دیپلوم انجنیر تاج محمد ایثار
از غضب خاک تا غارت آب
انگریزها بعد از شکست مفتضحانه، خروج و سرافگنده گی از وطن ما ، در پی انتقام گیری از مردم این مرز و بوم گردید ومعاهدات گندمک و دیورند را با جبر و اکراه بوسیله شاهان مزدور و دست نشانده خود برما تحمیل نمودند که نتیجتا نصف پیکر کشور ما را از هم جداساخت و مردم ما از آن ایام تا امروز بربطلان آن معاهدات و اعاده حقوق حقه خود اصرار و ابرام دارد و از اینرو آن معاهدات را ننگین ، تحمیلی و خاک فروشانه میشمارند و هم چنان این ادعای مسلم و قانونی ما تا هنوز از لحاظ و جوه تاریخی و حقوقی محفوظ بوده و ساقط نگردیده که مقامات پاکستانی گستاخانه پافراتر گذاشته ادعای بلند بالای حقوق آب رانموده اند . درست این جسارت زمانی صورت میگیرد که یک حکومت غیر ملی و متمایل به منافع پاکستانیها در کابل استقرار یافته است از اینرو آنها بخود حق میدهند تا برضد شئون ملی ما منهمک به چنین اقدامهای ظالمانه شوند و برهمه گان هویداست که چنین ادعاهای پوچ در دروان حکومات گذشته و در هیچ زمانی از جانب پاکستانی ها مطرح نگردیده بود اینکه پاکستان در این فرصت چنین تصامیم اتحاذ مینماید علل و موجبه آن واضح است که برآن اشاره نمودیم الزام ونیاز به دلایل بیشتر را ندارد.
مقاله آقای خالد مصطفی که در Daily Times, Pakistan بتاریخ ششم جنوری سال روان منتشر شده با تاکید به چند نکته پیرامون موافقتنامه آب رودخانه های کابل ، کنر و معاونین آن مسایلی را به بحث گرفته که در واقع مارا در جریان تصامیم مزورانه مقامات حکومتی پاکستان قرار میدهد که چگونه بازهم با بکار گیری افزار ها و ترفند ها میخواهند تا اراضی آن طرف دیورند را بخود مسجل سازند و مارا از ادعای حق مشروع ما باز بدارند برعلاوه ادعای ناموجه وغیر مشروع و شرم آور آب را نموده اند . اینک توجه شما را به مطالعه مقاله که با امانت داری کامل برگردانی شده جلب میدارم . بعدا در اطراف آن قدری مکث خواهیم نمود.
بانک جهانی زمینه موافقت نامه آب را با افغانستان آماده میسازد
نویسند: خالد مصطفی
روزنامه دیلی تایمز( پاکستان)
6 جنوری 2005
یانک جهان موافقه نموده است تا زمینه امضای موافقت نامه آب را بین پاکستان و افغانستان مساعد سازد، اما بانک مذکور از اینکه بحیث تضمین کننده این موافقتنامه عمل کند، اباورزیده است. در حالیکه بانک جهانی تضمین کننده موافقتنامه آب دریای سند بین پاکستان و هند میباشد.
بقول کارمندان عالی رتبه دولتی ( پاکستان) ، بانک جهانی آرزو دارد بحیث فراهم آورنده مسوده موافقتنامه نقشی را بازی کند، لیکن ضرورتی نمی ببند تا نقش تضمین کننده را داشته باشد . زیرا این موافقت نامه بین دو کشور دوست و مسلمانی که کدام دشمنی بین شان وجود ندارد، صورت میگیرد یعنی برخلاف، بین هند و پاکستان خصومت موجود است.
کارمند موصوف اشاره کرد که بانک جهانی از یک نماینده گی سازمان ملل متحد تقاضا بعمل آورده است تا ارقامی را روی آب از کرانه های علیای رودخانه در افغانستان گردآوری کند. که ارقام مذکور برای تهیه مسوده موافقتنامه ضرور میباشد. بدین ترتیب کار روی گردآوری ارقام آغاز گردیده است. وی گفت که حکومت پاکستان از طریق با نک جهانی با حکومت کابل داخل تماس است .
اسلام آباد و کابل به نیازمندی عقد موافقتنامه یی پی برده اند که روی تقسیم آب رودخانه های کابل، کنرو سایر رودخانه های معاون که داخل خاک پاکستان میشوند، بین شان وجود داشته باشد.
بدین منظور حکومت پاکستان کمیته نو عضویی را بتاریخ نهم سپتامبر 2003 ایجاد کردکه ریاست آنرا کمیسیون آبخیزی دارد. در این کمیته، کمشنر دایمی کمیسیون آب دریای سند پاکستان در لاهور، بحیث سکرترآن میباشد و اعضای آن عبارت اند:
کمیته وظیفه دارد تا مسوده موافقت نامه را در مدت سه ماه تهیه نماید اما کمیته دربرآوردن این امر ناکام ماند زیراکه مقامات افغانی دراین زمینه همکاری نکردند. اما حال بانک جهانی تهیه مسوده موافقتنامه را بدوش گرفته است.
یک کارمند دولتی پاکستان میگوید که افغانستان در نظرداشت تا کارساختمان پروژه بند برق آبی را بالای دریای کابل اعمار و پروژه آبیاری دریای کامه را توسعه بدهدکه هردو کشور ضرورت امضای موافقت نامه را پبرامون دفاع از تامین حق کشورهای احساس نمودند که در قسمت سفلی رودخانه موقعیت دارند.
گفته میشود که کمیته نو عضوی گذارش موقتی را تهیه نموده است که در قسمتی از آن آمده است : سالانه به پیمانه 15 ملیون اکرفت آب از طریق دریای کابل داخل پاکستان میشود. در حالت موجود افغانستان د رحدود 15000 اکر زمین را توسط آب دریا کابل آبیاری میکند. اگر حکومت کرزی با پروژه های بند برق بالای دریا و پروژه آبیاری دریای کامه پیش برود در آن صورت 14000 اکر زمین دیگر تحت آبیاری قرار خواهد گرفت که در حدود نیم ملیون اکر فت آب بیشتر مصرف خواهد شد. این گذارش موقتی در جریان چند روز آینده به حکومت تقدیم گشت . در راپور گفته شده است که کاهش نیم ملیون اکرفت آب دریای کابل تاثیرات قابل ملاحظه یی بالای سهمیه آب پاکستان خواهد داشت.
هم چنان در راپور تذکر رفته است که حکومت افغانستان ارقام لازمی را برای تکمیل مسوده موافقت نامه آب تهیه نکرده است. مامور عالیرتبه پاکستانی میگوید که در گذارش موقت و کمیته نوعضوی توصیه شده است که حکومت پاکستان اقداماتی را اتخاذ کند تا معلومات لازمی را از حکومت کابل در مورد پروژه های بزرگی که در آینده در نظر دارد ، بدست آورد
علاوتا در گذارش موقت آمده است که حکومت صوبه سرحد شمال غرب و حکومت بلوچستان نتوانستند معلومات دقیق مصارف آب را تهیه نمایند که از دریاهای افغانستان در قلمر ومختلف شان بشمول دریای کابل ، کنر، توچی و گومل سرازیر میشود. کارمند مذکور در پاسخ سوالی گفت که در سال 1921 موافقت نامه آب بین افغانستان و حکومت انگلستان در هند به امضا رسیده بود. اما این موافقت نامه معلومات مفصل تری که اساسی را برای موافقتنامه آب با کابل در آینده تشکیل بدهد در بر ندارد.
ختم
وطنداران عزیر!
در مقاله ملاحظه فرمودید که پاکستانی ها بازهم در توسل به نیرنگ از اصول اخلاقی عدول نموده در رابطه به جیره بندی آب سرزمین ما طور یک جانبه یک کمیسیون نونفری را توظیف نموده تا برای کشور ما آب را روی لایحه جیره بندی کند و حدود و ثغور مصارف آب را تعین و مشخص سازد و بنحوی از انحا بمقامات حکومتی ما هوشدار داده شده تا برآن الزام وزند و آن نصاب مقرره را مراعات نمایند . از جانب دیگر دیده میشود که جیره بندی و موافقت نامه آب را در شرایط خیلی نازک اعمال میدارند که نصف مهاجرین کشور ما تاهنوز به وطن عودت نکرده و از نصف اراضی وطن ما ماین پاک کاری نگردیده و همچنان پایتخت کشور ما فاقد آب و برق است و بندهای برق و پروژه های آب رسانی که در طی دودهه توسط عمال پاکستانی بدستور مستقیم جنرال ضیاالحق و کرنیل ها و جرنیل های آِی ، اس ، آی تخریب شده باز سازی نگردیده و هنوز میزان دقیق آب مصرفی و تعداد پروژه های طرف ضرورت ما سروی و تثبیت نگردیده گذشته از آن پارلمان که یگانه مرجع باصلاحیت تصیمیم گیری د رهمچو موارد مهم است و جود ندارد . روی این ملحوظات پاکستانیها با برآورد و محاسبه دقیق وضعیت ، فرصت کنونی را یک شانس طلایی دانسته و با پیشکش این طرح که در واقع بخط دیورند صحه گذاریست موافقت نامه آب را بحیث یک معارضه حقوقی فرعی ارایه داشته اند . که صرف نظر از رنگ و بوی حقوقی آن بیشتر در بر دارنده ماهیت سیاسی است .
مضاف برآن اگر پایتخت کشور و موضوع آب رودخانه های کابل و غیره از دیدگاه های دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد گفته شودکه کابل بیشتر از دوسده و نیم به عنوان مرکز سیاسی کشور معرفت دارد. تا پیش ار این تاریخ جمعیت این شهر از یکصد هزا ر نفر تجاوز نمیکرد و لی امروزه بایک جمعیت تقریبا چها رملیون نفری این شهر مواجه است . برای پی بردن به این نکته که آیا کابل امکانات طبیعی کافی برای تحمل چنین فشار عظیم جمعیتی را دارد؟
باید نخست بوضعیت محیط زیست طبیعی و بطور کلی اکوسیستم های طبیعی که این شهر را فرا گرفته توجه کنیم. شرایط محیطی مسلط در زون کابل عبارت از اقلیم خشک و نیمه خشک بودن محیط و در چنین شرایطی اکوسیستم ها بسیار حساس هستند و در مقابل خشک سالی و غیره عوامل تخریبی مقاومتی ندارد و به آسانی سیر قهقرایی را تا رسیدن به شرایط بیابانی طی میکند . شایان ذکر است که از بین شهر ما دریا عبور نموده که فقط سه ماه آب دارد و بقیه سال خشک بوده و بحیث میزبان حشرات مضره بالدار و بی بال و ذباله دان شهر مبدل میگردد. خجالت آور تر اینکه بستر دریا را میتوان از پنجره های کاخ ریاست جمهوری مشاهده کرد. زیرا در پنجاه متری ان موقعیت دارد. تمام حکومات رنگارنگی که از هردست آمدند و رفتند ودیدند اما به فکر آن نگردیدند تا با تدابیر بسیار اندک و سهل سیستم دورانی آب را در یک مقياس لازم تامین و حفظ مینمودند تا از یک سو زیبای و شادابی پایتخت میسر حفظ میگشت و از سوی دیگر با ایجاد بندهای برق شهر برقی میشد و ساحه وسیع اراضی تحت آبیاری قرار میگرفت و با احداث فارم های زراعتی ، مالداری ، مرغداری ، ماهی پروری پرابلمهای عدیده مردم مرفوع میگردید. و چه مسرت بار میبود که هموطنان بیچاره زارع ما بخاطر دعوی حقابه خون یکدیگر را نمی ریختند! گفته شود که نسبت به سایر زمامداران ظاهر شاه ملقب به ( بابای ملت اوغانها) مدت چهل سال تمام سلطنت کرد و از همین پنجره های قصر آن وضعیت وخیم دریا را با بوی تعفن و کثافت و حشرات آن مشاهده و تحمل کرد ، اما به فکر بهبود آن نبرآمد.
بطور عموم در طی دوسده ونیم سلاطین قبیلوی و دست نشانده تک قومی مانند امروز تحت لوای بیگانگان به این شهر به اریکه قدرت رسانیده شدند ، هیچ کدام شاهان و سلاطین مزدور برای اعمار و آبادانی این شهر همت نگماشت. شهر و پایتخت را بسان ( کلی ) خود فکر میکرد آن چند تفرجگاه و پارک مخروبه و یانهرها از برکت کار دوران امپراطوری بابر و عم او الغبیک در شهر کابل مانند شهرآرا، جهان آرا، باغ بابر و پغمان و خواجه صفا و ترویج و تکثیر ارغوان از دامنه های چاریکار به اطراف و دامنه های کوه شیردروازه و آسمایی میباشد. که با تاسف آن پارک ها و اشجار بالاثر بی مبالاتی های حکومات به مخروبه تبدیل گردیه است. اگر برسر اصل موضوع بیاییم و در یک جمعبندی گفته میتوانیم که کشور ما و پایتخت به دها و صدها پروژه آبیاری ، بندهای برق ضرورت دارد و کابل و ولایات از لحاظ دسترسی به منابع آب مربوط بخود تنها میتواند از سفره آب زیرزمینی که در بعضی حصص در عمق زیادی از زمین قرار دارد استفاده کند با افزایش روبه تزاید جمعیت مقادیر محدود آب زیر زمینی هم تکافوی نیازمندی های مردم را نمیکند و هرگاه بصورت عاجل چند سد آبگردان برای حل پرابلمهای کابل و حومه آن احداث نگردد درآینده فاجعه بار خواهد آورد . همچنان از لحاظ صحی میتوان گفت که تمام منابع آب زیرزمینی شهر از لحاظ مکروبی و یا شیمیایی آلوده است و بنابراستعمال سلاحها و انفجارات و غیره غیر قابل استفاده میباشد که در زمینه تدابیر سنجیده شده باید اتخاذ گردد منجمله یک چاره جویی معقول پروژه تمدید آب دریای گلبهار به دریای کابل است که به استقامت دوسرکه بگرام تا ساحه پلچرخی را احتوا میکند و آنقدر پر مخارج هم نیست و بقرار اسناد گفته میتوانیم که پروژه دریایی گلبهار را کشور چین به عهده داشت که بنابر شرایط جنگی بحالت ملتوی و نیمکاره باقی ماند . لذا تمدید دریای گلبهار در مسیر سرک نو تا پلچرخی از یک سمت به استحکامات انجنیری ضرورت نداشته زیرا در یک جناح آن سلسله ازکوبچه ها قرار دارد. در ساحه مشرف به دشت چمتله به استقامت جنوب شهر بصوب بند قرغه نهر فرعی باید کشیده شود تا ساحه اراضی وسیع را تحت آبیاری قرار دهد و با این ترتیب همان سیستم دورانی آب دریای کابل با یک ظرفیت معین وثابت تامین میگردد .
کشور ما که محاط به خشکه است مقدار بارندگیها درآن کم است نباید به پاکستانی های کینه توز فرصت داده شود تا آنها به فکر ربودن یک قطره آب کشور ما برآیند . رشد نفوس ، رشد شهرها، رشد زراعت یک امر طبیعی بوده نگهداشتن یک تعادل برای تثبیت حدودمعیاری آب مصرفی چیزی بیش از یک توهم بوده نمیتواند.
با آنهم یک کمیسیون عالی دلسوز، نخبه و وطنپرست از متخصصین و کارشناسان زراعتی – سرویران و انجنیران پروژه آبرسانی ، طراحان و مهندسین بند برق با دورنمای یک پلان وسیع صد ساله در باره استفاده لازم آبهای رودخانه های کابل ، کنر و معاونین آن افراز گردد تا از سوی قناعت بانک جهانی را که در موقف وکیل بالوکاله قرار گرفته فراهم آورد و از سوی دیگر حکومت برمبنای آن نظریات علمی در احداث فوری پروژه های نافع به اقدام مهم میهنی متوسل شود.
وطنداران گرامی !
ما علل همچو گستاخیها و قوله سردادن بیموقع پاکستانی ها را در این جستجو میکنیم که بوش این نوکران حلقه بگو ش قدیم خود را بحیث پارتنرهای Good partners خوب توصیف نمود. چون اخیرا امریکاییها برخلاف منافع ملی و مصالح علیای کشورما آماده گی گرفتند تا وطن مان را بعد از اشغال بحیث پایگاه نظامی دایمی خود علیه کشورهای منطقه ، استعمال و تبدیل نماید . لذا پاکستان در سایه امریکاییها خود را فربه احساس میکنند. و بمصداق ضرب المثل معروفی که ( سگ بزور میخ صاحب خود میغرد).
در اینجا دامن سخن را با شعر استاد خلیلی شاعر حریت اندیش کشور خود که در آن وقت به ادرس پاکستان سروده بر میچینیم .
پیام به پاکستان:
صبا اگر گذر افتد ترا به پاکستان پیام من به بزرگان آن دیاررسان
دریغ از تو که خواهی به مکروحیله وزرق بنای وحدت اسلام را کنی ویران
مشو مقابل قومی که داده است بتو بجای بتکده و بت مساجدوقرآن
تو بودی امی و در دست تو نهاده کتاب تو طفل بودی و در گوش تو دمیده آذان
توکز سعادت آزاده گی نداری بهر چه میشناسی قدر سعادت دیگران
مجو ز ملت چندین هزار ساله که داشت سران تاجگذار وشهان باج ستان
که برفسانه و افسون تو شود مفتون بحرف پوچ تو بنیان خود کندویران
نوشته و ترجمه : دیپلوم انجنیر تاج محمد ایثار
عضو هییت رهبری انجمن افغانهای اکراین