سنجر غفاری
از دیپلوماسی دروغین
بیرون شویم !
واقعیت های تلخ ،عوامل ایجاد و گسترش بحران درافغانستان و منطقه را به دید منطقی و روشنگری آن نگریست واز پنهان نمودن حقایق درزمینه تعین سرنوشت ملی نباید مردم افغانستان را گول خورده محاسبه نمود ، مسلم است اینکه رهبران و حکومت ها ی مختلف درافغانستان با طرح و پوشش استخباراتی کشورهای ذی نفع ، یکی پی دیگری روی کارآمدند وبعد از اینکه موثریت شان به دوام استراتیژی و خواست بیگانه ها تمام گردید انها نیز به شکلی از اشکال بد نام و ازصحنه بیرون انداخته شدند وبا بوجود تغیر درنظام و سیستم قبلی هزاران کادرموثر نظام های قبلی به عاشیه کشانیده شدند ، نا باوری ها، انتقام جوئی ها در نظام کشوری به نفع نا بکارانی بوجود آمد که افغانستان ومردمش را دردام اهداف بیگانه ها قرار دادند و و مطیع دایمی شان نمودند . بدون شک بیگانه ها از بیان واقعیت ها و بیداری ملت افغان همیشه درحراس هستند ، به خصوص رهبران دست نشانده که وسیله گردیده اند واقعیت ها معامله گری ها پنهان از دید گاه مردم باشد. مثال زنده ، اصول نظام سازی برای آینده مردم افغانستان درقالب انتخابات پیش رو، امضای توافقنامه امنیتی با امریکا ، مزاکره، دیالوگ ومصالحه با طالبان ،بیرون کشیدن قوت های امریکا از افغانستان و بلاخره دیدگاه مشترک همسایه های افغانستان درزمینه سرنوشت ملی و حیات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی مردم ما که خود هیچ نقش وصلاحیت تصمیم گیری وابراز نظردرتعین و انتخاب یک نظام ملی و کشوری شان راندارند و دور ازواقعیت های سرنوشت سا زآینده خود و فرزندان شان قرار گرفته اند این یک تراژیدی قرن بیست و یکم و اعدام دموکراسی است . نیروهای ملی و روشنگرجامعه افغانی درگرو ملیت گرائی های فرو برده شده اند که توان تصمیم گیری و جستن از این تلک را برای شان شکست می دانند و مصروف ثروت اندوزی و تخریب همدیگر به عنواوین مختلف قرار دارند ، در دام اشتباهاتی هستند که نا خواسته به عنصرمعامله روی سرنوشت ملی وکشوری شان درتعاملات بیگانه ها رنگ باخته ، به فورمول استبدادعلیه یکدیگرمبدل گردیده اند که میتوان ازتضاد میان روشنفکران و روحانیون ، سران قوم و قبایل با هردو « روشنفکر وروحانی » طی چند دهه خونین در خانه افغانها درسهای را آموخت که نفوذ استخبارات کشورهای منطقه و جهان این معا د له را برملت ما تحمیل و عملی نموده و می نمایند .
درسهای تراژیدی ملی درافغانستان را با تشکیل کمپاین انتخاباتی برای سال 2014 ازوجود ریزرف ها وعوامل آغاز وادامه بحران کاذب و انکشاف دهنده درسرنوشت همگانی باید استحصال نمایم که ده کاندید ریاست جمهوری + بیست تن از معاونین شان مساویست به آغاز یک پروسه سیاسی و نظام سازی بیگانه ها برای ما که دیگر «ملت افغان» کل اختیار وتصمیم گیرنده سرنوشت ملی شان نیست . بدون شک روحانیون ملی ومترقی ، روشنفکران و نخبگان سیاسی به شمول همه ای مردم عادی همچنانی که سایررهبران نظام ها روی صحنه آمدند و رفتند باید خالی ذهن وبلی گو ، تماشاگر و انتقام گیر باقی بمانند و به خواست بیگانه ها باید برقصند و مطیع باشند .
افغانستان امروز به میدان رقابت ها و تآ مین کننده اهداف استراتیژیکی و تعین کننده منافع کشورهای همسایه ، منطقه و قدرتهای جهانی مبدل گردیده ، مردمش وسیله و بهانه خوبی در جهت سرکوب و گسترش انواع بنیاد گرائی درمنطقه و جهان دراختیاربازیگران وشبکه های استخباراتی این کشورها قراردا ده شده ، اکنون مشاهده میگردد که دیپلوماسی های دروغین میان رهبران امریکا و پاکستان در تبانی انگریز ها و رهبران بنیاد گرایان در پاکستان منجمله پدرطالبان « مولانا فضل الرحمان » با ارگ نشینان درافغانستان از زیر کاسه های گذاشته شده نیم کاسه دیگری را بنام لویه جرگه و اتخاذ تصمیم گیری درزمینه تضمین حقوقی برای سربازان امریکا بعد از سال 2014 به وسیله مردم افغانستان و عقدقرار داد امنیتی با امریکا که مردم افغانستان هیچگونه اگاهی و قدرت تصمیم گیری را نداشته و ندارند و همیشه بنام شان مطبخ و آشپزها مصروف پبخت وپز انواع و اقسام غذاهای لذ یزبرای دیگران در خانه خود شان بودند و هستند ، مگر دود ، آتش و دیگ آی که بالای آتش گذاشته شده و غذا درآن طبخ گردیده است « افغانستان و مردمش بوده واست » که در آتش اهداف و خواست های بیگانه ها قربانی داده و وسیله بوده و است .
بازدید محمد نوازشریف صدراعظم پاکستان ازامریکا وملاقات هایش با رئیس جمهور اوبا ما و مقامات مطرح آن کشور،« لجاجت و دعوا جلبی » جناب رئیس جمهور حامد کرزی با رهبران تصمیم گیرنده و مقامات کلیدی امریکا در بازی های پیش رو برای آینده افغانستان ومردمش تحت پوشش سناریوی « انتخابات و عقد پیمان امنیتی با امریکا » را میتوان یک دیپلوماسی فریبنده و دروغین تشخیص و تعریف نمود که بیان واقعیت های تلخ و نتایج سیاست های ناکام و پنهان ازدید ملت افغان را واضح می نماید که امریکا ومتحدین بنام جنگ سرد با شوروی، بعدآ تحت نام آزادی زنان واطفال افغان با شعار استقراردموکراسی ، با آغاز جنگ ومبارزه با تروریزم بین المللی درافغانستان و منطقه ، که قرن ها این خواب های پریشان را برای مردم و فرزندان افغان طرح نموده بودند عملی کردند واکنون با پیش کش نموده مصالحه ودیالوک با طالبان وانتخابات ریاست جمهوری وانتقال مسالمت آمیزقدرت برای افغانها میخواهند تا یکباردیگرمردم ونسل جدید مارا درگرو اهداف بعدی ودیپلوماسیهای دروغین شان برای قرن های دیگربه جان هم بیندازند ونسل کشی و ملیت گرائی ، افراطیزم ، جهالت بنام جنگ کفرومسلمان،آزادی اقلیتها وگسترش دموکراسی به نفع استعمارانگریزی وسوپرامریکائیزم ازافغانستان به انسوی سرحدات شمالی ، شرقی و غربی ما صادر گردد. سنجر غفاری 26 اکتوبر 2013