نگاهی به عدم اشتراک وسیع اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و
همکاری اروپا در کار نظارت از پروسه انتخابات در افغانستان
تحولات بوجود آمده در سالهای نود در سطح جهانی که منجر به سقوط سیستم سوسیالستی جهانی و بخصوص اتحاد شوروی قبلی گردید، توازن قوا و بیلانس را در عرصه های اقتصادی، سیاسی و نظامی به نفع امپریالیزم جهانی در راس ایالات متحده امریکا تغیر داد و ایالات متحده امریکا بدون تردید به یگانه قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی درراس هرم تصمیمگیری های جهانی قرار گرفت. و این تحولات و تغیر توازن قوا به نفع ایالات متحده امریکا یادآور آن دوران قدرت افسانوی برتانیای کبیر در قرن های هژده و نزده میلادی میباشد که آفتاب در سرزمین مستعمراتش غروب نمی کرد. در آن زمان نیز تصامیم در سطح جهانی به نفع و توسط قدرت یکه تاز جهان که برتانیای کبیر بود اتخاذ میگردید و خود عمل میکرد. بدون اینکه با کشوری یا کشورهای به مشوره بنشیند.
در شرایط اوضاع و احوال کنونی جهان با وجود اینکه نمیتوان قدرت های بزرگ جهانی را نادیده گرفت و از آنجایکه تمام این قدرت ها در کشورهای عقب ماندهً آسیای، افریقای و امریکای لاتین پی بهره برداری و منافع اقتصادی خودشان است، رقابت این کشور ها با ایالات متحده امریکا بر سر تقسیم منافع و فیصدی اشتراک شان در این منافع می باشد. اما باید در نظر داشت که بعد از جنگ دوم جهانی و بوجود آمدن سازمان ملل متحد و اخیراً بوجود آمدن اتحادیه اروپا در عصر حاضر باید جلو یک سلسله خودسری های قدرت های بزرگ جهانی در رابطه به مسایل جنگ و صلح و مسایل اقتصاد جهانی را سد شود.
اما با تاسف با موجودیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا به حیث یگانه قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی جهانی بدون در نظرداشت تمام نورم ها و موازین طرح شده بین المللی تصامیم مبنی بر حمله به این کشور و آن کشور و تغیر رژیم در کشورهای دیگر را با وجود مخالفت سازمان های بین المللی اتخاذ و عملی می نماید.
حمله بر عراق توسط بوش ( پدر) اولین قدرت نمایی سیاسی نظامی ایالات متحده امریکا در سطح جهانی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و سیستم سوسیالستی بود. گرچه بوش (پدر) در سطح دپلوماتیک در حملهً اول به عراق به ذرایع مختلف، رشوه، تقسیم منافع، تخویف موافقت تعدادی از کشورهای جهان را بدست آورد و به بهانهً سرنگونی صدام حسین ملت عراق را بمباردمان نموده ، دها هزار شهروندان عراقی غیر نظامی را به خاک و خون کشاند. همچنان دها هزار نظامیان تسلیم شده و خلع سلاح را بدون در نظرداشت قوانین اسرای جنگی در جهان زنده زنده به گور و نابود کردند که این امر در مخالفت صریح با تمام موازین و قوانین بین المللی و نقض صریح حقوق بشر می باشد. نتیجهً از این قدرت نمایی و به خون خاک کشاندن مردم از حمله اول بر عراق جز نفرت و انزجار مردم عراق و جهان و تحکیم پایه های حاکمیت صدام حسین را در آن زمان عراق در قبال نداشت. ولی این پروژه آغاز شده توسط بوش (پدر) در قرن بیست توسط بوش( پسر) در قرن بیست و یکم با طرح و نقشه های جدید باید پی گیری و به اتمام رسانیده شود. در حمله اخیر بر عراق و برکنار کردن صدام حسین سردمداران کاخ سفید را تصور براین بود که بعد از برکناری صدام حسین و با ایجاد یک حکومت دست نشانده کار عراق را طی مدت زمان کوتاه یکطرفه نموده و این لقمه چرب و پر منفعت را بسیار زود و به سادگی هضم نماید. ولی بی خبر از اینکه این لقمه یک مقدار خار به همراه دارد که از حلقوم پایان رفتن آن مشکلاتی را در قبال خواهد داشت که ما همه شاید انکشاف اوضاع سیاسی نظامی در عراق هسیتم و همه روزه در نقاط مختلف عراق عملیات های نظامی و مقاومت در شهرها بالا رفته، روحیه زد امریکای و نیروهای خارجی در بین مردم عراق نسبت عملکردهای غیر واقع بینانه و دور از برخوردهای انسانی با مردم عراق نسبت به گذشته اوج میگیرد و بیم آن میرود که با بالا گرفتن سطح مقاومت و همگانی شدن آن در بین مردم عراق امریکا با همه ساز و برگ نظامی و تکنالوجی پیشرفتهً جنگی مزهً شکست در ویتنام را یکبار دیگر در عراق تجربه کند. زیرا تجارب تاریخی جنگ های ضد استعماری نشان داده که اگر یک ملت و یک مردم متحدانه در مقابل نیروهای اشغالگر ایستادند و نی گفتند و در مخالفت با نیروهای اشغالگر متحدانه عمل کردند در برابر نیروهای اشغالگر دو انتخاب قرار میگیرد:
1. یا اینکه تا آخرین فرد مقاومت را باید نیروهای اشغالگر نابود کنند.
2. یا اینکه تدابیری را برای خارج کردن نیروهایش از کشور اشغال شده اتخاذ نماید.
در رابطه به قضایای عراق قبل از وقت است اگر قضاوت و نتیجه گیری شود، باید منتظر بود که اوضاع سیاسی و نظامی طی ماه های آینده و یا سال آینده چه گونه انکشاف خواهد کرد. ولی نباید فراموش کرد که در این بار امریکا حمایت قدرت های مطرح اروپای مثل جرمنی، فرانسه، روسیه و بعضی از کشورهای دیگر اروپای را با خود ندارد که نداشتن حمایت این کشور ها نیز به بغرنجی این پروسه می افزائید.
اما در رابطه با افغانستان پس از مذاکرات بن که ایالات متحده امریکا مشترکاً با کشورهای اروپایی در زمینه مبارزه با تروریزم بین المللی و در مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر و همچنان بینادگذاری یک اداره وسع البنیاد حکومتی که دربرگیرندهً همه نیروهای سیاسی و همه اقوام افغانستان نمایندگی کند همکاری و تصمیم گیری نمایند. اما با تاسف ایالات متحده امریکا از همان اول در پی سیطره جویی برآمد و فردی را که از هیچ نوع محبوبیت و پشتی بانی در بین مردم افغانستان برخوردار نبود بالای مردم افغانستان تحمیل نمود و بعد از ایجاد حکومت موقت در جریان جرگه های اضطراری و قانون اساسی در پروسهً سیاستگذاری ها برای ادارهً انتقالی بدون درنظر داشت نقش و همکاری همکاران اروپایی خویش مستقلانه عمل نموده و عملاً اتحادیه اروپا را از نقش عملی در سیاست گذاری ها کنار زد و تنها در زمینهً اعزام نیروهای نظامی همکاری کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا را جلب نموده در تصمیم گیری های سیاسی در افغانستان و منطقه اتحادیه اروپا را نقشی که باید این اتحادیه ایفا نماید عملاً اجازه نمی دهد. و به همین مناسبت فکر می شود سازمان امنیت و همکاری اروپا اعلامیهً را در زمینهً همکاری در جریان انتخابات صادر نموده که در آن عوامل عدم همکاری وسیع این اتحادیه را چنین برشمرده است.
- خطرناک بودن بیش از حد وضیعت موجود.
- محدودیت شدید در زمینهً آزادی بیان.
- وجود مناطق وسیع که ورود به آن جاها ممنوع و یا به شدت محدود است.
- به وخامت گراییدن وضع امنیتی.
- همچنان تصریح کرده که موشگافی و نظارت بیش از حد در انتخابات ریاست جمهوری در شرایط کنونی میتواند به اعتماد مردم لطمه وارد آورد.
فکر میشود که عمده ترین شاخص برای سازمان امنیت و همکاری اروپا علاوه از مسائل امنیتی نظارت دقیق این سازمان بر جریان انتخابات می باشد که ایالات متحده امریکا چینن اجازهًً را در جریان انتخابات برای آنها نخواهد داد.
اتحادیه اروپا نیز با انتشار این مطلب که اتحادیه قصد دارد تنها هیات کوچکی از کار شناسان انتخاباتی را به افغانستان اعزام کند که این هیت نیز همچون سازمان امنیت و همکاری اروپا در زمینه روند انتخابات اظهار نظری نخواهد کرد.
از متن اعلامیهً سازمان امنیت و همکاری اروپا و اتحادیه اروپا چنین میتوان برداشت نمود که امریکای ها به شدت از مداخله و همکاری این سازمان ها برای نتایج انتخابات به نفع کاندید های بخصوص خود شان جلوگیری به عمل آورده که با این ترتیب یکبار دیگر خود نتایج انتخابات را بدون نظارت سازمان های غیر جانب دار بین المللی زیر سوال میبرد و با چنین شیوه رئیس جمهور آینده افغانستان که نتایج آن تواًم با جعل در شمارش آرا خواهد بود از مشروعیت برخوردار نخواهد بود.
هکذا از محتوی متن سازمان امنیت و همکاری اروپا و انتشار اظهارات اتحادیه اروپا میتوان چنین نتیجه گرفت که اتحادیه اروپا در قضایای افغانستان نسبتی به سیاست های غیر معقول و سلطه جویانه و غیر دقیق ادارهً بوش معترض بوده، اختلافات اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا در رابطه به برخورد شان در قبال قضایای افغانستان از عمق به سطح آمده و بلاخره بیشتر از این لازم نمی بینند این اختلافات را محرم نگهدارند و اعتراض خویش را با صدور این اعلامیه صریحاً بیان داشتند.
بزرگان گفته اند: " هرچه از حد بگذرد رسوا شود."
برداشت ما از صدور این اعلامیه میتواند با نظرداشت عوامل که در متن از آن تذکر به عمل آمده اینست که سیاست گذاران امریکایی در افغانستان سیاست های استراتیژیک و تکیکی را مطابق نسخه های خود شان تنظیم و عمل کرده و به نظریات همکاران اروپایی شان بخصوص اتحادیه اروپا، اهمیت چندان قائل نمیشوند و در این زمینه اتحادیه اروپا حق به جانب بوده زیرا در قضایای افغانستان سیاست های دوپهلوی امریکا در طول مدت تقریباً سه سال دست آوردهای مثبت و قابل لمس را برای مردم افغانستان به بار نیاورده است بلکه علاوه از به وخامت گراییدن اوضاع نظامی فضای بحران اعتماد جدی را در بین مردم افغانستان ایجاد نموده که با این سیاست گذاری های منفی و یک جانبه و مریض افغانستان را سال ها درگیر جنگ ها و تشنجات داخلی می نماید.
در رابطه به انتخابات از آنجاییکه امریکایی ها با تکیه به مهره های بد نام و بیگانه از مردم که هیچ نوع پایگاهی اجتماعی در بین مردم افغانستان ندارند عمل نموده و عملاً درخدمت و پشتيبانی یک گروپ معین و بدنام قرار گرفته که این قضیه نه برای مردم افغانستان، نه برای اتحادیه اروپا و نه اتحادیه ها وسازمان های غیر جانب دار و غیر دولتی درجهان قابل قبول می باشد. بناً جامعه اروپا نمیخواهد از یکطرف مسولیت به وخامت گراییدن هرچه بیشتر اوضاع را در آینده به دوش بکشد وهم از قبل میداند که این پروسه یعنی پروسهً انتخابات بصورت غیر دمکراتیک و مخالف تمام موازین دمکراتیک جهانی توسط سردمداران امریکا بالای مردم افغانستان تحمیل میگردد بناً اتحادیه اروپا نمیخواهد این مسولیت را نیز بدوش گیرد.
محمد اسلم سلیم
شهر اتریخت هالند
e-mail: ma_salim_2@yahoo.com