داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذ
پروژه بند داسودرپاکستان آب دریای کابل را بطور مجانی تصاحب خواهد کرد
چند روز قبل خبر ناگوار دررسانه ها ی مطبوعاتی افغانستان به نشر رسید که پاکستان بطور مخفیانه طرح پروژه بند داسو بالای دریای کابل را به بانک جهانی فرستاد وخواستارتمویل این بند بزرگ شده است وبانک جهانی طرح بند داسورا به حکومت افغانستان خبرداد وحکومت افغانستان مخالفت شدید خودرا درمقابل طرح این پروژه به بانک جهانی ودیگر نهادهای بین الملللی ابرازنمود.
کشور قحطی زده سالانه پنجا بلیون دالر به ممالک همجوار اهدا میکند
عنوان فوق مبالغه نیست واز نگاه اقتصادی قرین به حقیقت است.
معین وزرات آب وانرژی در یک مصاحبه مطبوعاتی با نامه نگار پژواک که بتاریخ 8 اپریل 2010 اظهار داشت که به اساس سروی ها مختلف مقدار آبهای سالانه افغانستان هفتادو پینج ملیارد ( بلیون ) متر مکعب آب است که صرف بیست وپینج الی سی فیصد آن یعنی بیست وپینج بلیون مترمکعب آن درافغانستان دربخش زراعت به مصرف رسیده ومتباقی به مقدار پنجاه بلیون متر مکعب این آبها بدون استفاده ازافغانستان خارج شده وبه سرسبزی وشگوفائی کشورهای همجوارکمک میکند.
این ارقام احصائیوی شاید در نظراول برای وطنداران اعداد بی اهمیت جلو کند ولی از نظر اقتصادی ضایعات بس بزرگ وجبران ناپذیریست که هرسال به پیکر اقتصادی این کشورخشک, قحطی زده بیکار وبی روزگار وارد میشود برای آنکه ما بتوانیم اهمیت اقتصادی این آب های ازدست رفته را خوبتر توضیح کرده باشیم توسط یک سنجش ساده ارزش این آبها را به دالر به نرخ تعین شده بین المللی توضیح چنین میکنیم .
قیمت فی مترمکعب آب در ساحه بین المللی حدود یک ونیم الی دودالر تعین شده وبرای آنکه ما بخطا نرفته باشیم قیمت فی متر مکعب آب افغانستان را حد اقل یک دالرتعین میکنیم , آبهای ضایع شده نظر به اظهارات معین آب وانرژی پنجاه بلیون مترمکعب به ارزش یک دالر فی مترمکعب تثبیت میکنیم که جمعا به ارزش پنجا بلیون دالر میشود .
پنجا بلیون متر مکعب آب یک ثروت بیکران طبیعی ودارائی مهم ملی است که ارزش آن نسبت به ذخایر گازونفت ومس وهرمعدن دیگر که درافغانستان تصورشود زیاد تر است .
طرق استفاده معقول واقتصادی آب در افغانستان :
ذخایر عظیم آب اگر درداخل افغانستان بطور اقتصادی استفاده شود کشور ما نتنها سرسبز بل به محیط ذیست وشرایط اقلیمی کمک بزرگی خواهد نمود ومزید برآن به تعداد زیاد مردم بیکاردر بخش زراعت جذب شده وبزودی افغانستان کشوری خواهد شد که محصولات زراعتی را به چهار گوشه وکنار جهان صادر خواهد نمود, ونظر به شرایط جیوفزیکی که سرزمین ما دارد بند های بی شمار کوچک وبزرگ با سرمایه گزاری های خورد احداث شده وساحه بزرگ زمین های بائیر ولامزروع کشورما را که در حدود صدها ملیون جریب است آبیاری وهم به مقدار صدها هزارمیگاه وات که اساس وزیر بنای صنعت را دریک کشورتشکیل میدهد تولید خواهد شد. امروزدرافغانستان مشکل بزرگ نداشت آب وانرژی است ونظربه شرایط وتغیرات نا مساعد اوضاع جوی در سرتاسر دنیا کشورها به قلت آب وخشکسالی های منطقوی وحتی قاروی روبرو اند, درافغانستان نیزدراثر کمبود ریزش برف وباران های موسومی از مقدارآب در یاها نیز کاسته شده وحتی درآب دریای هلمند به اندازه سی فیصد تقلیل بعمل آمده .
شاید نزد خوانندگان سوالی خلق شد که ساختمان بند های آبیاری به سرمایه گزاری هنگفت ضرورت دارد که افغانستان فاقد آن است وگذشته ازآن احداث بند های بزرگ آبیاری پروژه های طویل المدت است . بلی این نظر در بعضی موارد واقعیت دارد پروژه های بزرگ مانند سروبی ,نغلو وغیره ولی میتود ها وطریقه های ساده آبرسانی و پروژه های زود رس اقتصادی وجود دارد که با سرمایه کم وبه یک دور قصیرالمدت درمناطق مختلف کشور به مرحله اجرا گذاشته میشود , طوری که در کشور چین نیز این نوع پروژه های خورد باسرمایه کم عملی شده وازآن بهره خوب اقتصادی حاصل گردیده ودرافغانستان نیزدرمرحله اول این نوع پروژه ها طرح وبرایعملی شدن آن بائیست اهالی منطقه دریک ولایت ویا ولسوالی ها مستقیما به این پروژه هاسهیم شوند.
قبلا تذکرداده شد که نظربه شرایط وساختمان جیوفیکی وتوپوگرافی درافغانستان کا سه های بزرگ طبیعی ویا وادی های پهن وعمیق که اطراف آنرا کوهای بلند احاطه نموده درکشورما زیاداست که به سهولت ومصرف کم میتوان مسیر رود خانه ها را به سمت این کاسه های طبیعی تغیرداد واین نوع کاسه ها دربسیاری ساحه کشور وبخصوص در ساحه مرکزی وشما ل شرقی به تعداد زیاد موجود است مثال برجسته آن آب ایستاده انجمن که عمق آن به چند صد متر میرسد واهالی منطقه آنرا بنام حوض انجمن یاد میکنند که منبع وسرچشمه دریای کوکچه را میسازد ودربین ولایت پنجشیر وبدخشان قراردارد , مثال دیگر آن بند امیر است که درحدود هفت بند را میسازد واگر دولت این پروژه های آبیاری وآب رسانی را روی دست میگیرد اهالی ولایات وولسوالی های مناطق متذکره دستگاه اداری کشوررا به این نوع کاسه ها وموقعیت ها رهنمائی خواهد نمود. مقدار آب ذخیره شده بعدًا توسط کانال ها ویا جوی ها به مناطق وسرزمین های بائیر که فاقد آب اند رسانیده میشود. ودرحفر وتمدید این کانال ها وجوی ها دولت بائیست ازمهندسین وانجنیران داخل کشور که بیکار اند استفاده کند ومن یقین کامل دارم که مهندسین وانجنیران جوان ما ازعهده سروی زمین ها وخط السیر کانال ها وتمدید جوی ها به وجه احسن برآمده میتوانند بشرط آنکه دستگاه اداری کشور به این جوان های ما چانس داده وکار رابه اهل آن بسپارد.
شرایط اقتصادی امروز در افغانستان به شرایط وبحران اقتصادی 1929 اروپا ویا بحران اقتصادی 1933امریکاه مشابه است که دراروپا هیتلربرای ازبین بردن بیکاری به تمدید اتوبان ها واحداث کانال ها اقدام نمود وتوانست که به تدریج بیکاری را ازبین برده وکشور آلمان را از بحران اقتصادی نجات دهد و هم به همین منوال درامریکاه که درسال های متذکره به بحران بزرگ اقتصادی روبرو بود, رئیس جمهور روزولت مانند اروپا به تمدید جاده ها , احداث بند های بزرگ آبیاری وساختمان پل ها های بزرگ اقدام نمود وکشور شان را به تدریج از بحران اقتصادی نجات دادند وهمان پروژه های که در زمان بحران اقتصادی تکمیل گردید امروزدررشد اقتصادی کشورهای متذکره سهم مهم دارد.
درافغانستان نیز پنجا الی شصت فیصد قوای کار عاطل وبیکار است , کتله بزرگ کارکران برای جستجوی کاردرجاده های کابل پرسه میزنند وبیکاری مزمن یک نا رضایتی اجتماعی را بار آورده مانند یک انبار باروتی است که دیر یا زود انفجار خواهد نمود. از جانب دیگر مهاجرین بطور روز افزون به تعداد هزارها فامیل جبراً از پاکستان وایران رانده شده به اصطلاح ایرانیان رد مرز میشوند وحکومت افغانستان هم کدام پلان مشخص اجتماعی واقتصادی که تهیه مسکن , خلق کار, تاسیس مکاتب , شفاخانه وغیره امور اجتماعی است برای این مهاجرین ندارد , پس بهترین چاره آنی طرح یک پلان اضطراری است که به تعداد زیاد این بیکار هارا به پروژه های حفر کانال ها وآوردن آب های ذخیره شده به سرزمین های بائیر مصروف ساخته وسرزمین های وسیع را به منظورزراعت دراختیار قوای کاری که دراین پروژه ها مصروف میشوندبرای مدت ده الی پانزده سال به قیمت ناذل وبه اقساط تادیوی بدسترس مهاجرین بیکار که در پروژه های آبیاری بطورفعال سهم گرفته اند وزمین های بائیر وخشک را قابل زرع میسازند واگزارشودودر پهلوی آن ادارات دولتی خدمات اجتماعی مانند آب آشامیدنی , مکاتب کلینیک مساجد وغیره موسسات کوچک که تقاضای ابتدائی این کارگران را مرفوع سازد در طول این کانال ها به یک فاصله معین تهیه نماید وبه این ترتیب از یک طرف از بیکارانی که درشهر کابل تمرکز یافته ویک اختناق اجتماعی واداری رابارآروده اند کاسته شده وازجانب دیگردرمسیراین پروژه های آبیاری مردم بیکار مسکون ومصروف شده وبه تدریج به مراکز کوچک وبزرگ اقتصادی تبدیل خواهند شد .
پیامد ها ی منفی اقتصادی وسیاسی ریزش مجانی آب به کشور های همجوار:
کابل بزرگترین دریاست که درقسمت درونته با دیگر رود خانه های فراوان آب مانند دریای پنجشیر, دریای علیشنگ وعلینگار کنر ملاقی ودریای باعظمت را ساخته که با سرعت عجیب بسوی خاک پاکستان در جریان است وشهر اتک محل تقاطع دریای کابل وسند را میسازد که بسوی جنوب پاکستان روان وسرزمین های ملتان , علی پور وحیدرآباد را سرسبز میسازد ویکی از دلایلی که پاکستان نمی خواهد که درافغانستان یک استقرار سیاسی واجتماعی رونما شود موضوع ریزش آب دریای کابل به پاکستان است وپاکستانی ها خوب درک کرده اند که حکومت قوی افغانستان روزی از پاکستان جدا تقاضا خواهد نمود که در مورد آب های مفت ومجانی افغانستان درپای میزمذاکره کشانده میشود.
نگارنده به عنوان کارشناس مسایل اقتصادی ازحکومت آقای کرزی واراکین بلند پایه اداری کشور تقاضا میکنم که افغانستان جبران پولی آب های خویش را به قیمت فی مترمکعب یک دالرامریکائی از پاکستان مطالبه کندواین موضوع را هرچه زودتر به حکومت پاکستان درمیان گذاشته ودراین زمینه با پاکستان به یک موافقه برسد اگر دراین موضوع حکومت افغانستان غفلت میکند شاید روزی برسد که پاکستان بایک نیرنگ جدید پیش ازاینکه افغانستان متوجه شود اقدامی نماید که حق آبه مجانی دریای کابل را برای کشورخود بدون جبران پولی تضمین نماید.
دراین اواخر بین کویت وکشورهای همجوار یک موافقه بعمل آمد که به اسا س آن کشورهای همجوار به مقدار نوصد ملیون متر مکعب به قیمت یک ملیارد وپینجصد ملیون دالربه کویت صادر میکنند.
باتاسف عمیق که افغانستان با کشور های همسایه های شمال (رود آمو وکوکچه) وپاکستان (دریای کابل) دربخش توذیع وصدور آب کدام موافقه بین المللی ندارد وصرف در سال 1973قراردادی با حکومت ایران عقد نمود که ایران سالانه به مقدار 850 ملیون مترمکعب ازآب دریای هلمند را بطورمجانی بدست میاورد . حال موقع آن رسیده که درموافقه نامه 1973 آب هلمند نیز تجدید نظرشود وهمچنان دریای هریرود نیز بطور مستقیم به سرزمین های ایران بدون کدام موفقه ویا جبران پولی سرازیر میشود.
پاکستان مدت مدیدی است که راه ترانزیت رابه افغانستان به حیث یک وسیله فشار سیاسی واقتصادی استفاده نموده وافغانستان را بارها در تنگنای اقتصادی قرارداده واگر افغانستان بخواهد که برای همیش این تهدید پاکستان را ازمیان بردارد بائیست بالمقابل آب دریای کابل را یک آله فشار اقتصادی برای پاکستان بسازد.
افغانستان در اثر خشک سالی پیهم به کمبود مواد غذائی روبرو شد وفعلا هم در بعضی ولایات مانند اروزگان , بامیان و دیکندی اهالی به قحطی وگرسنگی روبرو اند وملل متحد برای رفع گرسنگی وقحطی از جامعه بین المللی تقاضای کمک را نمود.
درهفته نامه امید شماره 819خبر کوتا نظرم را جلب نمود که یکصدوهفتاد هزار تن آرد توسط بخش خصوصی از روسیه وایران خریداری وبه افغانستان وارد شد وبازهم در امید شماره 820 خبر دیگری نشر گردید که به مقدار پنجا هزار تن گندم از پاکستان بطور عاجل برای رفع بحران مواد خوراکی درافغانستان واردشد , قبلا بین حکومت پاکستان وافغانستان قرارداد تورید یک ونیم ملیون تن گندم موافقه شده بود وپاکستان بحران مواد غذائی جهان شمول را بهانه قرارداده وبازبه همان روش نامطلوب خود که افغانستان را به یک مضیقه سیاسی قراردهد صادرات گندم رابه کشورما متوقف ساخت ولی دراثر میانجی موسسه ملل متحد وفشار کشورهای اروپاه وامریکاه دوباره صادرات مواد غذائی را به افغانستان اجازه داد.
گندمی که از پاکستان به افغانستان وارد میشود توسط دریای کابل بطورمجانی آبیاری شده وپاکستان نتنها راه ترانزیتی را بل صدور مواد ارتزاقی را که توسط آب مجانی کشور ما تولید شده به حیث یک حیله وآله فشار اقتصادی به مقابل کشورقحطی زده ما استفاده میکند.
وقت آن رسیده که دستگاه اداری وسیاسی افغانستان درمورد استفاده اعظمی آبهای کشورتوجه عمیق نموده وپروژه های آبیاری وآبرسانی را بطورجدی درطرح پلان های اقتصادی خویش رجعان ومملکت را از کمبود مزمن مواد غذائی که دامنگیر کشورفقیرشده رهانیده وهم دست تعرض پاکستان را که در جستجوی بهانه های مختلف به منظور ضعیف شدن موقف اقتصادی وسیاسی افغانستان است کوتا ه سازد.