محمدعوض نبی زاده

 

نبود اراده ی صادقانه ی تیم حاکم برای تدویرانتخابات شفاف

افغانستان در شرایط بسیار حساس و سرنوشت سازی از جمله تاخیردر امضای قرارداد امنیتی با ایالات متحده امریکا وبرگزاری انتخابات اینده ی ریاست جمهوری قرار دارد که این موضوع  نگرانی های جدی را برای مردم کشور ایجاد نموده است.چون تیم حاکم اراده ی صادقانه ی برای تدویرانتخابات شفاف را ندارد زیراآقای ریس جمهورکرزی ازآن‌دست سیاست‌مدارانی است که همواره به سیاستِ توطیه پناه می‌بردوهرگز در هیچ موردی حرفِ روشن به زبان نمی‌آوردو درسخنرانی‌های عوام‌فریبانه  ی خود به کلی‌گویی و گفتن حرف‌های متناقض متوسل می‌شود. رییس‌جمهوری کرزی  در حالیکه از یک‌سو دم از عدم مداخله در امور انتخابات می‌زند و از سوی دیگر در پشت درهای بسته، شب و روز مصروف چانه‌ زنی با افراد و شخصیت‌های مختلف دراین خصوص است‌ـ اوهرگز دست از تلاش درکارمهندسی و آشفته‌سازیِ فضای انتخاباتی برنمی‌دارداو ازامکانات وسیع دولتی به نفع نامزد مورد حمایتِ خود استفاده خواهد کرد.

عدم برگزاری انتخابات شفاف بدون شک پیامدهای خطرناکی برای کشور خواهد داشت و افغانستان را عملا به سال‌های جنگ‌های داخلی خواهد بردزیراافغانستان در یک دهه گذشته در وجود گروه حاکم نتوانست به تحکیم ارزش‌های دموکراتیک موفق شود. تیم حکومت در انتخابات، گزینه های  مختلف را در اختیار دارد. نخستین هدف، میخکوب کردن کانال های رقبای انتخاباتی در شمال و حوزۀ مرکزی و غربی است که این وظیفه به عهده پلیس و مقامات محلی وفادار به تیم حاکم سپرده شده است. جابه‌جایی‌های از طرف حکومت براساس زدوبندهای سیاسی دربرخی از رهبری ارگانهای امنیتی صورت گرفته است، که انتصاب اقای عمر داودزی بحیث وزیرداخله وتوظیف مجدد  اقای رحمت الله  نبیل به صفت سرپرست ریاست عمومی امنیت ملی  که هردوی شان از اعضای ارشد پشین حزب اسلامی حکمتیار هستند. این خود نشان میدهد که اکنون  تیم حاکم ارگ را طرفداران حکمتیار در انحصار خود قرار داده اند. ریزرف وزارت داخله به منظور استفاده در عملیات انتخاباتی گواه آن است که تیم حاکم از هرامکان دولتی برای پیروزی کاندیدای مورد نظر خویش استفاده خواهد کرد.

تعریف آقای کرزی از دموکراسی، بیشتر یادآور نوعی حکومت خودکامه است چون نقش مردم در دیدگاه‌های تیم حاکم  غایب بوده  ودرمعادلات قدرت از مجاری تطمیع و یارگیری‌های فردی  بهره میگرد در حالیکه حذف مردم در معادله قدرت عملا نتایج خطرناکی را برای جامعه رقم می‌زند. زیرا نبود امنیت لازم رفتن نامزدان به سمت مردم برگزاری انتخابات بشکل شفاف ان را جلوگیری نموده وجنگ هاى داخلى، از هم پاشيدگی همبستگى ملى و بدگمانى  بين اقوام گوناگون کشور را  تشدید  خواهدکرد. آقای کرزی در دوازده سال گذشته تلاش کرد که قدرت را در انحصار خود و افراد نزدیک به خود نگه دارد. دموکراسی آقای کرزی با طعم استبداد همراه بوده که با عوام‌فریبی و وارونه کردن ارزش‌های مدرن، که از آن‌ بعنوان ابزارها برای تصاحب قدرت بهره برده است. اگر آقای کرزی واقعاً تمایل‌ دموکراتیک می‌داشت باید امروز افغانستان، کشوری با احزاب و جریان‌های سیاسی گسترده می‌بود که در مسایل کلان جامعه می‌توانستند، نقش بارز خود را نشان دهند اگربرای أحزاب سیاسی نقش تناسبی بشکل قانونی آن در شورای ملی وحکومت پیشبینی میشد در آن صورت حرص قوم گرائی آنقدر اوج نمی گرفت امابا دریغ که تعامل وروش حکومت در سهم دهی قدرت قوم گرائی را طور غیر رسمی قانونمند ساخته است. هر چند شعار تیم حاکم وحدت ملی واتحاد اقوام است اما در عمل هیچ یکی از مسولین حکومتی از گرایشات قومی وامیتازات زبانی چشم پوشی نکرده اند. طی سالهای قبل  تیم حاکم سیاستی را در برابر اتحادهای به اصطلاح مخالف سیاسی رویدست گرفتند، که بر دو محور تمرکز داشت:خنجر تهدید و فشار نامرئئ برمخالفان راسالها جاری نگهداشت وحالا با مهارت وهشیاری حریفان سیاسی را از صحنه حذف وبه انتخابات میروند ،تازمانیکه جریان مخالف سیاسی فعال تشکیل نگردد، و این استبداد است که حرف آخر را خواهد گفت.

هرچند این استبداد بشکل خشن و دیسپوتیک آن بازی ماهرانه را در هر مرحلهء انتخاباتی، بدست داشته و تواتسته اند با مهارت کامل، رقبای سیاسی را از صحنه بیرون نموده و خود بر اریکهء قدرت تکیه زنند.حال مهم نیست این کاندیدا چه کسی باشد، فقط کافی است که تشکیلات مهندسی شده کمیسیون انتخابات و کمیسیون سمع شکایات یک جا با دستگاه اداری حکومت را مورد عنایت و توجه خویش قرار دهند . در ادبیات سیاسی مقامات دولتی کابل نوعی رحم، خوش‌آمدگویی و تملق روشن نسبت به طالبان وجود دارد. به‌صورت روانی این ادبیات روحیه باختگان است. طبیعی است که تیم حاکم به‌دنبال یک راه کوتاه‌تر جهت صلح و ختم منازعه است و براساس این تیوری از نظر انان هر نوع مجادله‌جویی و تحریک مردم به طولانی‌تر شدن جنگ و تعمیق کینه‌ها و نفرت‌ها می‌انجامد. انها می‌خواهد با زمینه‌سازی‌ها و تلطیف چهره‌ی طالبان، راهی مناسب جهت حضور این گروه در میز مذاکرات پیدا کند. اما دراین معادله تصور ساده‌انگارانه ی تیم حاکم ازطالبان به‌عنوان یک دشمن ایدیولوژیک، کینه‌توز، جنگ‌طلب و مزدور پاکستان، ساده‌دلانه وعمیقا شکست خورده است.    

رییس‌جمهورکرزی می‌خواهد امریکا و جامعۀ جهانی در مقابل تخلف و تقلب احتمالی‌ که از طریق کمیسیون‌های مورد نظر حکومت صورت می‌گیرد، چشم‌پوشی و سکوت کند.زیرا او تلاش دارد ، از همین حالا در کارهای حکومت بعدی نیز دخالت داشته باشد وامریکا باید پاکستان را وادار کند تا طالبان را به پای میز مذاکره بکشاند که در نتیجه نامزد مورد حمایت‌ حکومت در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده در مناطق تحت کنترول طالبان نیز رای بگیرد. رییس‌جمهورکرزی این موضوع را به مثابه یک بازی ماکیاولیستی برای نفوذ بیشتر در انتخابات نگاه می کند. حالا اقای کرزی برای خدمت به خودش، زنده گی افغان ها را در مسیریک قمار خطرناک قرار داده وبرای ماندن در قدرت، تا آخرین لحظه نا امیدانه تلاش می کند. تیم حاکم درک می کنند که به داشتن پیمان با امریکا نیاز دارند؛ درغیرآن کمک های مالی به افغانستان به ویژه کمک ها به نیروهای امنیتی با خطر رو به رو خواهد شد و کشور قادر به تأمین هزینه های نظامی نخواهد بود. 

مقامات امریکایی می دانند که پیمان امنیتی برای جلوگیری از سقوط دوباره افغانستان و ازنظرمصلحت های امنیتی ایالات متحده امریکا برای هردو کشور حیاتی است. بازگشت جنگ داخلی به افغانستان  ازنظر انسانی فاجعه بار بوده و این مردم افغانستان است که آسیب پذیر باقی می ماند . اگر اقای  کرزی پیمان امنیتی را تا پایان سال روان امضا نکند ؛ می تواند به عقب نشینی بی درنگ نیروهای ناتو وقطع کمک های آن ها بیانجامد شاید اقای کرزی درک نمی کند که امریکا به چه اندازه خساره ی مالی را در افغانستان تحمل کرده و تا چه حد ازجنگ در این کشور خسته شده است. رییس جمهور کرزی شاید معتقد باشد که واشنگتن به مرور زمان افغانستان را ترک خواهد کرد و قبل از آن او اعتبار خود را بیشتر ساخته و خود را به حیث مدافع منافع افغانها معرفی کند تا میراث خود را بهتر جلوه دهد.  اقای کرزی فقط  بر سر پشت سر گذاشتن انتخاباتی امیدوار است که برادرش در آن به پیروزی برسد و خودش در پشت سر برادر زمام امور را در دست خویش نگهدارد!  

 

  اول - ماه – دسامبر– سال 2013-

 


بالا
 
بازگشت