مژگان صدفی
تداوی مریضان در شفاخانه 400بستررنگ قومی گرقته است
درپالیسی تداوی مستحقین منسوبین اردوی ملی افغانستان سرباز تنها خودش وبریدمل وافسران با فامیل(خانم و اولاد های مجرد زیر سن) شامل تداوی رایگان میباشد.جوانان فقیر وبیکار که از تنگدستی وبیچاره گی باصطلاح داءوطلبانه شامل خد مت سربازی در صفوف اردوی ملی میشوند.
درفورم قرارداد تمام شرایط تذکر رفته که یک ماده آن هم تداوی مجانی است ولی باکمال تاءسف وقتیکه مجروح ویا مریض میشونددر شفاخانه نظامی400بستر(شفاخانه سردار داودخان) وضع طوری است که با مریض به اساس سمت ولسان رتبه وسلاحیت وظیفوی رنگ سلیقه وی را بخود گرفته سرباز که بخاطر دفاع ازچوکی ومقامات رده های بالایی دولت جراحت برداشته وخون خود را ریختانده است به جرم اینکه به کدام زبان صحبت کرده تداوی آن خوب تر صورت نگرفته تدریجا محکوم به مرگ باید گردد.برعکس با مجروح دیگر نحوه تداوی رنگ دیگری را بخود میگیرد.بارها وبا مراتب دیده شده مجروحین که از قول اردوهای اطراف به 400 بستر تخلیه گردیده اولتر از همه به تداوی آن برادر سرباز ما توجه عاجل صورت گرفته که به زبان پشتو ناله وفریاد میکرد وآن برادر هم وطن ماکه به زبان غیر آن فریاد وناله کرده تداوی او به تاخیر انداحته شده واکثرا قبل از رسیدن نوبت جان را به حق سپرده که ما مثال های زیادی از جوانان بدخشانی .تخاری ودیگر ولایات سمت شمال را دیده ایم که در سرویس عاجل جان سپرده نوبت نرسیده که به عملیات خانه انتقال شود.واگر زنده مانده به عملیات چانسش یاری کرده یک تعداد ادویهس جات عاجل ومهم را نسخه مینویسند که پایواز ویا هم اقاربش اگر موجود باشد از بازاز باید خریداری کند.بدبختانه که اقارب واعضای فامیلش نسبت دوری از موضوع آگاهی نداشته کسی این دوارا نمی آورد جز مرگ دیگر راهی برای این سرباز بیچاره وجود ندارد.
اما پول ادویه عاجل برای وابستگان غیر مستحق( اولاد های متاءهل وبالای سن) روءسا وجنرالان قرارگاه وزارت دفاع نقدا توزیع وحاتم بخشی میگردد تا آنها تطمیع وخوش شوندجلوی خیانت های شانرا نگرفته ومورد باز پرسی شدید قرار نگیرند وراه اختلاس باز باشد.
صرف به دو موضوع بیعدالتی بگونه مثال اشاره میشود: درتابستان امسال در ساعات 5عصر همزمان از یک قول اردوی اطراف دو سرباز مجروح به شفاخانه 400 بستر تخلیه شد یکی آن به زبان دری فریاد میکشید و دیگرش که به عین وضیت وخیم قرار داشت به زبان پشتو ناله داشت داکتر جراح اول کسیراکه پشتو میگفت طور عاجل به عملیات خانه انتقال وتحت تداوی قرار گرفت.
این سرباز که از ولایت تخار بود به دری صحبت داشت تا آخرین رمق حیات میگفت:" مادر آب بده مادر آب بده" تقریبا 45 دقیقه بعد که نوبتش میرسید فوت شد.
یک سرباز دیگر که به دری صحبت دارد غلام نبی ولد غام حضرت سکونت اصلی سمنگان سربازکندک اول لوای چهارم قول اردوی 201 سیلاب نسبت جرحه صدری وخونریزی شش ها داشته فعلا در اتاق مراقبت های عاجل( آی سی یو) بستر است دوای مهم آنرا نسخه نوشته اند که پدر پیر مرد وی که از نظر اقتصادی وفزیکی ناتوان است از بازار خریداری کند اما این پیر مرد یک افغانی هم به جیب ندارد چطور دوای عاجل را خریداری کرده میتواند پس سرباز مجروح محکوم به مرگ شود.
به سر بازان دیگر که ... مهربان بوده ادویه عاجل از شفاخانه حتما تهیه میشود.
پول ادویه عاجل بیجا به قدرت مندان داده میشود بطور مثال دختر جنرال ظریف خان ریس مالی وزارت دفاع ملی نسبت ولادت نورمال به کشور هندوستان از پول همین ادویه مریضان عاجل اعزام میگردد که از نظر پالیسی شامل مستحقین تداوی نمیباشد.
این درد آور نیست که اخلاق طبابت وپالیسی تداوی را پامال میکنند چرا مقامات دولت مافیایی وفساد پرور به حیات سر باز بیچاره هیچ توجه نکرده پول آنهارا به غیر مستحق میدهند همین حالا سرباز بستر است پدرش پول نسخه دوارا ندارد بیایید پرسان کنید ولیکن موسی وردک همه را بافته است و بسم الله محمدی از وی دفاع کرده است علت آن چیست؟