جلال بايانی

 

تحليل و گردآورنده جلال بايانی کاوشـــگر
.. نوامبر ۲۰۱۳
 

{ عجبا !! تروريســــــــــــت شــــــناخته شــــده حسن اميری «سيغانی » به دفاع از حقوق بشر قرار گرفته است!!! }

ترور و تروريسم يكي از مباحث پررونق محافل سياسي و حقوقي دنيا و مجامع بين المللي است. شنيدن اين واژه ذهن را متوجه خشونت، وحشت و جنايت مي كند. عمليات تروريستي پديده اي تازه نيست، بلكه روشي است كه طي قرون متمادي، ضعيفان براي ترساندن حكومتها و قدرتمندان حاكم يا دو قدرتمند در مقابل يكديگر، يا قدرتمندي براي ترساندن ضعيفان به كار برده اند، و تاريخ، آكنده از اقدامهاي تروريستي است.
به هر حال پس از تراژدی 11 سپتامبر هويت ، سابقه ترور ، انگيزه ترور اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از طرف دیگر این رویداد فرصتیرا فراهم کرده که بتوانند هویت ساير اشکال تروريزم مطالعه گردد .بعد از 11 سپتامبر يکي از اصلي‌ترين گفتمانهاي مطرح در آمريكا اين بود كه ارزشهاي آمريکا مورد هدف تروريستها قرار گرفته است. يا به عبارتي هويت آمريکايي هدف تروريستها معرفي شده و هويت ديگران در هاله­اي از تهديد امنيتي تصوير مي­گردد. و جمله معروف بوش که «در جنگ با تروريسم يا ديگران با ما هستند يا علیه ما» تا حدودي نشأت گرفته از نگاه هويتي به سياست آمريکا است . اما بوش اگاهانه فراموش ميکند که خود تروريزم دولتی را رهبری و کشوری بنام افغانستان را توسط گسيل تروريستان به زانو نشاند وتا امروز از کران ؛کران آن خون ميچکد و اين کشور کهن سال با تمام ارزش های اجتماعی و معنوی غرق در خون و زخمی قرار گرفته ، در اين جنايت تنها امريکا حضور نداشت بلکه دو همسايه ددمنش ايران و پاکستان ، اکثر کشورهای اروپای و کشور عربی نيز تروريزم دولتی امريکا را ياری و کمک نمودند ، و اما کشور چين کمونســـــــت !!؟ چه نقش داشت ؟ چين گرگ رد نقاب گوسفند نيز تبارز نموده با جابجای شرير ترين ، خون آشام ترين ، بی رحم ترين تروريســــتهای « طرفدار ترن چين بنام ماهو ، چونلای و گروپ چهار نفری » که در افغانستان بنام چپ افراطی « ماويســــــتها » شهرت داشت و دارند با لباس اسلامی ،ابا و قبای مذهبی داخل باند های به اسطلاح مذهبی شدند که با جنايات ، دهشت و وحشت خود مجال به تروريستهای ساخت و پرداخته امريکا و عرب نداده با قصاوت شديد عمل ميکردند و اکثرأ با استفاده از موقف خود مساجد را به آتش کشيده به کتاب کلام الله آتش ميزدند ا سيران را واسکت بريده و چون بحث ما روی يکی از اين تروريســـــتان يا دهشت افگنان بنام [ حســــــــن اميــری ســــــــيغانی ] نطاق يا بر نامه ســــاز تلويزون بين المللی آريانا لاانجلاس امريکا « نبيل مســــــــــکينيار » اســــــت که با نهايت اغماض ، بلند پروايی طی برنامه ها از حقوق بشــــــر ،کرامت انســــــــانی ، دموکراسی ، حقوق شهروندی و دها واژه مقدس ديگر دفاع و گويا ليســــــت [ ناقــصــين حقــوق بشــــــر !!؟؟ ] را ترتيب نموده زمين زمان را با چنگ و دندان بســــــته از [ حقوق بشر ] اشـــــــتر گونه کف باد نموده که با حرکات مفعول معابانه گاه گاهی اشـــــک تمســــــــــاح ريخته و دشنام داده ، زوزه ميکشد ، دندان نشانداده و مانند پاچه گير دم دکان قصابی هر رهگذر را گزند رســـــانيده و با تلاش ليســــــــت جنايات ، ترور های که نموده ، فعاليت های دهشت افگنانه او را و دها فساد اخلاقی او و خانواده او را جمع که غرض معرفی و يا هويت يک تروريســــــــــت پيشکش نموده تا نهاد های حقوقی ومدنی با تلويزون اقای نبيل مســــــــــکينيار درامريکا طرف شده علت و انگيزه قرار دادن يک تروريســـــــــــت شناخته شــــــد ه بنام [ حســـــــــن اميری ســـــــيغانی ] در عقب تلويزون به اســــطلاح بين المللی جويا و به ارگانهای ذيصلاح حقوقی نيز تماس گرفته شــــود . حال يک يک جنايات وترور های زنجيری او که شــواهد موجود و فاميل های متضرر نيز مشــــــخص ميباشد ، يک : ترور تورن پليس ماموريت کارته پروان بنام غلام فاروق احمدی ورثه فعلأ در شهر نو کابل ، ترور دريور وزارت ماليه بنام ســـخی داد ولد الله داد مسکونه خير خانه ، ترور معلم ليسه نادريه بنام سيد اشرف آغا ولد سيد صفدر ورثه دردنمارک ، ترور نازيلا متعلمه مکتب رابعه بلخی بنت امام الدين قريشی ورثه در ناروی ، ترور برادر خود اش توسط خود اش به قصد آنکه با خانم برادر رالط ناجايز داشت و بعد از ترور برادر با خانم او ازدواج نموده و خانم مذکور امروز مورخ ۷ نوامبر گفت حاضر است در محکمه شهادت دهد ، ترور افسر فرقه ۸ قرغه در منزل اش واقع فاميل های قرغه بنام دگروال عبدالرحيم رحيمی ولد عبدالرسول مسکونه ولايت پروان پسران او در المان ، چندين مرتبه در مخزن آب نوشيدنی مکاتب دخترانه ليسه ســـــوريا ، ليســــــــه رابعه بلخی مواد مسموم کننده انداخته که باعث مرگ دختران اين ليســــه ها گرديده و توسط پليس دســــتگير زندانی شـــــده دوســــــــه در محاکم کابل موجود اســـــت ، اودر شـــــــــهر کابل بنام[ حســــــــن تيزاب پاش ] شهرت داشته و اخبار اصلاح نزد خود موجود دارم که موصوف را در وقت تيزاب
پاشـــيدن به صورت دختران مکاتب پليس دســـــــــتگير نموده و جريان اين جنايت ننگين اونوشــــــــــته شـــده اســــــت و او به صورت دها زن و دختر تيزاب پاشــــيده که يکی از آنها در شــــهر مالمو کشــــــــور ســـــويدن بنام خانم « ســـــــــهيلا صديقی » حضور دارد . حســــــــــن ســـــــيغانی کنون <اميری > در جوانی و نو جوانی به رسم عنعنه خانواده و فاميل تن فروش شـــــــــناخته شــــــده بود در بزرگی غرض آب نمودن عقده حقارت افراد که با او نزديک شــــــده بودند اکثـر أتوســـط اين تروريســــــــت شناخته شده ترور گرديده که مردم کنونی کارته پروان که اکثرآ در اروپا است حکايت ازترور دها دريوران تکســــــی توســــط او ميباشـــند اگاهان تروریسم را سلاح قدرتمندان می داند نه ضعیفان. به اعتقاد او، ا مریکایی ها در دوصدسال اخیر در جهت اخراج و نابودی ساکنان اصلی آمریکا تلاش کرده اند و در این بین، تاریخ اروپا فاجعه بارتر از تاریخ آمریکا بوده است.مردم جهان آمریکا را به ایجاد یک شبکه تروریستی دولتی بی نظیر متهم کرده که در سراسر دنیا دست به اعمال وحشیانه می زند و تروريســــــت شناخته شده بنام « حســـــــــــــن اميری » < ســــيغانی > و امسال او اقامت و تابعيت داده و تا سرحد که عليه پاکترين انسانها افغانستان اقامه دعوا نموده و خود را مبارز ، جســتجو گر و پيگير ناقصين حقوق بشر جا زده.
بنابراين تحت تأثير سايه سنگين گفتمان مي توان از پديده اي که در يک دوره زماني که اساساً تهديد نيست، تهديد ساخت و چنان که سازه انگاران
Consteractivistsمعتقدند نقطه عزيمت و واحد تحليل را در خصوص تروريسم نه تروريست ها و اعمال آنها بلکه انگاره هايی قرارداد که برساخته مي شوند و به عنوان تهديد و «دگر»other و در چارچوب الگوهاي دوستي و دشمني جلوه گر مي گردند.در چنين بستري، ارائه هر گونه تعريف و بازتعريف علمي از تروريسم گرايشي قوي به سوي فراگفتمان پيدا مي کند. در واقع هيچ فراگفتماني نمي تواند خود را از مشکلاتي که گريبانگير تعريف علمي تروريسم است رهايي بخشد و نهايتاً پادگفتمان هاي متعدد هر يک خود را علمي و گزاره هاي مندرج در گفتمان هاي ديگر را غير علمي لقب مي دهند.
مع الوصف تعاريف و مفهوم سازي هاي معاصر ارائه شده در خصوص تروريسم، غير علمي و ناکافي هستند، زيرا تروريسم و تروريست ها را با توجه به جايگاه ضد هژمونيک آنها طرد کردهو نه گذاشت ديگران با ترور گفتار ازعقب پرده تلويزون ترور نمود و ضروت است همگان در افشا او و سپردن او به پنجه قانون تلاش نمود .
بعد از حادثه
۱۱سپتامبر، آمريكا رسماً مبارزه عليه تروريسم را اعلام مي كند. البته بعد از فروپاشي نظام دوقطبي كارشناسان مختلف آمريكايي و رهبرانشان در سطوح مختلف در وزارت خارجه و دفاع گهگاهي اشاره به افزايش نقش گروه هاي تروريستي در دنيا مي كردند و اما هيچگاه از حضور تروريســـــــــــتهای چون اسامه بن لادن ، حســـــــــن اميری « ســــــــــــيغانی » که ميتواند خطرناکتر از اسامه بن لادن و گروپ او بود ، حسن اميری طی سالهای 1984 و1985 يک تبعه امريکايی بنام « اليزابت » که در شفاخانه نور کابل کار ميکرد اپتدا اختطاف نموده و مبلغ 50000 دالر تقاضا نمود که بامداخله مسلحانه پليس حسن اميری فرار و يک همکار اش بنام احمد جان ماويســـت دســـتگير که هم اکنون در بلجيم اقامت دارد موصوف حاضر است در صورت ضرورتعليه « حســــــن اميری » شهادت دهد .
تاريخ سياست خارجي آمريكا نشان مي دهد كه اين كشور ضرورت و فلسفه حضور خويش در صحنه جهاني را با وجود يك رقيب يا دشمن حقيقي و يا فرضي تبيين كرده است. اگر اين گفته زماني جزئي از بافته هاي تئوري توطئه محسوب مي شد، اما امروز يك واقعیت غير قابل انكار است. در ايام جنگ سرد اين كمونيسم بود كه در ذهن آمريكاييان حكم يك شبح خوفناك را پيدا كرد و تمامي حركتهاي چپگرا و حتي آزاديبخش از نهضت ملي نفت مصدق، تا حركت استقلال طلبانه پاتريس لومومبا و آلنده با همين ترس نفوذ كمونيسم هدف قرار گرفتند. در چنین دورانی پروژه دشمن سازی به وسیله حضور تعارضات ایدئولوژیک میان دو قطب، محیطی پویا به مولفه های قدرت بخشیده بود که از اين نعمت امريکا و چين حسن اميری نيز استفاده برد و با حمله به سفارت انگليس در کابل خواست شرايط را بالای ديپلومات تنگ و دشوار سازد تا کاردار های عادی آن کشورها نيزافغانستان ترک نمايند وحسن سيغانی يااميری در زمان حمله به حريم انگليس اشيای گران بای سفارت رانيزغارت ودزديده و اما با پایان جنگ سرد بايد با دست پرورده های خود چون بن لادن تصويه حساب نمايد وغافل است کهدر آســــــــــتين امريکا مار های خطرناکتر ماويســــــتی موجود و ريشـــــــــه های نيز پهن نمودند که از تيم کاری « حســــــــن اميری ســــيغانی » نام برد که هنوز که هنوز اســـــــــــت برای ســـــفارت و جنرال قونســـــــلگريهای چــين مفيم امريکا جاسوسی نموده و درخدمت چين ميباشــــند . به این ترتیب تروریسم در مجموعه مهمترین و اصلی ترین اولویت های درآنست که دشــمنان مردم افغانستان ، دشمنان نهضت مترقی ، دشمنان ديگرانديشـــــــان ديروز و امروز افشا نمود. نوع دسته بندی موضوعات در اسناد نشان می دهد که حســـــــــــن اميری ســــــيغانی اصولاً از رهبران اختطاف گران غربی ها در کابل ، ترور مردمان که بدون پيوند سياسی با رژيم وقت کابل همکار بودند قرار داشت .

 

 


بالا
 
بازگشت