عبدالوکیل کوچی
غزنی مرکز فرهنگی جهان اسلام
غزنی ، غزنه یا غزنین ، مهد علم و دانش و آیینهء تمام نمای مدنیت باستانیء آریانای بزرگ ، نماد تاریخیء فرهنگ خراسان کبیر وتمدن پنجهزار ساله ء سرزمین افغانستان میباشد .
آثار تاریخیء اسلامی در شهر غزنی ، یاد آور عظمت فرهنگ با شکوه اسلامی بوده و انتخاب این شهر به حیث مرکز فرهنگی جهان اسلام ، گسترهء تمدن پویای اسلامی وعظمت تاریخیء آن را تحقق میبخشد.
افغانستان قبل از اسلام فرهنگ بخصوص خود را داشت . با توجه به تحقیقات علما ودانشمندان ، غزنی در عهد باستان وتا سدهء هفتم میلادی یکی از مراکز بودا یی مرکز زابلستان بوده ودر اواخر همین قرن، مردم آن به دین اسلام درآمدند. هرچند دانش یونانی در شمال ومغرب افغانستان نفوذ مختصری داشت که بعد ها در فرهنگ اسلامی اثر نمود .
بعد از ظهور اسلام وانکشاف فرهنگ اسلامی ، فرهنگ افغانستان شکل دیگری بخود گرفت ومثل سایر کشور های اسلامی رکنی از فرهنگ اسلامی گردید .اصلا فرهنگ اسلامی فرهنگ خالص کشور نی بلکه یک فرهنگ عمومی مقتبس از فرهنگ های متنوع شرق وغرب بود .
علوم دینی این دوره بواسطهء ترجمه از علوم ملل متمدن مستفید شدند مانند سوریانی ،حرانی ،خراسانی ،ایرانی ،هندی ، اطلاعات عمده از ریاضیات ،نجوم ،طب طبیعیات ،منطق ،فلسفه ،تاریخ وقصص انشاء وترسل بزبان عربی تقدیم کرده اند .
غزنی در سال 341 هجری به عنوان پایتخت سلسلهء غزنویان ویکی از مهمترین مراکز فرهنگی ادبی پارسی در منطقه بود .واز جملهء بزرگترین شهر های متمدن خراسان بشمار میرفت واز زیبا ترین و آباد ترین شهر های آسیا بود .این شهر هزار باب مدرسه داشت ومرگز تجمع دانشمندان ،چون ابو ریحان البیرونی ، فردوسی ، حکیم سنایی ، ابو الفضل بیهقی ،عبدالحی گردیزی ،مسعود سعد سلمان ،عنصری ، فرخی سیستانی ، عسجدی مروزی ، اسکانی غزنوی ، سید حسن ،عزیز حکیم ، عثمان غزنوی ، نور اله الرشید غزنوی ، اسدی الفرج وغیره که هر کدام خورشید علم ومعرفت بودند از غزنی برخاسته اند . همچنان این شهر در عرفان مردانی همچون امام صعلوکی ، آل تباییان ، قاضی ساعد ، ودر تصوف ابو سعید ابوالخیر ، ابوالحسن حرقانی ، یحی سنجری ، ابو طارق ، عبدالله انصاری ، ابو سلیمان خطابی ، ابو منصور ثعالبی ، عبدالرحمن سلیمی ، ابو صالح طبایی ، وعلمای فن ، مانند عبدالملک طوسی ، ابو سلمان خطایی ، نوح ابن ندیم ، امیر زاده ، سعید، قاضی ساعد نیشاپوری ،ابو هاشم بصری ، را در آغوش خود پروریده است .ودر غزنی علاوه بر آثار تاریخی ،مقبره ء علما ودانشمندان چون سنایی ،بیرونی ، غزنوی ، شمس العارفین ، خواجه بلغار ولی ، شیخ اجل سهروردی ،سید حسن علوی ، بهلول دانا ، علی لا لا ، سلطان عبدالرزاق ،محمود ومسعود موقعیت دارد.
در دورهء غزنوی ها بعد از قصر ها ی سلطنتی ،مساجد طرف توجه عمیق قرار داشت .ودر کمال جلال وجمال اعمار میگردید .از آن جمله مسجد جامع غزنی که در آن سنگ های مربع وملون ،مسدس ومنقش ومذهب بکار رفته بود .پیزارهء فرش مسجد ساخته شده از سنگ رخام و در داخل مسجد گنجایش
سه هزار نفر نماز گزاران راداشت ومسجد دارای کتابخانه های عظیم بود. رویه های منقش ومصور وسقف فلز کاری آن مزین با تصاویرآلات موسیقی ونقاشی های زیبا بود .نصاب تعلیمی عبارت بود از زبان وادب دری ،عربی ومنطق حکمت والاهی ، فلسفه طب ، ریاضی ونجوم ، درین شهر 12 هزار گرمابه ،دکان ،سرای وکاروان سرا ها وجود داشت .غزنی منحیث گذرگاه شمال وجنوب ، بخشی از شاهرای ابریشم در آن موقعیت داشت .
با آنکه این شهر بزرگ تاریخی در اثر حملات غوری ها ،مغول ها وپس از آن جنگ های داخلی وخارجی به نیمه ویرانه مبدل گردید ولی قامت افراشتهء مینار ها ومساجد این شهر تا هنوز پابرجا بوده ، گذشته های درخشان وآثاربزرگ تاریخی بجا مانده ء آن همواره تو جه جهانیان را بخود جلب نموده است که انتخاب این شهر بحیث مرکز فرهنگی ء جهان اسلام در واقع گویای حقیقت یک تمدن بزرگ واساسات عالیء فرهنگ باستانی درین سرزمین میباشد .
شهر غزنی که در 145 کیلو متری جنوب کابل موقعیت دارد برغم توجه جهانیان وبخصوص جهان اسلام به این کانون فرهنگیء اسلامی ، تا جایی که دیده میشود ، کار وان پیشرفت وسازندگی متئاسفانه دراین شهرای مدنیت عقب مانده است .
باید گفت برغم دستاورد های معین وسازندگی هایی که صورت گرفته ، در کشوری دارای نیروی پر توان کاری ومردم مستعد به سازندگی که ملیارد ها میلیارد دالر از کمک های خارجی در ان سرازیر میشود تا هنوز نتوانسته اند این شهر زیبا ، معظم و آثار گرانبهای تاریخیء آن را که نماد شکوه ، جلال وعظمت فرهنگیء اجداد متمدن ما میباشد دوباره سازی کنند و در احیای مجدد شهر مجد مجدود نقش دلسوزانه یی داشته باشند . برغم شرایط دشوار ناشی از جنگ تحمیلی در کشور ، تا هنوز نتوانسته اند که افتخارات تاریخی و گنجینه های پربار اسلامیء این سرزمین را به جهانیان وبخصوص جهان اسلام معرفی نمایند . چه رسد به ایجاد گری های بزرگ در راستای فرهنگ وتمدن بین المللی اسلامی ،در حالیکه از طرح وتصویب انتخاب شهر غزنی بحیث کانون فرهنگی جهان اسلام حدود پنج سال میگذرد ودر آیندهء نزدیک شاهد افتتاح آن خواهیم بود ، ولی از کمبود آمادگی های لازم درین راستا آیا جای تئاسف نیست ؟ آیا مهمانان بین المللی اسلامی ، بازدید آثار تاریخیء غزنی ومشاهدات شان بروی سنگ پارچه های مملو از گرد وخاک و آثار گیر مانده در زیر آوار ها و قامت های شکستهء مینار ها وگنبد های پارچه پارچهء مساجد واماکن مقدسه ومتبرکه را چگونه ارزیابی خواهند نمود وبرداشت آنها از مشاهدات شان چه خواهد بود ؟ ، آیا نا توانیء امروز ، توانایی دیروز را زیر سوال نخواهد برد ؟
بایک نگاه کوتاه وارزیابی ء ساده از قصر ها وشهرک های موجود ، درین جا وآنجا ی کشور در مقایسه با اماکن مقدسه و آثارگرانبهای تاریخیء شهر های افغانستان وبخصوص شهر غزنی ، ببین که فرق در آن از کجاست تا به کجا ، وبنا به گفتهء مشهور ، فرق این از ریسمان تا آسمان ، بنا بر آن در کشوری جنگ زده ، مواجه با مشکلات وچالش ها کمبود کاری درمدیریت و کم توجهی به قانون و مشارکت عمومی کارآگاهان و دلسوزان امور به مسایل ملی وبین المللی از یکسو واز طرفی هم مداخلهء مستقیم ونفوذ همسایگان ، چه امیدی میتواند به دستا ورد ها ی کلان وموفقیت های بزرگ داشت .
البته به با ور این قلم برای آبادی وسازندگیء کشور ودو باره سازیء شهر غزنی و آمادگی لازم برای انجام موفقانه ء این اهداف واین کانون بزرگ فرهنگی جهان اسلام ، ریزرف ها ،راه حل ها وامکانات زیادی موجود است .مهم آنست تا همه امکانات وپوتنسیل های کاری وایجاد گری هایی که در کف توانایی واستعداد سرشار هموطنان با اندیشه و با خرد ، با دانش ودلسوز ،منور وچیز فهم وکار آگاه کشور است ،بکار گرفته شود ، خود گذری ها ،فروتنی ها ،همکاری ومشارکت همگانی بخاطر منافع علیای کشور، بر خود محوری ها غلبه کند ، صف های اتحاد وهمکاری در بین هموطنان ما فشرده تر گردد . اتحاد فکر واندیشه ، وحدت عمل ونظر ،ملاک قضاوت وتوانایی هموطنان عزیز ما در قبال سازندگی وطن ما خواهد بود .
انتخاب شهر غزنی بحیث مرکز فرهنگی جهان اسلام وافتتاح این کانون بزرگ اسلامی در واقع تجلیء فرهنگ عظیم کشور ما میباشد وجای گاه افغانستان در صدر افتخارات کانون بزرگ فرهنگی جهان اسلام تحکیم می یابد . لازم است تا ازین موفقیت وموقعیت افتخار آمیز برای گسترش فعالیتهای فرهنگی ،هنری ،کلتوری وسازندگی ودوباره سازی اماکن مقدسه وتاریخی وآثار معتبر اسلامی در کشورما سعی لازم بعمل آید تا شکوه وجلال عالی اسلامی ، ترقی وپیشرفت بر سکوی خوشبختی بهروزی وموفقیت های چشمگیر مردم این سرزمین قرار گیرد وازین طریق تو جه عالمیان وبخصوص جهان اسلام ، به امر صلح ودوستی ،گذشت وآشتی ،همدلی وبرادری وزیست با همی در کشور ما معطوف گردد . تا باشد که شهر غزنین به مر کز صلح جهانی مبدل گردد. امید میرود که این اقدام بزرگ وتارخی منجر به قطع مداخلات همسایگان وبیگانگان در امور داخلیء کشور مان گردد ونفوذ عناصر خرابکار وبیگانه از شهر ها ومناطق مختلف کشور قطع گردد . زیرا خرابکاری و دشمنی با افغانستان در حقیقت دشمنی با جهان اسلام بوده ، دوستی با افغانستان وارج گذاشتن به شهر غزنی ومقدسات آن در واقع خدمت به جهان اسلام تلقی میگردد . امید است بجای مداخلات وحملات برخی از همسایه گان ما، روابط دوستانه ،همکاری های ثمر بخش واحترام متقابل برقرار گردد . امید واریم با افتتاح مرکز فرهنگی جهان اسلام در کشور ما صلح وثبات دایمی برقرار گردد. با افتتاح مرکز فرهنگی جهان اسلام در شهر غزنی ، روابط دوستانه وهمکاری های متقابلا مفید در میان مردمان وملت های آزادهء جهان کشورهای اسلامی ومردم آزاده افغانستان تحکیم وگسترش یابد وبا تبادلات نظر ها وتجارب علمی روابط دوستی وهمکاری با همدیگر تحکیم یابد وبرمبنای آن اساسات ومشترکات علمی وتحقیقاتی بسط وگسترش یافته ومنجربه شگوفایی استعداد ها وتوانایی های علمی وفرهنگی گردد .
ودر پرتو آن جهانبینی علمی وواقعی اسلامی بروشنی از میراث های علمی وفرهنگی بجا مانده ازعلما ،فلاسفه ، دانشمندان ونیا کان ما به جهان معرفی گردد ودر رشد وشگوفایی علم وفرهنگ استعداد ها وابتکارات خلاقانهء جوانان گام های هدفمندانه برداشته شود ودر گستره ء شگوفایی فرهنگی ،پروسهء روشنگری وتحقیقات علوم برای اعتلا ونو سازی کشور بسط وگسترش یابد.
این در صورتی امکان پذیر است که مردم مستضعف افغانستان ودر پیشا پیش آن علمای واقعی وروحانیون پاکنهاد وطنپرست کشور در یک صف مقدس با نیرو های صلحدوست وطنپرست ، دموکراتیک وترقی خواه عدالت پسند وداد خواه ، متحد ویکپارچه شوند و در راه اتحاد وهمبستگی ملی تلاش های خستگی ناپذیر صورت گیرد ،بیقین که درروشنیء علم واندیشهء سالم ، وحدت ملی تحکیم خواهد شد ، راه ترقی وتعالی کشور هموارو در مسیرروشنگرانهء آن کاروان صلح وترقی ، آبادی ورفاه همگانی به سرمنزل مقصود خواهند رسید. چونکه حل تمام مشکلات واجرای امور تنها قدرت وثروت نبوده بلکه ابتکار وخلاقیت ،دانش ودوستی ،برادری وهمکاری ، حلال مشکلات همگانی بوده وانسان را بسوی خوشبختی میرساند .
مسلما غزنی افتخار تاریخی ومیراث گرانبهای بجا مانده از پدران ما میباشد
هرگونه تعلل به کار سازندگی در ین کانون بزرگ فرهنگی نقش سازندگی ومسئولیت پذیری ما را کم رنگ ساخته وزیر سوال می برد .
غزنه کانون بزرگی ست به فرهنگ وادب
ما چه کردیم به غزنی که به آن فخر کنیم
عبدالو کیل کوچی