محمد آجان غلجی

در سوگ عزیز دیگراستاد محب اله فکرت 

 

غمینارفته  بیرون از دلم آید غم دیگر

ندارم مهلتی ؛ از ماتمی  تا ماتم دیگر

 

با دریغ و اندوه عظیم از درگذشت نابهنگام  دوست  دیرینه ؛  انسان فرهیخته و مبارز نستوه راه انسانیت و ازادی هموطنان از مظالم دیرینه ؛ محب اله فکرت  اگاه شده و از این حادثه غیر منتظره بر خود لرزیدم ؛ معلوم نیست چرا اژدهای مرگ  بهترینها وانهم در سنین پایین و ایام غیر طبیعی مردن را نشانه میگیرد ؛ متاسفانه روال زندگی همینطور است و نمیشود با اراده مان تغیرش دهیم 

استاد محیب اله فکرت در شهر ایبک مرکز ولایت سمنگان  بدنیا امده  تعلیمات ابتدایی و ثانوی را درشهرایبک تمام کرده و تحصیلات عالی را در دارالمعلمین بلخ  با نمرات عالی به اکمال رسانید ؛ متعاقبا منحیث یکی از معلمان اگاه و با تعهد در مکاتب مختلف و لیسه های سمنگان  با دلسوزی و شایستگی تمام به خدمت در راه اموزش و پرورش اولاد وطن بذل مساعی نموده ؛ وظایف و مسولیتهای خود را در این راستا با احساس مسولیت  تمام و شایستگی بینظیر  انجام داد که رضایت شاگردان از شیوه تدریس باثمرش  دال بر حقیقت این ادعاست ؛ او بر علاوه  توانایی منحصر به فردش در اموختاندن مضامین درسی حیطه مسولیت خویش ؛ در تربیت جوانان بروحیه ملی 

و وطنپرستانه و بیداری اذهان دانش اموزان  نقش فراموش ناشدنی ایفا نمود ؛ بخشی از جوانان نسل انروز سمنگان متاثر از اندیشه های  پیشرو و روشنگرانه  استاد فکرت و سپاسگذار زحمتکشی های مسولانه او در راستای تربیت نیکو  و غیر قابل انکارش هستند .

استاد محب اله فکرت منحیث جوان  با هوش  حین تحصیلات با درک مظالم حکام وقت  و نابسامانی های  گوناگون  دامنگیر جامعه مان به فکر سهمگیری در تغیر وضع ناهنجار کشور تحت تاثیر اندیشه های پیشرو  حزب دموکراتک خلق افغانستان  به مثابه  کوتاه ترین راه نجات مردم وطن از حالت پریشان انزمان  قرار گرفته  و عضویت ان حزب را پذیرفته  با اموختن سریع اندیشه های حزب و سهمگیری فعال در تحقق ارمانهای ان بزودی به فعالین اگاه  و مبارز ان حزب مبدل گردید  ؛ استاد با درایت و کفایت  از عهده همه  وظایف اعم از روشنگری های  هدفمندانه میان شاگردان و جوانان  تا عهده های  دشوار عملی ان روزگاران  به خوبی و نام نیک بدر امده  ؛ در دل   شاگردان ؛ جوانان و پیروانش در ان دیار جایگاه خاص و وزین را احراز نمود 

خدمات ؛  زحمتکشیها ؛ ؛ وقف و ایثار استاد فکرت  در راه  گسترش و نهادینه سازی  معارف ؛  تربیت نسل جوان با اندیشه های میهن پرستی  ؛ عدالت پسندی  و تمایل به پیشرفت و ترقی زادگاه شان چیزیست کاملا مبرهن و ماندگار در تاریخ  معاصر  افغانستان  

استاد بعد از  سقوط حکومت تحت رهبری داکتر نجیب اله و فروپاشی نظم جامعه  که مصدر خدمت شدن در راه تربیت فرزندان وطن را دشوار ساخته بود مانند سایر افغانها ناچار به ترک وطن شده  با خانواده اش به جمهوری قزاقستان  نقل مکان نموده مصروف  خرید و فروش و تجارت کوچک شده ؛ بدین وسیله  با زحمتکشی شباروزی  البته  حمایت  همسر روشن ضمیر و فرزندانش  مایحتاچ زندگی را تهیه و با ناملایمات  روزگار  مهاجرت با همت والا دست وپنجه نرم نموده تا لحظات اخر حیات ؛ با غرور و سرفرازی زیست  .

من خاطرات  زیاد ؛  شیرین  و فراموش ناشدنی از ایام همکاری و همسنگری  در روز های سخت  و طوفانی با استاد دارم ؛ که با شنیدن خبر مرگ دردناکش همه چون سریالی در ذهنم عبور نموده  غم سنگین غیر قابل وصف  بر روانم چیره شد ؛ نسبت دلایل غربت و اوارگی  برای هردوی مان سالیان متمادی  فرصت ومجال دیدار و ملاقات ما میسر نشد ؛ ولی روابط گاه ناگاه تیلفونی داشتیم  ؛ با وصف دشواری های بیشمار زندگی غربت هرگز شکایتی نداشت ؛ مرد قانع بود و همواره خود را با حالت  اسف بار توده های تهیدست  به مقایسه میگرفت تا با کسان توان مند تر از خود ؛ بدین گونه تا فرجام با گنج بزرگ قناعت زیست و برای خانواده و بازماندگانش افتخار افرید 

استاد در زندگی و روابط شخصی  انسان با حوصله ؛ با متانت ؛ متواضع ؛ با گذشت ؛ صمیمی  ؛ روشنگر و دارای خصایل و سجایای عالی اخلاقی بود ؛ با تحجر و افکار واپسگرا مبارزه نمود ؛ به برابری کامل حقوق زنان و مردان عقیده داشت و در خانواده اش عملا برعایت کامل این اصل پابند باقیماند ؛ او به پیشرفت ؛ ترقی و ایجاد جامعه  انسانی فارغ از  ستم و نابرابری های  اجتماعی  عقیده داشت و در این جهت تا فرجام و حد توان شجاعانه رزمید .

من منحیث دوست و رفیق روز های دشوار ؛  وسیلتا تاثرات عمیق  و مراتب  تسلیت  قلبی  خود را خدمت همسر بزرگوارش استاد داور فکرت ؛ فرزندان عزیز ؛ خانواده باوقارش و همه دوستان ؛ پیروان و شاگردانش  تقدیم داشته طلب اجر و صبر برای شان  مینمایم  ؛ برای استاد تمنای فردوس برین نموده روحش را شاد واباد  میخواهم  و 

درگذشتش را ضایعه بزرگ میدانم 

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت