پرتو نادری
نصیرمهرین و بازنگری تاریخ
درود برنویسندۀ نستوه، پژوهشگر گران ارج عرصه های گوناگون تاریخ و فرهنگ، جناب نصیر مهرین که سال هاست درهفت اورنگ دانش و پژوهش سرگردان است و پیوسته می نویسد، تا آخرین یافتههای دانشی خود را برای شهروندان سرزمین گستردۀ فارسی دری پیشکش کند.
من سالهاست که نوشته ها وکتاب های او را می خوانم و می آموزم. نویسندۀ فروتن، با وقارکه در خاموشی می نویسد و هرحقیقتی را که بیان می کند، آتش در جگر تاریک اندیشان برمی افروزد. درتاریخ ما چنان دروغهای تاریخی ساخته شده واین دورغها چنان حقیقتهای انکار ناپذیر به آن پیمانه تکرار شده اند که ما راحتا به دروغباوری نیزعادت داده اند. نه گفتن در برابرجعل سازی تاریخ همان گاهی همان قدر دشوار است که شنا کردن درجریان مخالف دریا! تا چند سال پیش حتا اجازۀ گفتگو کردن در پیوند به چنین جعلکاری هایی، اتهام خیانت در برابر وظن را درپی داشت. اخیرا جایی دیدم که کسی موجی از واژگان یاوه وتاریک را به سوی این نویسندۀ عزیز جاری ساخته بود. با دریغ شماری را می بینم که چیزی جز دشنام در انبان ندارند و فلاخنی که دیوانه وار به هر سو سنگ دشنام می پراگنند!
باری به کسانی گفته بودم که پژواک دشنام های تان سده ها پس به سوی خودتان بر میگردد. آن را که خرد نیست، خشم بیشتر است و دشنام. نوشتۀ هرنوسنده یی می تواند، اشتباههای داشته باشد؛ اما این امر سبب نمی شود ، تا در پیوند به او و دیدگاههای او یاوه سرایی کرد. مسافران به راه خود می روند، ماه در آسمان می تابد، اما این یاوه گویان دشنام آیین اند که خود را فرسوده می سازند.
نصیرمهرین به سال 1331خورشیدی درشهرکابل دریک خانوادۀ آموزشدیده چشم به جهان کشوده است. پدرش عبدالوهاب نام داشت و افسرارتش بود. درخانواده بود که چشمش با خط و دستش بانوشتن آشناشد. دورۀ آموزشهای نخستین ومیانه را درمکتب مسعود سعد به پایان آورد، بعد به سال 1350خورشیدی لیسۀ نادریه را تمام کرد. به سال 1355خورشیدی از دانشکدۀ تاریخ وعلوم بشری،گواهینامۀ لیسانس به دست آورد.
در دوران آموزش درمکتب بود که به نوشتن علاقه گرفت، نخستین نوشتههایش در جریدۀ دیواری مکتب به نشر می رسید. او عضویت گروه ادبی مکتب را داشت. مهرین در دوران مکتب بیشترعلاقه داشت تا درپیوند به شخصیتهای ادبی – فرهنگی کشور چیزهای بنویسد. این نوشتهها درجریدۀ دیواری مکتب به نشر می رسید. البته علاقمندی به نوشتن درپیوند به زندهگی وجایگاه ادبی و فرهنگی چنین شخصیتهای هنوز بخشی ازکارهای ادبی و پژوهشی مهرین را تشکیل می دهد.
گذشته از این ذهن مهرین درآن سالها با گونۀ ادبی طنز نیز پیوند خوبی داشت و هرازگاهی قلم او تا سرزمین رازناک طنز نیز راه می زد، چنان که او نخستین طنزهایش را درسالهای که هنوز شاگرد مکتب بود نوشت که پارهیی آنها در نشریۀ طنزی « کاکا ترجمان» که ازشهرت گستردهیی در کشور برخوردار بود، به نشر رسیده است.
در دهۀ پنجاه خورشیدی که مهرین دانشجوی دانشگاه بود، به گونهیی به حوزههای سیاسی کشور راه پیدا کرد، این امر او را به مطالعه بیشتری در زمینههای تاریخ، جامعه شناسی وادبیات سیاسی وا داشت. در آن روزگار تاریخ میرغلام محمدغبار« افغانستان در مسیرتاریخ» چنان میوۀ ممنوعه توجه بیشتر پژوهشگران، مبارزان سیاسی، دانشمندان عرصۀ تاریخ و سیاست را به خود جلب می کرد. علاقمندی ونیاز به مطالعۀ این کتاب درحالی روزتا روز بیشتر وبیشتر می شد که کتاب در توقیفگاه دولت زندانی بود. گفته می شد که پس از چاپ تنها چند جلد آن به گونهیی به بیرون کشیده شده بود. یک کتاب ممنوعه که حتا داشتن آن جرم بود. بسیار گفته میشد که شماری از علاقمندان این کتاب را دست نویس کرده اند که یکی از آن کسان نصیرمهرین بود، که تازه دورۀ لیسه را به پایان آورده بود. او در سال 1349 کتاب « افغانستان درمسیرتاریخ» را سه نسخه دستنویسی کرد.هم برای خود و هم برای دوستانش که نیازمند به این کتاب بودند. این نکته را به یاد داشته باشیم که تکثیر کتابها عمدتاً کتابهای مربوط به ادبیات و دانشسیاسی در آن روزگار خود جرم پنداشته می شد. کتاب « افغانستان در مسیرتاریخ» پس از آن از توقیفگاه دولت آزاد شد که آن دولت خود به زندان تاریخ فرستاده شد. علاقمندی به کتاب « افغانستان درمسیرتاریخ» چنان گسترده بود که سههزار جلد آن درچند روز به فروش رسید.
مهرین در دورۀ دانشگاه بیشتر بامسایل و جریانهای سیاسی در آمیخت و این دوره برای اوهم دورۀ مبارزه های سیاسی بود وهم آغاز پژوهش ومطالعۀ گسترده. مهرین همچنان در دوران دانشجویی خود، بخشهای کتاب « پشتنو د تاریخ په رناکی» را ترجمه کرد. او پس ازپایان دورۀ دانشگاه در لیسۀ شکردره به آموزگاری تاریخ پرداخت، بعدا به تخنیکم رفت وآنجا زبان و ادبیات پارسی دری درس می داد. کودتای ثور 1357خورشیدی نه تنها مردم کشور را با تجربه های تلخی رو به رو کرد، بلکه دولت کوتا با هرگونه فعالیت روشنفکری در کشورنیزمخالف بود وزنده گی نویسندهگان آموزگاران و پژوهشگران وشخصیت های دیگر اندیش باخطر مرگ و نابودی روبه گردید. چنین بود که مهرین از شغل آموزگاری کنار رفت و ناگزیر شد تا به گونۀ مخفی زندهگی کند. با این حال هنوز خطر دستگیری او وجود داشت و او ناگزیر از آن شد تا به سال 1359خورشیدی کشور را ترک کند. نخست در ایران روزگار غربت را تجربه کرد و بعد به آلمان پناهنده شد.او هم اکنون در آلمان زندهگی می کند.
مهرین در آلمان نیز به تلاشهای فرهنگی خود ادامه داد . چنان که با کانون انجمن افغانهای هامبورگ همکاری آغاز کرد که این همکاری تا کنون ادامه دارد. افزون بر این او با کانون فرهنگی افغانستان -آلمان همکاری دارد. اوباری رایدویی را زیرنام « ساربان» نیز گردانندهگی می کرد. مهمترین بخش کارهای فرهنگی مهرین در سال های غربت در آلمان به پژوهشها و نوشته های او بر می گردد. هرچند بخشی از نوشته های او پژوهشهایی است در زمینههای ادبیات؛ اما مشخصۀ کار مهرین همانا پژوهششهای او در عرضۀ تاریخ افغانستان است. او در پژوهشهای خود در این زمینه بیشتر در جسستجوی حلقههای گمشده است. یاهم می خواهد از جعلهای تاریخ معاصر پرده افگند. گذشته از شمار زیاد نوشتهها ومقالههای پژوهشی که مهرین در این سالها به نشر رساندهاست، از او تا کنون این کتابها درزمینههای تاریخی وفرهنگی نیز به نشر رسیده است:
· چرا افغانستان درمسیر تاریخ، توقیف شد؟
· در پشاور برف نمی بارد
· بوسه برشمشیر خونین
· کتاب افغانستان درمسیر تاریخ و اشتباهات رشتیا
· قتلهای سیاسی درتاریخ افغانستان معاصر
· سوگندها در تاریخ افغانستان معاصر
· عوامل سیاسی چند همسری در افغانستان معاصر و پیامد های آن
· افغانستان جامعۀ رشوت زده
· شب رفت وسحرنشد
· کورسازی درتاریخ ایران و افغانستان معاصر
· کمپنی هند شرقی ومرک وزیر محمد اکبرخان
· زمینههای رویش شاه شجاع ها درافغانستان
· درحاشیۀ فرهنگ اعتراف
· کلاهنامه« چند نوشته پیرامون دورۀ امانی»
· درنگی بر زمینه های سیاسی استبداد شناسی نادرشاه
· کودتای نام نهاد عبدالملک خان عبدالرحیم زی
· به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند!
· وهمین کتاب «لاله رخان سرو قد»
پیش از این گفتهشد که مهرین درسالیان اخیر، بیشتر در پیوند به تاریخ افغانستان نوشته است. او در نوشته هایش نگاه تازه یی به رویدادهای تاریخی کشور دارد و می خواهد این پیام را به خوانندهگان خود بدهد که آن چه به نام تاریخ افغانستان و رویداد های مهم تاریخی کشور تاکنون ارائه شده است، از بسا جهات نه تنها با شگرد های نوین و علمی تاریخ نویسی هم آهنگی ندارد، بلکه گاهی تاریخ نویسان کشور بدون اسناد و مدارک با اعتباریا به بیان دیدگاههای خود پرداخته و یاهم درچارچوب تمایلات درونی خود به داوریها و نتیجه گیرهایی دست یازیده اند.
سنبله 1392 خورشید
کابل