انتخابات يا« شعبده بازی سياسی»
هژدهم ميزان(نهم اکتبر) مردم افغانستان نخستين انتخابات در تاريخ سياسی خويش را برغم نگرانيهای امنيتی باشور وهيجان بی سابقه تجربه کردند. مردم در حالی به پای صندوقهای رای دهی ريختند که اخبار تقلب بگونه گسترده منصفانه و آزادانه بودن انتخابات را زير سوال برد. اما مشارکت گسترده مردم تا آن حدی به دل گردانندگان داخلی و خارجی انتخابات چنگ زد که به اعتراض 14 تن از نامزد ها کسی ارزش قايل نشد.
واقعيت اينست که انتخابات افغانستان هم از لحاظ مشارکت مردمی غنی به نظر می رسيد و هم سرشار از تقلب وتخطی ها بود. ازينرو مشارکت گسترده مردم از يک طرف و تقلب و تخطی های انکار ناپزير صرف نظر از ماست مالی های ناظران خارجی بحث های داغ را در سطح ملی و جهانی به ميدان کشيده است که مشروعيت حکومت آينده را زير سوال برده است.
مردم آگاهانه و يا نا آگاهانه با شور و علاقه فراوان نه تنها به انتخابات برغم جو نا مساعد امنيتی زيب و زينت خاص بخشيدند بلکه ميزان مشروعيت آنرا نيز بلند بردند. اما تقلب در آرای شان بگونه سازمانده شده نه تنها مشروعيت بدست آمده را خدشه دار ساخت بلکه خيانت به آرمانها و سوء استفاده از احساسات شان نيز به به همراه داشت.
مشارکت مردم يکی از شرايط ضروری پايه های مشروعيت هرانتخابات است در حا ليکه شفافيت و عادلانه بودن شرط اخلاقی و معنوی آن شمرده می شود. به بيان ديگر« مشارکت» و «عدالت» پشت و روی يک انتخابات مشروع اند. در نبود هر يکی ازينها انتخابات مشروعيت ندارد. بناً ارزش هر انتخابات در تمثيل اراده آزاد و عادلانه مردم نهفته است. در غير آن ميان انتخابات که با زور، زر و تزويز برگزار شود با« شعبده بازی های سياسی» چه تفاوتی وجود دارد؟ افزون بر آن ميان گرفتن قدرت از طريق عوام فريبی و حقه بازی با يک کودتای سفيد چه تفاوتی وجود دارد؟
برخیها مشارکت فعال مردم را به« جشن ملی» تشبه کردند. اين هم يک واقعيت است که برای مردمی که همواره سر نوشت شانرا رهبران تحميلی و نامحبوبی رقم می زد، حتا ژست و يا نمايشنامه انتخاباتی هم می تواند يک دست آورد باشد.چنانچه مردم افغاستان درين« انتخابات» نه تنهابلوغ سياسی و اجتماعی شان را به نمايش گذاشتند بلکه توقعات خويش را از حکومت آينده يعنی تشنگی به دگرگونی های گوناگون به ويژه امنيت و رفاه اجتماعی را نيز برملا ساختند. بناً معنی «جشن ملی» آن نيست که با احساسات آرمانهای مردم بازی کرد و تقلبکاری های آشکار و انکار ناپزير را درزير پوشش گرمی استقبال مردم پنهان کرد. راه اندازی« شعبده بازی های سياسی» تحت نام انتخابات نه تنها مشروعيت برای رئيس جمهور آينده کسپ نخواهد کرد بلکه عواقب خيلی خطرناک را هم در پی خواهد داشت.
يک فرد چند رای
در تمام دنيای متمدن يک فرد حق یک رای برای انتخاب رهبر مورد پسندش دارد. در نخستين انتخابات افغانستان يک فرد با داشتن چندين کارت می توانست چندين بار رای بدهد. اين کار مغایر اصول دموکراسی است. چنانچه چندين بار رای دادن با يک و يا چندين کارت بطور عمدیً و يا سازمانده شده اگر از يک طرف به جم و جوش انتخابات و طولانی شدن صف های انتخابات منجر شد اما از طرف ديگر باعث تقلب و بی اعتبار ساختن انتخابات شد. يکی از تدابيری که جلو چند بار رای دهی را بگيرد، رنگ مخصوص که تا چند روز پاک نمی شود وعده داده شده بود. اما به اين وعده هم وفا نشد.
واقعيت اينست که چندين بار رای دان در انتخابات و رنگ های اصل و بدل که منجر به بحران انتخاباتی شد، پديده های تصادفی و يا ناشی از مديريت ضعيف نبود. اين رخداد ها در چارچوب يک سناريوی کاملاً سنجيده شده، به راه افتيدند. زيرا؛ منطق توزيع چند کارت برای يک فرد از روند کند ثبت نام شروع می شود که بايد ارقام 10.50 مليون واجدان رای دهی را که هنوز نفوس واقعی افغانستان معلوم نيست تکميل می نمود. اين در حاليست که نظر به گزارشات برخی منابع خارجی بيش از 5 ميلیون نفر واجدان شرايط يا بدون واجدان ثبت نام نکرده اند. بناً ريشه تقلب را از روند راجستر پی گرفت. ازینجاست که« حکمت» داشتن چند کارت که کرزی آنرا نمادی از دموکراسی می گفت و خود او نيز مشتاق گرفتن چندين کارت نیز بود برای همه واضح شده است. چنانچه رنگ اصل را برای مناطقيکه فکر می شد رقبای کرزی برنده اند بکار گرفته شد تا آنها نتوانند چند بار رای بدهند. اما در مناطقيکه فکر می شد کرزی طرفداران بيشتر دارد، رنگ بدل را توزيع کردند که طرفداران کرزی بتوانند سازمانده شده به نفع کرزی چندين بار رای بدهند. بدين تر تيب حد اقل 2- 4ميليون رای اضافی به نفع کرزی وارد صندوقها ساخته شدند.(2) و(6)
شمارش آرا به سبک شعبده بازی
واقعيت اينست که رسماً انتخابات به پایان رسیده، اما بازیها و نیرنگ های اصلی تازه آغاز یافته است. شمارش آرا مهمترین بخشی انتخابات است که هم کاندید ها و هم مردم بی صبرانه منتظر آن اند.
دفتر تنظیم مشترک انتخابات صرف نظر از اينکه مسئول درجه يک تقلب کاری ها ازروند توزيع کارت ها گرفته تا برگزاری انتخابات شناخته شده است، شمارش آرا را نيز بدوش دارد.
مهمترين ماموريت اين دفتر درين مرحله حساب دهی دوباره ارقام خيالی 10.50ميليون رای دهنده است. اين در حاليست که درين صندوقها دستان گوناگوگون از افغانی گرفته تا پاکستانی ها ومطابق به برخی گزارشات انجوهای خارجی نيز در انتخابات به نفع آقای کرزی رای انداختند، ذيدخل بوده اند.
فکر می شوداز حدود ده ميليون رای دهنده 80-70% آنرا به حساب کرزی صاحب قبلاً در طاق بلند گذاشته اند. اما متباقی آنرا بايد بالای کانديد های ديگر تقسیم نمايند. اين در حاليست که کمپاين انتخاباتی همه کانديد ها نشان داد که اگر انتخابات عادلانه برگذار می شد کرزی نمی تواند 51% رای را بدست بیاورد. بنا به همين نگرانی بود که دست به تقلب آشکار زدند. چنانچه با وجودی که فضای تنفس به رقبای کرزی در کار زار انتخاباتی تنگ ساخته شده بود، آنها توانستند نفوذ و محبوببيت خویش را به درجات مختلف به نمایش بگذارند. روی همين دليل بود که آقای خليلزاد در آستانه انتخابات بسيار تلاش نمود به ويژه آقای قانونی ومحقق را با آقای کرزی کنار بياورد، اما نتیجه نداد.
پرسش اساسی اينست که آيا می توان واقعيت های نفوذ کانديدا های رقيب کرزی را در ميان مردم در شمارش آرا ناديده گرفت و آرای طرفداران آنها را به نام کرزی صاحب حساب داد؟
واقعيت اینستکه اگردر شمارش آرای نمايندگان با يک تقلب کاری ديگر يک محاسبه سياسی غير عقلانی ديگر صورت بگيرد واقعیت های نفوذساير کانديد ها در جامعه در نظر گرفته نشود ورای آنها را به حساب کرزی شمار کنند نه تنها ضريب مشروعيت حکومت کرزی را بلند نخواهد برد بلکه ممکنست کشور را وارد يک بحران جديد بسازند. زيرا واقعيت های کارزار انتخاباتی کانديدان نشان داد که نمی توان بيش از يک ميلون رای مردم شمال را به نفع جنرال دوستم، بیش از 1 الی دو ميليون رای مردم به محقق در حدود 3- 4 ميليون رای مردم را از سرا سر افغانستان از قندهار تا بدخشان به نفع قانونی انکار کرد.افزون بر آن نمی توان رای به نفع ساير کانديد ها را از لطيف پدرام گرفته تا همايونشاه آصفی وديگران ناديده گرفت. بناً بر کدام بنياد کرزی می تواند به اکثريت قاطع پيروز شود.
راز مخلوط ساختن رای مناطق
يکی از بازيهای محاسبه شده با رای کانديد ها اينست که صندوق رای مناطق مختلف را باهم مخلوط نموده تا کسی نداند که کدام کانديد در کدام منطقه چه مقداررای بدست آورده است. در تمام انتخابات دنيا رای مناطق و حوزه های انتخاباتی برای کانديدها و احزاب سیاسی بگونه روشن مشخص می شود تا احزاب و کانديدها درجه نفوذ و محبوبیت خود را بفهمند و يا برخلاف علت نا محبوبيت و کم نفوذ بودن خود را درک کنند تا در انتخابات بعدی در صدد جبران آن شوند. در افغانستان نيز شمارش آرای مناطق نيز باید روشن باشد تا کانديد ها درجه محبوبيت و نا محبوبيت خود را بدانند.
شايد هدف از مخلوط نمودن صندوقهای رای مناطق اين باشد تادرجه محبوبيت و نا محبوبيت کرزی را در مناطق مختلف پنهان نمايند. در نتيجه آقای کرزی خود را رهبر« محبوب القلوب» همه مردم قلمداد کرده همه رقبای خويش را با شمشير تماميت خواهی سر ببرد. چنانچه هر کس از جمله آقای کرزی می تواندادعا کند که تمام اهالی فلان منطقه برای من تمام رای خود را داد نه برای رقبایم. این در حالیست که رای اکثریت مناطق جنوب را آقای کرزی قبلاً از تند ترين طالب گوانتانانومو گرفته تا تند ترين طرفداران حفیظ ا لله امين به حساب خود شمار کرده است.
فکر می شود زمان آن فرا رسیده است که آقای کرزی این ادعای خود را که در پایان لویه جرگه قانون اساسی خطاب به نمایندگان گفته بود:« من برای فهیم گفتم بیرون برآی از درون پنجشیر... به استاد ربانی گفتم بیا من را در قندهار شکست بده و من ترا در بدخشان» باید نه با تقلب و حمایت خارجی ها بلکه با برنامه کاری و محبوبیت خود به اثبات برساند.
داد خواهی شورای همکاری کانديدان و سيلی محکم «فرشتگان» ناظران بین المللی
در تمام انتخابات دموکراتيک يک نهاد بی طرف و با اعتبار مسئوليت برگزاری انتخابات را بدوش می داشته باشد. هدف از ايجاد اين نهاد برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و هم چنان رسيدگی به شکايات پيرامون تخلفات و تقلب در روند انتخابات است.
اما در افغانستان ایجاد یک ار گان حد اقل قابل اعتبار برای همه افغانستانی ها که قادر باشد حد اقل انتخابات آبرومندانه و منصفانه را براه به اندازد، یک ضروت حتمی بود زيرا بدون چنين ارگان بی طرف در اوج بحران اعتماد درين کشور نمی توان به نتایج انتخابات اعتماد کرد. افزون بر آن نظارت گرو های واقعاً بی طرف بين المللی نيز يک امر ضروریست. اما گروه های ظاهراً معتبر بين ا لمللی که خود جز بازيگران انتخاباتی اند و اهداف آزمندانه خود را تعقيب می کنند ترازوی «عدالت» را بدست آنها سپردن نيز اشتباه است.
گردانندگان انتخابات در افغانستان که برای پيروزی يک شخص همه انرژی و استعداد خویش را بکار گرفتند برای تقدیس خود و برای تکفير رقبای بی دفاع شان وارد میدان شدند. برای پيروزی شان نهادی موسوم به« دفتر مشترک تنظيم انتخابات» را ساختند.
تمام افراد شامل « دفتر مشترک تنظيم انتخابات» که متشکل از افغانها و ملل متحد اند در واقع همه افراد وفا دار به کرزی وخليلزاد اند که دقيقا انتخاب شده اند. آنها مسئول پياده کردن سناريو های پشت پرده اند و همه راز های تقلب و تخلف را خوب می دانند. آنها کار خويش را از تقلب در روند ثبت نام آعاز کردند و با بر گزاری انتخابات تقلبی استعداد خویش را به نمایش گذاشتند. افزون بر آن گرو های اتحاديه اروپا و ساز مان امنيت و همکاری اروپا، برخی سازمانهای حقوق بشر که ظاهراً بحيث« فرشتگان» بی آزار و بی طرف تحت پوشش نظارت بر انتخابات يکجا با کميته مشترک کارمی کنند، بازيگران اصلی و مشاوران اصلی روند به قدرت رسانيدن آقای کرزی در افغانستان اند. آنها با استفاده از مقام و اعتبار خويش هر حرکت ضد دموکراتيک و حتا ضد حقوق بشر توسط تيم کرزی را نا ديده گرفتند. آنها که نگرانی های شان را در راه اندازی يک انتخابات آزاد و عادلانه از لحاظ امنيتی و نفوذ جنگ سالاران همواره پنهان نمی کردند اما زور گويی و مداخله وزارت داخله به نفع کرزی و پامال کردن حقوق شهروندان افغانستان را در جريان انتخابات ناديده گرفتند.
آقای رابرت بری در راس گروپ 25 نفری کميته امنيت و همکاری اروپا از مدتها قبل در مورد عادلانه بر گزار کردن انتخابات در افغانستان ابراز ترديد کرده بود. او حتا مو شگافی در انتخابات افغانستان را به ثبات افعانستان خطر ناک توصيف کرد و به عوض نظارت در روند انتخابات ترجيح داد که مشوره به دولت افغانستان بدهد. چنانچه موصوف در آستانه انتخابات در مصاحبه ای گفت: « من در مورد عادلانه و نا عا دلانه بودن انتخابات افغانستان اظهار نظر نخواهم کرد»4) .). اما آقای بری در نتيجه فشار آمريکا و بريتانيا تغير عقيده داده اولين کسی بود که در روز بعد از انتخابات در حضور خبر نگاران از بروز تخطی ها و تقلب انکار کرد و ادعا های شورای کاندیدان رقبای کرزی را بی اساس خواند. در مورد پرسش يکی از خبر نگاران که پرسيد پاکستانی ها در ولايات جنوبی افغانستان نيز به شکل کتلوی در رای گيری اشتراک کردند درين مورد شما چه معلومات داريد؟ اول موصوف اظهار بی اطلاعی کرد و بعد گفت تا جای که من خبر دارم تعدادی آنها توسط مقامات افغانی دست گير شده اند.
واقعيت اینست که برخی سازمانهای اروپایی که خود مستقيماًدر راه اندازی انتخابات نقش دارند برای حفظ اعتبار خويش از حقایق چشم پوشی می کنند. بگونه مثال آقای ولدر یکی از ناظران چنین می گوید:« اگر یک مامور نظارت بر انتخابات اعتراف کند که روند انتخابات با تقلب همراست و غرب هم بیش از 100 میلیون دالر را مصرف کرده باشد چه حیثیت برای تمام ناظران بین ا لمللی باقی خواهد ماند.»(5)
بحران « دفتر تنظيم مشترک انتخابات»
آقای کرزی و حاميان او حالا با مشاهده بحران« دفتر مشترک تنظيم انتخابات» شايد به محاسبات سیاسی نادرست شان نظير در لویه جرگه قانون اساسی پی برده باشند که فکر می کردند با يک تيم خاص تماميت خواهان در درون جرگه، قانون اساسی دلخواه خود را بر نمايندگان تحميل نمايند.
در حال حاضر «دفتر مشترک تنظیم انتخابات» با توجه به ادعاهای تقلب در انتخابات در موقعيت بحرانی قرار دارد. زيرا اين دفتر با وجود دريافت هزان دالر معاش و حتا گزارشات اختلاس ميليونها دالر بزرگترين ضربه به اعتبار آقای کرزی و حاميان خارجی او وارد کرده است. اگر در کشور ديگر چنين چيزی اتفاق می افتيد مسئولين اين دفتر برکنار و يا به ميز محاکمه کشانيده می شدند. اما اين دفتر چون تمام راز های تقلب را در دل دارند، بناً هنوز هم حمايت می شوند. جالب تر از همه اين دفتر مدعی مسئوليت کميسیون «حقيقت يابی » است.اين در حاليست که شورای همکاری کانديدان دفتر مشترک را مسئول سازماندهی انتخابات تقلبی می دانند و معتقد اند کميته جديدی بی طرف تشکیل شود که اعضای بی طرف ملل متحد عضویت آنرا داشته باشند نه اعضای يونیما که سر جوال را همواره با طرفداران کرزی يکجا گرفته اند. بناً دفتر مشترک را به جز کرزی و خلیلزاد کسی به رسميت نمی شناسد.
بازی خطرناک را که دفتر مشترک در انتخابات کرد بايد همه را در برگزاری انتخاباتی پارلمانی بيدار کرده باشد.
سپردن ترازوی عدالت بدست« دفتر مشترک» در انتخابات پارلمانی که چشم اميد همه مردم افغانستان به آن دوخته شده بهای سنگين را وطنپرستان افغانستان خواهند پرداخت.
در حال حاضر مشغله فکری آقای کرزی وخلیلزاد را ايجاد يک پارلمان گوش به فرمان و آله دست آمریکا تشکيل می دهد که بر تمام آرمانهای آمريکا در افغانستان تاپه مشروعيت به بخشد. آنها در نتيجه يک توطئه سياسی انتخابات پارلمانی را که بايد همزمان به انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شد برای شش ماه ديگر به تعويق انداختند تا بتوانند سرنوشت پارلمان آينده را که يگانه چشم اميد مردم افغانستان است در انحصار خود بگيرند. زيراهم آقای کرزی و هم حاميان او از پارلمان ملی و سالم ترس دارند. چنانچه در سه سال گذشته مجال ايجاد چنين پارلمان را ندادند.
بناً نه تنها حق مشروع کانديدان است بلکه حق مشروع مردم افغانستان است که « دفتر مشترک تنظيم انتخابات» را به دادگاه بکشانند. اما مشکل اساسی پيدا کردن يک دادگاه است. زيرا به همه جا مراجعه شود سيلی آمریکایی ها بطور مستقيم و غير مستقيم بر روی حواله خواهد شد.
شورای همکاری کانديدان و بازی کميسیون « حقيقت ياب»
اگر کميسیون« حقيقت یاب» متشکل از کارمندان يونيما و برخی سازمانهای مشکوک اتحادیه اروپا که بیشتر در خدمت آمریکا و بریتانیا قرار دارند تشکیل شود در آنصورت باید گفت این کمیسیون به عوض حقیت یابی حقیقت پوشی خواهند نمود. افزون بر آن بدون اشتراک نمایندگان مجرب «شورای همکاری کانديدان» اعتماد به اين چنین کمیسیونها انتحار سیاسیست.
به هر حال شاید همه کاندیدان به شمول آقای قانونی که فکر می کند اگر این انتخابات شفاف و دموکراتيک می بود برنده واقعی او است، به اين نتیجه از مدت ها قبل رسیده باشند که کرزی نه به عنوان کانديد ملی بلکه کانديد بیرونی به زور و یا بدون زور برنده است. اما با وجود آن باخت کانديد ها در یک بازی نابرابر و غیر عادلانه خيلی شرافتمندانه و آبرو مندانه است تا برد رقيب آنها به زور، زر و تزویر. افزون بر آن شورای کانديدان سه دست آورد بزرگ و خدمت تاريخی به مردم افغانستان نمودند:
1) با مقاومت تاریخی و دفاع از حق مشروع خود و مردم افغانستان« شعبده بازی سیاسی» واشنگتن را که در پوشش انتخابات به راه افتیده بود به همه جهانيان افشاء کردند و نگذاشتند غصب قدرت را با سوء استفاده از احساسات شريفانه وخوشباورانه مردم افغانستان به آسانی بدست بياورد؛
2) افشاء ماهيت « دفتر مشترک تنظيم انتخابات» بحیث یک ابزار وسازمانده اصلی تقلب ها در انتخابات 18 میزان؛
3) افشاء ماهيت بسياری سازمانهای خارجی گوناگون ظاهراً بی طرف و« فرشته نما» تحت نام ناظران بر انتخابات، اما بازيگران اصلی پشت پرده؛
در فرجام باید گفت شايد هيچ کسی پیدا نخواهد شد که به نفس انتخابات مخالفت داشته باشد. چندين نسل خود را مردم افغانستان از مشروطه خواهان اول تا به امروز بخاطر جامعه قانونمند و دموکراتیک قربانی داده اند. شاید هیچ فرد واقعیت بین انتظار یک انتخابات بدون تخلف وآیدیال در شرایط نا مناسب از لحاظ امنیتی و بیسوادی اکثریت قاطع مردم هم نداشته باشد.اما هیچ کسی هم پيدا نخواهد شد (به استثنای طرفداران تماميت خواهی) تا نخستين انتخاباتش را با فریب و تقلب تجربه کند.
با این همه انتخابات 18 ميزان يک رویدادبی سابقه تاریخی در افغانستان است. مقوله انتخابات برای نخستين بار وارد فرهنگ سياسی افغانستان شد. مشارکت گسترده مردم شکوه و عظمت آن را به نمایش گذاشت. چنانچه اين مشارکت بلوغ سیاسی و قدرت نمایی مردم افغانستان در تعين سر نوشت شان نشان داد. افزون بر آن انتخابات برای نخستین بار با اعتبار ترين ابزار دست یابی به قدرت بجای جنگ ها، کودتاها و انقلابات در دل و دماغ مردم رخنه کرد. شايد بهترين دست آورد انتخابات هژدهم ميزان غرس نمودن اولین نخل دموکراسی درکشور سنتی باشد که همواره لویه جرگه ها سرنوشتش را رقم می زد.
بدون شک نخستین انتخابات افغانستان درسها، تجارب و پيام های زیادی را بجا گذاشت که باید آنرا تا چند ماه آينده برای انتخابات پارلمانی آموخت.
با این همه ممکنست اگر بازیگران خارجی اینبار با زور و تقلب برای مشروعیت بخشیدن حکومت دست نشانده وحضور خويش دست به انتخابات در افغانستان زدند، این بدان معنی نیست که برای همیشه از ان برای دست یابی اهداف جیوپلیتیکی خویش سود خواهند برد. چنانچه در هندوستان انگلیسها انتخابات و نهاد های مدنی را برای خود برده بودند و فکر می کردند برای همیش در آنجا باقی خواهند ماند، اما بلاخره مجبور به ترک هند شدند ولی دموکراسی در هندوستان باقی ماند ومردم هندوستان تا کنون از آن خردمندانه برای رفاه وثبات کشورشان اسفاده می کنند.
در افغانستان نيز اميد می رود انتخابات به يک سنت تبدیل شود. اما مهم آنست که انتخابات های بعدی از ریاست جمهوری تا پارلمانی با شفافیت و عادلانه برگزار شود و به سرنوشت افتضاح برگزار کنندگان کنونی مواجه نشود.
ΩΩΩΩΩ
1) Jenny Francis, Kabul ,9th 0ctober
(2 Source: Radio Free Afghanistan (part of Radio Free Europe / Radio Liberty)
An anonymous "well-informed" Afghan source has denied reports that 10 million Afghans have registered to vote in Afghanistan's presidential elections scheduled for 9 October, Voice of the Islamic Republic of Iran reported on 16 August. The source disputed the claim made by the UN-backed Joint Electoral Management Body (JEMB), saying that only 4 million eligible voters have been registered (see "RFE/RL Afghanistan Report," 5 and 12 August 2004). The Iranian radio station cited the source as saying that 6 million of the 10 million voter-registration cards collected are "fake," adding that the fraudulent registrations were intended to be used in "favor of a special person," without naming who that individ
.تعداد اصلی راجستر بیشتر از 4 میلیون نیست.6 میلیون از ده میلیون کارت های تقلبی برای رای دهی برای شخص مخصوص اختصاص داده شده است.مطابق به گزارش رادیوی اروپای ازاد
3)Rachel Morarjee” Afghanistan's elections seen as a fertile ground for fraud”, KABUL, Oct 4 (AFP
(4 « توقع بلند از کشوری مثل افغانستان که باید با معیارهای آزاد و عادل بین المللی عيار باشد حتا با سطح تندر های خود افغانستان مطابق باشد،توقع بیش از حد خواهد بود.»
Barry said it was setting the bar too high to ask a country at Afghanistan's level of development to meet international standards for free and fair elections, or even to comply entirely with its own election laws. AUGUST 17, 2004
(5 Rachel Morarjee” Afghanistan's elections seen as a fertile ground for fraud”, KABUL, Oct 4 (AFP
(6"Election
officials believe that the real figure is between five and seven million and
the 10 million figure is not just inaccurate but vastly inflated," Sifton
said.
"
اعلان 10.5 میلیون ثبت نام واجدان شرایط توسط مقامات رسمی افغانستان نه تنهابیشتر از5- 7 ميلیون نیست نیست بلکه بسیار مبالغه آمیزنیز است.
******
هارون اميرزاده
لندن-13 اکتبر