محمد طاها کوشان فریمونت کلیفرنیا

پاسخی به بی بی سی: تهمت نی بلکه حقیقت است!

و فراخوان همه هم میهنان در یک حرکت ضد پاکستانی

بی بی سی این سُرنی مداریهای انگریز با زیرکی ویژه در نشر و پخش خبری چنین از آی اس آی پاکستان پشتیبانی میکند:

(اتهام حمایت از شورشیان

مقامات افغانستان، بر نقش دستگاه‌های اطلاعاتی پاکستان در تشکیل این گروه پس از خروج شوروی از افغانستان تاکید دارند.

گروه طالبان در سال ۱۹۹۶ توانست با تصرف کابل، حکومت افغانستان را در دست بگیرد در حالیکه پاکستان یکی از چند کشوری بود که این حکومت را به رسمیت شناخت و با آن روابط سیاسی برقرار کرد.)

ای مردم جهان آنهای که وجدان با مسئولیت و امین دارید آیا این گفته مقامات و مردم افغانستان چه در داخل و چه در خارج؛ اتهام است یا حقیقت؟

(دولت پاکستان تاکید داشته که از طالبان یا دیگر گروه های شورشی مخالف دولت افغانستان هیچ حمایتی به عمل نمی‌آورد و خود این کشور هم قربانی اقدامات خرابکارانه اسلامگرایان تندرو بوده است).

این گپ شان برای خودشان معقول؛ اما پرسش اینجاست که اگر پاکستان پشتیبانی از تروریست ها نمی کند، چرا اجازه میدهد که اینها از خاک پاکستان بداخل افغانستان آمده و اعمال تروریستی را انجام میدهند؟ وچرا در قلع و قم آنها باصداقت اقدام جدی نمی کند؟

اسامه بن لادن در کجا کشته شد؟ گروه های طالب والقاعده و حقانی و گلبدین در سوات و بنیر و باجور و کویته تجهیز و آموزش داده شده وبه داخل افغانستان و آمریکا و اروپا وغیره جاها فرستاده میشود؛ و به دها گزارشگر در همان جاها با افراد اینها و از پایگاهای این تروریستها تصویر، فلم و راپور تهیه نموده و از راه شبکه های تلویزیونهای خود شما و جهان به نمایش گذاشته میشود؛ آیا این تصویرها فلم ها وگزارشات سند همایت نوازش و پشتیبانی ارتشیان و افسران آی اس آی و حکومات پاکستان از این تروریستها نیست؟ آیا نماینده های طالبهای شورای کویته به سرکردگی ملا عمر با پاسپورتهای پاکستانی به قطر سفر نکردند؟ و این ها همه اتهام است؟

بی بی سی در ادامه می نویسد:

(برخی مقامات افغانستان و آمریکا صراحتا نهادهای امنیتی و نظامی پاکستان را به حمایت از طالبان در عملیات علیه دولت افغانستان متهم کرده‌اند اما دولت پاکستان این اتهام را همواره مردود دانسته است.)

آیا این هم یک اتهام است؟ شیطنتهای دراز مدت انگریز با تقسیم پاکستان بدو محدوده جغرافیایی (با بعد هزاران کیلومتر)شرقی و غربی؛ تقسیم کشمیر به دوحصه هند و پاکستان و خط دیورند و جدا کردن یک چهارم از بدنه جغرافیای افغانستان تحت حکومت پاکستان بنام قبایل آزاد، تقسیم بلوچستان بین سه کشور افغانستان، پارس(ایران) و پاکستان؛ برای چه و به چی منظور این کارها را نمودند؟

پاکستان یا این دروغگویان یعنی کاذبین و مفسدینی که زیر چترنام پاک و خجسته و سترگ اسلام با کردار و گفتار و پشتیبانی های آشکار شان از تروریستهای جهان از یک طرف هم میهنام من و تو را؛ نه اشتباه نوشتم؛ هم میهنان ما رابخاک و خون می کشانند و از جانبی در سراسر جهان همانند سلمان رشدی؛ کتاب گران سنگ و بی همتای دینی ما یعنی قرءأن شریف و کریم را در نظر بیدانشان مانند خود شان وبیخبر از همه چیز؛ مورد توهین و تحقیر تمسخر قرار میدهند.

برمبنای این همه رسوایی های که دیگر با هیچ نیرنگ و دغا بازی پنهان شدنی نیست؛ پاکستان باید بداند که دریک کوچه اگر یک همسایه درغگو متقلب و دغا باز باشد و همه اورا براه راست دعوت کرده و او با سرتمبگی همیشگی و خوی بد خودخواهی و بلند پروازی باز هم در روش خود به میل خود؛ بدون کدام چرخشی، ادامه میدهد؛ همسایه ها مجبورند که اورا از این کوچه برانند تا همه مردم محل با آرامش خاطر شب را راحت بخوابند.

امید وارم همه باهم از همسایه های خود از هر ملیتی که هستند بخواهیم که در این راه با ما هم نوا شده ودر این حرکت ضد تروریستی با ما همکار و همگام شوند.

وبطور جدی از حکومت و سرکرده های پاکستان و افسران ارتش و آی اس آی می خواهیم که با هزاران کذب و دیده درآیی انکار ناپذیر؛ در تمامی دنیا همه ی شان سرافگنده و عامل همه کشتارها در جهان و به ویژه در افغانستان اند؛ دیگر از پشتیبانی و تجهیز و تسلیح و فرستادن سگهای زنجیری بنام طالب و القاعده و حزب اسلامی گل بیدین راکتیار دست بردارند. و از صادرنمودن تروریستها در تمامی جهان جلوگیری گردد.

و نیز از مردم با وجدان و خیر اندیش جهان از همه بنده ها خدای کریم در روی زمین میخواهیم که پاکستان را سرجایش بنشانند؛ و اگر نشد؛ سازمان ملل باید که در قلع وقم این دسته های زنجیره یی تروریستی درپاکستان اقدام همانند سهم گیری ناتو در سال 2011 در افغانستان؛ در از بین بردن این جانیان بی وجدان نامسلمان ؛ بنمایند.

با اینکه میدانیم که هواداران و صاحبان کمپنی های تولید سلاح های آدم کشی از این حرکت جلوگیری می نمایند؛ حتی شاید در سازمان ملل متحد؛ اما ما باید تلاش و کوشش خویش را جدی پیگیری نماییم.

و به گفته سید اسمعیل بلخی: ما تن به فنا دادیم تا زنده شما باشید

ای هم میهن دوستداشتنی و همدرد و همغم و هم زخم من!

آیا به این گفته آمدهای بالا همه باهم هم نظریم؟ یا نه؟

اگر هم نظریم و باور داریم؛ بایداز راه های مسالمت آمیز در سراسر جهان در هر کنج و کنار از این دنیای پهناور که نمایندگی سیاسی پاکستان وجود دارد؛ حتی درنزدیک آن مرکز سیاسی پاکستان؛ یک نفر افغان نیززندگی می کند؛ به پاس خاطر بیچارگی و درماندگی و واماندگی های هم میهنان مان؛ یا عین همین مضمون ویا با هر سلیقه دیگر دست درازی پاکستان را به گونه آشکار و پوستکنده بنویسیم و در یک روز و تاریخ و ساعت معین بگونه ای گروهی به سفارتها و قونسلگریها ودفاتر سیاسی وابسته به پاکستان؛ ونیز به دفاتر سازمان ملل با گرد هم آیی ها و سخنرانی هابعد ازتقبیح کار وکردارحکومت وارتش وبه ویژه آی اس آی پاکستان در افغانستان؛ این نامه رابه آن دفاتر بسپاریم.

خواهران و برادران هم میهن من!

از همه اقشار از داکتران ، دانشمندان، استادان، پروفیسوران و دانش آموزان، دانشجویان، پیشه وران و کسبه کاران، نوجوانان، جوانان، دوشیزگان، پسران،سالخوردگان خانم ها و آقایون: هندو، سیک، جوانان یهودی افغان در نیویارک ومسلمان؛ بدون در نظرداشت قومیت وافکارسیاسی همه؛ با التماس التجا و حتی به پاهای تان می افتم و میخواهم که برای یک بار هم که شده این نامه را بنویسیم و با یک حرکت قانونمند که حق همه مردم در سراسردنیا همگون و همسان است؛ حرکتی کنیم تا باشد که نشان دهیم که ما افغانستانی ها در دفاع از میهن دوستداشتنی خویش همدست و یکدل و یکزبان و در یک سنگریم. و نیز به جهانیان ثابت نماییم که ما افغانستانی ها هیچ گاهی عامل ترور نبوده و نیستیم و نخواهیم بود. بلی تنها در میدان دفاع از میهن خویش با دشمن می جنگیم و بس./

 

 


بالا
 
بازگشت