک منطقه وبا حسابگیری از امکان تداوم حضور بخشی از قوای ناتو- امریکا در سرزمین ما، بربنیاد دواصل زیر موضعگیری نمایند:
1ـ بستن راه برگشت نیروهای قرون وسطایی در مقام نیروهای هژمونیک در صدر قدرت. باید با استفاده از فضای کارزار انتخاباتی،مردم را از خطر چنین امکان اگاه ساخت ومجموع نیروهای مترقی وروشنفکر را دراین راستا بسیج کرد.
2 ــ حمایت از نامزد هایی که برنامه های شان براساس توتا لیتاریزم ایدیولوژیک تدوین نشده باشد وگشایش اینده کشور را به سوی انکشاف ودموکراسی با تکیه بر نیروهای ملی وروشنفکر وعده دهند."
بادرنظرداشت این امر تاریخی برای اعضای ایتلاف مبرهن است که بدون کارعملی ورفتن درمیان تودها، نمی توان که پاسخگوی ارمانهای وخواستهای تاریخی مردم بود. کار میان توده های مردم در سر لوحه کارزار هر جنبش سیاسی در جهان میباشد. یک حزب سیاسی وقتی سیاسی است که برای احراز قدرت ازطریق مشروع با پشتبانی مردم به قدرت برسد ویا با سایر نیروهای که اهداف ومنشور شان بر شالوده ارزشهای دموکراتیک ، برای اعتلای مردم وفقر زدایی وترقی وپیشرفت اجتماعی ، تدوین شده باشد، همکار ی نمایند.
طوریکه جنبشهای عدالتخواه جهانی برای رسیدن به اهداف سیاسی واجتماعی خود،چنین می اندیشند :" به دست اوردن حقوق دموکراتیک ، روابط ونهادهای دموکراتیک را فقط محصول مبارزه نیروهای مترقی یکجا با طبقات زحمتکش میدانستد. ونیز ان همه را فقط به سود زحمتکشان میدیدند که با پیکارنیروهای دموکراتیک با عث بروز تحولات بنیادی اجتماعی وسرنگونی حاکمیت ستمکران می شوند".
ازانجایکه هیأت رهبری ایتلاف معتقد به انست که مجموع اعضای ایتلاف بمثابه خدمتگذاران مردم دردولت اینده درصورت پیروزی دکتور زلمی رسول به صفت رییس جمهور اسلامی افغانستان همکار وممد خوبی برای ارمانهای انسانی زحمتکشان کشوربرای ترقی اجتماعی خواهدبود، وارزو دارند، خویشرادراین عمل بخاطر همدردی ،همنوایی وغمخواری برای دفاع حقوق مشروع طبقات واقشار زحمتکش جامعه، خودرا شریک بسازد .احزاب مترقی ودموکرات همیشه خودرا در صف اول مبارزه برای بهروزی مردم قرارمیدهدواز شیوه ها وابزاری مختلفی که موجب خدمت به جامعه شود بطور اگاهانه وعلمی استفاده مینمایند . طوریکه تجارب احزاب کشورهای مترقی که در محور اهداف شان گسترش و تأمین عدالت اجتماعی ورفاه اجتماعی بوده است، نیز باشیوه های مختلفی چه از طریق پارلمان ویابا سهم گیری در حکومتهای دموکراتیک ومترقی نقش فعال خویشرا در جهت بازسازی زندگی مردم ایفا نموده اند.
اشتراک در کارزارانتخاباتی در کشورما ، یک روند ملی است که باعث تبارزو موقف احزاب بمثابه نماد ملی در جامعه میگردد. بر روال این امر ثقلت کاروتماس با توده ها ازاولین پایه ویاخشت جامعه که عبارت از" قریه" ویا"ده" میباشند،اغازمیگردد. مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان موازی با انتخاب رییس جمهور مردم نیز نماینده های شهری واستانی (ولایتی)خودرا هم انتخاب مینمایند؛این شوراها وظایف معین اجتماعی را درپهلوی ارگانهای دولتی پیش می برند. بادرنطرداشت این اصل مطابق موافقتنامه همکاری میان هیات رییسه ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان که میان تیم انتخاباتی جناب دوکتور زلمی رسول نامزاد انتخاباتی ریاست جمهوری صورت گرفته است ؛جانبین مکلفیت دارند تااز کاندیدتاتوری همدیگر در شوراهای استانی درولایتهای کشور باهم همکاری و پشتبانی نمایند. در اینصورت اگرموفقیتی در این عرصه برای نیروهای ملی ودموکراتیک بدست بیاید ، پیروزی بزرگ انها رادر پیوند عمیق با توده هاکه نمایانگر اعتماد مردم است، نشان میدهد. هرچقدر پیوند ارگانیک میان توده ها بوجود اید، همانقدرحزب سیاسی چهره مردمی پیدا کرده ودر سیاستگذاری های خویش موفق خواهد بود. دوری احزاب سیاسی بمانند " ماهی هست که ازاب بیرون شود جان بدهد" فعالیت وزندگی احزاب هم زمانی پایان میابد که از توده های جدا شده وسلب اعتمادشوند. رفتن درمیان توده ها وکار وسیع با انها ناشی ازخصلت ازادمنشانه مترقی وانقلابی جنبشهای سیاسی بوده ومیباشد. در شرایط که امروز درکشور ما نسبت عدم رهبری صادقانه وشفاف در طول سه دهه گذشته با مصارف میلیاردها دالرکمکهای جهانی هنوز صلح سرتاسری بوجود نیامده ودولتی که در میان مردم از پشتبانی همه جانبه بر خوردا ر ودلسوز به مردم باشد، وجود ندارد. بلکه غرق در فسادمالی و اداری بوده با تطبیق سیاستهای اقتصاد مصرفی، کشور به گدام تولید مصرفی کشورهای جهان تبدیل شده است که پولدار پولدارتر وغریب غریبتر میشوند. با استفاده از دموکراسی ـ ازادی وارداتی با پلانهای شتاب زده ، روحیه همکاری وخدمات اجتماعی ضعیف شده که البته این روند ناشی از نظام حاکم اقتصادی جامعه که زیر بنا وروبنای جامعه را در اختیار دارند ، میباشد .
بافروپاشی اردوگاه شرق، کشور های سرمایداری در اغلب کشورهای جهان سوم ویا روبه انکشاف ازجمله افغانستان موفق شدند، تابراصل اقتصادی بازار ازاد سرمایه گذاری کرده وبر بازار داخلی این کشورها غلبه ومسلط شوند. با توسعه اقتصاد بازار ازاد وتغیرات وتحولات درعرصه فناوری واطلاعاتی فرایند جهانی شدن به پیش شتاب کرده ،شکل ووضع جدیدای را درجهان بوجود اورده است. این تحولات وتغیرات وضعی درجهان وظایف وشیوه های جدیدی مبارزه را درجهت ایجاد جامعه دموکراتیک ومدرن ، درقبال نیروهای دموکراتیک ملی وچپ قرارداده است.
حزب مردم افغانستان با درنطرداشت تغیرات دروضع جهانی، با نگاه نو با سایر نیروهای ملی ودموکراتیک دروجود ایتلاف احزاب وسازمانهای دموکرات وترقیخواه افغانستان مصمم براینست که رسیدن برای همچو یک جامعه که دران عدالت اجتماعی گسترش یابد؛ بدون مشارکت سایر نیروهای تجددخواه مترقی وملی وروشنفکران اگاه سیاسی، به تنهایی رسیدن به تارک پیروزی های اهداف انسانی را ناممکن میداند. تجارب سه دهه وپیش ازان هویداست که بدون پیوند و وحدت ویکپارچکی با این نیروها، دریک جنبش وسیع سیاسی وبا پشتبانی اکثریت توده های زحمتکش کشوردستیابی به اهداف غایی میسر نیست. دراینصورت برای رسیدن به جامعه انسانی می تواند، درمحورفعالیتهای ترفی خواهانه به ارزشهای اتی معتعقد وبرای تحقق ان خستگی ناپذیر مبارزه کرد: تأمین صلح وامنیت دریک جامعه یکی از الویتهای نخستین میباشد که بدون صلح وامنیت دریک جامعه نمی توان به اهداف انسانی رسید، برابری ،عدالت اجتماعی، ازادی حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریزیم، برابری حقوق زن ومرد ،همبستگی ملی ،قومی ،منطقوی وزبانی.
تغیرات وتحولات اقتصادی با استقرار شیوه تولید سرمایداری واهداف لیبرالیستی بشکل اگاهانه وتدریجی ، در عرصه افکار عمومی در بستر جامعه مدنی در افغانستان در حال شکل گرفتن است که تاثیرات عمیق را در عرصه فرهنگی از جمله درشعور وروان جامعه وارد نموده است. در افغانستان میان افول اشکال نظام کهنه فیودالی وقبل ان به سوی تحکیم نظام سرمایداری خط فاصل بوجود امده. این تغیرات جامعه را از حالت جمعی وبسته بیرون نموده وبا تشکیل نهادهای مدنی بسوی فردگرایی وتامین ازادی های فردی شکل میدهد. اصل قرار دادن فرد ویا جمعی ویاالویت ویا ثانوی شمردن هریک ان موجب رشد یکی از انها شده وهمبستگی اجتماعی را تضعیف کرده وارزشهای ملی رانابود میسازد . این وظایف نیروهای ملی ودموکراتیک است که بر بنیاد ارزشهای اصل فردیت وجمعی این توازن را اعیار نموده وجامعه را بسوی همبستگی وکمک برای همنوع خود یار ی رساند.
این امر میتواند ازطریق تشکیل نهادهای مدنی واجتماعی بر تفکیک عرف ومسلک وموقف اجتماعی عملی گردد.
طوریکه تئوری مترقی بما می اموزاندکه:" تجارت جهانی ، به گسترش روابط کالایی وانباشت اغازین سرمایه درکشورهای پیرامون منجر خواهد شد.سرمایه صنعتی در دورگشت خود عناصر شیوه های تولید پیشا سرمایداری را از میان برمیدارد ،یا به حاشیه می راند،وزمینه دگرگونی شیوه های کهن تولیدرا فراهم می اورد.این کار بدون برخورد با موانع ممکن نیست، اما سرانجام پیش میرود، وتمامی عوامل وعناصری که این پیشرفت را ممکن می کنند،مترقی محسوب می شوند"
اشتراک درانتخابات وسهم گیری در قدرت با گروپها وافرادیکه دست شان به فساد اداری وچورچپاول اغوشته نه باشد، به مفهوم این نیست که ایتلاف احزاب نیروهای ترقیخواه از ار مانهای واهداف مرامی خود عدول کرده باشند ؛ بلکه برای این باسایر نیروهای خارج ازمحور افکارخویش در قدرت همکاری خواهد نمود که تا سهم خودرا دررشد وتکامل جامعه برای رسیدن به جامعه که درانجا رفاه همگانی و گسترش عدالت اجتماعی میسر شود ،ادا نمایند. نظم نوین جدید در کشور بر مبنای ارزشهای دموکراسی زمینه انرا مساعد میسازد، تا برای ازبین بردن شکاف عمیق تضادهای اجتماعی با تصمیمات سیاسی که دران افراد "قدرت تصمیم گیری" را بطور رقابت امیز از طریق کسب ارای مردم بدست می اورند، مبارزه نمود. سیاستهای ضدتوده یی را میتوان باروشهای دموکراتیک ، ازمیان برد وسیاستهای دموکراتیک ومردمی را جایگزین ان ساخت.
از انجایکه تعریف دموکراسی درمیان نخبه گان جامعه شناسی به گونه مختلفی بوده وهرکدام موضع های مختلفی رادررابطه سهمگیری تما م مردم در تصامیم که منافع اکثریت رابرحق بدانند جنجا ل برانگیزودارای نطریات مختلتف است ازجمله روسوکه بنام پدر انقلاب فرانسه مشهوراست او :"به تصمیمات اکثریت گردن می نهاد ، می کوشید شرایطی را توصیف کندکه دران اکثریت به راستی نماینده کان جامعه باشد وصرفأمجموعه ای از منافع گروهی یا فردی را نمایند گی نکند."
بادرنطرداشت اینکه تئوری مترقی طبقاتی ، ازادی ودموکراسی را نه تنها درازادی سیاسی ،بلکه در وجود ازادی اجتماعی در رهایی شرایط مادی تعریف مینماید.
هرانچه گفته امدیم مارا به ان معتقد میسازد ،تا جامعه افغانی خود را دقیقأدرک و تحلیل نموده، مطابق به وضع موجود جهان ومنطقه بر اصل"تحلیل مشخص از وضع مشخص" ؛همگام بان در تحولات بنیادی اقتصادی واجتماعی سهم تاریخی خویشرا ادا نمایم .
این ارمانهای شریفانه که خواست وارزوی هر وطن پرست ترقی خواه میباشد،بدون همکاری وهموندی وهمسوگرایی در بستر وفاق ملی در یک کار زار سیاسی غیر عملی خواهد بود.
.علی رستمی کشور المان28.2.201
ماخذ: مارکس وجامعه مدرن،اثر :بابک احمدی
مفاهیم علوم اجتماعی ودموکراسی از انتونی اربلاستر. ترجمه حسن مرتضوی