محمدعلی مهرزاد
دیپلماسی دوگانه ایران درافغانستان !
انقلاب ا سلامی ایران به اشتراک تمام اقشار جامعه ایران ، با اندیشه چپ وراست ، ملی مذهبی، وفرهنگیان ، روشنفکران که به هرطبقه ای منسوب بودند در سال57 13 به پیروزی رسید ، ولی از اغازین روز شکست نظام شاهی ، گروهای که از نظر اهداف کاملاً در تضاد قرار داشتند ، به این تصور بودند که درد راز مدت می توانند بر یک دیگرغاور شوند ، اما اوضاع واحوال بعدی نشان داد که هرکدام از گروهای سیاسی نتوانستند وجهی مشترک که باعث شکست نظام شاهی شدند، در اینده نیزدر رویکرد کا ری خود تداوم ببخشند ، این امر باعث شد تا بخا طررسیدن به قدرت هم رزمان وهم سنگران خودرا تکه و پاره کنند ، ودر عمل زمامداران امروز ایران به اثبات رساندند که مخالف خودرا ولو از جنس خودشان باشند قبول ندارند ، وتوسط شعا ر ( اسلام مرز ندارد) همه گروهارا اغفال کردند واز همان تاریخ تا امروز( دیپلما سی دوگا نه) را در سطح منطقه وجهان وبخصوص در افغانستان نهادینه سا ختند ! تاریخ شاهد است که بعد از بد ست آوردن قدرت سیاسی عده ای از متحدین که در انقلاب شرکت قابل توجه داشتند اعدام ، زندانی، تبعید آواره ای کشورهای خارج کردند ، این گرفتاری شکنجه واختناق به شکلی از اشکال ادامه دارد. در سطح بین المللی دست به اعمـا ل گروگان گیری، گرفتا ری اتـباع خارجــی ، ارسال تسلـــیحا ت نظامــی د خا لت در کشورهای خارجی ، بخصوص همسایه گان از جمله ا فغا نستان را به حیث میدان تمرین سیاسی ومذهبی چون( نو آموزان راه سیا ست ) تنها یک بخشی از دیپلما سی ما جراجویانه والبته بحران زا یی مقامات تهران بود ، این دیپلماسی دوگا نه هنوز در کشورما از طرف دولت مردان ایران تداوم یافته است ! اکنون که قوای ملل متحد در افغانستان حضور دارند به این بها نه در مداخلات خود در افغا نستان ازهیچ نوع عمل ضد اسلامی وضد انسانی در یغ نمی کند وچهره دوگا نه دیپلماسی آن کا ملاً برای مردم افغانستان روشن شد که شعار( اسلام مرزندارد) برای اغفال کشورهای اسلامی سرهم بندی شده بود!چون اغاز تحول در ایران روی صداقت گذاشته نشده بود ، می توان دلایل این عملکرد ها وهم چنین موقف ومواضع کاملاً متناقض ایران را در سطح منطقه وجهان در تحلیل های کارشناسان به وضوح مشاهده کرد .صاحب نظران داخلی وخارجی ومنابع بی طرف رویکرد سیاست خارجی ایران در بسیا ری موارد واز جمله در باره تحولات اخیر کشورهای عربی تا حدودی زیادی در افغانستان( سیاست د وگا نه گی) ومتناقض به نظر می خورد البته اکثر کارشناسان سیاسی در طول این مدت جهت سیا ست خارجی ایران را نسبت به منطقه وهمسایگان بشکل ابهام آمیز وپر از فریب ونیرنگ تلقی نمود اند ، چون تصمیم گیری در خصوص سیاست ایران کا ملاً تحت نظر شخصی رهبر مذهبی آن کشور سمت وسو داده می شود ، وزارت خارجه ان کشور صرف وظیفه ای مجری آن است وبس! در قد م دوم مرجع ومقام رهبری مذهبی ایران همیشه دو سیاست موازی را در قبال یک موضوع ازدو دوطریق مخالف هم پی گیری می کند . البته این روند کا ری تا ان زما ن ادامه دارد که منافع انان ایجاب می کند ، ودر صورت که منافع اقتضا نکند بتوانند راه گریزگاه را برای خود محفوظ داشته باشند ؟ این دیپلماسی دوگا نه نه تنها جامعه جهانی را بلکه کشورها ی همسا یه ایران را همواره بایک رفتار متنا قض در سیاست خارجی ایران مواجه ساخته است ،همین مسئله باعث سردر گمی آنان در روابط بین المللی خصوصاً با کشور همسایه چون افغانستان شده است . بعد از پاکستان ایران یگا نه دولتیست که منافع ملت خود را در مسایل بین ا لمللی نا دیده می گیرد ، صرف منافع حکومت که در راس هرم قدرت رهبر مذهبی قرار دارد متمرکز ساخته است ، این آمر باعث شده که مداخلات خودرا در اکثر کشورهای جهان وبخصوص در افغا نستان بعد از شکست طالبان که توسط امریکا صورت گرفت، نه تنها پدیده ای تروریزم که توسط پاکستان در افغانستان براه اند اخته شد حما یه نکرد، بلکه عملاً در سا زماندهی تروریزم شریک جرم پاکستان شد، فعالیتهای اخیر ایران در سطح جهانی حتی مردم ایران را در منطقه وجهان بشکلی نا منا سبی معرفی نموده است .معا صره اقتصا دی، تورم پولی قد رت خرید طبقه ای متوسط وپایا نتر از انرا که عاید ثابتی دارند سخت به مشکل مواجه سا خته است ، اگرعاید تیل نمی بود نارسایها ی حکومت داری در سطح بین المللی ایران نمایان می شد، فقط منابع نفتی است که روی همه نا رضایهای اجتماعی وحتی سیاسی را پوشانده است ، بازهم فعلاً جا یگاه ایران امروز در بین اکثر کشورها در طول حکومت داری بعد از شکست نظام شاهی از کمترین اثرات مثبت برخورداراست !آنچه غربیها تصور داشتند که معاصره اقتصا دی تا ثیرات منفی بگذارد ، ولی تا اکنون انچنان که غرب توقع داشت در کوتا مد ت نتیجه نداده ولی در دراز مدت امکان دارد بحرانات اجتماعی را بوجود آورد ، نفت تا اکنون توانسته تمام نارسایها حکومت را جبران کند ،وعاید نفت توا نسته مراکز متعدد قد رت را از برخوردهای احتمالی داخلی نجات دهد ، اما امروز منابع نفتی ایران چون غنیمتی جنگی میماند که سهام داران قدرت را راضی نگهداشته است ، عاید ملی ایران توسط سپاه پاسدران در راه تروریزم وکشتن مخالفین نظام ایران در خارج به مصرف می رسد ، بهترین نمونه آن مداخلات شرم آورایران توسط سپاه پاسداران وجلوگیری از اعمار سد های : چون بند کمال خان در ولایت نیمروز،( سد بخش آباد) در ولایت فراه ، سد سلما در ولایت هرات ، وصدها پلان های تخریبی که با اسناد وشواهد ودستگیری مهمات ووسایل تخریبی که از طریق ایران داخل افغانستان می شود ، ناشی از د شمنی و طینت شیطانی است که در دیپلماسی دوگا نه جریان دارد ، ومردم افغانستان اکنون ماهیت این همه کمک های که در بخشهای که به نفع سیا ست امروز وفردای شما است د ر ک کرده اند که بعد از خروج نیروهای ناتو چه نقشه ای درسر دارید ؟ ولی این ارمان را بگور خواهید برد که فرزندان صدیق و عیا ران این سرزمین چون د یگران یکبار د یگر در صورت تداوم مداخله شما در افغانستان، تاریخ گذشته را برشماتکرارخواهندکرد،! ودامنه این مداخله وپلان های نا جوانمردانه تروریستی که به حق هم وطنان ما، آن طرف مرز طرح می ریزید وروزبروزتشت رسوایی به اصطلاح جمهوری اسلامی که در پشت شعار(( اسلام مرز ندارد )) خودرا پنهان ساخته واستفاده افزاری می کنید ،اشکار می شود. این ملت ومردم را نباید به مبا رزه بطلبید که برای شما بسیار بسیار پرهزینه خواهد بود ، فعالیتهای که در ولایت هرات ، فراه ونیمروز براه انداخته اید ، ودامنه انرا فعلا به ولایت هلمند وقندهار به بها نه پروژه سا زی کمکهای دوستا نه نام گذاری کرده اید ، از دید تیز بین واگاهانه شخصیت های سیاسی وملی و قوای با شهامت امنیت ملی ما پنهان شده نمتوانید، این تصور پوچ را ازذهن خود دورکنید که توسط رشوه دادن ها که یک عده ضعیف النفس رابسوی خود می کشانید دل خوش ندارید( عاقبت چاه کن در طی چاه است ) وبار کج به منزل نمی رسد! ، ولی مردم افغانستان زنده وبیدارتر از ان است که شما نو آموزان راه سیاست که باما تمرین سیاسی دارید ، واز مخالفت که با امریکا دارید ، ما را درین ما جرا به خیال خود کشور اشغال شده می دانید ، باید از حادثه ( قرآن سوزی بگرام ) لازم است شما هم بیاموزید که جایگاه صداقت وتعهد ما نسبت به قران ودین این مردم تا کدام پیمانه باورمند است ، ولی با تا سف که شعا رشما که (اسلام مرز ندارد) ، یکبار دیگر ثا بت شد که عنوان کردن این شعار از صلاحیت وباورها ی واقعی خیلی ها فاصله دارد .! انا نکه اسلام می خواهند مردم مسلمان را بنام شیعه وسنی مرزبندی نمی کنند وبجان هم نمی اندازند ؟ اکنون برای جهانیان به اثبا ط رسید که ایران در بدو پیروزی انقلاب اسلامی چرا شعار اسلام مرزندارد را عنوان کرد ، تا افکار متحدین که در انقلاب ازروی صداقت شرکت کردند ، چون افراطیون مارکسیسم در شوروی شعار(( انقلاب در انقلاب )) را براه انداختند وخود بجان مردم تاختند ، کشتند وبستند ، ایران هم بفکر این افتا دکه انقلاب ادامه دارد وبه بها نه صدور انقلاب همه متحدین خودرا غل وزنجیر کرد و با صدور انقلاب اسلامی خواست تا در منطقه به حیث سرمشق والگو قرار داشته باشد،ولی این پلان تیری بود که در تا ریکی رها سا خت اما در عیوض ایران به تزریق پول بیت ا لمال در بین افراطیون چه سنی وشیعه در افغانستان ، همواره سعی می کنند که در تضاد طبقاتی ومذهبی در کشورها ی اسلامی بشکل ما جراجویانه اوضاع را متشنج سازند تا ازین طریق مشکلاتی در سر راه د یمو کراسی واقعی ایجاد کنند . درین اواخر ایران برای اینکه پرده روی اعمال ضد حقوق بشری خودبگذارد دست به انحراف افکار عمومی وایجاد یک اتحادیه کاملاً کاذب در بین نیروهای وفا دار به خودی بوده است ، از یک دیپلوماسی خاصی دوگا نه در مسایل ونا ارامی های موجود در افغانستان ، عراق ، لبنان وکل منطقه ی خلیج فارس براه انداخته است .از قول یکی از دیپلو مات های که اخیراً نسبت به سرکوب مردم ایران در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری از سمت خود استعفا داد نقل قول شده است که گفته بود :( جمهوری اسلامی با سوء استفاده از این بحرانها ی کشورهای غربی به ظاهر منافع حقوق بشر را وادار به سکوت در قبال مسایل داخلی ایران کرده است ودر سا یه سکوت جا معه جهانی ، مباد رت به سرکوب مخالفین خود در داخل وخارج کشور نموده ، وهم چنین در پای میز مزاکره از این بحران ها برای خنثی کردن تحرک جامعه جهانی استفاده کرده است . سوال اینجاست که ایا تنظیم سیا ست خارجی ایران به اساس که گفته بود(( اسلام مرز ندارد )) تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان وحما یت بی دریغ از مستضعفان جهان را در بر داشت ویا شعارگونه براه انداخته شد ؟ اساساً ایا می توان انتظار داشت که رویکرد های عقلانی وتوجیه پذ یری منطبق با منافع ملی از سوی دولت ایران در عرصه بین ا لمللی اتخاذشود ؟ کارشناسان را عقیده بر اینست که هرگزمردم ایران تصور ندارند که این مامول تحقق یابد چرا برنا مه ایران در سی ودوسال گذشته به تجربه رسید که علی الرغم کمکهاو پول های زیا دی که از سوی رهبران که در راس هرم تصمیم گیری قد رت قرار دارند برای بیشبرد سیا ست هژمونی در منطقه خاورمیانه وکشورهای همسا یه ایران گردیده است ، در حالیکه منافع خود مردم ایران وباز سازی زیر سا خت های اقتصادی وفرهنگی ایجاب توسعه ونجات از این وضع تورم را دارد بازهم منافع داخلی را کنار گذاشته در تخریب وتشنج در کشورهای خاور میا نه وافغانستان فعالیتهای استخباراتی را براه انداخته واز تاریخ درس نمی آموزد !
بنابراین تلاش حکومتگران کنونی تلاش عبثی است ،انها گمان می کنند که هرچه بیشتر محدود کنند، فشار وبه زندان افگندن وبکشند ، بیشتر خواهند ماند! . اما هیچ نیروی سیاسی وهیچ قدرت دولتی با فشار وبه زندان افگندن و کشتار نمی تواند حکومت کند . زمامداران ایران باید از تاریخ بیا موزند که نظامهای بنی امیه وبنی عباس هم کشتند ، صفویه هم کشتار کردند وقا جار وپهلوی ها نیز همچنین کردند ، همه اینها نسبت به زمان شان بسی بیشتر از حکومتگران کنونی اسلامی کشتند ، اما هیچ کدام برجای نماندند ،اگر برای قاجار امکان این بود که در ان نظام تقریباً 200 سال حکومت ویا برای پهلوی ها 50 سال ، برای جمهوری اسلامی در نظام بشدت متحرک ودمدمی مزاج ومداخله گر در افغانستان این امکان وجود ندارد !هرگونه کشت وکشتار ، عکس ا لعملی را به میزانی شدید تر در قطب مخالف بر میا نگیزد. هرگونه سرکوب مبارزه مسا لمــت آمـــیز در داخل ایران ، گرایش این مبا رزه به سوی مبارزه قهر آمیز را موجب می شود . ولی با هزار تا سف ودریغ که دولت مردان ما در بدل حق السکوت، سکوت وعقب نشینی که به ضرر منافع ملی واستقلال کشور است هیچ نوع تحرکی در مقابل کشوری که مداخله آن مرز نمی شناسد ، در هرمجالسی بین ا لمللی افغانستان را یک کشوری اشغال شده عنوان میکند ، این بی تفاوتی ها وعدم توجه به تحولات منطقه وجهان بهترین فرصتها را از دست ما گرفته است ، سرانجام اکنون قلب جریحه دار تاریخ وطن به جای سیا ست مداران وسیاست پردازان بی تعهد که سکان رهبری کشوررا بدست داشته اند ودر طول تاریخ از خود برنامه ای مشخص نداشته اند به ندا آمده ، وازین فراز وفرود هرگز نمی آموزند نها یت تا سف می فرستد ! اگربرنا مه ای برای زنده گی تا ن ندارید ویا اگر برای تغیر خود تصمیم ندارید بدون شک دیگران در حق ما تصمیم گیری وبرنا مه ریزی می کنند ! طوریکه تا اکنون بحق ما ایران وپاکستان سخن می زنند ، وهنوز که هنوز است چشم به شعار ( تغیر ) بارک اوباما دوخته ایم ، در حالیکه قرآن عظیم الشان این کلام معجزه اسا مفهوم تغیر را هدایت فرموده است ، اما در دراز مدت این بی تفا وتی ووابستگی ممکن ومیسر نیست ، یا باید به پیش رفت ، ویا به خواست این مداخله گران ایران و پاکستان تن داد وشماتت مردم وتاریخ پر افتخار کشوررا پزیرا شوید ودر آن وقت است که مردم افغانستان خارج از صلاحیت های خودتصمیم خواهند گرفت وتاریخ مبارزه واستقلال طلبی خودرا ورق خواهند زد ، واز تکرار تاریخ باید اندیشه کنید . ؟؟