خالق بقايی

 

آشنايی با چهره های شاخص و ماندگار وطن

پيشگفتار :

جناب اکادميسين دستگير پنجشيری از سالهای قبل با زنده ياد پدرم دوستی بی آلايش داشت که خوشبختانه اين دوستی تا حال بر قرار است.

در اواخر دههً چهل خورشيدی در جريان جنبش های روشنفکران دانشگاهی با هم تماس های بيشتری داشتيم و در زمان تقرر ايشان درپوست وزير فوايد عامه ، من کارمند رياست سرکها بودم.

اکادميسين از آغاز نشرات سايت آريايی همکار قلمی سايت بوده اند ، من را تشويق کرده اند و مشوره های سودمندی جهت بهبود نشرات برايم داده اند .

ايشان يک جلد از کتاب حاضر را نيز برای من اهدا فرموده اند که با اظهار سپاس از اين تحفه  سترگ ، معنوی و همکاريکای های پيشين او ، مراتب تبريکات صميمانهً خود را بمناسبت 81 مين سالروز تولد شان تقديم داشته ، سلامتی و طول عمر شانرا تمنا دارم.

اينک توجه شما خوانندگان عزيز را به نوشته ًهمکار نزديکش در وزارت فوايد عامه وقت معطوف می سازم.

عزيزجرآت

 

 

اين کوه و کمر که پر زچين و  شکن است

اين  گنج  گهر که نام پاکش وطن است

پرور ده به دامنش هزاران گل سرخ

اميد دل خلق من و قلب من است

فروغ هستی

 

سخنی چند پيرامون زندگی پرازفراز و فرود اکادميسين دستگير پنجشيری و معرفی اثر جديد شان زيرعنوان " تاريخ ، فرهنگ و مبارزه ی مردم پنجشير"

شايسته ی گفتن است که اکادميسين دستگير پنجشيری از نادر درويش مردان و آزادی خواهان سرزمين مرد خيز ما هستند که عمر شان در راه مبارزه ايثار گرانه ، بخاطر آزادی ، ديموکراسی و عدالت اجتماعی سپری شده و اينک وارد 81 سالروز حيات خود گرديده اند.

مناعت و پرهيزکاری ، تواضع و فروتنی ، مردم دوستی و فراخ نظری  ، عفو و بخشش و گذشت و بسی سجايای انسانی ديگر و از همه مهم تر تسليم ناپذيری در برابر استبداد ، ايشان را در صف آزادگان ونحبگان آريانا قرار ميدهد. جناب شان که بحيث يک نويسندهً توانا و آموزگار مسلکی و شاعر نکته سنج ، صاحب تاليفات متعدد و مهم سياسی ، فرهنگی و اجتماعی و گزينه های شعری استند ، درين اواخر کتاب گرانسنگ و پرمحتوای ديگری را که حاصل تجارب و مطالعات دقيق شان در دياران غربت است ، نيزبه جامعه فرهنگی ما پيشکش نموده اند.

اين کتاب که مبين شناخت ژرف مولف از زادگاهش ( پنجشير) ميباشد ، برزوايای تاريک حيات بسياری از باشندگان آن درهً " بهشت آسا" در طول  تاريخ و در ابعاد گوناگون روشنی می افگند که نظيرش تا حال ديده نشده و ميتوان آنرا يک اثر استثنايی توصيف کرد.

کتاب با قطع و صحافت زيبا در ده فصل و332 صفحه تاليف وتدوين شده و هر فصل دارای مدارک و موًخذ معتبر ميباشد و برای پژوهشگران جوان ميتواند بحيث منبع ، موخذ و سرچشمه خوب  مورد استفاده قرارگيرد.

کتاب را ورق می زنيم و بعد از مرور( فهرست ده گانه و فهرست فوتوکاپی اسناد و تصاوير تاريخی ) به اين عنوان برمی خوريم :

 

کار ، مبارزه و زندگی نامه ی مولف به قلم خودش

" اقوام و مردمان آزادی دوست کشور ما طی سده های دراز در کرانه های آمو ، هريرود ، هلمند ، کنر و کوکچه و در دامان پامير و کوهپايه های هندوکش و سپين غر ، در لابلای جنگل های انبوه و تاکستانهای شاداب و در سينه صحراهای سوزان و دشت های تشنه لب ، در آغوش شهرهای پرغوغا ، مراکز سياسی ، اداری ، فرهنگی و توليدی آريانا ، خراسان و افغانستان با احساس درد ها و افتخارات مشترک کار و مبارزه ميکرده اند. در محدوده افغانستان کنونی ، امپراطوریهای با فرهنگ باختريان ، کوشانيان ، يفتليان ، شارها ( شيران باميان ) ، تخاريان ، طاهريان ، صفاريان ، سامانيان ، غزنويان ، غوريان ، سلجوقيان ، تيموريان و درانيان بنام های تاجيکان ، تورکان ، مغلان و افغانان ثبت تاريخ می باشد. که نزديک به سه هزار سال اديان زردشتی ، بودايی ، برهمنی ، اسلام در دل و دامان اين سرزمينها پرورش و گسترش يافته است.

اين مردمان دارای خصوصيت های گونه گونهً  اجتماعی ، روانی وويژگی های متفاوت فرهنگی و سنن باستانی عليرغم پيوندهای زبانی ، نژادی و فرهنگی خود ، با همسايگان در سراسر دوره های پراز فراز و فرود تاريخ  ، با احاس دردها ، رنجها و افتخارات مشترک تاريخی در برابر تجاوزات جهانکشايان ، استعمارگران بريتانيای کبير و ابر قدرت های جهان و پادو های محلی و منطقوی آنان تا آخرين قطره خون خويش ازين ميراثهای فرهنگی و استقلال وطن مشترک خويش دفاع و پاسداری ميکرده اند و در حال حاضر نيز سنن پسنديده پدران خود را گرامی و عزيز ميدارند.

..... بنابرين خلاف تصورات تنگ نظرانه يکعده از نژادپرستان سيطره جوی کشورما ، تمامی ثروت های طبيعی و ميراثهای تاريخی زير زمين و روی زمين افغانستان به همه گروه های قومی و اقليت های مذهبی ساکن وطن واحد و تجزيه ناپذير ما تعلق ميگيرد.

مردم زحمتکش پنجشير نيز يکی ازين شاخه های روينده و ريشه دار اقوام آريايی است که به گروه قومی تاجيکان افغانستان و جهان پيوند ناگسستنی زبانی ، ادبی و فرهنگی دارد....... "

اکادميسن پنجشيری در دل چنين دره سبز و شاداب در 16 عقرب 1312 خوشيدی در خانواده يک افسر خورد رتبه اردو بدنيا آمد و دوره تعليمات ابتداييه را در نزد پدرمرحومش در هرات باستان که در اردو خدمت ميکرد ه اند ورخه پنجشير و تحصيلات عالی را در دارالمعلمين کابل و دانشکده ادبيات دانشگاه کابل به پايان ميرساند و بعد از اخذ سند ليسانس از آن کانون علمی شامل ماموريت دولت ميگردد.

ايشان 14 سال در موسسات نشراتی روزنامهٌ ملی انيس ، ادارهً تدقيق نشرات راديو افغانستان ، کتابخانه عامهً کابل ، رياست مستقل مطبوعات و آمريت نسخ خطی وزارت اطلاعات و کلتور مشغول فعاليت های فرهنگی گرديده ولی و از رتبه 4 به بالا ارتقا نمی کند.

اکادميسين پنجشيری در دورهً ديموکراسی با تصويب قانون اساسی ميزان 1343 خورشيدی در مبارزات ديموکراتيک ، قانونی و مسالمت آميز و از جمله درجريان تاسيس ( کنگره موسس) " جميعت ديموکراتيک خلق" اشتراک کرد و برای نخستين بار به شيوه ديموکراتيک ، آزاد و سری به عضويت کميتهً مرکزی هفت عضوی آن انجمن انتخاب گرديدند..

بااندوه فراوان بايد متذکر گرديد که عليرغم پاکی ، صداقت ووطن پرستی ، آسمان کج رفتار با او سخت ميگيرد و زندگی اش دستخوش ناملايمات و ناهنجاری ها ميگردد. چنانچه از زمان تاسيس جميعت ديموکراتيک خلق ( اول جنوری سال 1940 ميلادی ) تا سقوط سلطه حزب ديموکراتيک خلق افغانستان چهار بار  که جمعا هشت سال و اندی را احتوا می کند در زندانهای مخوف به سر ميبرد و اما در عزم و ارادهً آهنين ايشان که همانا عشق به وطن ومردم و خدمت به زحمتکشان است خللی وارد نميگردد.

خلاصه ايشان ، پس از تحول ثور 1357 خورشيدی در پوست های وزارت های معارف و فوايد عامه و انجمن نويسندگان خدمت ميکند ووطايف خود را با کمال صداقت ، درايت و شجاعت به پيش می برد و در هريک ازين ارگانها و هم در وظايف حزبی  بموفقيت های نايل ميگردد که پرداختن به همه آنها در حوصله اين گفتمان نمی گنجد.

اکادميسين پنجشيری موفقيت های خود را در وزارت فوايد عامه ناشی از همکاری صميمانه کادرهای فنی و اداری آن وزارت ميداند و در صفحه 108 کتاب مذگور چنين ابراز ميفرمايند:

" .... اتهامات و تبليغات واپسگرايان دربارهً نقش تعيين کننده مشاوران شوروی در همان برهه يی تاريخ کاملا پوچ و بی پايه می باشد، در بخش های مهندسی ، انجنيری و ساختمانی نيز بدون ترس از اشتباه ميتوان با افتخار گفت که انجنيران و کارشناسان تحصيلکردهً داخلی ما از جمله انجنير عبدالله برشنا ، انجنير صالح محمد پيروز ، داکتر فقير نيکزاد ، انجنيرميان احمد ، انجنير عبدالقاهر سايق ، انجنير سخی غيرت ، زنده ياد انجنير نوراحمد اوريا ، انجنير احمدشاه و ديگر کارآگاهان ساختمانی و مهندسان کشور بهتر از مشاورين خارجی ، مسايل پيچيدهً ساختمانی را طرح و تنظيم و با دلسوزی حل ميکردند. من شخصا از کارهای ضربتی انجنيران ميهن پرست غيرحزبی و حزبی وزارت فوايدعامه خاطرات فراموش ناشدنی و افتخارآفرين دارم و به ايشان شادی و پيروزی های بيشتری در خدمت به آبادی ، نوسازی ميهن ويران ما آرزو ميکنم."

..... در چنين فضای پر از اميد وزارت فوايد عامه ، بخانه مردم تبديل شده بود و همه کارمندان و کارگران و اجيران  با جوش و خروش به وظيفه حاضر می شدند و با علاقمندی و عشق سوزان بوطن ايفای خدمت می نمودند. و در دوران کار پنجشيری برای کسی دوسيه ترتيب نشد ، کسی بدون موجب اضافه بست نگرديد ويا در موقف انتظار بدون معاش و با معاش قرار نگرفت. در گزينش کادرها معيار نزد او لياقت ، صداقت ووطن دوستی وکار دوستی بودو به آنهاييکه درنطام های گذشته بيکار شده بودند و بعضا برای زنده ماندن به کارهای غير مسلکی اشتغال داشتند حق اوليت داده ميشد. تبعيض و امتياز به گورستان تاريخ سپرده شده بود.

درهمين وقت کار اعمار پروژه پنجصد فاميلی درخيرخانه با سهم گيری داوطلبانهً همه پرسونل وزارت وواحدهای آن وبه امداد مالی و نقدی تجار و بازرگانان ملی آغاز يافت و در ظرف دو ماه و 28 روز به پايه اکمال رسيد .  سهم گيری تجار سخاوتمند برای بار اول ثبت تاريخ معاصر گرديده است.

دروزارت معارف به صدای اين فرزند راستين وطن ، مردم حق شناس افغانستان مبلغ چهارصدهزار افغانی را بحساب دولت خوش برضا واريز کردند که به کارهای بنيادی بمصرف رسانيده شد. اگر بخواهم همه اجرآت دولتی و حزبی اورا جمع بندی کنم برای اين کار کتاب ضخيم ديگری ضرورت است. قضاوت را به آيندگان و تاريخ واگذار ميشويم.

اکادميسين پنجشيری با مراجعان وکارمندان بحيث خدمتگار شان برخورد ميکرد و تا نصف اتاق کار خود به پيش و از مهمانان و نيازمندان ميشتافت و همه را درآغوش پرمهر خود ميکشيد و به صحبت های عالمانه و شيرين که خاصهً اوست می پرداخت. يک روز مرحوم  سردارعصمت الله عنايت سراج رئيس عمومی کار و ساختمان بلديهً کابل برای اجرای کاری نزدش آمده بود ، از او پذيرايی گرم بعمل آورد و نيازمندی او ظرف يک هفته در تفاهم با بعضی از اعضای بيروی سياسی حل شدو سردار چندی بعد که وطن را به عزم خارج ترک ميگفت برای وداع آمد و در مقابل احسان پنجشيری و برخورد بدون تبعيض اين درويش مرد ، يک باب منزل خود را واقع جاده صدارت متصل وزارت پلان وقت رايگان بدسترس استفاده حزب ديموکراتيک خلق افغانستان گذاشت که بعدا ناحيهً حزبی درآن جابجا ساخته شده بود.

اکادميسين پنجشيری از همان  آغاز کار به تجمل پرستی و زر اندودزی پشت پا زد و مثل يک کارگر عادی در حانه های کراپی و کلوخی بسر برد. فرزندان او با نان و چای ساختند ولی لقمه مشکوک ررا به سفره شان راه ندادند بنابرين به جرآت ميتوان گفت که بخشی ازين افتخارات به همسر محترمه و  فاميل نجيب او تعلق ميگيرد که در کشاکش روزگار صاد قانه وی را همراهی و همياری ميکرده اند.

 

کنار رفتن اکادميسين پنجشيری از پوست های حزبی و دولتی و ترتيب " برنامه عمل افغانستان نوين "

اکادميسين پنجشيری  بعد از آنکه از فعاليت های حزبی و دولتی سبکدوش ميگردد در ماه جنوری 1994 ميلادی حلقه سياسی ( افغانستان نوين ) را ايجاد و برنامه عمل آنرا ترتيب ميدهد وبه تبليغات شفاهی بی سرو صدا به همکاری هفت تن از ياران خويش در کابل ، عليه ميراث خوران انگليس و ادارهً نظامی پاکستان و بنياد گرايان عربی و عجمی ميپردازد. و شور مقاومت را در نهاد توده ها به سود وحدت ملی ، صلح و ثبات و ترقی افغانستان عزيز برمی انگيزد و اين وظيفه ملی را تا زمان ترک وطن ادامه ميدهد.

ناگفته نماند که پنجشيری  خط مشی  حزب ( افغانسات نوين) را برپاست قانونی ) با برنامه عمل افغانستان نوين متفاوت می خواند و اما خواهان موفقيت های ايشان می باشد.

درپايلن گفتار برميگردم به کتاب حاضر که در واقع آيينه ی تمام نمای  وادی افسانوی پنجشير است  و مولف گرامی که گفتيم ار تعصب و تنگ نظری مبراست درفصول ده گانه آن  از کلوگاه نيلاب گرفته تا ارتفاعات انجمن و پامير از همدياران خود چه حزبی و چه غير حزبی به احترام و محبت آتشين نام مپبرد و به معرفی قرا و قصبات ، چشمه سارها ، سبزه زار ها ، کوه پايه ها و ريشه يابی خيل و تبار آن با کلمات و جملات نغر و زيبا و دلپزير پرداخته اند.

آنچه به اهميت اين اثر ناب می افزايد ،  نظريات يک عده مورخان و جهانگردان معتبر و مشهور داخلی و خارجی است که در صفحات اول کتاب نظر ربايی می کند و تاريخ پنجشير را غتنامندتر  ميسازد و اصالت مردم شريف آنرا تا دور دست ها به عقب ميکشاند.

فردوسی بزرگ جد اعلای دودمان زبان معجزه اسای  فارسی دری پنجشير را به نام ( کچکن) ياد کرده و شاعران نامدار معاصر ما در آثار و سروده های شان آنرا بهشت روی زمين لقب داده اند بنابرين در لابلای کتاب به يک رشته مطالب مهمی آشنا می شوييم که تا حال در آثار ديگران ديده نشده است. ازين سبب نگارنه که نه شاعرم و نه نويسنده ، بحيث يک اداره چی کوچک که يک و نيم سال در پهلوی اين آموزگار توانا قرار داشتم ، زحمتکشی و مساعی شباروزی او را هم در آفرينش آثار شان که ( بيشتر  در زندانها نوشته شده) و هم در پيشبرد امور سالم امور دولتی و حزبی به نظر احترام و استحسان نگريسته ، سلامتی و موفقيت های بيشتر شان رادر کارهای فرهنکی در ديار غربت آرزو می نمايم.

 در فرجام به حيت يک انسان مترفی از همه اعضای حزب ديموکراتيک خلق افغانستان تقاضا می نمايم تا حرمت موسپيدان خود را نگه دارند و يگ ديگر را حق و نا حق سبک و سنگين نکنند و آب به  آسياب دشمنان وحدت ملی نريزند و مساعی شا ن را در  راه وحدت حزب  و همه نبروهای  مترقی   به کار اندازند.

 با احترامات فايقه

 

پنجشيری  وغربت

اکادميسن پنجشيری حين سقوط کابل بدست طالبان به همراهی فاميل راهی پشاور پاکستان ميگردد و بعد از يک سال  پشتونخواه را به قصد ترکمنستان ترک ميگويد و مدت دوسال را دراين کشور سپری مينمايد و سرانجام بتاريح 21 مارچ 2001 ميلادی به ايالات متحده امريکا ميرود و فعلا در شهر ستاتل ايالت واشنگتن با فاميل زندگی ميکند. او از صحت کامل برخوردار است و آثار ديگری روی دست دارد که عنقريب به جامعه فرهنگی عرضه خواهد شد.

آثار چاپی :

ظهور و زوال حزب ديموکراتيک خلق افغانستان و حاکميت آن ( بخش اول و دوم ) ، بهار جاودان ، پيک دولتی ، آينده جهانيم ، فروغ هستی ، نالهً سيلاب ، زمين سوخته ( گزينه های شعری )، دفاعيه در محکمه استيناف دولت شاهی افغانستان ، زندان های عصر کيهان و کتاب حاضر.

آماده چاپ :

رشد سرمايه داری در افغانستان ؛ صخره سبز گزينه شعر ،مقالات احتماعی و انتقادی دوران غربت در سه جلد ، تاريخ ادبيات نوين افغانستان و يگ سلسله مقالات ديگر.

 ياداشت

اين مقاله قرار بود در ماه عقرب 1392 به نشر برسد ولی نسبت مشکلات صحی نشر آن تا کنون به تعويق افتاد.

 

 

.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت