محمدعلی مهرزاد
نظرات جنون آميز(آي-آس-آي) پاكستان، سرمشق طالبان در كشتارمردم افغانستان!
جنگ افروزان ومليتاريزم نظامي گران پاكستان به رهبري وهم ياري استخبارات آن كشور، با كدامين حربهاي عدو وحيل هاي كشورهاي مختلف با بكار گيري شيطنتهاي متمادي دستان آلوده به خون مردم ما كه از استــــــــين به اصطلاح طالبان ؛ چون كابوسي بر وجدان توده هاي مردم ما سنگيني مي كند .
هينري الفرد كسينجر يك يهودي تبا ر متولد جرمني، سياست مداربرجسته ووزير خا رجه سا بق امريكا، نگاهي بر استراتيژي امريكا در افغانستان انداخته وچنين ابراز نظر كرده است (( به نظر مي رسد امريكا ومتحدين آن در جنگي موسوم به تروريزم در افغانستان زمينگير شده اند ؛ وپا كستان را بحيث كا نون تهديد نه تنها براي افغانستان بلكه براي منطقه مي داند . )) كسينجر عقيده دارد كه ريشه مشكل امنيتي افغانستان وحتي هندوستان را در بازي هاي پا كستا نيها وسرما يه گذاري بر سر تروريزم بحيث ابزاردر راستاي سياست هاي منطقوي اين كشور مي دا ند ؛ وبراي( اوباما) توصيه مي كند كه با يد خطر پاكستا نرا جدي بگيرند .!
اكنون بيش از يك دهه از سقــوط ظاهري امارت طالـــــبان مي گذرد، ولي در پيش چشــــمان جامعه جهاني بـــــنام (( كنفدراسيون اما رت متحده طالبان)) در بخش هاي دوطرف خط ديورند؛ خصـوصاً در هفت ايجنسي قبــــــــايل خود مختارپا كستان از حنجره گروهاي نا متجا نس مدارس ديني گاه وبي گاه عنوان ميشود.! درين آواخر ما شاهد يك نوع خود مختاري واعطاي امتيا زا ت اقتصادي و سيا سي حتي نظامي وهم چنا ن آزا دي عمل در تولــــــــــيد و قاچا ق مواد مخدربخا طر رضا يت طالبان و حاميان شان درهردو طرف خط ديورند مي باشيم .اين فعل وا نفـعالات وشايعــــه مبني برطرح طالبان در واقع گامي رسمي وعملي بسوي (( كنفد را سيون اما رت متحده طالبان )) ودر نهايت امر تطبيق پلان (( خاورميانه بزرگ))بخاطر تجزيه كشورهاي اسلامي به واحد هاي كوچــك، كه تجـــزيه بخشي ا ز بد نه افغا نستان وپاكستان نيز دور از امكان نيست.! آ نچه مورد نظر كارگردا نان ا ين پلان شوم است ، ساختار جغرافيا يي صعب العبور قبا يلي گرفته، تا سنت هاي محلي عقب ما نده از نفــوذ جنگـــسالاران قبــــيلوي، مليشا هاي محلي و خارجي گرفته تا قاچاق مواد مخدر ، تجارت سلاح و جنايات سازمان يا فته در شكل گيري دولت به اصطلاح طالبي تاثير گزارمي دانند . اما انچه براي افغانستان نهايت قابل توجه است با زيهاي دولت پاكستان در رشد وتربيت تروريسم وفريبكا ري هاي نظا ميگران به رهبري سازمان ( آي- اس –آي)پاكـــــــستان در برابر افغانستان مي باشد؛ از طرف ديگر با زي هاي چند پهلوي غرب بخصوص امريكا و ا نگلستان تحت نام وپوشش جنگ با تروريزم كه نه تنها منطقه را از تروريزم نجا ت نداد ند ، بلكه راه را به ا يجاد كنفدراسيون تروريستان وزمينه سپردن بخشي از خاك ما را بار دوم مساعد مي سازند؛ اين همه مصيبت ها كه به شكل فاجعه براي مردم افغانستان پيش آمده ضعف سيا ستهاي سازشگرا نه حكوما ت ديروز و امروز است .
خشونت ها درين آ واخردر افغانستان به اوج خود رسيده ، نيروهاي محركه اصلي خشونت هاي جا ري در جنوب غرب اسيا را مي توان چنين تصــور كرد كه طا لبا ن بعــــد از شكســت شا ن در پي حوادث 2001به كمــك ايمن الظواهري دوبا ره جا ن گرفته اند . دور ا زامكا ن نيست كه جنگها را براي گرفتن قدرت مجدد در افغنستان تدا وم وبراه ا نداخته ا ند.! وا ين هم دور ازتصور نيست كه در صورت پيشرفت سريع طالبان در فكر تسخير سلاح هاي اتمي در پاكستان باشند .! در واقعيت امر قدرت هاي استعماري وضعيت را قصداً از اين هم پيچيده تر مي سازند تا اهدا ف دراز مدت شان در پرده ابهام قرار داشته باشد . چرا ماهيت ا ين جنگها درين منطقه انقدر پيچـــــــــيده ونا متعارف ا ند كه تا حدي مي توان اين جنگ ها را به سده نزدهم در اروپا مقايسه نمود . تحليل گران سيا سي افغانستان در دور ميز هاي گرد ، صرف به جمع آ وري معلوما ت براي مراكز مطالعات استرا تژیک جنگ هاي انـها با ستيزه جويان در منا طق دور افتاده در ا طرا ف پشا ور واسلام آباد وهم چنان كا بل و قندهار خودرامصروف ساخته ا ند ؛ چه اين كارنها يت ساده وآسان به نظر مي خورد ، ولي خود ظهورستيزه جويان ي بنام طالب اگرمهم نباشد ؛ مگرا وضاع كاملاً وعملاً به سوي دولت جديد در حال ظهوربد ون مرزهاي رسمي در دوطرف خط ديورندهستيم وحتي تا اكنون استعمار كهنه كا ر موفق بنام گذا ري ا ين با زي سيا سي نشده است.! البته جاي تعجب نيست كه پلانهاي انگلستان بعد از شكست در افغا نستان براي انتقام گيري ادامه داشته ، واكنون ايجاد اين دولت متشكل از كنفدراسيون (( هرج مرج)) جنگسالاران قبيلوي_ مذهبي يكي از مظاهراين پلان قبلاًتهيه شده در مراكزاستخبارات قدرتهاي بزرگ به همكاري صهونيزم اسرائيل به منظور تجزيه كشورهاي اسلامي در حال تشكل است . البته تطبيق اين طرح بزرگترين تهد يد ودسيسه بعد از ايجاد خط فرضي ديورند نه تنها به ثبا ت و تماميت ارضي ا فغا نستان متوجه است بلكه منطقه را در جوار مرزهاي چين وهند به كوره اي آ تش فشان تبد يل خواهد كرد، ونها يتاً عواقب خيلي خطرناك براي امنيت جهاني نيز خواهد داشت.
گاردين زير عنوان (( ماموريت شكست خورده در ا فغانستان )) از يك منبع محرم بريتانيا به خبرنگار ( ابزرور) گفته بود كه( يك خطر جدي وجود دارد كه منا طق شرقي وجنوبي افغانستان كه تا حالا چندان دولت كا بل بر ا نها كنترول نداشت بحيث ديفاكتو به مناطق آزاد مبدل شوند .) اين گفته ها به چه معني است ؟ايا در واقع مفهوم شبح كنفدراسيون دولت جنگسالاري كه در حال شكل گرفتن در منا طق قبا يلي هردو طرف خط ديورند را نشا نه گرفته نمي باشد ؟ كه ازين طريق باالحا ق مناطق قلمروجنوبي افغانستان گسترش داده ؛ زننده ترين وتسخير نا پذ يرترين آشيا نه اي براي تروريستان وبا زار پر رونق هيروين سازي وقاچاق مواد مخدر، قلمروي را بنام (امارت متحده طالبان ) بوجود بياورند كه جهان تا به حال نظيرش را ند يده باشد.! با تا سف يك عده اي از تحليل گران سيا سي دوسوي خط ديورند به ا ين امر اميد وارند كه ايجاد امارت طالـــبان در مرزهاي جد يد افغا ـنستان براي مشــــكل افغا نستان حل سريع پيدا خواهد شد! ، اين ايده معمولاً از حنجره اي نواموزان راه سيا ست هردو طرف سرحد بعضاًً در تبصره ها شنيده مي شود !؟ به گفته يك جنرال متقاعد پا كستا ني كه معمولاًً بعد از تقاعد عقلشان جوا نه مي زند، چنين ابراز عقيده كرده است : (( هيچ يكي از سربازان پا كستا ني حا ضربه جنگ با طالبان نيستند ، سربازان و افسران پاكستان بخا طر جنگ امريكا ي ها مريض شده اند )) به نظر اين سياست مدار متقاعد ، چرا پاكستاني ها ويا مسلما نها يكد يگر خويشرا بخا طر امريكا بكشند ؟؟ اين هم شد نظربكر! از طرف ديگر در افغا نستان رئيس جمهور درين آ واخر شخصاًً از ملا عمر و گلبدين دعوت نمود كه به تخريب كشورشان !!؟ پايان دا ده وارد مذاكره با وي شوند ؛ اين هم شد سيا ست اين طرف مرز!؟ در حاليكه اين فكرروز تا روز تقويه وزمينه سازي ميشود كه كنفدرا سيون جنگسالاران ، طالبان ، شبكه ديو بندي ، قاچاق چيان مواد مخدر وحقا ني كه بتازگي ها كنترول سا حه وسيع از منا طق قبا يلي را بد ست ا ورده است ؛ چگونه عقل سليم مي توا ند با وركند كه به اين سادگي ها به در خواست رئيس جمهور افغا نستان تغير فكر ويا از وابستگي خود به استخبارات پاكستان دست بكشند .؟؟
درهم چواوضاع واحوال ، ادامه تجا وزات پاكستا ن از يك طرف وسا زش هاي كه از ديد مردم هرگز پنهان ما نده نمي توا ند، مسا محه وعدم كارداني هم حدي دارد ! ( ماكياول ) سياست مدار ايتاليايي در كتاب شهريار از عملكرد شاهان وحكومت داري نقل قول شده است ( در عرصه سياست هم شيرباش وهم روبا ) ولي ماكياول ، نظربه آن زمان تعريف مشخص ازين مفهوم ارا يه داشته است ! با تاسف كه دولت مردان ما حتي در تعريف هم مشكل دارند ، چه رسد به ا ينكه ا ين مفا هيم را درعمل بمنا فع علياي كشور وتماميت ارضي واقتددار ملي بكاربرند ؟ بدون شك هنگام بررسي به ا ين وخامت اوضاع كه در جنوب سرحدات كشورما در حا ل شكل گيري است ، پا سخ قا نع كننده نداشته وبا هيچ گونه نظريه اي مبني بر اينكه اكنون با چه نوعي دگر گوني سيا سي داخلي وخارجي مواجه هستيم ؛ صرف با موجوديت نيروهاي خارجي كه در ظاهر براي محوتروريزم مارا كمك مي كنند را ضي نگهداشده ايم ! بايد در متن تحولات، ازجمله ساختار اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی طالبان که درین سه دهه استخبارات پاکستان بکمک قدرتهای حامی در سازما ندهی شبکه های تروریزم زیر چترو پوشش مدارس مذهبی یک ساسله تشکیلات مخفی را متشکل ساخته است ، خودرا قراردهیم . اگرقرار با شد و طوریکه بعضاً تحلیل گران شرق وغرب به این امر اشاره دارند که ؛ با ا ین همه کمکهای حا تم وار امریکا وبریتا نیا به پاکستان نباید ( پلان خا ور میا نه بزرگ) را ناد یده وناشنیده گرفت، چه بحران اقتصادی که امروز ازدرون نظام سرما یه داری را تهد ید می کند وحتی مظاهر آن تمام مرزهای کشورهای را در نوردیده ، روز تا روز دامنه آن بر مشکلات کشورهای عقب نگهداشده شده می افزاید ، به هیچ عنوان این هزینه ای جنگی که در حاشیه سرحدات جنوبی ما توسط پاکستان براه افتیده ،ادامه پرداخت آن در درازمدت مورد سوال است . ادامه تروریزم ومقا بله به آن بحران اقتصادی را نه تنها در امریکا بلکه در جهان یک خطرجدی را بمیان می آورد . بدون شک در سترا تیژی که فعلاً در بین افغا نستان و امریکا مورد بحث است ؛ نقطه عطفی است که صاحب نظران سیا سی وملی ما درین قسمت دولت را تنها نگذارند ، باید در استراتیژی امنیتی جدید ما با امریکا هرنوع تغیرو تحول که در جنوب سرحدا ت ما قرار است صورت بگیرد و موجبات تهدید به تمامیت ارضی افغا نستان با شد؛ از همین اکنون باید دولت مردان پیش بین باشند، تضمین بین المللی توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به تمامیت ارضی ومنافع ملی افغانستان یک امر لازمی پنداشته می شود . ما نبا ید صرف به ما جراجوی ها و مداخلات نظامی گران و استخبارات (آی –اس-آی) پاکستان در افغا نستان ، که برای جها نیان روشن شده مصروف کنیم ؛ بلکه در سطح سیاسی و نظامی و از همه مهم تر در بخش تقویه نیروهای امنیت ملی خودرا آماده ، وبا حفظ غرور ملی ،هوشیاری سیاسی برخورد با قضا یای امروز وفردای کشور با دید وسیع مقابله کنیم. چه تحولات ورویدادهای امروزی حتی عمیق تر وریشه دار تر درپشت این مداخلات در سرحدات جنوبی در جریان است!چه درغیرآن منطق سیا سی ومنافع ملی ما حکم می کند که بدون اقدام به دگر گونی بنیادی بازهم فرصت هارا چون گذشته ها به تهدیدات مبدل خواهیم کرد؟ حرف اساسی این است که کسی نمی تواند منکرمداخلات وکشتار مردم بی گناه ما توسط تروریستان که از طریق پاکستان تربیه وتجهیز و بنام جهاد به کشور مسلمان افغانستان اعزام می شوند باشد ، پرسشی که مطرح می شود این است که چند فیصد این جنگها (جهاد) وچند فیصد آن تطبیق سیاست خارجی بریتا نیا ، پاکستان و عربستان سعودی بوده می تواند ؟؟؟ حقیقت اینکار نا پذیر این است که قتل مردم بی گناه ملکی برای مقا صد سیاسی بواسطه هر کس وهر کجا یی که صورت بگیرد تروریزم است ، با این تفاوت که این تروریزم با تاسف ودرد ودریغ که در ستراتیژی دیروز بعضی از کشورها قابل تائید بود ؟ یعنی آنچه دربحران سه دهه اخیر رونما گردیده سیاست بازیهای پاکستان است که از ادرس اسلام کلید جنت را برای کسا نیکه هرگز باور اسلامی به مفهوم کلیت و جامعیت ندارند منطقه وجهان را به یک کوره ای آتش فشان تبد یل نموده است؛ ولی ماباور به یقین داریم که ( بارکج به منزل نمی رسد ) و چاه کن عاقبت طی چاه است) دراین روزها سیاست مداران ونظامیان غربی پیرامون خروج نیروهای ناتودرسال 2014 و بیرون رفت از بن بست نظامی در افغا نستان که خود بوجود اوردند ، درجستجوی راهکارها ووراهبرد جد ید نه تنها در افغانستان بلکه برای پاکستان نیز هستند؛ چه خطرات روبه افزایش تروریستان از یک طرف وبخصوص خطر ونگرانی دست یابی طالبان به زرادخا نه ا تمی آن کشور را شد یداً مورد نظردارند ، خطر از انجا درين روزها بالا گرفته كه بمب هاي ساخت طالبان البته به مشوره ( سازمان استخبارات پاكستان) كه در هردو طرف خط د يورند بكار رفته است ، زخمهاي ناشي ازين بمبها غير قابل علاج وبي نهايت خطر ناك وفاجعه بار است! . دعوت صدراعظم پاکستان به امریکا درین روزها و ملاقات همرای اوباما ناشی ا زهمین نگرانی ها در چارچوب سیاست جدید واشنگتن است.
نتيجتاً:عامل اين عدم موفقيت، و بن بست سياسي ونظا مي در افغانستان را مي توان به عامل داخلي وخارجي در طي دوازده سا ل اخيرارتباط داد: آولاً مشكل سا ختاري كه در كنفرا نس بن در سال 2001 ميلادي بدون در نظرداشت اوضاع واحوال اجتماعي و جغرافيايي ، وتحولات كه در سي سال جنگ رونما گرديده بود؛ تقليد از نظام رياستي امريكا ، به بهانه اينكه در محلات تما يل خود گرداني نظر به جنگهاي ذات البيني، باعث ضعف حكومت مركزي در كابل خواهد شد، اين يك فريبكاري خارجيان بود تا تفنگ سالاران را در راس هرم قدرت برشانه هاي زخمي مردم رنجديده تحميل كند ، تا بدين وسيله روي تقسيم غنيمت جنگي وتاراج بيت المال چاق وچاقتر شوند ، درحاليكه كليد رفع مشكلات حمايت از محلات فقير نشين وروستاهاي اطرف، در امر امنيت وتوسعه اقتصادي براي افغانستان، بايد حق اولويت داده مي شد كه قصداًً داده نشد!؟ جنگ سي ساله نه تنها بخور ونميريكه مردم افغانستان داشتند از انها گرفت ، بلكه سطح عايد مردم را به زير فقر تقرب داد، اصولاً جنگي كه بخا طر تسخير دل ودماغ ورفاه اجتماعي نباشد ، جنگ استعماري، ضد ملي و خا ينا نه است .!
عامال دوم در عدم موفقيت وبن بست سياسي ونظامي ،اختلا فا ت و گرا يشا ت اعضا يي نا تودر نحوه جنگ با تروريزم وكم علاقگي مردم اروپا در فرستادن فرزندان شان به جنگ در افغانستان بمشاهده ميرسد.اشتراك ناتو در جنگ افغانستان از اغاز شكل سمبوليك را داشت ؛ و سوء تفاهمات وعدم اعتماد به عملكرد امريكا در جنگ در افغنستان كا ملاً مشهود بود .! بايد در تمام عملكرد واستراتيژيها كه به حق افغانستان چه در سطح ملي وبين المللي درين ده سا ل بكار رفته تجديد نظرو منافع ملي وتماميت ارضي ما از مداخلات علني پاكستان وايران ضمانت ازطريق شوراي امنيت گرفته شود؛ ودر غير آن همكاري دوستان جون تيريست كه در تاريكي رهاشود.!؟