عبدالوکیل کوچی
همبستگی وهمیاری
اساس وطنپرستی است
صدای گور یاران است در گوش
مکن شمع فروزان را تو خاموش
که دراین راه همه ، جان ها سپردیم
بناید کرد یاران را فراموش
گویند که کتاب ، همدردی وهمیاری را در میان یاران سخت گرفته است .وهمبستگی را در بین آزدگان وآزادی خواهان . بگواهیء تاریخ سنگبنای اساسی روابط وطنپرستانه در میان همفکران ، همرزمان و بهترین سرسپردگان راه آزادی همانا عزم فولادین برای مبارزه بخاطر تحکیم پیوند های ناگسستنی برپایه همبستگی وهمیاریء آزادی خواهانه بوده است که بر بنیاد آن جنبش های آزادی خواهی ضداستعماری وحرکت های فکری جنبش مشروطیت وضد استبدادی در وطن ما با اصول کلیء آن شکل گرفته است و آزادی خواهان کشور ما مسیر جدایی نا پذیرآن راه پرخم و پیچ وطولانی را طی کرده اند . آنان با توجه به شرایط خاص زمان و رعایت معیارها وموازین اساسیء مبارزه ، اسرار کلیدی مسایل سرنوشت ساز سیاسی را با حفظ اعتماد راسخ واعتباررفیقانه با امانت داریء کامل همچون مردمک چشم خود حفظ نموده اند وموضوعات سری مبارزه در میان مبارزین تا به حدی محرمیت میداشت که اعضای فامیل وفرزندان آنها به حریم مسایل محرم سیاسی دسترسی نداشتند وبه این ترتیب اسرار سیاسی بمنظور رازداری سیاسی از آنها بدور نگهداشته میشد .
زیرا مبارزین وطنپرست کشورما تحت تعقیب شدید و پیگرد های دایمی دشمنان افغانستان وعمال داخلی آنها قرار داشتند . تاریخ نشان داد که آزادی خواهان به خاطر مبارزه آزادی خواهانه در برابر چالش های خطرناک دشمن ، شجاعانه ایستادگی کردند وهر گونه طوطیه ودسایس شوم دشمنان وطن را به موقع خنثی میساختند. آنان با نیروی همبستگی ، آیین همدردی واصول همیاری ، جنبش آزادی خواهی را بسوی قله های شامخ پیروزی سمت وسو دادند . این دلا وران آزاده بخاطر آزادی وپیروزی با قبول فدا کاری از قربانی های لازم نهراسیده وبه قیمت جان وحیات پربهای خویش درخت آزادی را با خون های پاک شان سیر آب ساختند و در زمان لازم حتا از قربانیء فرزندان خود نیز دریغ نورزیدند . چنانچه در تلخ ترین مقطع تاریخ ، زمانی که تعدادی ازآزادی خواهان بمنظور اخذ تصامیم بخانه یکی از سر سپرده ترین مرد آزاده و آزادی خواه ، زنده یاد ملک سور گل دهسبزی حضور بهم رسانیده بودند ، وپس از انجام کار جلسه بود که فرزند کوچک ملک سورگل دهسبزی برای پدر خود اطلاع داد که شخصی میخواست به در وازه ی حویلیء ما داخل شود واز من پرسید که پدرت کجاست من برایش گفتم که با مهمانان در تهکوی (زیر خانه) نشسته است ملک سورگل آزادی خواه ومتعهد فورا داس گندم دروی که بروی حویلی اش گذاشته شده بود آنرا برداشته و کام فرزند دلبند خود را پاره پاره کرد وبه اینترتیب با قبول قربانیء فرزند دلبند خود در امر منافع علیای وطن و نجات جان یاران وطنپرست خود به اسطوره تبدیل شد واین درس بزرگ تاریخی وافتخار عظیم استواری وصداقت در مبارزه وپایداری دراصول را به نسل های بعدی به میراث گذاشتند .این تنها نبود بلکه
هزاران وصدها هزار وطنپرست وآزادی خواه این سرزمین شیران ، با هر امکاناتی که در دست داشتند برای آزادی وطن متحدانه میرزمیدند ،از آنجمله قاسم تیلی با پاشیدن روغن ، زمین را بزیر پای دشمنان به آتش مبدل کرده بود .هاشم کاه فروش مسیر رفتار پیاده نظام دشمن را در کوچه باغ های کابل به شب سیاه مبدل گردانیده ودشمن را ره گم کرده بود . دها وصدها زن قهرمان با پرتاب آتش پاره های دست ساخت همان وقت وانداختن آب جوش از بام های منازل خود بروی دشمنان وطن قطار متجاوزین را سراسیمه ساخته بودند . پهلوان سنگ شکن با تراشیدن پارچه سنگ های نوک تیز وبران ، دشمن را سرکوب میکرد . مردان آهنگر با ساختن شمشیر کاوه وار به قلب دشمن میکوبید ومیخ های نوک تیز آهنی وفرش آن بر سر راه دشمن ، متجاوزین را از پادرآوردند . مزید بر آنان چشم تجاوز گران همواره آماج سنگ پلخمان جوانان ونوجوانان وطن گردیده بود . به همین ترتیب همه غازیان وسرفرازان تاریخ وطن ما که حماسه ها آفریدند وکار نامه های زیبا وافتخار آمیز شان ثبت صفحات زرین تاریخ گردید ه است .
آنان دلاورانی بودند دلیروایثار گر که منافع علیای کشور را نسبت به خواسته های شخصی و خانوادگیء شان ترجیح داده وبا سر سپردگی بیمانند ، پیروزی های بیشماری را بدست آوردند ودر برابر دشمنان وطن چون فولاد ناب جسوروبی باک ایستادگی کردند ودلاورانه به چهره مرگ نگریستند ، خود قربانیء وطن شدند اما وطن را نجات دادند . وبقایای رهروان این راه دراز در راه آرمانهای والای خلق ستمدیده افغانستان این حرکت را افتخار مندانه ادامه دادندکه بر بنیاد آن
حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز با الهام از مبارزات آزادی خواهی ضد استعماری و ضد استبدادی که نخستین حلقات سیاسیء آن ازمبارزان همفکر، از وجودروشنفکران همسو ، آزادی خواه وبقایای جنبش آزادی خواهی ومشروطه خواهی شکل گرفت ، درکمترین زمان به جنبش سرتا سری وفراگیر مبدل گردید . یگانه حزبی که در تاریخ معاصرکشورما پیشتاز جنبش آزادی خواهی وترقی خواهی مردم افغانستان بود . حزبی که مجهز با اصول وموازین حزبی سیاسی وسازمانی وملهم ازاحساس عالیء مترقی و معیار های زرین اخلاقی ورجحان منافع علیای وطنی وساز مانی ، نسبت به منافع شخصی ،علیه بی عدالتی های قومی ، قبیله یی ، سمتی ، لسانی وانواع تمایلات منفی مبارزه کرد .حزبی که هر عضو ی از اعضایش از اعتماد کامل وباور های رفیقانه برخوردار بوده است . بر پایهء این اصول اعضای حزب در مسیر مبارزات قهرمانانه شان با عبور از کوره راهای سخت وجانکاه حماسه ها آفریدند وبا قیمت جان وحیات خویش قربانی های فراوانی را متحمل گردیده تا پیروزی ورهبریت جامعه را تجربه کردند . ولی اینکه دریک جنگ نابرابر، نا عادلانه وتحمیلی که بیشترین وجه آن از سوی خارج وهمسایگان مایه میگرفت خطر فرو پاشی بر حزب سایه افگند که منجر به آوارگی اعضای آن در سرتاسر دنیا گردید .ولی حزب دموکراتیک خلق افغانستان حزب وطن تا هنوز زنده است . در وجود حزب مردم افغانستان ودر نهاد ها ، احزاب وسازمانهای همسو وبرادر،در وجود کمیته های موقت تشکیلاتی وکمیته های انسجام تشکیلاتی همسو زنده است و در دریای خروشان اندیشه ها وآرمانهای والای خلق ستمدیده افغانستان وتاریخ مبارزات مردم آزاده افغانستان ریشه دارد . کاروان ترقی خواهان کشور ما بار مسوولیت ومبارزه را بسوی اهداف بزرگ انسانی تا به حال به پیش برده است و در حال حاضر نخستین وظایف دایمی اعضای حزب وسایرترقی خواهان افغانستان را تحکیم وحدت حزبی سازمانی گروهی وجمعی تشکیل می دهد .مبرهن است که در چنین شرایط حساس وتاریخی کشورما ، مبارزه متحدانه وهمبستگی وطنپرستانه ، وحدت ملی کشور را تحکیم بخشیده وتضمین کننده منافع علیای کشورمیباشد . خوشبختانه تا جاییکه دیده میشود اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان محترم اعم از اندیشمندان ،سروران قلم وآگاهان امور در لابلای مقالات علمی ومضامین پر بار شان در رابطه به مسایل وحدت نظر وعمل حزبی ،سیاسی وترقی خواهانه تلاش میورزند که بر بنیاد اینگونه فعایتهای وطنخواهانه توجه عموم روشنفکران ترقی خواه به این مسءله معطوف گردیده است وشکل گیری ایتلاف های سیاسی وترقی خواهانه بشارت این خوشبختیست . باآنکه نتایج عملیء این خواسته ها به تناسب مبرمیت زمان و ایجابات شرایط کنونی کشور ما نیازمند تلاش بیشتری میباشد اما دستاوردهای آن گامیست بسوی جلو که میباید آنرا تعقیب وتقویه کرد .
دوستان محترم یاد آوری از گذشته گان و ارایه یکی دومثال از تاریخ مبارزات آزادی خواهان وروز های دشوار مبارزات ح د خ ا، یاد آوریء برگی از درس های بزرگ تاریخ است که متاسفانه در حال حاضرتحقق آن عملا با کاستی ها وسهل ا نگاری ها یی همراه بوده است و اگر پای رنجش در پیش نیاید بگونه مثال توجه رفقای محترم را به این موضوع معطوف میدارم که چندی قبل بتاریخ هشتم ماه نوامبر ۲۰۱۳ میلادی خبر وفات وبخاک سپاریء یکی از رفقای حزبی ، یکی از اعضای با سابقه ح د خ ا ، فعال سیاسی ،انسان وطندوست ،پرشور وآتشین ، رفیق روز های سخت ودشوارما ، در شهر هامبورگ ازطریق وسایل ممکن پخش گردید که عده کثیری از دوستان ،علاقمندان ، هواخواهان ، وحتا انسانهایی صرف با داشتن علایق هموند ی از راهای دور ونزدیک به جنازه وفاتحه خوانی مرحومی حضور بهم رسانیده بودند .ولی متاسفانه از رفقای حزبی ما البته از ساکنین آن شهر به استثنای تعداد انگشت شماری که ازشمار پنجه های یک دست اضافه نبود دیگر کسی ازرفقا حضور نداشتند . آنهم در کشوری یعنی آلمان که پر نفوس ترین اعضای حزب وترقی خواهان کشور ما در آن سکونت دارند پس قابل سوال است که اینگونه بی حضوری در مراسم بخاک سپاری رفیق جانبرابر دیروز وهمسنگر امروزرا چی باید نام گذاشت ؟ آیا این گونه برخورد با کوشش های وحدت طلبانه وهمبستگیء ترقی خواهانه ما مطابقت خواهد داشت ؟ ما که مدعی دعوت تمام اعضای سابق ح د خ ا حزب وطن برای وحدت حزبی هستیم و کلیه نیروهای ترقی خواه وعدالت پسندرا در یک صف واحد بسوی ایتلاف های بزرگ ترقی خواهانه فرا میخوانیم ودر سطح کل مدعی وخواستار همبستگی سراسری ملی ومترقی واتحاد وطنپرستانه وداد خواهانه ورفیقانه میباشیم ،آیا میتوان با اینگونه کمرسی ها نسبت به جنازه رفیق همرزم خودنهال مبارزه متحدانه را به ثمر رسانده وباور مردم را به خواسته های وحدت طلبانه وترقی خواهانه مان جلب کنیم.
سوال درینجاست که آیا ادامه چنین وضع ما را بکدام سمت و سو خواهد کشانید . بگزار رفیق دیروز ما در لست امروز ما نباشد بگزار اگر با ما نیست ولی از ماست .این کمینه به تمام رفقای دیروز وامروز احترامانه پیشنهاد میکنم که عزت مرده وزنده ما بدست خود ما وهمیاری مردم ماست واین پیوند ها باید تحکیم یابد، زنده یاد ببرک کارمل فقید میگفت (تمام نیروی ما بخاطررسیدن به اهداف والای انسانی در پیوند با مردم ما نهفته است ) بنا بر آن تحکیم پیوند های مردمی وتقویت وحدت ملی وحزبی در صدر وظایف وطنپرستانه ما قرار دارد . نگذارند تا درین راه کاستی هایی بوجود آید زیرا حرمت گذاشتن برفقا ی حزبی وهموطنان عزیزبخصوص در شرایط غربت ، حضور در مراسم بخاک سپاری ، غمشریکی وتسلی بخشیدن به باز ماندگان ، احوال پرسی وعیادت از مریضان ، خبر گیرایی از سالخوردگان ،ودیگر مراسم خوشیءهموطنان عزیز ودوستان محترم معیاروطنپرستی ، انساندوستی ورفاقت است که ما را در عمل نزدیک میسازد .نتنها فقط بخاطر نزدیکی بلکه بمنظور ادای رسالت وطنی وحزبیء ماست .زیراهمه بهتر میدانند که غمشریکی دراین راه دراز بیک ابراز تسلیت از راه دور وخواستن صبر جمیل وفردوس برین خلاصه نمیشود. زیراباز ماندگان وغمگینان ، اشخاص مریض و سالخوردگان بیشتر از همه چشم براه کسانی می باشند که عملااز آنها توقع غمشریکی وهمدردی دارند . ما وظیفه داریم تا حتی المقدور به این گونه مسایل بطوریکه لازم باشد رسیدگی نماییم ورسیدگیء ما هم مهم است وهم ضروری.
فروغ هبستگی وهمیاریء ما بیانگرتمدن پویا وفرهنگ اعلیء تاریخ پنجهزار سالهء سرزمین زیبای ما میباشد.
با عرض حرمت عبدالو کیل کوچی