تاجیکان وفارسیان افغانستان متحد شوید
خودرییس جمهور، رهبر و قاعدملی باشید
عبدالقدیر صوفی زاده – پنجشیری
تاریخ مردم خراسان و افغانستان امروز گوا است که با وجود دولت های استبدادی ،محورگرا،یکه تاز،فاقد عدالت اجتماعی در جامعه،علت اساسی تفرقه های قومی زبانی ،سمتی ،عقده های تاریخی از گذشته ها بدینسو بین همه اقوام افغانستانی درمنطقه با وجود زندگی در حوزه تمدن آریایی و خراسانی خود بنام افغانستان بوده اند .اما مردم تاریخ سازآریانا وخراسان ، که مرکز رهبری آن بلخ ، بخارا، سمرقند ، هرات ، غور و کابل بود باربار مورد تهاجم انگلیس ها ، روس ها ومفل ها قرار گرفته واز سده های قبل تا کنون مناطقء تاجیکان وفارسیان افغانستانی اعم از هزاره ها ، تاجیکان ایماق ، قزلباش ها ، تاجیکان کیان ، بیات ها ، پشه یی ها ، تاجیکان پامیری ، ازبک ها و ترکمن های فارسی زبان طوری که در بالا ذکر نمودیم بار بار مورد تهاجم اجانب قرار داشته ومردم مان شاهد سوختن خانه و زمین شان بوده اند، با تأسف غارت ها و مصیبت های جانگاه و وحشتناک تاریخ کشور مان به باد فراموشی سپرده شده است ، به خاطرعدم تکرار تاریخ وزندگی باهمی اقوام و ملیت های افغانستانی در کشور واحد بنام افغانستان ضرورت است تا اقوام یک دیگر پذیری را بیاموزند و قانون اساسی و دولتی داشته باشند که جوابگوی نیازمندی های همه مردم کشوراعم از فارسی زبان و پشتوزبان کشور باشد،جوابگوی نیازمندی های جامعه ضرورت به یک بازبینی در قانون اساسی و نوع نظام دارد.
این بازبینی ایجاب میکند تا نگرش جدید در قانون اساسی صورت گیردواین نگرش بازتابی از عدالت قومی وبرسمیت شناختن حقوق حقه مردم و اقوام در قانون ونظام جدید باشد:
تاریخ گوا است که تاجیکان افغانستانی ، ایرانی و تاجیکی در معراق رهبری آریانا بزرگ ، خراسان که مرکز و رهبری آن بلخ ، بخارا ، سمرقند ، هرات ،غور، کابل وایران کنونی بوده ،اکنون به فراموشی سپرده شده است:
تاریخ وفرهنگ فارسی زبانان افغانستان ، پاکستان ، تاجکستان ، سمرقند و بخارا بنابر سیاست های قوم گرایانه گذشته دولت ها استبدادی ومحورگرا در تبانی انگلیس و روس های تزاری و بلشویکی در توافق هم رو به انقراض گذاشته بود و از سال 1371هجری شمسی وپیروزی مجاهدین تا اکنون که اکنون است چنین کاری در پشت پرده با توافق ، انگلیس ، پاکستان ، امارات متحد عربی ، قطر و عربستان در همکاری نسبی جرمنی جریان دارد .
این کشورها باید بدانند ملتی که تاریخ ،فرهنگ و زبان نوشتاری بیشتر از یک هزارسال داشته باشد خود را فراموش نمی کنند ولی بد بختانه افرادی در درون این ملت و حوزه تمدنی ما پیدا میشوند که گاهگاهی خود را به اجانب فروخته وباعث فریب و از هم گسستگی این ملت شده اند ، و در این مقطع تاریخ به خاطر فریب شما خلق های بیدار، از بند رسته و به بلوغ سیاسی و ملی رسیده بازگو میکنم که:، بازهم حلقات شهونیسی و محوریت خواهان دو باره آرزو دارند تا با معامله گران پول و سرمایه علیه مردم مان ایتلاف نمایند و یک بار دیگر شما ملت بیدار و تاریخ ساز افغانستان را فریب و با این فریب کاران حاکمیت تک قومی خود را بالای تان تأمیل نمایند .
هموطنان چون ایتلاف ها آگاهانه و هدفمند نیستند بنأ به نفع مردم مان نیست ، باید ملت مان فرهنگ ایتلاف و سازش را به خاک سپرده و در این سده تاریخ خود وارث و نگهبان همبستگی ملی کشور شان باشند .
هموطنان زنجیر شکن و آزاده ، من به این باور هستم که:
تأمین وحفظ حقوق مساوی شهروندی شما تاجیکان بطور خاص و فارسی زبانان بطور کل در استان ها و شهرستان های مختلف کشور اعم از جلال آباد ، کردیز ، ارگون ، لوگر ، غزنی ، لغمان ، پنجشیری ، پروان ، کاپیسا ، هرات ، غور ، بدخشان ، بلخ و تخارستان بین خود در قدم اول و با اقوام دیگر در قدم دوم ، باعث رشد وهماهنگی کشور شما قوم وملیت فراموش شده شما در افغانستان میگردد.
این وحدت خود جوش در افغانستان مشکل تاریخی و منطقوی شما را برطرف نموده خود صاحب رهبرشده ، این رهبر واحد و مردم سالار که دور از جنایت جنگی باشد و مردم به آن اعتماد کند و به دور آن جمع شوند ، این شخصیت دور از هر گونه تعصب منطقوی به اتحاد شماو ضرورت سیاسی ، اجتماعی ، امنیتی و اقتصادی شما با طرح های روشن تاریخی بدون تعصب و حق تلفی دیگران میتوانید در قدرت سیاسی مشارکت حقیقی نماید.
مشارکت حقیقی یعنی موجودیت علما ،دانشمندان و تحصیل کرده گان دانشگاهی و جوانان شما اعم از زنان و مردان در حاکمیت و قدرت دولتی در بخش های سیاسی ، نظامی ،اجرایی ،عدلی و قضایی صاحب حق شده ، کتله منسجم شما و دانشمندان شما از حقوق فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی خود با حفظ عدالت اجتماعی ،زبانی ،قومی و حقوق شهروندی دیگران مطابق قانون دفاع نموده میتوانند.
ما درکشور مان ضرورت به همبستگی ملی حقیقی شهروندی داریم ، و این همبستگی ملی و وحدت داخلی جایگاه تانرا در خراسان و افغانستان کنونی مشخص می نماید.
بر میگردیم به بحث تاریخی و می بینیم زمانی که امپراتوری نیاکان ساسانی ما در بلخ ،بخارا وسمرقند ودر کل خراسان منقرض و سرنگون شد ، برمکیان بلخ- آنهایی که اسیرگونه اند ، از دربار حکام مامون وهارون سربلند میکنند واین حکام قدرت را با داشتن اندیشه و دانش خویش رام و به میدان دانش ، اندیشه ، تفکر و عدالت گویی در جامعه روی میآورند ولی امروز زمان عوض شده، با تغیر زمان باید خود را از نو شناخت وبا این نو شناسی ،عدالت خواهی ، اتحاد زبانی و مطرح ساختن خود در جامعه را بوجود آوریم.
هموطنان دوستان ، برادران ، رفقا و همسنگران دلیر در ایجاد این راه و شکست طلسم ، استبداد گران قومی، به ما اقوام عدالت خواه ، اولین گام برای یاد آوردن از تاریخ نیاکان مان است ، به تاریخ نگاه کنید در منا طق تاجیک نشین و فارسیان خراسان مثل هرات ، هلمند ، غور وفراه در زمان شاه محمود خان ، در قندهار غزنی و کابل در زمان شاه زمان در شمال کشور در بلخ ، فاریاب ، قندوز در زمان امیردوست محمد خان و در هزاره جات کلان در زمان عبدالرحمن ودر اطراف کابل و شمالی در زمان ال یحیی ومحمد نادر همچنان لغمان ، جلال آباد ، لوگر ، گردیز ،زرمت ، ارگون ، قندهارو هلمند وطن محبوب مان چنان جفا شده که تا کنون این ها به تاریخ نیاکان خود مثل تاجکستان ، سمرقند ، بخارا ، فرغانه و تاجکند آزادشده از بند روس ها نمی دانند واین رسالت ما است که درآن مناطق خود اردیت ملی بیاوریم تا هویت تباری خود را دانسته و حفظ کنند وبه کلی از دست ندهند . همین حالا ولایت لغمان ،جلال آباد و کنر میان اقوام باهم برادر مثل پشه یی ، سادات ، تاجیک و پشتون تقسیم شده. اما در اذهان عامه امروز وقتی از لغمان و لغمانی ، لوگر، ولوگری ، گردیز و گردیزی ، غزنی و غزنیچی ، میدان و میدانی و غیره یاد میشود، کسی تصور نمیکند که این استان ها ویا ولایات سرزمین تاجیکان وفاسی زبانها بوده باشد و یک لغمانی ، لوگری وگردیزی میتواند یک تاجیک وفاسی زبان باشد ودر مکاتب به زبان دری فارسی که زبان مادری شان است درس بخوانند و قانون اساسی در آن مناطق هم تطبیق شود که نمی شود .
طوری که در بالا گفتم جلال آباد و گردیز و ارگون . قندهار که در اصل شهرهای فارسی زبان ها بود و امروز دیگر از تاجیک وفارسی زبان درآن دیار نام و نشانی نیست و اولاد این مردم حتی به زبان دری فارسی درس نمی خوانند ، چه بسا که این قوم تاجیک که دیگر زبانش دگرگون شده وامروز خود را منسوب به قوم دیگری که هویت قومی و تباری درآنها بسیار قوی است میدانند، که از آن جمله میتوان از فرزندان شاه حسین خان تاجک غوری نام برد که اکنون به قوم غلجایی تقسیم شده اند این ها از نگاه پدری به قوم تاجیک و از مادر به قوم پشتون تعلق دارند و فرزندان شاه حسین خان، تاجیک تبار غوری فارسی است اند. (کتاب نژاد های افغانستان تالیف ایچ –دبلیو – بیلیو نویسنده انگلیسی ) .
جمعیت های انسانی منطقه از نگاه تاریخی وقومی مورد احترام ما است به یقین کتله های عظیمی از مردم را میتوان رد یابی کرد که زبانش به زورسر نیزه در نظام های استبدادی گذشته تغییر یافته وتا امروز آهسته ، آهسته قومیت خود را نیز از دست داده اند.
ولی تا کنون ،عدالت پسندی ، صلح خواهی و شهری بودن خود را از دست نداده اند ، ما به حقوق شهروندی باور داریم و به گذشته وتاریخ نیاکان خود افتخارکرده و میکنم، این حق ملی مان است .
هموطنان میدانند که همتباران و فارسی زبانان مان درگذشته رهبران بزرگ کشور ومنطقه بوده اند که از آن جمله میتوان از کابل شاهان ،شاهان کوشانی ، یفتلی ، سامانی ، برمکی ، غزنوی و مبارزین راه آزادی ، در گذشته وحال یاد کرد، یاد این شخصیت ها مایه افتخار مان است :
مثلأ میر مسجدی خان کوهستانی قاعد ملی در جنگ دوم افغانستان و انگلیس ، بابه قچقار خان کوهدامنی ، میر بچه خان کودامنی مبارز ملی ، شاه حبیب الله کلکانی خادم دین رسول الله( ص)، محمد عثمان خان پروانی پسر محمد سرور خان پروانی و خود سرور خان پروانی ، جوهرشاه خان غوربندی ، لعل محمد خان کابلی ، احمد قلی خان چنداولی ، تاج محمد خان پغمانی ، محمد ولی خان دروازی بدخشی ، آدم خان لوگری ، غلام محی الدین خان ارتی کابلی ، مرزامحمد محدی چنداولی ، مرزا فقیر احمد خان پنجشیری رییس جنگلات زمان امان الله خان و مشروط خواه که در زمان نادروهاشم اعدام شد ، مرزافقیرمحمد خان پنجشیری مشروطه خواه توسط اعمال نادروهاشم در راه شمال ترور شد ،غلام جیلانی خان چرخی ، سیداسمعاعیل خان بلخی ، میرغلام محمد غبار رهبر حزب وطن نویسنده ،مورخ و آزادیخواه کشور، داکتر عبدالرحمن محمودی رهبر حزب خلق آزادیخواه ومبارز ضد استبدادی ، رییس غلام حیدرخان پنجشیری آزادیخواه ویکی از رهبران و همقطاران میر غلام محمد غبار، عبدالحق واله کابلی ، عطاالحق خان صاحب زاده کابلی و مرزا مهدی خان کابلی ،،شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی سپر سالار راه آزادی وعدالت ، شهید مجید آغا کلکانی یکی از رهبران ملی و ضد استبدادی ، اکادمیسن دستگیر پنجشیری مبارز ،نویسنده و شاعر توانای کشور ، ابراهیم سامل پنجشیری مبارز ضد استبدادی وتامین حقوق شهروندی طراح و موسس سازمان کارگران جوان ،شهید استاد عبیدالله پنجشیری ، قانون دان محمداکرم عبقری یکی از بانیان قانون جزا و قانون مدنی در افغانستان ، غلام محی الدین دریز دانشمند حقوق و عدالت اسلامی ، شهید محمد طاهر بدخشی مبارز راه آزادی وحقوق شهروندی ،شهید حفیظ پنجشیری مبارز راه عدالت ، شهید مولوی باعث بدخشی مبارز نستو ، عبدالطیف پدرام نویسنده و شاعر رهبر حزب گنگره ملی ، امان الله استوار رهبر گروه کار،صوفی محمد شنا رهبر کارگران جوان ، استاد مظراب شاه روهین کوهستانی ، ظاهر آشوب نجرابی ، سردار محمد نبرد ، پهلوان احمد جان پنجشیری یکی از رهبران مجاهدین در دره پنجشیر قبل از احمد شاه مسعود، انجنیر میردادپنجشیری و هزار ها ، مبارز دیگر شما در ادوار تاریخ ، بیانگرشناخت فرهنگ و آزادیخواهی شما و نیاکان تان میباشند وهمین کافیست که ما وشما از انسان و آدمیت ، دانش ، علم ، فرهنگ عالی و جامعه مدنی و زندگی شهروندی صحبت کنیم وباید رهبری و قاعد ملی این کشور را نیز داشته باشیم.
طوری که ما واجداد مان به اساس علم ، کار و کوشش خود را در جامعه معرفی کرده اند و ما باید چنین کرد ، و از هیچ حاکمی حق نا مشروع نه خواسته ایم و نمی خواهیم واگر کسی حق ما را ندهد و سلب کند برای اعاده حق مان مثل اجداد ونیاکان مان مبارزه و مقاومت خواهیم کرد و چنین کاری را باید دولت های دموکرات انجام دهند تا حق مان به اساس دانش و درجه تحصیل مان در پوست های دولتی داده شود واز اقوام وزبان های دیگر نیز چنین توقعی را داریم ، نه محوریت میخواهیم و نه محوریت وتمرکز گرایی را می پزیریم .
هموطنان عزیز ما در طول تاریخ شکار ، خوش باوری استبداد گران و حکام درباری شده ایم وباور داریم که خدای مان ، دین مان و ملک مان یکی است ، هرکسی میتواند درهرجا که ملک خداست زندگی کند. ازهمین روست که وقتی هزاران خانوار از پاکستان به این طرف سرحد دیورند در سرزمین تاجیکان و فاسی زبانان نوسط شاهان مستبد وستم گر آورده میشوند وزمین ها مثل امروز نوسط غاضبین غضب می شود ، وبه توهین قوم ما بنام دیگان و دادیک دسته دسته به آن طرف واین طرف، رانده شدند واز وطن بی وطن و از زمین بی زمین شدند .
اما آنها هرگز به این قضاوت نه بودند که ملک شان غصب و به کسان دیگری داده شده به خاطری که غاصبان هم قوم وهم تبار استبداد گران وحاکمان اند.
دوستان ما به عمل نیاز داریم تأمین حق وعدالت ، حقوق شهروندی ، دادن حق به حقدار،مشارکت سیاسی واداری در حکومت ، تساوی عادلانه بین اقوام ، اتحاد آگاهانه و بسیج همگانی را در این مقطع تاریخ میخواهد ، شما از شمال تا جنوب ،از شرق تا غرب پراگنده اید و زندگی مینماید و به مذهب اسماعلیه ، تسنن وشیعه وابسته اید دیگر فرقی ندارد ، باید بدانید که امپراتوری روس ها زبان تان را در شمال مورد تاراج فرهنگی قرار داد و با گفتن فارسی در سمرقند و بخارا مردم جریمه نقدی میشد وامپراتوری بریتانیا و انگلیس ها زبان وفرهنگ مارا در جنوب مورد تهاجم فرهنگی قرار میداد و اگر میخواهید زنده بمانید حرکت کنید و از تهاجم فرهنگی خودرا نجات بدهید در غیر آن به تاریخ سپرده می شوید.
هموطنان امروز در افغانستان هر قومی یک اتحادیه وحتی یک حزب دارد. پشتون ها حزب افغان ملت دارند که در پوسته های دینی غیر دینی مثل حزب قومی اسلامی حکمتیار ، گروه قومی طالبان تحت رهبری افغان ملتی ها ویون ها جمع شده اند ،و شما فارسی زبانان ضرورت به یک اتحادیه سراسری و یا یک حزب سراسری دارید تا در وطن مان برآمد سیاسی کنیم و در حاکمیت سیاسی و اداری کشور به شکل آگاهانه شریک شوید .روی این ملحوظ پشینهاد مینمایم که:
1- تاجیکان وفارسی زبانان افغانستان در قدم اول بدور هم جمع شوید ، کلان ورهبر خود را انتخاب نمایید .
2- تاجیکان وفارسی زبانان بعد از اتحاد های خودی و آگاهانه در دهات ،استان ها ، شهر ها وشهرستان ها شورای مووقت خودی را در سطح کشور بسازید ،وبعدأ نماینده های انتخابی، دهات ، شهر ها ، استان ها یا ولایات و مردم داری ها یا ولسوالی ها را در سطح کشور رهبری وکمیته اجرایی انتخابی خودرا انتخاب کنید، تا این رهبری و کمیته مشروعیت تصمیم گیری را در سطح کلان کشوری پیداکند وشما تجمع بنیادی خود را با فراموش کردن تمامی اختلافات سلیقوی ، مذهبی ، حزبی ومنطقوی تان در کشور با نشان دادن توانایی و استعداد خود درجهت حفظ منافع خودی وعامه در خط اول و منافع ملی وکلان کشوردر خط عمومی به کار برید در غیر آن نه محورگرا های قومی و نه دیموکرات های غربی بنام دموکراسی به شما چیزیی تحفه میدهد و شما باید بدانید که حق گرفته میشود نه داده ،باید حق خود را از استبداد گران قومی و معامله گران خودی گرفت ودر حاکمیت مشارکت آگاهانه کرد .
3- هم تباران تاجیک و فارسی وان به حق میگویم که منفعت تان در صلح و صفا با دیگراقوام به سربرن است با حفظه عدالت قومی و زبانی در کشورنه پذیرفتن اراده ای دیگران و تحاجم فرهنگی دیگران وبیگانگان و نه تهاجم به دیگران و نباید همیشه قیمت و بهای حفظ صلح و صفا را در جامعه ما و شما بپردازیم و توسط معامله گران معامله شویم .
4-همبستگی تاجیکتباران وفارسی زبانان افغانستان یک ضرورت تاریخی است تا کشور خود را بشناسید و خود را بشناسانید و تبارگرایان بدانند اگر برتری ندارید هرگز هم کمتری هم نداشته باشید شما دست به دست هم بدهید و از منافع یکدیگر درهرکجایی که هستید دفاع کنید در این زمان است که به حق میگویم که: اگر شما متحد شوید فارسی زبانان لغمانی، جلال آبادی وگردیزی، هلمندی وپکتیکایی دیگر فراموش شده نیستند .
5-شما خوب بدانید که جعمیت تاجیکان 35% فیصد افغانستان را تشکیل داده اید وشما فارسی زبانان 60% فیصد در سراسر کشور پراگنده اید، اما با درنظر داشت امکانات رسانه یی و تکنولوژی امروزی دیگر پراگندگی جمعیت نمیتواند بهانه یی برای دوری ما وشما تاجیکان و فارسیان از یکدیگر شود.
تاجیکان باید همراه با فارسیان کشور دست به تشکیل و ایجاد مراکز نشراتی، انترنتی، تلویزیونی، و نهاد های فرهنگی ،سیاسی دانشگایی بزنید و داواطلبانه در ساختن مکاتب به زبان مادری وزبان نیاکان تان کوشا شوید،و اتحادیه ای بسازید که یکدیگرتان را در روزگار بدیاری رسانید، درراه بدست آوردن حقوق خود کار کنید، واز هویت وفرهنگ خود دفاع کنید و درراه شگوفایی آن تلاش جمعی و حضور خود را تثبیت کنید.
6- فارسی زبانان باید ازخواب گران برخاسته و به راه افتید، باهمبستگی خود ، درسطح شهر ها، استان ها و ولایات، در سطح مکتب ها، دانشگاه ها، محل کار و هرجایی که هستید، همبستگی خود را تحکیم ببخشیدو با ایجاد عدالت و انسانیت در کشور، علمدار عدالت و قانون بوده و نشان بدهید که ملت متمدنی مثل گذشته در کشور هستید. اما این کارتان نباید هرگزهمبستگی تان را برهم بزند،هدف از همبستگی تنها و تنها باید حفظ حقوق قومی و زبانی تان مطابق قانون باشد نه تجاوزبه حقوق دیگران ، همبستگی برای تامین عدالت اجتماعی ، عدالت زبانی ، عدالت قومی با اقوام برادر دیگراساس زندگی ، دموکراسی ، صلح و زیست باهمی است واین زیست باهمی میتواند اساس یک نظام عادلانه و مردم سالار را در کشور بگذارد .
نظام عادلانه وقابل قبول :
1- مجلس بزرگ ملی یا لوی جرگه انتقالی قانون اساسی دایر گردد ،در قانون اساسی کشورنوع نظام ریاستی تمرکزگرا به نظام پارلمانی تبدیل گردد.
2- حقوق اساسی شهروندی بدون ملحوظات قومی در قانون اساسی برسمیت شناخته شود.
3- با تغیر نظام متمرکز وریاستی ناکارا به نظام پارلمانی ولسوال ها ،والی ها و شهردارها انتخابی ، مشروط ،به داشتن تحصیلات و تجارب کاری بیشتر از پنج سال در دولت ویا موسسات معادل دولت در قانون اساسی تصویب شود
4-به خاطر تأمین عدالت قومی ونظم عادلانه ، رییس جمهور در یک دوره انتخاباتی بایداز یکی از اقوام کوچک مثل ،قزلباش ، پشه یی ،بلوچ ، نورستانی ، بیات ، پامیری ،براهوی ،ایماق ، کیان ، گجر ، عرب ، ترکمن ،وغیره باشد و نامزد شوند و در یک دوره کاری به حیث رییس جمهور کشور ایفای وظیفه نماید و در دوره بعدی، اقوام بزرگتر کشور مثل پشتون ،تاجیک ،غلجایی ،هزاره و ازبک میتوانند خود را نامزد ریاست جمهوری ، بشمول اقوام کوچک نمایند.
5- این مجلس کبیر ملی موجودیت قوای ایتلاف ،قوای ناتو و ایساف را قانونمند گردانند .
6- در دوره ریاست جمهوری اقوام کوچک جنایتکاران و دزدان دارایی مردم مورد تعقیب عدلی قرار گیرندودر این دوره اگر ضرورت به تعدیل در قانون اساسی باشد باید تعدیل قانون اساسی صورت گیرد.
چون مشکل افغانستانی ها،یک مشکل تاریخی در مورد زعامت ونوع نظام میباشد که زعامت و نظام در طول تاریخ برباد کننده دوستی اقوام ، عامل قتل، کشتار ، بردگی و به اسارت کشانیدن مردمان این سر زمین بوده . کشور مان به رهبری واحد ودور از تعصب قومی ، زبانی ، حزبی ضرورت دارند.
ضرورت همبستگی شهروندی وضرورت همبستگی ملی ، حق صلح خواهی ،حق شهری بودن وحقوق شهروندی حق کار ضرورت همه اقوام باهم برادرکشور است .
مردم مان نباید به سخن بیهوده گویان بی خاصیت وزعمای مردم فریب ،فسادگستر در اداره ومدیریت ، دولت مافیای مواد مخدر گوش دهند به این ملحوظ ضرورت به بحث های زیاد در کشور است تا مردم راه خود و زعامت خود را پیداکنند .
بااحترام
کابل – افغانستان
دلو 1392
Feb-2014