محمدعلی مهرزاد
دوویروسی خطرناک برای انسانیت!
بازشناسی وبرسی ضرورت ایجاددوکشوری بنام پاکستان واسرائیل توسط بریتانیا می تواند گویایی عملکرد دیروزوامروزاین دوکشور،از دوادرس یکی از برتری قوم بنی اسرائیل ودیگری ازادرس اسلام ؛تصویری کلی در مقابل کشورهای همسایه وحتی جهان را ترسیم کند ! تصویری بس نفرت آورنه تنها از ترکیب نامتجانس تشکیل این دوکشوربیش ازنیم قرن است که دل مردم پشتون وبلوچ ومردم فلسطین را دررنج وعذاب دارد ؛ کشورهای همسایه این دوکشور جزشکوه ورنج کاری تا اکنون نه خود نه هم سازمان ملل متحد برای جلوگیری تجاوزات ومداخلات بیمورد نکرده اند. جهانیان بعد از11سیپتامبر 2001 میلادی به خط سرخ نزدیک شده اند ؛به گواهی تاریخ با بوجود آوردن پاکستان ازبدنه هندوستان وافغانستان توسط بریتانیا شعله فتنه گریها توسط سازمان استخبارات وتحریکات نظامیگران این اتش افروزان تحقیرشده در مکتب استعمار انگلیس، تفرقه در دین اسلام وبحران بنیاد گرایی افراطی مذهبی، اختلاف افگنی قومی درمنطقه بوجود آوردند .اکنون نظامی گران پاکستان به همکاری وهمیاری استخبارات آنکشورزیرپوشش اسلام به مداخلات به سرزمین همسایگان پرداخته ،پلید ترین چهره نژادپرستی پنجابی رابه تصویر کشیده است.سنگینی تروریزم وانتحار به دست اجیران نا اگاه از اسلام ودین براه انداخته است وهرروز از مردم افغانستان قربانی می گیرد!کشورهای جهان بعد از 11سیپتامیر2001 ،خصوصاً امریکا سکوت خودرا شکست واین کشوررابه عنوان یکی از نماد ولانه تربیه تروریزم معرفی ومعتقد شدند.نماینده گان کشورهای ناتو در اطریش گرد آمده اند تا بعد از خروج قوای ناتو؛ در امر بازسازی و همکاری اقتصادی ادامه دهند ،وهمزمان جلسه سه جانبه که به اشتراک امریکا وافغانستان وپاکستان برای حل معضلات دیروز وامروز که دربین این دوکشور ایجاد شده راه برون رفت را جستجو کنند؛ ولی آنچه تا اکنون تجربه شده ، عملکردپاکستان در رابطه به قضایای افغانستان جز لجاجت وکینه توزی ان کشور مادی پرست ومعامله گر بین المللی فرونشانده نه شده است !همیشه در جلسات دوجانبه وچندجانبه بحث ومناظره باتوهم ودرهم شکستن پایه های اعتقادی ونادیده گرفتن نورمهای بین المللی وانسانی بوده وپی در پی در مغشوش ساختن اذهان جهانیان را نسبت به مداخلات خود در افغانستان منحرف ساخته است . گویااین سنت تاریخی دولت مردان ونظامی گران پاکستان است که خواسته های نامعقول وبهانه جویهای بی مورد ومطالبات نابجا وناشیانه در ارتباط به مسایل سرحدی عنوان می کند ؛ وبدین طریق مشکلات وبحرانات پنهان واشکار اقتصادی واجتماعی که دامن گیر آن کشور است ، توسط استخبارات آن کشور باتشنج آفرینی درداخل خود وسرحدات با افغا نستان وهند سازماندهی میکند تا مردم پاکستان مجال پرسش از نظامیگران را نداشته باشند ، واز طرف دیگر پاکستان می خواهد تا همیشه در کشورما بی ثباتی را دامن بزند ، ادعای پاکستان روی قلمرو افغانستان وخوددای مردم ماازعدم به رسمیت شناختن خط دیرند نسبت به ادعای نامعـــــقول به اصطـــــلاح ( مرزبین المللی )، حضورنیروهای خارجی در افغانستان از جمله معضلات است که ساخته وبافته افکار تجاوزگرانه ونوکر منشانه نظامی گران پاکستان است .بهره برداری پاکستان وبهانه جوی از بدو ایجاد این کشور توسط بریتانیا انعکاس چهره ای چون مزدوران استعمار در لباس مذهب را در مقابل همسایگان وکشورهای جهان ، برای پیگیری اهداف پست خود ، بخصوص درین سه دهه اخیرمضحکترین تراژیدی عصرحاضر عمل تروروانتحاری بخاطرقتل مردم افغانستان به شکل دسته جمعی مرتکب جنایات شده است ؛ وبا فتوایی مزدوران استعمار در لباس مذهب این عمل ننگین را مشروعیت می بخشند .البته در طول بوجود آمدن پاکستان مداخله این کشور ابعاد وسیع وگونه های رنگارنگ ازکارشکنی های شناخته شده ، در قلمرو فکری فرهنگی، اقتصادی ، سیاسی بخصوص در بخش امنیتی ونظامی نقش ویرانگری داشته وتا اکنون ادامه دارد ، بخصوص درین روزها تهاجم آن بشکل همه جانبه تر وبه شکل اشکار نسبت به هردوره دیگر گستاخانه وتحریک آمیز،در سرحدات میهن ما تشدید یافته است . هدف ازین همه تهاجمات ر نگارنگ پاکستان خط دیورند است تا افغانستانرا ازین طریق بتواند در تنگنا قرار داده واهداف شوم خودرا درکشورما بعد از خروج نیروهای ناتو در بی امنیتی وایجاد محیط پرتشنج مصروف سازد ، تا زمینه سرمایه گذاری خارجیان را به تهدید مواجه کند؛ مردم افغانستان در طول بوجود آمدن پاکستان بحیث همسایه شناخت کامل دارند که پاکستان اصلاً صلاحیت برقراری صلح امنیت رادرمنطقه از دست داده وافزار قدرتهای دیروز امروز غربی قراردارد!انچه پاکستان در قلمرو کشور ما به کار شکنی پرداخته توسط شبکه استخبارات( آی-آس-آی) وبه همکاری سازمان جاسوسی ( موساد) وانتلجنت انگلستان به فعالیت خود درمنطقه ادامه می دهد! موازی به فعالیت های استخباراتی پاکستان ومداخلات گسترده ان در افغانستان احزاب اسلامی که هرگز به ماهیت واقعی اهداف اسلام همسانی نداشته ،عاری از هرنوع ارزش اسلامی وشرعی ، خصوصاً اعلان جهاد علیه مردم مسلمان افغانستان که در خداپرستی شان جای تردید نیست ، توسط مزدوران استعمار در لباس مذهب ، وقتاً فوقتاً فتاوای از حنجره این بی خبران ازدین به نشر سپرده می شود ؛
تند باد حوادث 11سیپتامبر 2001 که منجربه ویرانـی مرکز تجارتــی بین المللی وکشــته شــدن بالاتر از 3000الی 4000هزار انسان کشورهای مختلف در ایلات متحده امریکا انجامید، براستی نه تنها امریکارا بلکه جهان را شگفته زده کرد ، تحلیل گران ومتخصصان سیا سی هنوزدر پی علت گمشده آن سرگردان اند ! ولی کارشناسان وبانکداران صهونیزم که با جهان اسلام کینه ای تاریخی داشته و دارند ، در مرکز پنتاگون سالها در فکر ایجاد (کمر بند سبز) در حال نقشه کشی در امتداد مرزهای جنوبی شوروی بود ند ، تا امکان بهره گیری اتحاد جماهیر شوروی را بسوی آبهای ازاد هند ،جنوب شرق اسیا وخلیج عرب را سد کرده باشد، برای اینکاراصطلاح اسلام سیا سی را برای اولـین با ر به کانون پهنه سیاست عنوان ووارد معرکه ورو در روی شوروی در افغانستان و ایران قرار داد ند ، این پلان پیامد عمیق از خود بجا گذاشت ، به این معنی که دیگر اسلام سیاسی در افغانستان ، ایران وپاکستان دیگر در حاشیه حوادث نبوده ،بلکه با ایجاد(کمر بند سبز) از یک طرف زمیــنه ای شکست شو روی را فراهم ساختند ، واز طرف دیگر در بطن جهاد افغا نستان فرزندان چون القاعده وطالب بدایگی دست های آ لوده پاکستان این سادستهای تشنه به خون مردم افغانستان توسط سازمان جهنمی (ISI) تمام معیارها وارزشهای اسلامی وملی را نادیده گرفته پدیده ای تروریزم ، وانتحاری ومواد مخدر از جمله ابتکاراتیست که منطقه وجهان را به آتش کشیده است اکنون پاکستان به مرحله خطرناک وفاجعه باری تهد یدات شرایط ناگوار داخلی وفشارهای جامعه جهانی قرار گرفته ، اگر از عقلانیت سیاسی در روابط خود با همسایگان تجدید نظرنکند ، نه تنها ثبات کشورهای منطقه را تهد ید می کند ، بلکه در رخدادهای جنوب جنوب شرق اسیا وبعید نیست که پای جمهوری چین را نیز درین ماجراجویهای خود بکشاند ، ودیپلما سی خاموشانه آن کشورا درین منطقه به مبارزه بکشاند!
بحران کنونی پاکستان ، سهمناک ترین کشمکش است که تا اکنون در میان نهادهای حکومت وجود داشته ، وبه مرورزمان به ایجاد بن بست های جدی در اداره امور کشور منجر شده است . اگرچه در ظاهر نظامیان پاکستان وسازمان استخباراتی آن روی عمل کردخود در منطقه خودرا پیشتاز می دانند ، ولی معامله گری وعدم صداقت با دین اسلام شوخی پذیر نسیت ،زود است که اربابان کهنه کار برای ابر قدرت جدید وتازه نفس اجازه بدهد تادر انتخاب مزدوران که در لباس مذهب تا اکنون برای شان کارمی کرد تجد ید نظر کند ! واز گستاخی های که حادثه افرین بود جلوگیری شود وبرای پاکستان شاید تفهیم شود که (( بازی بازی با ریش بابا هم بازی )) دور از نوکرمنشی است . عوامل واقعی وبنیادی که در بحران کنونی پاکستان اثرات انکار نا پذیرخواهد گذاشت عبارت اند از : اردوی پاکستان تمرین کودتا های متعدد را در طول بوجود امدن پا کستان به تجربه گرفته، ولی این کودتا ها جزتعویض مهرها وارضای قدرت دست آوردی نداشته است ، اما اردوی فعلی پاکستان دیگر صرف یک نهاد که نظم و امنیت را تامین کند نیست ، بلکه می توان ادعا کرد که به حیث یک شرکت اقتصادی و صنعتی به معنای واقعی تبدیل شده است ، موقعیت اقتصادی وکاری جنرالهای اردوی پاکستان طوری است که میزان کسب وکار انان چندین برابر میزان کسب وکار های غیر نظامیا ن است ، همین منافع اقتصادی است که حقوق وامتیازهای بخصوص سیاسی ، وحفظ قدرت تسلط بر شاخه های قدرت دولتی برآنان در حکم هوایی است که برای زنده ماندن به ان نیاز دارند .! روی این اصل می توان ادعا کرد که نظامیان ، به عنوان یک طبقه ، به هیچ وجه نمی توانند زیر بار این امر بروند که دولتی غیر نظامی بخواهد مستقل از نظر موافق ومساعد نیروهای مسلح ، امور کشور را دردست بگیرد ، از طرف دیگر درمیان این کسب وکارهای فروان اردو ، غیر از صادرات وواردات و صنایع گوناگون ، ((جهاد)) هم یکی از اساسی ترین عرصه های سود آوری است که طی سالهای طولانی فعالیت ( حدود چهل سال ) زیر چطرحمایتی انگلیس وقدرتهای مطرح جهان ، حیطه کار خودرا به میزان زیادی گسترش داده ورشد یافته است ، نتیجتاً تقریباًً گفته می توانیم که هم جنرالهای پنج ستاره در مدت زمان کوتاهی ملیارد در شده اند ،ودر رده های پائیین تر صاحب منصبی هم تقریباً همه در مدتی کوتا ه ملیونر شده اند ، در هم چو اوضاع واحوال اوباما خواست تا برای حل و فصل مسئله افغانستان راهی بیابد تا شاید هزینه های سرسام آور خودرا در انجا یعنی در پاکستان کاهش بدهد ، امریکا درین اقدام خود نهایت امید وار بود که با نصب یک دوست ومصالحه گر در کابل بتوانند در این کار موفق شوند ، درین صورت این بدین معنا بود که جنرالهای پاکستا نی سودهای سرشاری را که از جریان (( جهاد )) می بردند ، از دست بدهند ، در حالیکه تجربه گویا است که جنرالها به هروسیله ای متوصل می شوند تا وضعیت سابق را در افغانستان حفظ کنند تا سوداگری حاصل از (( جهاد )) را بتوانند ادامه دهند ، همه تحلیل گران وکار شناسان سیاسی به این عقیده اند که دولت کنونی پاکستان در ظاهر، تا حدی زیادی ، سیاستی را دنبال می کند که هم خوان وهما هنگ با سیاست امریکا باشد ! علمای مادی پرست پاکستان اب در اسیای دشمنان اسلام می ریزند،واز هرسوبراین حریق دامن گیرهیزمی می افزایند !وبا تردید وتفرقه در بین اهل تسنن واهل تشیع را شعله ورتر ساخته اند ، سستی ورخوتی که نسبت به مقدسات دینی ایجادشده ، ناشی از ایجاد خشونتی است که از ادرس اسلام توسط این مزدوران استعمار در لباس مذهب منطقه را در آتش کشیده است ، همین فتاوای غیر اسلامی علمای پاکستان است که بهانه بدست دشمنان در کمین نشسته می دهد که گویا اسلام دین خشونت است !چرا تاریخ اسلام شاهد وگواه است که بعداز رحلت سرور کائنات محمد (ص) دشمنان اسلام به جعل وتحریف گسترده معارف مبانی اسلامی پرداختند ، با درد ودریغ که مزدوران استعمار در لباس مذهب درین اواخر در روزگار ما نیز به شکل اشکار وپنهان اهداف صهونیزم اسرائیل را در افغانستان دنبال می کنند ؛همان طوریکه سازمان جاسوسی رژیم صهونیزم در سرزمین فلسطین وبخصوص در نوار غزه عمل می کند واز قدرت گرفتن اسلام نگرانی دارد ، پاکستان از استقرار قدرت ملی در افغانستان وبخصوص بعد از انعقاد پیمان استراتیژیک با کشورهای غربی در تشدید مداخلات خود در سرحدات افزوده است ؛ این دغدغه ونگرانی پاکستان از بقدرت رسیدن وثبات در افغانستان وغیر وابسته ومستقل بودن، سخت در تلاش است تا در راه صلح وامنیت سنگ اندازی وسبوتاژکند ، این مداخلات گستاخانه عرقی شرمی است بر پیشا نی انسانیت واین مدعیان که مرکزشان به اصطلاح ( اسلام آباد) نام گذاری شده است . نمونه این همه تلاشها ایجاد لانه های تروریزم،وتربیه شان به حیث انتحاری در مدارس که در انجا پیام الهی برای مسلملنان رسانیده شود؛ برعکس کشتار دسته جمعی برادر مسلمان تدریس وبا واسکتهای مملو از مواد منفجره انسانهای بی گناه واماکن مقدسه را آتش می زنند ، مکتب سوزی وسم پاشی زهر آگین بخاطر مسموم ساختن کسانیکه علم می آموزند تخریب می کنند ! ازابتدای بوجود آوردن پاکستان توسط بریتانیا تا اکنون تاریخ بیاد ندارد که این کشوربه قول وپیمانهای خود با دیگران در منطقه پا یبندبوده باشد؛عهد شکنی وپیمان گریزی درطول تاریخ ، با افغانستان هرگز صادق نبوده وخلاف انرا عمل نموده است .پیگیری این سیاست شیطانی پاکستان در حال حاضر وبخصوص در نشست های سه جانبه در حل قضایای افغانستان پیامد سنگین وکا ملاً شکننده را دنبال می کند امیدی برصداقت اجلاس اخیر در اطریش دورنمای روشن وشفاف در مقطع زمانی کوتا متصورنیست ، صرف زمان را به نفع خود کمایی می کند ، واز امریکا باج گیری میکند. برای اینکه بهتر بتوانید نتیجه گیری ومقایسه دقیق تر از عملکرد ونقاط مشترک پاکستان با اسرائیل داشته باشید یک بخشی از سخنان رهبر اسرائیل از جمله بیانه ای اخیر(( اوریل شارون)) که به ( قصاب صبراوشتیلا) معروف است در سیپتامبر 1982 میلادی در تاریخ بشری مرتکب جنایات درمنطقه صبرا وشتیلا فلسطین شد .اوریل شارون صدراعظم اسرائیل چنین ابراز نظر نموده بود : (( مرا هرچه دوست دارید بگوئید وبخوانید ؛ مرا جنایتکاریا شیطان بخوانید ؛ اسرائیل را به هر نامی که دوست دارید بنامید !؛ اگرکشوری (( نازی)) بخوانید چرا نه ؟ هرکس را که بخواهد دستی علیه اسرائیل بلند کند نابود می کنیم وبه هر جنگی که به نظر شما کثیف وغیر اخلاقی باشد به من اهمیتی ندارد ، شاید بالاخره مردم دنیا هم به جای انکه برای من متا سف باشند از من بترسند ؛ شاید برخود بلرزند وبجای ستایش من ؛ از دیوانگی ام هراس پیدا کنند .بگذارید برخود بلرزند ومارا دیوانه بخوانند ؛ بگذارید بفهمند که ما کشوری وحشی و خطرناک برای همسایگان هستیم ؛ اگرهرکس حتی سرشرا در مقابل ما بلند کند ، زمینش را می گیریم ومی سوزانیم ؛ حتی اگر میدان تیل ویا اماکن مقدس باشد ! حتی ممکن است از صلاحهای هسته ای هم استفاده کنیم ؛ من فقط به یک چیز اطمینان دارم ؛ تا وقتیکه برای زنده ماندن می جنگید هر چیزی مجاز است !؟ حتی اگر همه اعراب را از کرانه باختری بیرون کنید هم کارتان مجاز است ؛ راست می گویند ؛ ما یهودیان نازی هستیم ؛ چراکه نه !؟ مهم نیست مرا به دادگاه نورنبورک ببرند یا برایم حبس ابد بدهند ؛ اگر دوست دارید ، مرا به عنوان جنایتکار جنگی دار بزنید ؛ اکر دوست دارید بنویسید که من مایه شرمساری نسل بشریت هستم ، برایم اهمیتی ندارد !؟ ))
درهم چوشباهت ها در عملکرد پا کستان با سازمان استخباراتی (( موساد)) اسرائیل وجود داشته باشد چگونه از نشست ومذاکرات نمادین اطریش و یا قطر وامثال این نشست های مصروف کن ماکیاولی فریب ونیرنگ انتظار صلح با پاکستانرا داشته باشیم ؟ باید اقوام باهم برادر افغانستان قول بزرک مرد وفرزند صدیق افغانستان ( سید جمال الدین افغان) را بیاد بیاورند که گفته بود: (( هرزمانیکه کشوررا خطری تهدید کند که تمامیت ارضی واستقلال آن مورد سوال قرار بگیرداقوام افغانستان بدون در نظرداشت تعلقات قومی نژادی ، مذهبی وزبانی تمام اختلافات را کنار گذاشته ، چون تن واحد در برابر تجاوزگران به پا بر می خیزند وجانانه می رزمند)) باید از نیاکان خود بیاموزیم ؛ اقوام افغانستان بیشتر ازین اغفال وافزار دست مزدوران استعمار در لباس مذهب قرار نگیرند ، در تقویه اردوی ملی ، وبخصوص در تقویه ورشد هرچه بیشتر قوای بیدار امنیت ملی نهایت تلاش وتوجه واقعی صورت بگیرد تا دسیسه های دشمن را خنثی سازیم . با وحدت حرف وعمل و پیوند اسلامی وملی با مردم خود صادقانه تجدید تعهد کنیم ،تا یکبار دیگرروح ازادگا ن و عیاران این سرزمینرا شاد کنیم ، افغانستان این سرزمین دوست داشتنی را از چنگ خفاشان زالو صفت نجات دهیم ؛ درین راه ایمان دارم که خداوند یار ویاورماست .