محمد عارف صخره
انتخابات افغانستان و پیآمد های آن
تقریباً همه اتفاق نظر دارند که انتخابات در ذات خود یک اقدام نیکو و ثمر بخش است.چنانچه تاکنون با اصل انتخابات افغانستان، به استثنای حزب اسلامی حکمیتار و تحریک متحجر طالبان دیگر هیچ نیروی سیاسی و شخصیت اجتماعی مخالفت نکرده است.
انتخابات گام برجسته در راه دموکراسی به حساب میرود . انتخابات در حقیقت به رسمیت شناختن حق مسلم انسان برای گزینش سرنوشت سیاسی واجتماعی اوست.
باید به انتخابات بمثابه دستاورد مهم مبارزات طولانی و دشوار مردم افغانستان که طی بیش از یکصد سال بخاطر تجدد ، دموکراسی و آزادی انجام گرفته، نگریست. مهم آنست که نیروهای پیشرو و روشنفکران رسالتمند از دستآورد های حاصله پاسداری نموده و در راه تحقق آرمانهای ترقیخواهانه ، تلاشهای انسانی شانرامتحدانه و همبسته همچنان ادامه دهند.
انتخابات ریاست جمهوری برای نخستین بار بصورت مستقیم در تاریخ سیاسی افغانستان دائر گردید. انتخابات تمرین خوبی در جهت تعمیم دموکراسی بشمار میرود. انتخابات آزاد و دموکراتیک در حقیقت سهم و مشارکت اکثریت مردم را درسرنوشت سیاسی کشور نشان میدهد.
انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در مقطع خاص و شرایط معینی دائر گردید.
کدام شرایط و پرابلم ها در جریان انتخابات وجود داشت :
¨ نیروهای بین المللی ضد تروریسم کمافی السابق در مبارزه با طالبان، القاعده و بنیادگرائی در گیر بوده اند.
¨ قوای ایساف با اشتراک هزاران افسر و سرباز در تامین امنیت کشور، قوای مسلح افغانستان را یاری رسانیده اند.
¨ قدرت جنگسالاران و حاکمیت تفنگ هنوز هم در بخش اعظم کشور بیداد کرده و میکند.
¨ در انتخابات پول، خرید و فروش راًی ها نقش معین داشت.
¨ قبل از انتخابات کار لازم جهت آگاهی مردم از ماهیت و میکانیزم انتخابات صورت نگرفته بود.
¨ برخی از قدرتمندان و کاندیدان از احساسات قومی و قبیلوی و دامن زدن به آن سود بردند.
¨ از امکانات دولتی به نفع همه کاندیدان بهره برداری همگون و مساویانه صورت نگرفت.
¨ میکانیزم انتخابات غلط از آب در آمد، چنانکه رسانه های گروهی غربی در حدود 300 مورد خبط و غلطی را در جریان انتخابات ثبت نموده اند.
علی الرغم شرایط پیچیده ، دشواری ها و نقایص برگذاری، این انتخابات با راًی سری و مستقیم ، اولین تمرین دموکراسی در مقیاس کشور بحساب میرود.
:
یکی از جنبه های مثبت انتخابات ، اصل انتخابات و شرکت بیش از هشت میلیون افغان است که در شرایط دشوار اقلیمی و جغرافیائی با شکم های گرسنه و امید های بزرگ با طی فاصله های طولانی اکثراً با پای پیاده به سوی صندوق ها رفتند، این شرکت وسیع در انتخابات، یک اقدام بی سابقه و با اهمیت بحساب میرود که بلاتردید تاًثیر و تکانه جدئ به روح و روان مردم خواهد داشت. پس از این مردم متوجه شده و انتظار خواهند داشت که آیا رئیس جمهور بر گزیده شده ،مطابق آمال و آرزو های آنهاعمل خواهد کرد یا خیر؟ اگر رئیس جمهور و دولت او نتواند نیاز های اولیه مردم را طی پنج سال آینده بر آورده سازد، آنگاه مردم با آگاهی بیشتر پای صندوق های رای خواهند رفت و کارت رای شان به چنین رئیس جمهوری سفید خواهد بود.
جنبه مثبت دیگر انتخابات ارجحیت راه سیاسی بجای راه جنگ بوده است.، مردم با شرکت گسترده در انتخابات نشان دادند که میخواهند سرنوشت سیاسی شان دیگر از طریق نظامی و جنگ و بزور سلاح حل و فصل نشود.
مسًله مثبت دیگر اینست که اگر تا دیروز فقط خانواده ها و اقوام خاص و آدم های زورآور میتوانستند به قدرت دولتی برسند، امروز می بیند آدمهای غیر ازین هم میتوانند از نقاط مختلف و از اقوام گوناگون حداقل کاندید شوند.
کاندید شدن یک زن و شرکت مستقیم ملیونها زن دیگر در انتخابات کشور ما که تا دیروز تحت نام مذهب و سوًاستفاده از دین اسلام ، بنیادگرایان استعداد و حضور آنان را انکار میکردندو اپارتاید جنسی را خصمانه روا میداشتند، نشانه مثبت دیگر انتخابات بحساب میرود.
مردم افغانستان با انصاف و قدرشناس اند ، اگر حداقل دلسوزی و صداقت از کسی یا گروهی ببینند از آن به قیمت جان شان حمایت و استقبال خواهند کرد.
باید تاًکید شود که مردم بخاطر کدام کاندید خاص با این وسعت و گسترده گی به رایگیری اشتراک نکردند، هیچکس حق این ادعا را هم ندارد. آنها با تحمل دشواریها به پای صندوق ها رفتند تا برای صلح، ثبات، امنیت، دموکراسی، عدالت و انصاف رای بدهند . آنها با رای خود گفتند که دیگرجنگ وجنگسالار را نمیخواهند، آنها میخواهند تا کمکهای بین المللی نه در قصر ها و بلند منزل های قدرتمندان بلکه برای بهبود زنده گی فقیرترین و تهیدست ترین مردم در قراًوقصبات افغانستان به مصرف برسد. مردم از دولتمردان معجزه نمیخواهند ، توقعات آنها عینی و عملی است. در شرایطیکه به کمک جامعه جهانی میلیارد ها دالر به افغانستان سرازیر میشود ، مردم خواستهائی را مطرح مینمایند که با حداقل احساس مسوًلیت تحقق آن امکان پذیر است:
¨ تامین امنیت جان، مال و ناموس مردم از دستبرد ، تهاجم و تجاوز. بالآخره به مردم حق داده شود تا بدون فشار، تشویش و مخاطره به زندگی انسانی خویش ادامه دهند.
¨ از بین بردن فقر و گرسنگی ، مردم میخواهند با داشتن لقمه نانی از احتیاجی و محتاجی خلاص شوند
¨ از بین بردن بیکاری، برای همه باید زمینه کار فراهم شود .
¨ فراهم آوری زمینه تحصیل ، تعلیم و تربیه برای اطفال و جوانان و تدویر کورسهای سواد آموزی و کورسهای قصیر ا لمدت مسلکی برای کلان سالان.
¨ ایجاد شرایطیکه هر افغان بتواند به داکتر و دوا دسترسی پیدا کند.
¨ سر پناه خواست بر حق هر خانواده افغان است . دولت میتواند با رویدست گرفتن پلانهای منظم در مرکز و ولایات این مشکل را حل نماید.
¨ گذار از اقتصاد جنگی و مواد مخدره به اقتصاد ملی و انسانی.
¨ مردم از حکومت جدید میخواهند تا هر چه زودتر به رشوت، اختلاس و فساد اداری خاتمه بخشد.
مسًولین دولتی باید بدانند که با رفتن به انتخابات سطح مطالبات حق طلبانه مردم بلند رفته است .مردم آرزو دارند صدای عدالت و انصاف از درون صندوقهای راًی آنها بلند شود. اگر باز هم مانند گذشته بجای خواست و نیاز بر حق مردم ، به چپاول و غارت دارائی آنها پرداخته شود تحمل نخواهند کرد. مردم دیگر حوصله ندارند که چند زورمند و وزیر و دبیر بی احساس و غاصب آنها را از منازل شان به جرم غریب بودن به زور سلاح کشیده و خود با بنای قصر های مجلل و ویلا های زیبا به عیش و عشرت بپردازند . و باالآخره مردم نمیخواهند میلیارد ها دالری که بنام آنها به افغانستان حواله میشود بجیب چند آدم چپاولگر و بی رحم ریخته شده و بنام N.G.O ها و کمکهای بشری دور از انظار مردم حیف و میل شود.
همه به یاد داریم که آ قای کرزی در لویه جرگه اضطراری ریشه کن کردن مواد مخدره، از بین بردن تروریسم ، محو فساد اداری و رشوت ، ختم قوماندانسالاری ، تاًمین صلح ، ثبات وامنیت وسائر آرزو ها را به مردم وعده داده بودند، اما هیچکدام عملی نشد بلکه بحرانزاً گردید. خود بار ها ازناتوانی و عدم کارآئی حکومت شان طی سه سال گذشته یاد آور شدند و هر بار گناه ناتوانی های رژیم را بدوش حکومت های ائتلافی گذاشتند امابار دیگر و تا آخر هم ائتلاف کردند.، با بنیادگرائی بار ها ابراز مخالفت نمودند اما در عمل دیده شد که بنیادگرایان در رژیم سه ساله عبوری و انتقالی از صلاحیت های گستردهً برخوردار بوده اند. در حالیکه طالبان و حز ب اسلامی حکمتیاربا شبکه های تروریستی ارتباط داشته و همچنان در فعالیت های تروریستی مانند راکت پرانی ، انفجار مواد انفلاقیه و کشتار مردم بیگناه سهیم بوده اند ، رژیم بار ها با آنها علاقمندی نشان داده وهنوز هم میل دارد تا آنها را در قدرت سیاسی شریک سازد.
با وجود چنین گذشته رژیم ، به هر صورتیکه شده بیش از چهار میلیون و چهار صد هزار راًی مردم به نام آقای کرزئی ثبت شده و به حیث رئیس جمهور انتخابی مردم حلف وفاداری یاد خواهد کرد.
به خاطر باید داشت که در کشور های عقبمانده مثل افغانستان اغلباًحکومت داران بنام دموکراسی ظاهر شده و به دکتاتوران تبدیل میشوند. بنام مردم و با راًی مردم بمیدان میآیند ولی فردای آن مردم و آرزو های آنها را فراموش میکنند. چشمان شان فقط زورمندان ، پولداران، قوماندانان و زبردستان را می بیند. در آنصورت است که چنین رهبران با نثار گلهای مردم وارد میدان میشوند و در نهایت باسنگباران ملت محکوم میشوند.
رهبران نباید از دیکتاتوران تاریخزده وخودکامه گان شکست خورده تقلید نمایند. .دوران قهرمان سازی های کاذب هم سپری شده است.بیشترین ها امروز شیوهُ نلسن مندیلا را ترجیح میدهند که بعداز27 سال زندان خفقان آور، دشمنانش را بخاطرآرمانهای انسانی که داشت، به آغوش کشید ، توسط مردم بقدرت رسید ، بخاطر ماندن در قدرت پافشاری نکرد، پس از قدرت در کنار مردم باقیماند و محبوب جهان گردید. تجربه نشان میدهدکه راه دموکراسی ، عدالت اجتماعی ، آزادی ، تجدد و ترقی اجتماعی به اتکاًمردم بهترین انتخاب است. خوشبختانه در کشور ما استعداد های پاک وبا وجدان در تمام رشته ها و مشاغل به فراوانی یافت میشود. توقع مردم از دولت جدید آنست تا سرنوشت مردم را بدستان ناپاک به نامهای این تنظیم و آن تنظیم، این تحریک و آن تحریک ، وابسته به این کشور و آن کشور، نمایندهُ این قوم یا آن قوم ، از این منطقه یا آن منطقه نسپارند.سیما های شسته و با شرف در همهُ اقوام و مناطق کم نیستند مثلیکه نا شایسته ها هم در همه جا اند.دیگر مردم از وعده های طویل و عریض خسته شده اند، آنها بجای حرف، عمل میخواهند . بطور مثال بازسازیرامردم تاکنون فقط در وجود قصر های مرمرین و بلند منزل های زور مندان دیده اند . شعار شفافیت و جسابدهی ، در پهنای فساد بی حد و حصر دستگاه دولتی به یک ادعای پوچ و بی معنی تبدیل شده است. آرزوی ختم قوماندانسالاری در وجود جرم وجنایات جنگسالاران و قدرتمندان غیر مسًول به یاًس مبدل شده است. سر وصدای مبارزه با مواد مخدره تا سرحدی خنده آور شده که در شرایط کنونی حتی جای کردهای ترکاری و گلدانهای گل را نیز بته های مواد مخدره گرفته است(بر اساس گزارش 2004-11-18 دفتر مبارزه با مواد مخدره سازمان ملل متحد طی سال گذشته میزان تولید تریاک در افغانستان بطور چشمگیری افزایش یافته است تا جائیکه اکنون این کشور 87% تریاک مصرفی در جهان را تامین میکند. گذارش علاوه میکند ، افغانستان بار دیگر به عنوان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان در آمده است) .
همه میدانیم که دموکراسی با عناصر ضد دموکراتیک پیاده شده نمیتواند مردم نیات و آرزو های پاک دارند فکر میکنند باختم انتخابات رویا های شان در جهت یک جامعه متمدن و مترقی به تحقق میرسد، در چنین حال و هوائی، باتاًسف آگاهان سیاسی از تماس های مشکوک و خطرناک پشت پرده خبر میدهند. گفته میشود حکومت آینده آقای
کرزئی باز هم معاملگرانه و مصلحتجویانه خواهد بود، سعی میشود آنانیکه نسل سلاح و جنگ خوانده میشوند باردیگرقدرت اساسی را درحکومت بعدی در اختیار داشته باشند.
همچنان در حدود 50 قوماندان حزب اسلامی حکمتیار( به استثنای حکمتیار دیگر همه اراکین حزب اسلامی) که طی اجلاسی از کرزئی پشتیبانی نموده بودند، از او خواستار کرسی های دولتی شده اند.
تحریک طالبان ( به استثنای ملا عمر و چند مریض و ناکارآمد دیگر) علی الرغم مخالفت با انتخابات وبا وجود فعالیت های تروریستی و ارتباط با شبکه القاعده، بر سر تقسیم قدرت با آقای کرزئی در حال چانه زنی اند ، آخرین خبر ها میرساند که به توافقاتی هم دست یافته اند.
همجنان شایع است که طی آخرین سفر آقای کرزئی به واشنگتن ، در جلسه مشترک او با پرویز مشرف به هر دلیل و فشاری که بوده، موافقه نموده که پاکستان در تصمیمگیری های دولت افغانستان نقش و جای پائی داشته باشد و باالمقابل پرویز مشرف متعهد شده که در انتخابات افغانستان هم از حامد کرزئی حمایت نموده و هم با استفاده از امکانات دولت پاکستان دز تاًمین امنیت انتخابات همکاری نماید. همه شاهد بودیم که پاکستان در جریان انتخابات توانست از فعالیت های تخریبی و ترورستی القاعده ، طالبان و حزب اسلامی حکمتیار جلوگیری نماید . این امر از توانائی پاکستان حکایت دارد که اگر صادقانه همکاری نماید ، بخش اعظم پرابلم های امنیتی افغانستان حل و فصل میگردد ، اما تجارب تاریخی نشان میدهد که حرص و آز سیری ناپذیر پاکستان همواره صداقت آن کشور را نسبت به آرامش افغانستان زیر سوال برده است . اینطور معلوم میشود که ثبات و امنیت در سرزمین ما به خار بغل و ریگ زیر کفش رژیم های پاکستان مبدل شده است . دولتمردان افغانستان باید آگاه باشند تا زمانیکه پاکستان در سیاستهای این کشور دخیل باشد مردم افغانستان هیچگاه روی خوشی را نخواهند دید.
به هر صورت آنچه پشت پرده میگذرد هر چه باشد، اما آنچه مردم میدانند اینست که اگر آقای کرزئی میخواهد آرزو های مردم بر آورده شود، افغانستان در شاهراه ترقی و تمدن گام گذارد، باید به سیاست های خطاآلود گذشته پایان بخشد . تحجرگرایان و بنیاد گرایان افراطی را در قدرت شریک نسازد ، به قوماندانهای ستمگر و چپاولگر میدان ندهد، قوه قضائیه و وزارت عدلیه را از وچود متعصبین طالبگرا پاکسازی نموده و قوه قضائیه را به یک سیستم واقعاً ملی و مستقل مبدل نماید.
خوشبختی فقط بوسیله بهترین ها تاًمین شده میتواند .
نوامبر 2004