عشق
دکتر بیژن باران
تقدیم به تو
عشق ستایش زیبایی است؛
اجرای سرود لذت؛
نیاز به بیان "تو را دوست دارم"
در سفر زندگی پرتوفان
تا انتهای زمان.
عشق وصل واقعیت به رویا است-
طرح امکان برای سفر احتمال؛
اوج هیجان حس و حال،
تخم شجره خانواده و بقاست.
نوازش عشق آغاز افزایش است.
عشق گلی است-
نیازمند توجه و عزیزی
گفتگو و گردش در هوای تازه
دریافت نو در محیط کهنه.
عشق پروانه ایست
گل حشر را می گزیند
در نسیم معطر لطافت فصول.
عشق تجربه مشترک لذت لحظه حضور
با برنامه مشترک دور.
عشق نیاز پوست به سایش و نوازش
نیاز دست به دست دوست
گشایش بیقراری پرده میل به تیغه نور
در بستر امنیت و میل؛
نیاز به آرایش تن و مو،
قرابت میوه تن و زنبق تن،
تپه های طراوت ترنم تراش
سقوط به دره هوس و شوق
شکار پری جادو در مرتع آهو؛
ورود به دروازه وصل کاخ خمار
معراج به قله اشباع غریزه..
عشق تقاطع ناله فاصله 2 تن*
از تخیل و رویا به سماع
در آشکاری خلوت و خلود.
عشق تغییر وضع موجود
من و تو به ما-
در لانه مشترک دلخواه
برای رفت و برگشت تا انتها.
070113
* عشق صدای فاصله هاست./ صدای فاصله هایی که غرق ابهامند. سهراب سپهری