عتیق الله نایب خیل
در حاشیه های سفر استاد "مددی" به هند
درهفته نامهً افق، نشرشده در شهر سدنی آسترالیا و تارنمای آریایی، مطلبی به قلم استاد بزرگ موسیقی افغانستان، استاد عبدالوهاب مددی، به نشر رسیده است که حاکی از خاطرات استاد از سفربه هند است.
استاد مددی ازچهره های سرشناس و نخبهً موسیقی کشوراست و نه تنها درمحافل هنری جایگاه ویژهً دارد، بلکه درمیان مردم نیز ازشهرت خوبی برخورداربوده و همگان به او احترام می گذارند.
سفرنامهً استاد، جریان گرفتن ویزای هند ازسفارت آن کشور درآلمان، مسافرت به هندوستان و برگشت دوباره به جرمنی را دربر می گیرد. خواننده، با تاًسف و تاًثر، درهرقدم با دنیایی از موضوعات مواجه شده ودرمی یابد، که این رویهً معمول دراموردیپلوماتیک نیست و شایستهً کارمندان نمایندگی سیاسی یک کشور، که در عرف معمول دیپلومات گفته می شوند، نیز نمی باشد تا این چنین رویه یی تبعیض آمیزی را درپیش گیرند. اما، جانب دیگرمساًله مارا به دریافت دلایل و عوامل قضایایی ازین گونه برمی انگیزد.
هندوستان ازجمله کشورهایی است که درزمان حاضر روابط بسیارنزدیکی با دولت درکابل دارد و ازسال 2001 تاکنون بیشترین کمک ها را درساحات مختلف به افغانستان کرده است. اما چرا مسئوولین اموردرآن کشور با دید حقارت باری به پاسپورت افغانی می نگرند و سبب اذیت و آزار دارندگان و حاملین آن می گردند.
مردم هندوستان از قدیم الایام افغان ها را " پتان" و یا "خان صاحب" خطاب می کنند. این نکته را افزون برآنکه ازقبل می دانستم، درسال 1356 هجری خورشیدی مسافرتی نیز به آن دیارداشتم که ازنزدیک شاهد آن بودم.
هندی ها به هرخارجی به چشم مهمان می نگرند و درحدتوان ازمهمان نوازی دریغ نمی کنند. گرچه که حملات سلطان محمود غزنوی و احمدشاه بابا و ویرانی هایی راکه به وسیلهً آن ها برایشان تحمیل گردیده بود، فراموش نکرده اند، اما، این واقعیت ها مانع از مهمان نوازی شان دربرابر افغان ها نمی گردید و آن را به رَخ افغان ها نمی کشیدند.
اما چه دلیلی دارد که درسال های اخیر این وضعیت چنان تغییرفاحشی کرده است که داشتن پاسپورت افغانی، دربعضی موارد، بهتر ازنداشتن آن است.
قبل ازکودتای ثور پاسپورت یا گذرنامهً افغانی، اگر نه ارزش مساوی با پاسپورت کشورهای معتبر دیگرراداشت، کمتر از آن ها نیز نبود. بعد ازکودتای ثور و مصایبی را که آن کودتا بالای مردم کشورتحمیل کرد براه افتادن سیل مهاجرین افغان به صوب کشورهای اروپایی و امریکا را به دنبال داشت. آن کشورها درابتداً مهاجرین افغان را، مانند مهاجرین سایرکشورها و حتی راحت تر ازآن ها، می پذیرفتند. ادامهً جنگ برعلیه نیروهای روسی، تندروان بیشتری ازسراسر جهان را وارد کارزارجهاد علیه شوروی سابق ساخت. این ها بعد ازبازگشت به کشورهای شان منافع امریکا و غرب را هدف حملات خویش قراردادند. ازجانبی، حادثهً یازدهم سپتمبر درنیویارک، افغانستان را درمحراق توجه جهانیان قرارداد که به مرکز نیروهای تروریستی سراسرجهان مبدل گردیده بود.هرجا که نامی ازافغانستان برده می شد، درذهن شنونده تروریسم را نیز تداعی می کرد. به دلایل بالا درهرکشوردیگری با دارندگان پاسپورت افغانی به دیدهً شک و تردید نگاه می کردند که تا اکنون نیز ادامه دارد.
اما، این مساًله جانب دیگری نیزدارد و آن عدم مسئولیت پذیری مراجع و مقامات مسئول دولتی است که چرا نمی توانند و یا نمی خواهند ازمنافع اتباع شان دفاع نمایند. این نشانهً ضعف دولت هاا ست که شهروندانش نتوانند ازاحترام کامل درکشورهای دیگربرخوردار باشند. شایسته آن بود تا مسئولیت گرفتن ویزای هندوستان برای استاد مددی را نمایندگی دفترافغانستان دربرلین به دوش می گرفت و فردی ازنمایندگی سیاسی افغانستان دردهلی ازاستاد مددی استقبال می کرد. به این وسیله بود که هم به مقام استاد احترامی به جا آورده می شد و هم دفترهای نمایندگی کشوردربرلین و دهلی موضوعیتی پیدا می کردند.