محمدعوض نبی زاده
شکلگیری ساختارجدید بدگمانیهای قومی درافغانستان
درجریان ایجاد بدگمانیهای قومی ،دیدگاه های نوع قومگرایی تازه ظهورمیکند که در آن، گروه انحصارگر خود را درموقعیت محرومیت احساس نموده و گروههای قومی دیگر را به مثابه «عصیانگران ناحق» میپندارد و علیه آنها دست به واکنش میزند ، انحصارگرایی یا افزونخواهی، بهعنوان انتظارات «طبیعی» در میان اعضای گروه تبدیل وهویتهای بهنام «گروههای محروم» و «گروههای انحصارگر» شکل میگیرند که در حالت مخاصمت نسبت به همدیگر تلقی میشوند.در جامعه سیاسی نیز، شبکههای مبتنی برخاصیت انحصارگرایانه ظهور مینمایند که از یک ایدیولوژی بهنام «آرمان قومی» پیروی میکنند، در واقع توهم قومی در فرایند یک بدگمانی قومی و افزایش انتظارات قومگرایانه شکل میگیرد و منجر به سازماندهی جمعی قومگرایانه در نهادها و جامعه سیاسی میشود. براساس شکلگیری ساختار جدید بدگامنیهای قومی , تعصب وتبعیض در ذهنیت جمعی، گروههای محروم قومی تهنشین شده وانها به این برداشت میرسند که با انحصارگرایی شکستناپذیر مواجه هستند که از سوی گروه فرادست قومی بر علیهشان اعمال میشود. گروههای فرودست قومی، همیشه روند اجتماعی و سیاسی را در جبرتاریخی برای خود معنی و فکر میکنند که تمام نابهسامانیها، فقر، ناکامیهای اجتماعی، یاس و ناامیدی جمعی «تکرار تاریخ» است.
افغانستان دارای جامعه ی چندقومی است که در شرایط فعلی بدگمانیهای قومی در آن به اوج خودرسیده اند.چندین دهه جنگ درافغانستان سبب شکلگیری مخاصمه و بدگمانیها در میان اقوام گوناگون شده است. در ادبیات سیاسی افغانستان، از مفاهیمی تاریخی استبداد ، انحصارگرایی قومی و محرومت قومی در یک بیان ژورنالیستیکی شرح داده شده است. در حالیکه در جوامع چند پارچه ی مثل افغانستان، انحصارگرایی قومی اکثرا امتیازات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در کنترول داشته برای خود سلطه سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده اندکه در حال حاضرشکلگیری ساختارجدید تبعیض امیزوتعصبات قومی ، بدگمانیهای قومی و جنگهای داخلی را در افغانستان دامن خواهد زد .حساسیتهای قومی در سالهای اخیر در افغانستان افزایش یافته مناسبات مدنی را آسیبپذیرساخته اند. توسل به شعایر رمانتیک قومی، نظریه حق بیشتر قومی، افزایش انتظارات کاذب قومگرایانه در جامعه، سبب شده است که واقعیتهای عینی نابرابریهای اجتماعی و مشکلات ساختاری و سیاسی از چشمها پنهان شود.اینگونه، سیاسی شدن هویتهای قومی، فضا را برای تعاملات مدنی و شکلگیری چشماندازهای ملیگرایانه، تنگ ترکرده است. اما نخبگان سیاسی درزمینههای اجتماعی این تهدیدات خشونتپرور کمتر توجه نشان میدهند.
موضوع انتقال قدرت سیاسی , به ترس از شکست آن ، که میتواند منجر به مشکلات بسیار جدی و ازسرگیری جنگ داخلی در افغانستان گردد، دامن زده است.بعد ازیک دهه تلاش بیهوده،موضوع انتقال قدرت سیاسی به معنای پایان حمایت بلند مدت جامعه ی جهانی از افغانستان نیست؛ اما با اینحال شکست طالبان و الغای کامل همه اشکال حضور تروریستی نمی باشد. مهمترین چالش در زمینه انتقال قدرت در افغانستان نه چالش برپایی انتخاباتی خوب درسالهای ۲۰۱۴ است بلکه ایجاد یک رهبری و ساختار سیاسی کارآمد در این کشور میباشد. درصورتی این امر تحقق مییابد که دولت افغانستان برگزاری انتخابات شفاف وبدون مداخله حکومت ومبارزه با فساد و شایستهسالاری برای رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی تودهها را فراهم کند؛ که توانایی در ایجاد و حفظ نظم و قانون پس ازخروج نیروهای آمریکا و ناتورا درکشور تامین کرده بتواند. دراین میان تلاشهای دولت افغانستان و ایساف برای آموزش عمومی در زمینه ی ارزشهای اجتماعی دموکراسی، سکولاریسم، تساهل،ارزشهای لیبرال و حقوق زنها درین نوع نگرشها تأثیرگذارخواهند بود .
در حالیکه حکومت باوجود راه اندازی هیاهوی انتخاباتی اراده ی سیاسی صادقانه ی,علاقه و تمایل جدی جهت برگزاری انتخابات اینده ی کشوربشکل شفاف آن ندارد زیرا قبل از ثبت نام- تیم حاکم کوشش نمود تا گروه های سیاسی عمده مخالف دولت را پارچه - تار ومارو ایجاد اختلافات میان این گروه های سیاسی را دامن زدو جبهه ملی رامتفرق و نابود نمود ودر جهت تضعیف ایتلاف ملی نیز کوشش های را بخرچ داد که بدین وسیله زمینه ی ورود تعداد بیشتری از چهره هاو گروه های وفادار به حکومت را شامل فهرست کاندیدان احتمالی ریاست جمهوری آینده نمودند در شرایط کنونی بعد از حذف شانزده تن از کاندیدان احتمالی ریاست جمهوری ده تن از کاندیدان احتمالی باقیمانده صرف داکتر عبدالله وظاهرا یک ویا دو تن دیگراز گروه مخالف تیم حاکم در فهرست ابتدائی باقیست و به تعدا د هفت تن دیگر همگی به نحوی وابسته به تیم حاکم هستند.
این دومین بار است که برنامههای مربوط به انتخابات از جمله اعلام فهرست نهائی کاندیدان انتخابات ریاست جمهوری آینده با تاخیر مواجه میشود که این تاخیرها باعث ایجاد نگرانی در خصوص سایر برنامههای این پروسه میگردد. قرار معلوم تاخیر کنونی بخاطر معامله و چانه زنی ها میان تیم حاکم وبرخی از کاندیدان احتمالی طرفدارحکومت وصرفنظر کردن انها به نفع کاندید مورد نظر تیم حاکم به تعویق افتاده است امکان دارد از ده کاندید احتمالی کنونی یک تعداد انها به نفع کاندید احتمالی تیم حاکم از کاندیداتوری خود ها با گرفتن امتیازات مورد دلخواه شان صرف نظر نمایند در حالیکه برخی از کسانیکه خویشتن را در این پروسه نامزد کردهاند، بهخاطر معامله و امتیاز گیری از جرگه ی رقابتهای انتخاباتی خارج شود، نقض آشکار حق شهروندی محسوب میشود.
البته درین میان امکان دارد که در روزهای اینده اختلافاتی میان کاندیدان طرفدار حکومت با تثبیت ومشخص شدن چهره اصلی مورد نظر تیم حاکم اختلافاتی جدیدی دربین کاندیدان احتمالی طرفدار حکومت بوجود اید و از جمله ممکن است اشرف غنی احمدزی و برخی دیگر از چهره های حذف شده ی طرفدار حکومت در مقابله با تیم حاکم همراه با گروهای سیاسی مخالف دولت یک جبهه جدید انتخاباتی را تشکیل نمایند و بدین ترتیب پیش بین میشود که تیم حاکم قادر نخواهند بود تا تمامی هفت تن ازکسانیکه در فهرست کاندیدان احتمالی طرفدار حکومت قرار دارند را راضی نگهدارد و رضایت کامل انها را کمائی کند زیرا هرکدام از این چهره ها مطالبات خاص و تمایلات جداگانه سیاسی وقومی خود را دارند وخواستارامتیاز گیری های بیشتر از تیم حاکم خواهند شد.
درعین حال خطرانتقال قدرت از قوم «درانی» به «غلزایی ها» مشکل درونی سختی را درقندهار و درخانواده رئیس جمهور کرزی به وجود آورده است. زیرا اقای کرزی خودش را بانی سلسلۀ نوین دستگاه قدرت سیاسی درافغانستان امروز می داند و به هیچ شرایطی حاضر نیست شاهد جا به جایی شخصیت های از قبایل دیگر پشتون درقدرت سیاسی باشد . در عین حال تیم حاکم تلاش دارد هم زمان با هیا هوی راه اندازی پروسه انتخابات جریان طالب سازی را نیز بشکل تشدیدی براه اندازدوچهارمین دورمذاکرات سه جانبه درلندن میان رهبران افغانستان و پاکستان به میزبانی حکومت انگلیس بخاطر پیشبرد پروگرام صلح انجام گردید که درین جلسه بالای پیش برد مذاکرات با ملا برادر چهره دوم گروه طالبان برجسته شد و امکان دارددرایند ه های نزدیک مذکرات میان نمایندگان کابل و ملا برادر صورت گیرد تیم حاکم بدین ترتیب سعی خواهد کرد تا انتخابات در افغانستان را تحت نام پیشبرد مذاکرات صلح با طالبان به تاخیر بیاندازد.
هفدهم -ماه - نوامبر– سال 2013-