شغالی که بازنجیر های تروریزم بسته شده است

برای قلاده دارخود زوزه میکشد.

 

داکتر همت فاریابی درمورد تقلب انتخابات انتخابات در افغانستان خیلی بجا انگشت گذاشته است. من ضمن موافقت با اوشان یک مطلب را علاوه میکنم که درشرایط کنونی وطن ما و کاندید های 18 کانه ولو به هر اسم ورسمی که پیش کشیده شده بود و دیگران دراطرافش برای نمونه آورده شده بودند بازهم در مجموع به نظر من همین کرزی بهترو در این راه مردم با دید شرایط گام گذاشته اند. من ازین بیداری سیاسی مردم امید انکشاف آینده را دارم. در تاریخ مبارزات سیاسی کشور ما همیشه مردم با زورحق خود راازکام نهنگان اژدها و لاشخوران کشیده است. اما شاهان وکرسی نشینان همه آن خون هارا به هیچ دوباره فروخته است. یعنی مردم ما درطول تاریخ برندگان بازنده بوده اند.            این بار مردم خود سررشته سیاسی کشور را میخواهند رقم بزنند. آنها میدانند که در بساط کشور شان چیزی نمانده است و قوه محرکه ئی بکار است تا این سکون را به حرکت درآورد . حالا منحیث افغانهای مسئول باید این عمل مردم را به محاسبه باید بنشینیم. ملیون ها بی سواد کشور ما که حرف همیدیگر را نمی فهمند وفرق بین دوست ودشمن در بین شان همیشه گل آلود شده است ، میخواهند راهی پیدا کنند که این گل آلوده کنندگان را بشناسند. بنا بران یگانه راه پای ما ما است. زیرا کاکا بی عقلانه درچال خود مرد. پس من درعین تائید درهمین یک نکته با شما دوست ارجمند هم نظر نیستم. و این تضاد ضدین محال هم نیست و نبوده است. بنابران با استفاده از همین نوشته شما میروم به سراغ اصل مطلب خود که تو ضیح عنوان داده شده ام است.

کشور اسرائیل کشوریست که با همه تاریخ کهن به آن مردمی تعلق دارد که پدران شان دران جا زندگی کرده است و ریختن شان به دریا به معنی چشم پوشی ازحق سرزمین آن مردم است. بیت المقدس که قبله اول مسلمانان است . جای تولد مسیح عیسویان نیز است. و پیش از هردو محل تابوب عهد عتیق و دیوار ندبه یهودیان بوده و امروزهم است. و ما بشکل انسانی و تاریخی این مسئله این دید را داریم. اما کشور اسرائیل ارمنطقه به همین مختصر نمیشود تعریف گردد. کشور اسرائیل یعنی قمچین سیاسی امریکا وجهان استعماری سابق که حالا هم درگوشه وکنار جهان چون تخم مگسان مرده به جنبش درآمده اند تا ازین کثافات که خواب هفتاد ساله بران باید نام نهاد برون برآمده وبا دهل وسرنا آنهم دهل و سرنای دیموکراسی و تعقیب تروریزم به جهان مسلط گردند. هزار افسوس که سفید پوشان سیه دل و سیه پوشان خود خواه به آینده این کثافت پرانی خود باری نمی اندیشند که این دویدن ها ، دزدیدن ها ، دست وپا انداختن های بیجا بجای آنکه سد استواری را بر علیه توطئه گران بنا کند ریشه ساختمان نسل نوین را نیز از بیخ وریشه می کند.  آنروز است که این بازیگران اما تور دیگر درجهان نیستند و نسل های بعدی زیر این بار کمر خم نموده و یوغی را که این نا بخردان با نادانی میسازند به گردن آنها گران شده و به نسل ما که چنین خطا هائی را مرتکب میشویم نفرین خواهند فرستاد.

کشور اسرائیل یک کشور یهود های مستحق نیست . این یک پایگاه نظامی استعماری است که باید بر علیه آن هشیارانه مبارزه کرد. درین مبارزه مردم عالم ، چیز فهم، و بــا درک اسرائیل با ما بوده و خواهد بود. برای چنین مبارزه ئی لازم است اطراف قضا یا را مورد بررسی قرار داد.

اضلاع متحده امریکا و کشور های مستعمره جوی اروپائی  آن نقطه را با نام ها و تاکتیک های مختلف تقویه، تشحیع و تمویل میدارند. چشم پوشی های جهان غرب از اعمال و قوای زروی اسرائیل کاملا" روشن و صریح است. درمورد خلاف رفتاری های زورنالیستان و ریکلام گران خود شان دربرما، چین، ایران ، کوبا، کوریای شمالی و غیره سر و صدا بلند کرده و پرده منحوس خود ساخته دیموکراسی و آزادی بیان را که دیگر ازفرسودگی سوراخ سوراخ شده است بروی جهان با رسانه های فتنه گر خود هرصبح وشام پخش میکنند، اما در مورد یک عالم که سالها در زندان اسرائیل بسر میبرد و با دوسه روزه آزادی نیم بند دوباره به زندان رفت این رسانه های دروغ پراگنی چنان خموش اند که گوئی هیچ تخلفی را دولت  اسرائیل مرتکب نشده است . همیچنین درمورد حملات پی هم در خاک فلسطینیان و حملات حنایتکارانه و تروریستی دولتی اسرائیل د ر کمپ های صبرا وشطیلا و کشتن سران مبارزین سیاسی کشور های غربی با دهل ودل آسا برزبان بشکل نیم بند انتقاد میکنند اما درعمل و درخفا به تقویه و تحریک دولت اسرائیل می پردازند و از همه حنایات شان در ملل متحد ویتو میکنند.

برای تقویه دولت متعرض اسرائیل حتی انسان میانه رو آنرا ترور و از بی رحمانه ترین و جانی ترین انسانهای اسرائیل برای آمدن به قدرت حمایه و برای حمایه ازان حتی کشور هائی را که با سرو صدای بنام،  آن حنایت کاران را محکوم وبه نام،  بطور غیابی به محکمه می کشانند از ریشه میکند و انحلال آنرا با تما م پر روئی بر کشوری تحمیل میکند و نام آنرا دیمو کراسی نهاده با عین سلاح دیگران را محاکمه و کشور های شانرا در خاک و خون میکشد. کاش همین را بسنده میدانستند. برای راحت کاری چنان یک دولت متعرض اطرافش را به هزاران بهانه و دهل و سرنای نسل کشی، تروریزم، و تخلف ازدیموکراسی مورد تجاوز صریح و نهان قرار داده دولت ها را بی تناسب ، لرزان و بی پایه نموده از نگاه توانائی مقابله به حد اقل میرساند تا کار اخیر را که انهدامشان است دست نشانده شان کشور اسرائیل عملی سازد. برای اینکار سیاست فتنه گرانه وسیعی دنبال میشود.

اول -  بالقان ، کشور مستحکم یوگوسلاوی به چهارکشور کو چک بنام های مختلف توته و پارچه گردید.

دوم -  کشور های افریقائی اطراف دسیسه خانه اسرائیل  پی هم مورد بهانه گیری ها ، بهم انداختن ها ، قرار دارد. سالهاست کشور مصر، سوران، ایتوپیا و سومالی درنوسان های خانه جنگی و قتل و کشتارمصروف ساخته شده اند.

سوم -  شبه جزیره عربستان سعودی که هدف اصل این همه مداری گری هاست با دکتاتور ترین اشخاص وابسته به جهان غرب بدون هیچگونه انتقادی از آنها روی کارآورده شده و توسط آنها این کشور ها بلعیده میشود. یگانه کشور متمرد عربی عراق بود که با هزاران دیده درائی و نیرنگ به حیات پرروئی آن خاتمه داده شد. و حالا بقایای آن گردن افرازان را با قتلها(تیرباران ها) وویرانی های دحشت آور سبق تمرد شانرا میدهند. کشور سوریه که با تمام احتیاط به اصطلاح آب خود را پف کرده مینوشد باز هم زیرحملات زبانی قرار دارد تا فرصت مهیا شده و آنهم دگرگون گردد.

چهارم -  کشور ترکیه از دیر زمانی جای پای فیل است. برای رسیدن به هدف داخل شدن به بازار مشترک اروپائی نمیتواند لب به سخن بکشاید . قبل از آن گفتن مطلبی باید در انتظار بماند تا دستور چیست؟ آن بگوید یا نه. باید صریح بدانید که آن آنها نه مردمش است و نه آنها آن مردمش، مجبور هم هستند. این هم یک نوع هشیاری به موقع است که بد بختانه دیگر کشور های جهان هنوز آنرا درک نکرده اند. ( مردم ما بسیار اصطلاحاتی دارند که اگر آنرا صحیح درک و عمل کنند به مفاد شان است. اما بد بختانه که آنرا سر سری میگیرند. بطور مثال( یا به باش یا تابع) این بسیار دقیق است. به باش ، خود را برسان تا بهتر باشی ، آنوقت است که آن تو آن است و نه تو نه اما اگر نتوانی خودرا به بسازی به دام میافتی که درآنصورت (تپید ن مصلحت نیست) .

پنجم -  کشور ارمنستان که وابستگی های مجبورانه خود را دارد و این مجبوری را کشور های اطراف آن برایش بوجود آورده اند. (چون نیک نظر کرد پر خویش به دو دید گفتا زکه نالیم که ازماست که برماست.)

ششم -  کشور آذربائیجان از ترس حملات جبه سرد  روسیه و ایران، جل خر را بنام با لاپوش بر تن میکشد که این خود هم ازعدم رسیدن به تفاهم های دوستانه و خبط همیشه گی کشور های جهان سوم است. این زمینه هائی است که فتنه گران تاریخ قبلا" مهیا کرده و تطبیق میکنند و ما برای آن هنوز در خواب خرگوشی خود فرورفته ایم.

هفتم -    کشور گرجستان با یک صحنه سازی عجیبی به اختیار کشور هائی که در آینده ازان چون ملا نصرالدین استفاده میکنند بکمک مردم خودش قرار گرفت که امروز عین بازی با کشور اوکراین در همین حلقه  با همان چال در جریان است.

هشتم -     کشور ایران که در محاصره قرار دارد و در تقلای خود ارادتی با وسایل کهنه میخواهد تکنیک مدرن را بکار برد و خوشبختانه روش مذهبی و دینی دربین آنهـــا به اساس اجتهاد استوار است و تا یک اندازه ئی فضای تپیدن را به مردم میدهد اما همان فضای نیمه باز با من گفتن ها محدود شده رفته میرود که گلویش خفه گردد. این ایرانی های هشیار و بیداراز چهار طرف قسم خوزده اند تا ایران را در تابوت نکرده و به کفن کش تسلیم نکنند دست از خود خواهی بر نمیدارند. اینست آینده مردم هشیار و چیز فهم ما. آری این یک حقیقت است.  بیائید به دوستان خود صریح بگوئیم و از لقاقه گوئی بگذریم . کشمکش های دو جناح درون قدرت در ایران ازیکجانب، اندیشیدن مجدود گرانه ازجانب دیگر با سر و صدای شغال های زنجیری جهان فتنه گر را هرروز هار تر جهت مداخله دران کشور مینماید. مگر این سیاست مداران که نشان داده اند کودن نیستند چرا نمیدانند که اگر دست بدست هم ند هند کارشان زار خواهد بود. بخصوص با مجا هدین خلق. آن ها ایرانی اند و به سرزمین ایران عشق میورزند . مگر باز هم درخود خواهی غرق. زیرا فکر میکنند هر آنچه در ایران باید بوجود آید زمانی باید باشد که آنها بر قدرت باشند. این صاف وساده گمراهی است. اول اینکه با این کشمکش ها بعوض اینکه به قدرت برسند کشور شان عارت خواهد شد. برای برآمدن از سخنان خشک اینک برایشان یک انتقاد خوش طبعانه را پیشکش میکنم:

 

دو زورآوری کشوری دزد ید ند                                   سر  تقسیم  میان خــو د  جنگید

آن دو بودند چو گرم زدو خوردند                                    دزد سوم کشور شانرا زدو برد

 

آیا نمیشود از مجاهدین خلق من این سوال را بکنم که شما به نفع اسرائیل کار میکنید یا به نفع خود؟ در کار شما حد اقل من نفع کشور باستانی ایران را نمی بینم. درست است که شما بر علیه بنیاد گرائی دولت موجود برخاسته اید اما ما از دور یعنی ارخارج سیاست کشور شما فرقی بین شما و حاکمان سر قدرت نمی بینیم. زن های بیدار ایران با همان شیوه سنتی صد ها سال قبل دریین شما در خارج ازایران دیده میشود. درحالیکه همین سنت کهنه را آخند ها در داخل بشکل ظاهرا" ساده تر و آزاد تر ازشما بر زن ها اعمال     میدارند. شما بر علیه چه مبارزه میکنید؟ بر علیه بنیاد گرائی ؟ با نمایش ظاهری شما خود بنیاد گرا ی مذهبی هستید. به طرفداری شاه که توسط این آخند ها بر انداخته شده است؟ نه چنین هم نیست سابقه مبارزاتی شما این را نمیرساند. چپ گرا هستید؟ اگر آری پس این روکش ها را عقب زنید و برای مردم ایران با صدافت راه تانرا روشن کنید . اگر نه چنین هم نیست پس به عوض اینکه کار شما به مفاد کشور های درکمین نشسته بلعیدن ایران زمین انجامد بروید و خود را فدای ایران کنید وبا  همین آخند ها یا از سر مصالحه درآئید . اگر آنها بنا به خاصیت درونی خود شما را نمیپذیرند با زهم بر علیه دست آورد های ایرانی ها دست بدست هم ندهید. شما باید زنگ ها را به گردن گربه اندازید نه به گردن موشهائی که پنیر شما را دزدیده است. زیرا گربه ها سالها وطن شما را دزدیده است در حالیکه موش ها فقط پنیر شما را. شما ازسبب پنیر کشور را به بازار عرضه نکنید. زیرا عرضه وطن بجز وطن فروشی معنی دیگری نمیدهد. اما یک راه مانده است و آن خدمت به سیاست دولت اسرائیل است که درحقیقت همان چوچه گربه است. اطلاعات درست یا نا درست شما در مورد غنی سازی یو رانیم آخند ها تعجب بر انگیز است! مبارزه مبارزه است . من به مبارزه شما ارج مینهم اما نه به بهای ایران باستان. درین زمانیکه همه نیروهای کهن و دجال هزار آواز دهان باز کرده است تا شما ماهی ها را ببلعد چرا یکی مانع قدرتمند شدن دیگری میشوید ؟ هردو به استقبال فنا میروید. پس دشمنی شما روی چه است. دشمن به شما نام نیک نداده است . پس خوش خدمتی برای چه؟ تا اندازه ئی که درمورد برنامه شما خانده ام جائی برای تائید شما ازجانب کشور های غربی دیده نمیشود و شما منفور تر از آخند ها به اساس برنامه خود نزد کشور های غربی هستید . این اطلاعات شما به آن میماند که شغالی با سر و صدا به دزد میفهماند که بو قلمون وطن درکجاست تا بدون درد سر به کارخود پرداخته هم شما و هم زندان بان بو قلمون را به داغ هجران مبتلا کند. آن داغ درد آور تر ازین داغ خواهد بود. من با بسیار سادگی این طرح را کردم تا عادی ترین عضو جمعیت شما ازان سر درآورد.لطفا" جملات ساده مرا  دست کم نگیرید.

 


بالا
 
بازگشت