محمدعلی مهرزاد
فساد اداری ومواد مخدر در افغانستا ن، با اظهار شرمندگی نابود نمیشود !
اخباربسیار وحشت ناک ونهایت شرم آوربه ارتباط افزایش روز افزون فساد اداری ومواد مخدر در سطح داخلی وبین المللی در حال گسترش است ، بد بختا نه که این نوع بدنامی سرانجام از ادرس جامعه محروم ومظلوم افغانی انعکا س یا فته است .نهایتاً در اخرین کنفرانس که در توکیو جاپان دایر شد هفتاد کشور وسازما نهای مستقل دیگر نیز روی موضوع جلوگیری از فساد اداری وحکومت داری خوب را بحیث پیش شرط کمک ها در قطعنامه گنجانیده ودر ظاهر کمک ها را مربوط ومنوط به اصلاح اداره ومحو فساد اداری دانسته اند ،افغانستان در مقابل این کمکها تعهد سپرده که درین راستا اقدام به اصلاح اداری وتجدید نظر روی عملکرد اداره اصلاح اداره وخدما ت ملکی که به شکل نها یت شتاب زده بدون در نظرداشت شرایط بحرانی ناشی از سه دهه جنگ بهترین کادرهای با سا بقه را کنار زده مفهوم نپوتیزم را به شکل پنهان واشکار نهادینه ساخته وما امروز مظاهر این نوع مقرری های که بر پایه تنظیم ، قومی وسهمیه بندی این قوم وان قوم بدون در نظرداشت شا یستگی وتخصص انجام گرفته در فساد اداریی که حاکم برسرنوشت مردم ما شده وفعلاً در هیچ اداره ای نیست که یک سلسله برخوردهای سلیقوی نباشد ، ونتیجه این عمل کردهای شخصی منجربه استعفای دسته جمعی بهترین کادرهای وطن دوست شده وروزتا روز دامنه این نارضایتها روبه افزایش است و تا اکنون نه تنها نا موفق بوده، بلکه فساد اداری به شکل پنها نی وماهرانه در ین اداره مشروعیت بخشیده شده وکارمند مصئونیت خودرا نسبت به سا بق از دست داده ومعضله بزرگ فراهر اه دولت وحتی کشورهای خارجی گذاشته است! . در افغانستان در سه دهه اخیر بهترین فرصت ها نسبت نا کار آمدی وزیا نبارنه تنها در سیاست داخلی بلکه در سیاست خارجی در سی سال گذشته از دست رفته ، بر همگان اشکار شده است .از بدو تجاوز شوروی به افغانستان تا فروپاشی آن همین اکنون سیاست کجدار ومریز توام با مداخلات ایران وپاکستان یک نوع انارشیزم وهرج ومرج وبی باوری در سطوح گوناگون از جمله در امر حکومت داری خوب ، سرمایه گذاری در بخشهای اقتصاد زیر بنا یی ، اشتغال زایی ، فقرزدای وجلوگیری از آبهای داخلی وبکار گرفتن آن به نفع دهقانان کشور آنچه نیاز است صورت نگرفته واگرکاری درین بحشها صورت گرفته غیر کافی به نظر می خورد !جنایت وخشونت بارترین اشکال آن در قالب قاچاق مواد مخدر وآلوده بفساد اداری وتاراج بیت المال رفته رفته چون تار عنکبوت مردم مارا پیچانده و آهسته اهسته این زالوان خون آشام اخرین قطرات خون این مردم را می مکند ، کمترین تردید که این دو پد یده کاملاً تازه یعنی فساد اداری ومواد مخدر وسیعاً در جریان سه دهه از خارج کشور برما تحمیل شد ، زمینه رشد سریع فساد اداری در سیستم ونظام اداری یک تعداد لمپن های حرفوی را تربیه وبوجود آوردند ؛ پدیده مواد مخدر وفساد اداری لازم وملزوم یک دیگر اند وتاثیرات متقابل روی هم دارند ، واز طرفی باندهای قاچاقبران بزرگ این سوداگرام مرگ چنین تبلیغ می کنند که گویا فعلاً این دو پدیده یک عمل انجام شده وشامل مرور زمان پنداشته شود ؟ وچنین استدلال می کنند که بهتر است که مواد مخدر ضبط شده را به عوض حریق در استفاده تحقیقات علمی ، کارخانجات صنعتی وساختن ادویه مخدر استفاده وتداوم انرا به شکل قانونی نهادینه سازند ، غافل از اینکه فعلاً موازی با قدرت دولت (( دولت در دولت )) مهرهای در سطح با لاترین هرم نظام تا دهقان کشور چنان جا یبجا یی صورت گرفته که هر نوع طرح وستراتیژی مبارزه علیه مواد مخدر و جلوگیری از اصلاح اداره وفساد اداری را می توانند در سه قوای دولت یعنی قضا ، اجرایه ، و تقنینی خنثی ونقش بر اب سازند . اگر این همه جنایت را انکار می کنند ، واز ما ادرس ونام ونشان می خواهند بهتر است به فعالیت های که در بخش (( تطهیر پول )) یا پولشوی که از طرف امریکا وارگا نــهای تنفیذ قا نون در رد یا بی وتبد یل آن از پولهای غیر قا نونی وغیر شرعی به قا نونی حتی از طریق اداره توسعه وانکشاف سرمایه گذاری مجوز قانونی گرفته خودرا بحیث سرمایه دار ملی جا زده ، وفعلاً در اکثر بانکهای خارج پولهای غیر قانونی را انتقال داده اند به حیث اسناد می توانند در شناسایی وباز گشت این سرمایه های غارت شده اقدام کنند ، تا کی تیر را در تاریکی رها می کنند واز مردم اسناد این گونه اعمال که اظهر من الشمس است ، می توانند در ظرف همین ده سال مقدار سرما یه قبلی وفعلی را با در نظرداشت تجارت معمول ومرج وبا توجه بسا بقه تجاران که از شهرت وفعالیت سالم بهره مند بودند مقا یسه صورت بگیرد ، ضرورت به این همه داد وفریاد وخاک در چشم مردمی که کاملاً می دانند؛ ولی دسترسی به اداره سالم که بتواند حساب دهی کنند ندارند ، تا کی این مردم در انتظار حکومتی باشند که درآن وجدان اسلامی وملی ومردمی حاکم باشند ، تا خود به مردم حسابده باشد وهم مردم ما توانایی حساب گیری را از خا ئنین را داشته وبه میز عدل الهی ومحاکم مردمی انهارا بکشا ند تا وعدهای عدالت انتقالی تحقق یابد وتفاوت گفتار با عمل تناسب منطقی پیدا کند واعتماد از دست رفته مردم از حکومت دوباره بدست آید ! انچه که خارجیان نسبت به ما قضاوت کرده یا فعلاً ادعا دارند ، ویا انچه ما نسبت به خود در می یابیم چیزی جز پتانسیل جنایت در قاچاق مواد مخدر و فساد اداری نیست ؛ این است دلیل ترس کشورهای کمک کننده از ما وترس ما از یکدیگر !!؟با این حال درین بین جامعه افغانی خود نخستین قربا نی مواد مخدر وفساد اداری است ، از دل این قربا نی تاریخی است که ترسناک ترین هیولاها سرزده ودر حال انکشاف است ! حافظه تاریخ بیدار است که تاریخ محرومیت آلما نی بود که نازیسم را پدید آورد ، تاریخ هلوکاست یا نسل کشی بود که صهونیزم را پدید آورد ، تاریخ سه دهه اخیر در افغانستان خشونتی را از خارج وداخل توسط مزدوران استعمار در لبا س مذهب بخاطر نا بودی ارزشهای والای اسلام عزیز وارزشهای پسندیده ملی ما در خارج از کشور بنام این آن ساخته وبافته شده ؛ بر کالبد نحیف ورنجور ومعصوم وحق شنا س مردم افغانستان تزریق کردند ! اینکه چگونه دفع شود مربوط به اگاهی وسمت وسو دادن افکار مردم بسوی منافع علیای کشور دور کردن ونا بودی گماشتگان واجیران بیگا نگان ورهای ساختن مردم از نماینده گان وشخصیت های کاذب که بنام رهبران مذهبی وملی برشا نهای زخمی اقوام باهم براد رما خودرا جبراً تحمیل کرده اند از بد نه ای نظام سیاسی است جدا کنیم ؛ تا دیگر از ادرس اسلام ناب محمدی(ص) این تیکه داران دین ودولت خلع صلاح .مردم را از چنگال اغفال کنندگان خارجی وداخلی رهای بخشیم . خطر از انجا شروع می شود که زما نی هیچ منفذی ویا جرقه ای مردمی برای رفع این اعمال خشونت آفرین وبرگرداندن جامعه بسوی ارزشهای اصیل اسلامی وملی اقدام نشود ، بعید نیست که در عدم وحدت واخوت اسلامی ونبود پیوند انسا نی این افکار مخرب وضد ارزشهای اسلامی وملی در وجود گروهای دیگر که منتظر اند تا بعد از خروج نیروهای ناتو رد پایی این چپاولگران امروزی را دنبال کنند ، واب در اسیای همسایگان مداخله گر چون ایران وپاکستان که همیشه در کمین اند که چگونه این مهرهای ضعیف النفس را در دام به اندازند ووضع را به همین منوال ازین هم بد تر متشنج ووحدت اقوام باهم برادر ساکن در افغانستان را نابود کنند .امروز آفت قوم گرایی ویاد اوری وزنده نگهداشتن دشمنی های گذشته در میان نیاکان نا شناخته ونا دیده ی قوم ها وملیت ها نه تنها فکر استعمار گران کهنه کار است ، بلکه یک فکر نهایت قرون وسطایی بلکه زیان ان مارا سخت اسیب پذیر ساخته است . با این همه ، سیر عادی رویداد ها تا اکنون بر خلاف منافع ملی وبه زیان منافع ملی در جریان است ، جامعه که زندگی در حقیرانه ترین معنا ی خود به مرگ ترجیح می دهد ؛ جامعه ای که از تصور مبارزه علیه مواد مخدر وفساد اداری بیزار است ، جامعه ای که که خشونت طبعی خودرا ، تا بدانجا که حتی فکر تغیر بنیادی هم مضحک وخنده آور جلوه می کند ، جامعه ایکه در مقابل خشونت و جنایت ستمگرانه به انها برده باری و مظلومیت هدیه می دهد ؛ قاچاق مواد مخدر وعاملین فساد اداری از جمله تصویر واقعی از جنس جامعه ای را در افغانستان نشان می دهد که حتی برای جامعه تحقیر شده ما دیگر قابل تحمل نیست ! از اسیب پذیری زنان مظلوم گرفته تا تصویر رنج کشیدن بیکاران ، تصویر محرومیت وبلا تکلیفی مهاجرین و پناهندگان در داخل وخارج وسر انجام تصویر مظلومیت افغان ها در آینه ای است در مقابل جامعه ای اسیب پذیر، محروم وزجرکشیده که با تمام توانش سعی کرده این تصور را از حافظه خود دور کند تا در عمق حقارتش در توهم شکوه وشکایت به سر ببرد ، جامعه ای تا بدین درجه مفلوک با هر بار نگاه کردن به این تصاویر رنج آور تصویر خودرا در مقابل ستمگران ، غارتگران بیت المال وسود سالاران پول زده ، وقاچاقبران مواد مخدر وفساد پیشه گان واختلاس گران سرمایه ملی ، عاملین فساد اداری می بینند ! چنین تصویرها برای مردم ما قابل تحمل نیست ، اما با چراها این تصویر ها حل نمی شود وبا گله وشکایت هرگز این عوامل فساد و خشونت قابل اصلاح نیست ، بلکه با چگونه ازین مصیبت ها نجات یافت می توان با ارتباط سالم و سازنده ومتعهد به منافع مردم ما بدون در نظر داشت هرنوع تعلقات قومی، زبانی ، تنظیمی ومذهبی وسمتی وحزبی دریای مواج از قدرت مردمی بوجود آورد ودمار این خائنین به ملت و غارتگران بیت المال را از بیخ برکند ! با جنایتی که در قبال این تصاویر واعمال ضد اسلامی وملی هولناک مرتکب می شوند تنها با اظهار نفرت داشتن کافی نیست ، چه نفرت فرد فرد افغان از یکدیگر ریشه در عمل کرد استعمار کهنه کار ومزدوران استعمار در لباس مذهب ریشه دوانیده است ، باید خودرا از چنگال حقارت ها نجات داد وازین کوری و نادیده ونا شنیدن گرفتن جنایت های که به حق این مردم انجام می گردد بی تفاوت بودن مرگ تدریجی است .این است حقیقت نظاره وسکوت کردن در قبال هر جنایتی چه این خیانت وجنایت قاچاق مواد مخدر ویا فساد اداری باشد ، ویا غصب زمین های دولتی و اموال بیت المال ، نهایتاً وعاقبت نشود افغانستان را به حیث زیستگاه جنایت تبدیل کنند؛ که همین اکنون در حال شکل گــیری است ، بدون انکه به قطــع آن نقطه ای پا یان دهــند ؛ هشدار زما نه یکبار دیگر مارا فرا می خواند تا از توانمند یهای که تا اکنون از ان در راه عدالت اجتماعی کار گرفته نه شده وقت ان فرا رسیده ومارا سخت بمارزه می طلبد . از نظاره کردن وسکوت در قبال این همه خشونت ها که زاده کشت مواد مخدر وفساد اداری است تا مداخله وستم بر مهاجرین افغانی در ایران و پاکستان واتش زدن خانهای مهاجران افغانی در یزد ایران ودیگر فشارهای قرون وسطایی که از طرف این دوکشور همسایه برما روا می دارند ؛ در حالیکه با دروغ وتذویر این دو کشور خودرا در عقب و مفهوم مهمان نوازی ، مهربانی حتی از کلیمه(( جوانمردی)) گاهی بر زبان می آورند ؟!! افغانیت با قبول این تصاویر واقعی از شرم خواهد مرد؛ اعتراف به شرم به گونه ای فردی پاسخ گوی جنایتی که امروز در حق مردم ما در درون جامعه از طرف جنایت پیشه گان صورت می گیرد کافی نیست ابراز شرمساری صرف وقیحانه ترین وبی ارزشترین کاری است که می توان کرد ! آنچه شاید مارا کمی از این بار هولناک گناه رهاکند تنها و تنها اعتراف است ، اعتراف به تاراج بیت المال ، خشونت ، فساد اداری ، قاچاق مواد مخدر و با لاخره انچه تا اکنون بحق اقوام باهم برادر چه در سطح سیاسی ، اقتصادی و مذهبی انجام داده ایم به اشتباه خود به پیشگاه خداوند(ج) وملت حق شناس خود اعلان کنیم تااز تکرار این همه اشتباها ت جلوگیری شود ؛ اعتراف به تصویر واقعی خویش کمترین کاری است که از ما بر خواهد آمد !! اعتراف به اشتباهات که فعلاً نهادینه شده در عمیق ترین لایه های افغانیت شکل نفوذی به خود گرفته است ، ونها یتاً رجوع کردن وتجدید نظر واحیای وجدان اسلامی وملی می تواند بارگناهان وتجاوز به حق برادر وهم وطن نخستین گامی در ساختن خود ودیگران است .