خالق بقايی
معرفی کتاب
( سقوطد دوم جمهوریت اول)
نام کتابیست که به قلم جناب عبدالحمید محتاط، شخصیت برازنده و شناخته شده کشور اخیرآ از چاب برآمده و در دسترس خوانندگان ارجمند قرار گرفته است. این اثر خواندنی در سیزده فصل و دو صد و شصت و چهار صفحه با قطع و صحافت زیبا تدوین گردیده بیشتر در بر گیرنده ی مطالب است که مولف در اثر پیشین خود بنام (سقوط سلطنت) نوشته اند.
در صفحه نه الی دوازده کتاب، تقریض جامعی بقلم جناب عبدالقدیر رسولی عضو اتحادیه ژورنالیستان افغانستان، دوست صمیمی محتاط جلب توجه می کند و پرده از روی یک سلسله حقایق برمیدارد.
در اینجا توجه خوانندگان را به بخش کوتاهی از نبشته ی رسولی معطوف میداریم.
( .... این اثر از چند منظر واجد اهمیت و عبرت اندوزی پنداشته می شود.
اول: عدول سردار داوود خان از خط مشی و گرایش انحصار گرانه قدرت، در گام نخست با واکنش رده های بالایی نظام روبرو شد. و بعدآ باعث فاصله گرفتن مردم از نظام گردید.
این کنش و واکنش ها، منجر به حذف متعهدین و بعدآ اعمال خشونت علیه آنها گردید.
مولف از نخستین قربانی های آن محسوب می گردد.
دوم: به وضاحت می بینیم که جای خالی متعهدین را افراد استفاده جو، ابن الوقت، نا متعهد و متملق اشغال می کنند. انها سردار داوود خان را ( رهبر) ملقب داشتند و همین ها بودند که نظام را در اوج انحصار و در نهایت به زوال کشیدند.
سوم: برای خوانندگان جنبه های آسیب شناسی نظام سیاسی را مشخص می سازد که در لابلای توضیحات کتاب پرداخته شده است.
اهرم عمده و محک در اسیب شناسی یک نظام سیاسی فقط دو عنصر مهم برجسته تر می نمایاند.
الف: فقدان صداقت رهبران.
ب: نقض عدالت اجتماعی
مولف محترم نیز در صفحه سیزده اثر خود بر رخداد های تلخی اشاره می کنند که تا الحال هیج شخصیت دیگر جرآت افشای آنرا بنابر استبداد مسلط وقت نداشته است و سقوط نظام جمهوریت را ناشی از اشتباهات جبران ناپذیر و فقدان صداقت رهبری می پندارد.
نظام جمهوری که به استقبال گرم مردم افغانستان مواجه گردید فقط چهار سال یا به عبارت دقیق تر 1747 روز حیات داشت. در این اثر موضوعات پیرامون روابط سردار داوود خان با شاه وقت، مسآله ی مرحوم میوندوال، سیاست خارجی، سرکوب قوم صافی، مناسبات با پاکستان و موضوع پشتونستان، توسعه پلان شهری، شبکه های جاسوسی غرب در کابل و مردان عیاری از کوهدامن زمین و بسا مسایل دیگر تمرکز یافته و متآسفانه از پایان غم انگیز زندگی سردار محمد داوود حکایت ها دارد.
محتاط می گوید کسیکه فرمان قتل مردم را صادر می کند، سرانجام توسط مردم نابود می شود. این نخستین درس های انقلاب و جامعه است، ما نمونه های فراوان را در نیم قرن اخیر مشاهده نموده ایم، بطور مثال مارکوس در فلیپین، پارک چونیی در کوریای جنوبی، رضا شاه در ایران، چایسسکو در رومانیه و دهای دیگر.
این جهان کوه است فعلی ما ندا باز گردد این ندا ها سوی ما
جناب محتاط در هیچ یک از سازمان های سیاسی کشور شمولیت نداشته و اندیشه ها و افکار مترقی او برخاسته از نابرابری های اجتماعی سیاسی و فرهنگی در سر زمین آبایی اش می باشد که او را انسان انقلابی و متعهد بار آورده است.
او از همان آغاز دوره محصلی در مکتب حربیه و دانشگاه نظامی، یکتعداد از صاحب منصبان جوان را از لایه های زحمت کشان و محرومان گوشه گوشه ی وطن بخود جذب می کند و سرانجام بکاخ استبداد قرون وسطایی یورش می برند و آنرا واژگون میسازنند چنانچه می بینیم او از این طوفان های هولناک جان سالم بدر می برد.
محتاط در دوره های بعدی چه به حیث سفیر کبیر در جاپان و چه در پست های معاونیت صدارت و مقام ریاست جمهوری مصدر خدمات صادقانه به مردم وطن عزیزش گردیده است.
محتاط به لسان های فارسی دری، پشتو، انگلیسی، جاپانی، و روسی در سطح کتابت و آفرینش اشعار تسلط دارد و عربی را نیز میداند. او فعلآ در دانشگاه نظامی جمهوری اوکراین بحیث استاد مصروف خدمت است.
سایت آریایی انتشار این کتاب مهم را به مولف تبریک می گوید و مطالعه ی آنرا به خوانندگان و شیفتگان تاریخ غمبار ملت افغانستان سفارش می نماید.
در اخیر شعر جذاب از شاعر درد آشنای کشور جناب خلیل الله روفی را که در آغاز کتاب به چاپ رسیده، بر سبیل حسن ختام در ذیل به خوانندگان محترم پیشکش میداریم و سعادت و سلامت مردم افغانستان را تمنا داریم.
امشب شب ما تا به کجا حادثه خیز است هر جا نگری حال و هوا حادثه خیز است
وحشت زده تنها نبود کوچه و بازار میخانه جدا خانه جدا حادثه خیز است
یکسو غم تنهایی و یکسو غم هجران یکسو خطر دست قضا حادثه خیز است
راه سفر ما ز دل این شب سنگین تا وسعت یک دشت خدا حادثه خیز است
افسانه ی هر خطبه سر منبر تزویر در قالب نیرنگ و ریا حادثه خیز است
خشکیده صدا در گلویی توده ی خاموش زنگ خطر از بام و فضا حادثه خیز است
از هر چه که دیدیم و گذشتیم و نگفتیم در خاک من و تو که چه ها حادثه خیز است
این فصل نظام سیه هر جا که گذشتیم چون سایه ی هولی زقضا حادثه خیز است
در رهگذر داره دزدان مهاجم تا چند خدایا شب ما حادثه خیز است.
عبدالخالق بقایی ( پامیرزاد)
سویدن جنوری 2013 م