افغانستان که با پشت سر گذاشتن دوونيم قرن اخير و حکومت هاى استبدادى و غير دموکراتيک آن اکنون با قرار گرفتن در تحت الحمايه ايالات متحده امريکا
در آستانه تعويض اداره توتاليتار به يک سيستم سياسى اداره ملى دموکراتيک قرار گرفته است نه تنها در افغانستان بلکه در امريکا ، اتحاديه اروپا و ساير کشور هاى
متحابه نيز در محراق توجه و زير فوکس قرار دارد ٠ و باوجود سنگ اندازى هاى بدکيشان براى انسداد راه رشد و دموکراسى که همگام با واپسگرايان و قبيله سالاران
و باوجود تلاشهاى مذبوحانه آنها براى دميدن روح بهديکتاتورى و رژيم توتاليتار کاروان دموکراسى و دموکراسى خواهى به همت والاى شخصيت هاى ملى که داراى
روحيهضد ديکتاتورى اندبه جلو ميرود و اين آرزومندى را در قلوب ملت افغانستان زنده مينمايد که در قرن بيست و يکم ديگر گليم و تومار رژيم هاى ديکتاتورى و
استبدادىغير دموکراتيک برچيده شده بزباله دان تاريخ افگنده شده است و يا ميشود ٠
اميدوارى کامل وجود دارد که جامعه جهانى ناظر بر اوضاع افغانستان زمينه را براى رشد و برومندى خودکامگى و رژيم مطلق العنانى مساعد نخواهد ساخت ٠
و کسى را اجازه نخواهد داد ضد اصول و پرنسيپ هاى دموکراسى عمل نمايد ٠
اگر رندان مغرض با وجدان خفته و آلوده شان بخواهند براى فريب اذهان ملت و جامعه جهانى شعار هاى دموکراتيک بدهند و با اقدامات بيخاصيت خودکامگى از روش
هاى ديکتاتورى براى رسيدن به اهداف موهوم خويش سود برده و حقوق و آزادى هاى دموکراتيک ملت را با نا هنجارى هاى عظمت طلبانه و نابخردانه پايمال بسازند در
قدم نخست ملت بيدار افغانستان و دانشمندان هوادار عدالت اجتماعى و دموکراسى در داخل و در قدم بعدى جامعه جهانى بخصوص ايالات متحده امريکا و اتحاديه اروپا
با آنها همنوايى نخواهند کرد بلکه برضد آنها قرار گرفته پاى افرادى را که از گليم شان فراتر گذارده اند با گليم شان برابر خواهند ساخت و اين پرنسيپ دموکراسى است ٠
از زمانيکه اين خطه باستانى ( آرياناى قديم يا بخشى از خراسان بزرگ ) بنام افغانستان مسمى گرديده تاحال براى گزينش زعيم ملى با براه انداختن انتخابات سراسرى
کشور اقدام بعمل نيامده است حتى در سال ١٧٤٧ ميلادى که سرآغاز ايجاد رژيم سلطنتى ابدالى ها در افغانستان بشمار ميرود موضوع انتخاب زعيم ملى مطرح نبوده است
بلکه در صدد تعيين شخصى از بين چند نفر بحيث پادشاه بوده است ٠
تاريخ گواهى ميدهد که در سال ١٧٤٧ ميلادى خان هاى عشاير و قبايل بنا به درخواستنورمحمد خان غلجى «خلجى» ، محبت خان پوپل زى ، موسى خان اسحاق زى
، نصراﷲ خان نورزى و چند نفر ديگر در زيارت شيرسرخ قندهار گردهم آمدند تا ازبين خود شخصى را به عنوان پادشاه تعيين نمايند ٩ روز متواتر بحث و مشاجره ادامه
داشت که هرکدام از افراد ميخواستند خود بحيث ميراث خور نادرافشار ترکتبارکه در حين سفر به هند کشته شده بود قدرت را بدست بگيرد و نظام شاهى را برقرار سازد ٠
سرانجام بعداز ٩ روز جروبحث که براى تعيين يکنفر بحيث پادشاه به توافق نرسيدند از لحاظ مذهبى به متولى زيارت شيرسرخ مراجعه کردند و پذيرا شدند که
صابرشاه مجذوب کابلى هرکسى را که تعيين کرد بحيث پادشاه آينده افغانستان قدرت را بدست گيرد و اين معادل پشک اندازى و قرعه فال زدن بنام کسى بود
صابرشاه مجذوب شيخ زيارت احمدشاه ابدالىراکه قومندان نادرافشار و جوان ٢٥ ساله بود و ١٦ هزار عسکر جنگى از خلجى ها ، اوزبيک ها و ابدالى ها را زير
فرمان داشت آگاهانه يا تصادفأ پادشاه ناميد و خوشه گندم را به عنوان نمادى از تاج شاهى به لنگى سر او گذاشت که حتى خانهاى قبيله ابدالى و خلجى از آن در دل
راضى نبودند چنانچه بعداز دو سال کينه توزى ها سران قبيله ابدالى و خلجى توطيه قتل احمدشاه ابدالى را براه انداختند اما اين توطيه قبل از وقت افشأ گرديد ٠ در
سال ١٧٤٩ همه آنها به امراحمدشاه ابدالى پادشاه تازه بقدرت رسيده از دم تيغ کشيده شدند واينکه گفتهميشود بنياد افغانستان با ظلم و استبداد گذاشته شده شايد به اتکاى
همين مطلب بوده باشد ٠
به ملاحظه اين گواهى نامه تاريخى ملت افغانستان حتى پس از تشکيل رژيم سلطنتى ابدالى ها تا امروز در ظرف ٢٥٧ سال گذشته از حقوق دموکراتيک خود محروم
نگهداشته شده هيچگاهى فرصت انتخاب زعيم ملى خود را نيافته اند و يا اين فرصت براى آنها از طرف رژيمهاى خودکامه داده نشده است ٠
اگرچه بعد از تأسيس دولت جمهورى دموکراتيک افغانستان در هفتم ثور سال ١٣٥٧ شمسى ( 28اپريل ١٩٧٨ ميلادى ) امکانات دموکراتيزه سازى حيات سياسى و اجتماعى
جامعه افغانى ميسر گرديده پلانهاى عام المنفعه روى دست گرفته شده گامهايى نيز درينعرصه برداشته شده بود ٠ سنگ اندازى هاى مغرضانه واپسگرايان اجير
خارجى که در هرات و مشرقى آغاز گرديده بود به خاموشى گراييده بود که هجوم قشون اتحادشوروى در ٢٧ دسامبر ١٩٧٩ (شش جدى ١٣٥٨) به افغانستان و پيامد هاى
منفى و انزجار آور بعدى آن ملت افغانستان را به جنگ کشانيد ٠ سنگين ترين بار فاجعه جنگ با شوروى و همچنان جنگهاى داخلى بين تنظيمها بدوش ملت غيور
افغانستان افتاد که افغانستان از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب در منجنيق اين غايله گير آمده و مردم در سراسر کشور تا اکنون در تالاب نفرت بار مظالم بيعدالتى
هاو اغواگرى ها تا گلو فرو مانده اند و هرلحظه با چشمان باز وقلبهاى آگنده از اميد به آينده منتظر درازشدن يدخير براى نجات شان ازين مخمصه اند٠
در آستانه انتخابات ملت افغانستان در تمام ولايات به کانديداتور هاى پست رياست جمهورى و زعامت کشور بيشتر چشم دوخته اند و آرزومند اند که مشاراليها با طرح برنامه
هاى نجات بخش ملى و عملى ساختن آن زمينه را براى آسايش عمومى و تابش نور عدالت و دموکراسى در فضاى مملو از ابر هاى ناميمون کشور فراهم خواهند ساخت ٠
انتخابات رياست جمهورى که در ماه نهم اکتوبر ٢٠٠٤ برگزار شد از اقوام و مليتهاى مختلف کشور ٢٣ نفر شخصيتهاى علمى و سياسى و بانفوذ جامعه خود را کانديد
کرده بودند که از جمله آنها پنج نفر نسبت عدم رفق به معيارهاى انتخابات و بعضأ به معاذيرى که خود به آن متوجه شده اند تقاضانامه هاى کانديداتورى خويش
را بازستانيده دو نفر ديگر نيز يکروز قبل از اغاز انتخابات به نفع حامد کرزى از کانديداتورى خود اصراف نمودند ٠ ١٦ نفر ازين شخصيتهاى با نفوذ علمى و
سياسى کشور همچنان بحيث کانديد پست رياست جمهورى قرار دارندعده از دانشمندان تعدد کانديد ها را بلوغ سياسى و فکرى در جامعه و ملت ميدانند و برخى هم آنرا
ناهمگونى آيديالوژيک در ستراکتور بعدى نشنل بلدينگ قلمداد ميکنند ٠ عده از تخريبکاران رسانه هاى خارج از حيطه صلاحيت شان برخى ازين کانديداتوران را واکنشى
و امثال آن نام گذارى کرده اند تابه زعم خودشان از درجه نفوذ آنها در بين ملت افغانستان کاسته شود ٠
تعدد کانديدها در پست رياست جمهورى و پارلمانى در کشورهاى دموکراتيک ويا کشورهاييکه اکتهاى دموکراتيک ميکنند پيش ميآيد ٠
وقتى در سال ٢٠٠١ ميلادى در ايران فرصت انتخابات رياست جمهورى فرا رسيد ٨٢٠ نفر زنان و مردان ازجمله آگاهان و دانشمندان ملت ٧٠ مليونى ايران حويشتن
را به پست رياست جمهورى کانديد کردند امامطابق به ميکانيزم هاى تحديد تعدد نامزد هاى پست رياست جمهورى و فلتريشن هاى سياسى مذهبى که پيشبينى شده بود
در قدم نخست از مجموع نامزدها چهل نفر برگزيده شد بعدأ از بين آنها ده نفر از سوى کمسيون انتخابات اجازه يافتند تا در رقابت هاى انتخاباتى شرکت بجويند ٠
با تأسف در قانون انتخابات افغانستان ميکانيزم درست براى محدود ساختن تعدد نامزدهاى پست رياست جمهورى پيشبينى نشده بود آنچه پيشبينى گرديده بود جمع آورى
شکايات مردم از سراسر کشور در مورد کانديداتور ها بررسى و نتيجه گيرى آن در سه زوز بود تا هريک از کانديد ها اگر به ارتکاب جرم و جنايت مواجه ميگرديدند
در صورت اثبات اين جرم از لست کانديدات حذف ميگشتند ٠
اين ميکانيزم تحقيرآميز ، دشمنى آفرين ، تشنج زا و موجد افتراق ملى بود. راديوى بى بى سى که افغانستان را زير پوشش خبرى خود دارد نام سه نفر
کانديداتور ها را بنام متهم به جرم و جنايت بر اساس شکايات برخى افراد که احتمالأ تحريک شده بودند اعلام کرد و تبصره هايى نيز براى ضربه زدن به اينها داشت
بعدها درخلال مصاحبه ها شنيده شد که در مورد ١١ نفر کانديد پست رياستجمهورى به شمول حامد کرزى شکايات وجود داشته و به
کمسيون انتخابات و کمسيون مستقل حقوق بشر درکابل مواصلت نموده بود٠ستره محکمه و ساير ارگانهاى ذيربط با درک اين ملاحظات براى بى اثر ساختن شکايات
واصله دلايل قانونى ارايه کردند ولى هنوز هم امواج اين تحريکات از طريق برخى رسانه ها احتمالأ بصورت آگاهانه و مغرضانه از زبان اين و آن منتشر ميگردد ٠
وقتى در اوايل ماه جون ٢٠٠٤ ميلادى قرار بود رقابت هاى انتخاباتى براى اشغال کرسى رياست جمهورى اندونيزيا آغاز گردد سه شخصيت شناخته شده اندونيزى از
مجموع کانديداها به صحنه سياسى ظاهر شدند :
١-خانم ميگاواتى سوکارنوپوترى رييس جمهور برحال اندونيزيا که عده از مردم از فساد مالى عدم توانايى او در تأ مين امنيت و عدالت اجتماعى و عدم توجه
او به فقر عمومى و امثال آن شکايت داشتند ٠
٢- جنرال بيرانتو لوى درستيز متقاعد قواى مسلح اندونيزيا که يک محکمه سازمان ملل متحد در تيمور شرقى او را متهم به جنايت عليه بشريت کرده بود ولى اسناديکه اين
ادعا را ثابت نمايد وجود نداشت ٠
٣- سوسولو وزير امنيت ملى اندونيزيا که در ماه مارچ ٢٠٠٤ ميلادى از وطيفه مستعفى گرديده خود را براى کانديد به کرسى رياست جمهورى آماده ساخته بود ٠
وقتى در سال ١٩٩٩ حرکت ملى و دموکراتيک در اندونيزيا پا گرفت و انتخابات آزاد و دموکراتيک آغاز گرديد سوسولو وزير امنيت ملى مداخله نظامى در امور
سياسى و انتخابات را جدأ ممنوع اعلان نموده و نيرو هاى امنيتى زير فرمان خود را صرفأ براى حفظ امنيت جان و مال مردم و جلوگيرى از هرگونه سبوتاژ مخربان
واداشته بود که قدر شناسان جمعيت ٢٢٠ مليونى کشور متشکل از مجمع الجزاير اندونيزيا در جنوب شرق آسيا از آن خاطره خوشى داشتند ٠ منظور از ياددهانى اين نماد
سياسى در عرصه انتخابات آنست که نظاميان و جنگجويان نيز ميتوانند با کنار گذاشتن افزار جنگ و خصلت جنگى در عرصه سياسى کشور بصورت مخملين به فعاليت
بپردازند و طبق برنامه سياسى براى تسريع حرکت لوکاماتيف اجتماعى موًثريت خويشتن را به اثبات برسانند.
در ماه نوامبر سال ٢٠٠٤ ميلادى که رقابت هاى سياسى بين جورج واکر بوش رييس جمهور فعلى امريکا وابسته به حزب جمهورى خواه و جان کيرى کانديد پست رياست
جمهورى از حزب دموکرات آن کشور رسمأ آغاز ميگردد هردو شخصيت نظامى با مسلک پيلوتى و هوانوردى هستند که در جنگ ويتنام شرکت کرده قهرمانى هايى
ازين جنگ را بقسم کارنامه بزرگ و افتخارآفرين و دستآورد زندگى شان در حين سخنرانى ها در ميتينگ ها و گردهم آيى ها به سمع هواخواهان خود بصورت مستقيم
و همچنان از طريق راديوتلويزيون و گاهى هم بصورت موجز از طريق مطبوعات به سمع ملت ٢٧٠ مليونى ايالات متحدهامريکا ميرسانند ٠
در ايالات متحده نيز صدها سازمان و احزاب سياسى وجود دارد که در آستانه انتخابات با تشکيل ايتلاف هاى متعدد شخصيت هاى سياسى با نفوذ بحيث کانديد پست
رياست جمهورى تبارز مينمايند به نسبت آنکه در سراسر امريکا حزب جمهورى خواه و حزب دموکرات قوى ترين و داراى بيشترين کميت اعضا در بين جامعه
کثير المله امريکاست بحيث اقمار اين دو حزب قرار ميگيرند و در عين آغاز رقابت هاى انتخاباتى با يکى ازين دو حزب محورى ايتلاف ميکنند ويا ادغام ميگردند ٠
رقابت ها بين کانديداتورانپست رياست جمهورى و پارلمانى هميشه با انتقاد از رقيب ويا رقباى سياسى آغاز ميگردد و اين عمل در عرف فعاليت هاى سياسى ورقابتى در
جامعه دموکراتيک مرسوم است بنأ انتقاد از حامد کرزى و ساير کانديدان دشمنى با آنها محسوب نميگردد ٠ تنها در افغانستان و کشورهاى نظير آن که مردم هميشه زير
چکمه هاى آهنين ديکتاتورها و مستبدين در دونيم قرن اخير بوده اند با انتقاد کردن و انتقاد پذيرى ناآشنايند ازين سبب آنهاييکه با بلند بردن سطح آگاهى خويش از لاک
غنودگى خود را بيرون کشيده با فضاى باز دموکراسى معرفت يافته اند با استفاده ازين اتموسفير اگر براى يادآورى از کاستى ها ونادرستى ها و حرکات ناسالم رقباى سياسى
خويش و ديگران لب بکشايند و انتقاد نمايند به گوش و هوش افراد خو گرفته به اجراى ديکتات تيکه داران سياست و حکمرانى دشمنى تلقى ميگردد و اين بيانگر اين واقعيت
است که در کشور ما نسبت نبود دموکراسى و اجرات دموکراتيک ، مردم و ملت از آگاهى هاى همه جانبه از حقوق و آزادى هاى مدنى و شهروندى عمدأ دور نگه داشته
شده اند تا زمينه هاى حاکميت مطلق العنانى پابرجا بماند٠ عده از افراد براى مخدوش ساختن وجه آنهاييکه عليه شوروى و يا در جنگ عليه
طالبان و القاعده شرکت داشته اند هميشه تکرار کرده اند اشخاصيکه دست شان بخون مردم آلوده نباشد به پروسه سياسى ميتوانند شرکت کنند ٠ اين نکته از طرف
مجاهدين و حتى از طرف عبدالرب رسول سياف نيز تکرار شده است که افرادش بگفته على توسلى غزنوى در جريان جنگ در کابل يک جوان هزاره را اسير گرفته
دست راست و بينى او را بريده چشمانش را کشيده و پوست صورت و پوست رانش پايش را کنده بودند نيز تکرار شده است
از لحاظ حقوقى بين قهرمان جنگ و جنايت کار جنگى تفاوتهايى وجود دارد ٠ بنأ خارج ازمعيار هاى بين المللى و کانوانسيونهاى متعدد که درين موارد وجود دارد اين و
آن را متهم به فقرات جرم جنايى کردن سبب افزايش دشمنى بين مدعى و مدعى عليه ميشود ٠ با درنظرداشت باريکى ها و نزاکتهاى قومى و ملى لازم است رسانه ها
و مطبوعات طرفدار وفاق ملى از همگامى با مبلغان مغرض که به قصد دامن زدن به افتراق ملى لجن پراگنى ميکنند خود دارى نمايد يقين که دير ويا زود مشتعل کنندگان
آتش افتراق ملى خود در شعله هاى آن خواهند سوخت و روى شان سياه خواهد شد ٠ ! خودکنترولى يک درايت است
هرانسان برخاسته از بطن جامعه سنتى و قبيله سالارى اگر تحت کنترول نگه داشته نشوند ويا خود را خود کنترول نکنند بصورت طبيعى و غريزى بسوى اينديويدواليزم
سير ميکند و به قوموگرايى و ديکتاتورى گرايش ميابد ٠
من که پيوسته سخنان حامدکرزى رييس دولت انتقالى افغانستان را چه در مصاحبه هاى اختصاصى او با رسانه ها وچه سخنرانى هاى او را در مجامع ملى و بين المللى
وى تاحدى شنيده ام و با آن آشنا هستم حامد کرزى در آغاز به قدرت رسيدن نزد ملت بجز از هواداران طالبان وابسته به القاعده شخص غمخوار ، دموکرات وکوشنده براى
تأمين وحدت ملى در افغانستان و ايجاد کننده يک رژيم ملى و دموکراتيک در کشور تلقى ميگرديد با تأسف موضعگيرى نادرست وى در لويه جرگه در مورد سيستم ادارى
دولت وجه ملى بودنش را مخدوش ساخت و بعدازآن نيز در حلقه گير افتاد که بيشترين عناصر تشکيل دهنده آن داراى خصوصيت بار اتنيکى بود ٠ با اينهم ملت صبور
وبردبار افغانستان منتظر بودند اين اشتباهات در زمان معين رفع خواهد شد و خصلت ملى بودن و به نفع مردم انديشيدن در نهاد رييس دولت انتقالى شان دوباره
احيأ خواهد شد ولى حامد کرزى که ازبطن جامعه سنتى و قبيله سالارى برخاسته است نسبت نبود کنترول بر طرح ها و عملکردهاى آن از طرف خودش و دوستانش به
همان راهى در حال لغزش است که مستقيمأ به ديکتاتورى منتهى ميگردد ٠
حامد کرزى بتاريخ ١٦ جولاى ٢٠٠٤ ضمن مصاحبه با خبرنگار بى بى سى گفت : من شخصأ آماده هيچگونه معامله سياسى با کسى نيستم و نميخواهم به حساب معامله
سياسى از گروه ها راى بگيرم و از اينگونه آرأ بيزار هستم وحکومت ايتلافى نميسازم ٠
ديده شد که هفته بعد احمد ضيا برادر احمدشاه مسعود را بجاى مارشال فهيم وزير دفاع بصفت معاون اول تعيين کرد و کريم خليلى رهبرحزب وحدت اسلامى را بصفت
معاون دوم رياست جمهورى آينده معرفى کرد
کنار گذاشتن مارشال فهيم و کوابتيشن احمدضيا بجاى وى اگر يک تاکتيک سياسى محسوب گردد اما جانب ديگر اين عمل در حقيقت گذاشتن سنگ بناى حکومت ايتلافى
آينده افغانستان بشمار ميرود که خلاف اراده حامد کرزى صورت گرفته است ٠
سوال اينجاست : حامدکرزى که گفته بود من شخصأ آماده هيچگونه معامله سياسى با کسى نيستم پس چه کسى طوق اين معامله سياسى را به گردن او آويخته است ويا چه
اتفاقى افتاده که به اين معامله سياسى دست يازيده و به ايتلاف تن داده است ! حاج محمد محقق کانديدات کرسى رياست جمهورى بتاريخ ٢٦ جولاى ٢٠٠٤ گفت زلمى
خليل زاد سفير امريکا در کابل از من خواست با حامدکرزى ايتلاف و از آن حمايت بکنم يکبار به دفترم آمد يکساعت باهم صحبت کرديم ٠ يکبار هم شخصيتهاى
قابل احترام من مثل آيت اﷲ پروانى ، آيت اﷲ صالحى و آيت اﷲ عرفانى را نزد من فرستادند که به نمايندگى از حامدکرزى با من صحبت کردند ٠
محقق گفت تفاهمى که با سفير امريکا بعمل آمده طرح پيشنهادى من بوى عرضه شده بود بعدأ شنيدم که حامدکرزى از پذيرش پيشنهاد و شروط من شانه خالى کرده و آنرا
تلويحأ رد نموده در مقابل زلمى خليل زاد دليل گفته است ٠ بنأ من هم براى کمپاين انتخابات مانند ساير همرديفان خود آماده هستم ٠
نکته قابل مکس ديگر اينکه حامدکرزى هميشه تأکيد ميکند از حکومت ايتلافى بيزارم اما پيوسته تلاش ميکند با طالبان و گلبدين و افراد او کنار بيايد و با مماشات و
کامپرومايزيشن پشتيوانه پيدا کند ولى به اين امر متوجه نيست که ( داورى شرى نکيژى ) ٠ دا شکيى نه ديوال نه جوريژى ) ٠
همايون شاه آصفى به نماينده گى از کانديداتور هاى رياست جمهورى گفت - بعضى از وزيران کابينه جناب کرزى با استفاده از صلاحيت وزارتش بحيث مينجر بصورت
غير قانونى به نفع کرزى کار ميکند ٠ وزير سرحدات زعماى قبايل را دعوت مينمايد و به آنها پول ميدهد و تأکيد ميکند که به حامدکرزى رأى بدهند٠
سخن اينجاست که اين پول را وزير سرحدات از کجا بدست ميآورد ؟ از هر منبعى که بدست ميآورد قابل بررسى است ساير کانديداتور ها چنين پول سرشار ندارند که رأى
مردم را به پول بخرند ٠
وزير داخله والى ها و ولسوالها را در ولايات و محلات عزل و نصب مينمايد تا زمينه را براى رايگيرى به نفع کرزى فراهم گرداند که اين مغاير قانون انتخابات است ٠
در قانون انتخابات آمده است کانديدهاى پست رياست جمهورى از امکانات همسان در کمپاين تبليغاتى برخوردار اند ٠ اکنون حامد کرزى در دو راهه قرار دارد اگر بسوى
دموکراسى برود لازمه آن ايتلاف با ساير نيروهاى سياسى و ملى و تشکيل کابينه از شخصيتهاى علمى سياسى و با نفوذ از احزاب و سازمانهاى ايتلافى است که جناب
کرزى تا حال رسمأ آنرا نپذيرفته است
اگر بسوى ديکتاتورى برود لازمه آن کمر بستن به سرکوب نيروهاى مخالف سياسى و ملى به هر نام و عنوانى که باشد ٠ تحميل اراده و نظر شخصى بزور سرنيزه ، و
در صورت تخطى از اوامر مقامات بستن و به زنجير کشيدن ، بياد آوردن زمان اميرعبدالرحمن خان و افزودن اوراق سياه بر تاريخ افغانستان است ٠ اگر حامدکرزى
خود را کنترول نکند ويا کنترول نشود بصورت غريزى به اين راه خواهد لغزيد که مصيبت بار است ٠
يقين کامل وجود دارد که اگر خود جناب کرزى حرکت غريزى اش را کنترول نکند مشاوران باصلاحيتيکه در ماحول آن حضور دارند به اين نقيصه متوجه خواهند شد
و دستش را گرفته از لغزيدن براه مصيبت ديکتاتورى و خود کامگى نجات خواهند داد زمينه جفاکارى ديگر را به حق ملت افغانستان فراهم نخواهد ساخت ٠ با آنکه از
سخنان حامدکرزى بيشتر بوى ديکتاتورى و ديکتاتورمنشى و تمايلات بى حد به اين پديده شوم بمشام ميرسد٠
حامدکرزى معتقد به حزب و يا سازمان سياسى نيست ٠ ايتلاف با ساير نيروهاى مطرح در جامعه را قبول ندارد ٠ ميخواهد اگر پيروز شود اعضاى کابينه خود را از
اشخاص و افرادى بگزيند که از وى اطاعت و از طرح وى حمايت نمايند ٠
چندى پيش راديوى بى بى سى گفت حامدکرزى ميگويد تا حال در مقابل افراد مسلح غير مسًول از راه مسالمت و مدارا استفاده ميگرديد اکنون از کتک کار خواهد گرفت ٠
استعمال کتک کارى در قاموس دموکراسى وجود ندارد و اين اصطلاح از جمله الفاظ رکيک استبداد دوران ديکتاتورى است ٠ اين کلمه بخاطرى رکيک است که موافق به
شان انسان و کرامت او نيست ٠ خلاف اعلاميه جهانى حقوق بشر هم هست و اين کلمه ايست که در برابر حيوان استعمال ميگردد و يا انسانيکه ظالمانه به سطح حيوان
تنزل داده شود کاربرد دارد ٠
حامدکرزى بتاريخ دوم ماه جون ٢٠٠٤ ميلادى در کنفرانس مطبوعاتى در کابل گفت من هيچوجه حاضر به تشکيل حکومت ايتلافى نيستم حکومتى را ميخواهم که داراى
يک مفکوره باشد ٠٠٠
از لحاظ فلسفى اين گفته زير ذره بين قرار داده شود نتيجه اش
اين ميشود که اعضاى کابينه با دانش و بينش با درجه تحصيلات و مسالک متفاوت هيچگاه نميتوانند داراى يک مفکوره باشند تنها
از لحاظ اعمال ديکتاتورى است که همگان در وقت سخنرانى رييس جمهور ديکتاتور شان سر مى جنبانند و بعد از ختم سخنانش براى خوشى خاطر او کف ميزنند٠ نفس
خود را قيد ميکنند و سخنان قابل ارايه شان نسبت هراس و تواهم از رهبر ديکتاتور شان در گلوى شان گره ميگردد و خاموش ميمانند و مجال عرض و ارادت را از
دست ميدهند٠
بنأ ميتوان گفت طرح يک مفکوره ساختن اعضاى کابينهآشکارا تمايل شديد و تکروى سياسى و انتى پلوراليزم است که در قرن بيستم در کشورهاى کمونستى بنام
ديکتاتورى پرولتاريا و ديکتاتورى کارگران و زحمتکشان مسمى بود که اکنون سيستم تک حزبى و تک قدرتى در بيشتر از ٩٠ در صد ١٩٤ کشور عضو ملل متحد جاى
خود را به سيستم پلوراليزم و کثرتگرايى و حکومت هاى ايتلافى و ايتلافهاى سياسى داده است که افغانستان نيز بحيث يکى ازين کشور هاى در حال پدرود ديکتاتورى
و تک قدرتى قرار ميگرفت که هنوز در دوراهه قرار دارد٠
عده از نويسندگان دور ناانديش کشور ما نيز حامدکرزى را بشدت عمل و سرکوب نافرمانها تشويق ميکنند و بعضى ديگر با کشيدن پارتريت او در تابلوى بزرگ که خاصه
ديکتاتوران است قدم به قدم وى را درين راه پيش ميبرند٠ احتمالأ مصاهبان کهنه فکر او نيز که با پيچ و خم هاى سيستم ديکتاتورى خوب آشنا اما از جاده هموار و پرکيف
دموکراسى نا مطلع اند حامدکرزى را به ديکتاتورى هوس انگيزانه تشويق مينمايند ٠
برخى از شخصيتهاى سياسى نيز در پيشوند نام رييس دولت با استعمال کلمات و القاب مطرود مثل جلالتمآب و امثال آن ميل دارند به او غرور و خودمنشى ايجاد کنند و
آنرا تقويه نمايند٠
حامدکرزى چه انتظارى از انتخابات دارد ؟
در دنياى دموکراسى هيچ شخصى بدون حزب سياسى ، بدون انتخابات ، بدون ايتلاف با احزاب سياسى ديگر ، نميتواند به کرسى رياست جمهورى يا صدارت تکيه بزند٠
اگر شخصى بدون کسب حمايت احزاب سياسى و ايتلاف در انتخابات مجال بيابد که به قدرت تکيه بزند چشمها و توجهات مردم به نيروى غير مريى «پشت پرده» معطوف
ميگردد که اين شخص چرا چگونه و براى چه به اين مقام رسانيده شده است ؟!
اينجاست که کليمات و الفاظ دستنشانده بودن ملى نبودن از مردم نبودن و براى مردم و ملت نانديشيدن و امثال آن بطور علنى و مخفى مطرح ميگردد ٠
وقتى از حامدکرزى پرسيده شد که شما چرا حزب يا سازمان سياسى نميسازيد او گفت ( من چل ول را ياد ندارم که حزب بسازم ٠٠٠) اين گفته او از نظر عوام سخن
عادى و به اصطلاح «کردکى » است ولى از لحاظ سياسى متهم کردن مبارزين و اعضاى احزاب سياسى به چل ول کردن و بيمقدار جلوه دادن احزاب و سازمانهاى سياسى
است ٠
در حاليکه دموکراسى بدون فعاليت مبارزين و اعضاى احزاب سياسى قوام نميپذيرد ٠ و بدون شرکت فعالين سياسى در پروسه ، دموکراسى برومندى را از دست داده به
بنبست مواجه ميگردد که نتيجه اش حق تلفى ها پايمال شدن آزاديهاى دموکراتيک و امثال آن ميباشد٠
بارنيت روبين دانشمند افغانستان شناس امريکايى بتاريخ ١٥ جون ٢٠٠٤ گفت حامدکرزى رييس دولت انتقالى افغانستان يکسلسله کارهايى را که ميتوانست انجام بدهد انجام
نداد ٠ يکى از کارنامه هاى مهم او تشکيل يک حزب سياسى بود تا از برنامه هاى او حمايت ميکرد متأسفانه که حامد کرزى گفته است من از حزب نفرت دارم ٠٠٠
به حامدکرزى لازم است به موضع ضد حزب و ضد ايتلاف بودن خود تجديدنظر نمايد بادرنظرداشت شرايط خاص کشور و چشمداشت ملت
منتظر ، به ايجاد شرايط و فضاى دموکراتيک در افغانستان با ساير رقباى سياسى خود با مراعات اصول دموکراسى روابط دوستانه برقرار نمايد با آنها از برج آج صحبت
کردنها را کنار بگذارد و بجاى سخنگوى خويش مستقيمأ خود جناب کرزى در گرد يک ميز بنشيند اتوموسفير آگنده از غبار نا مطلوب سو تفاهمات را بهبود ببخشد ٠
براى ملت هنوز قابل پيشبينى نيست که از جمله کانديد ها چه کسى ويمپل پيروزى را به احتزاز خواهد آورد اما اين سوال اذهان ملت را انباشته است که ازطرف رييس
جمهور آينده هرشخصيکه باشد براى رسيده گى به درد آلام اين ملت که هميشه بحيث هيزم در آتش رقابتهاى سياسى نظامى بين حکومت و مخالفين آن سوخته اند چه
اقداماتى روى دست گرفته خواهد شد ٠
يک دکتور خانم عراقى در بغداد به خبرنگاران گفت آيا امريکايى ها ميخواهند براى تأمين صلح و ثبات درعراق کارى بکنند ويا هيچ نميدانند که چه کارى بکنند ؟
بقول اين خانم عراقى مسًولين ايجاد و برومند ساختن دموکراسى در افغانستان و مبلغان مطبوعاتى و رسانه يى شان ميخواهند دموکراسى در افغانستان عملأ پياده و به نفع
ملت تمام شود ويا واقعأ نميدانند که براى دموکراتيزه ساختن حيات سياسى و اقتصادى اين مردم چه کارى بکنند٠
عده از مبلغان دولت با ملاحظه خطوط پيشانى برخى از شخصيتهاى چارزانوزده به بساط دولت ، هنوز هم گاه گاهى چرخه قوم وقبيله گرايى و مسًله زبان را ميچرخانند
و به تلاش خويش براى مشتعل نگه داشتن آتش افتراق ملى ادامه ميدهند٠
ملت فقير اما هوشيار افغانستان ميدانند که فعلأ زمان طرح اقليت و اکثريت قوم و زبان ويا نفى يک گروه سياسى توسط گروه سياسى ديگر نيست و زمان تک قدرتى و
فرمانروايى ديکتاتورمنشانه نيز سپرى گرديده است٠
اکنون که تحت شعار دموکراسى آرزوها و اميدهاى فراوانى در اذهان ملت متبلور گرديده است لازم ديده ميشود راه همبستگى ملى اخوت و دوستى با همديگر در پيش گرفته
شود ٠ منحصر ماندن در دايره قوم گرايى نژادى و زبانى نه تنها به پرابلمهاى موجود نقطه پايان نميگذارد بلکه پرابلماتيکهاى ديگر را ايجاد مينمايد و به روند سياسى فعلى
ضربه ميزند و عمر عقبمانده گى از کاروان تمدن را در کشور طولانى ميسازد٠
علمأ ثابت شده است که در دوره رشد دموکراسى و تکامل اجتماعى موضوع اقليت و اکثريت بودن قوم و زبان ارزش خود را از دست ميدهد ٠
حامدکرزى در يک سخنرانى خود گفت در امريکا و اروپا اکثريت و اقليت بودن قوم و زبان قطعأ مطرح نميشود و اين هيچ مفهوم ندارد٠٠٠در کشورهاى پيشرفته و
متمدن انسان متعلق به هر زبان و نژاديکه باشد روى طرح هاى سياسى اقتصادى و اجتماعى که داراى خصلت ملى باشد باهم يکجا ميشوند نه براساس نژاد زبان ويا قوم