زکیم شاه رئیس دفتر مشترک تنظیم انتخابات در کنفرانس  خبری که در تالار رادیو افغانستان راه اندازی گردیده بود هجده  نامزد ریاست جمهوری را بحیث کاندیدان نهائی اعلام نموده گفت: پنج نفر دیگر بنابر عدم  تکمیل معیارها کاندیداتوری  شان رد گردید.

عبد الحلیم تنویر ، خوشحال یاسینی، ابو طالب کاظمی ، صادق یک ولنگی وعبد الحکیم حاحی از جمله نامزدهای بودند که از جانب دفتر مشترک تنظیم انتخابات کاندیداتوری شان  رد گردید.

 

*********************************************************************

جناب جرئت صاحب !

در سايت آريايی به نام حليم تنوير که خود را به عنوان رئيس جمهور افغانستان کانديد نموده است و در يک کنفرانس خبری صحبت نموده است برخورده و متعجب شدم.

حليم تنوير نزديک به بيست سال است که يکجا با خانوادهً خود ، تابعيت کشور هالند را دارد و طبق ماده شصت و دوم قانون اساسی افغانستان حق ندارد خود را کانديد کند.

ماده شصت و دوم قانون اساسی افغانستان چنين ميگويد :

« ماده شصت و دوم :

 شخصی که به رياست جمهوری کانديد ميشود واجد شرايط ذيل باشد :

1 . تبعه افغانستان ، مسلمان و متولد از والدين افغان بوده و تابعيت کشور ديگری را نداشته باشد.

2 .  در روز کانديد شدن سن وی از چهل سال کمتر نباشد.

3 . از طرف محکمه به ارتکاب جرايم ضد بشری و يا حرمان از حقوق مدنی محکوم نشده باشد.

هيچ شخص نمی تواند بيش از دو دوره به حيث رئيس جمهور انتخاب گردد.

حکم مندرج اين ماده در مورد معاونين رئيس جمهور نيز تطبيق ميگردد. »

حليم تنوير درکنفرانس خبری خود در مورد اينکه تابعيت دولت هالند را دارد سکوت کرده است. سوال است که آيا او تابعيت دولت هالند را ترک کرده است و يانه ؟

با احترامات فايقه

 

**************

 

در اواخر سال 1379 در هالند واقعه ً بوقوع پيوست و در مطبوعات اين کشور به تفصيل گزارش يافت. خوبست اگر ترجمعه اين خبر در مورد تنوير به نشر برسد:

 

نماينده حکمتيار در هالند زندانی شد

 

نمايندهً گلبدين حکمتيار از يکماه بدينطرف درهالند زندانی است. حليم تنوير که 50 سال دارد يکجا با برادر خود هارون متهم به تلاش برای  به قتل رساندن خواهر و شوهر خواهر خود در يک مجلس فاتحه خوانی پدر متوفی خود است. مقامات پوليس ووزارت عدليهً هالند در جستجوی علت اين حادثه چاقو کشی در فضای خانوادگی ميباشند.  توقع ميرود مطالب ديگری هم برملا شود.

محمد امين فروتن که 30 سال دارد و اصلا تبعهً افغانستان و مقيم شهر امستلفين ميباشد ، بايک ژست مملو از زندگی دوباره يافتن گفت : برای دومين بار از مرگ نجات يافتم. در غير آن من اينجا با شما نمی بودم.  دراين بار کارد با تفاوت يک ملی متر از شاهرگ من درگردن من فرور رفته است. فکر می کنم خوشبخت هستم و شانس خوب آوردم.

خاتور خانتم 27 سالهً او ، خواهر متهم بخاطر جرح عميق کارد در بيمارستان بستری بود و مدت کوتاهی می شود که از شفاخانه دوباره برگشته است. هر دو زن و شوهر از اثر حادثه که در جوار سالن قبرستان « ويستخاره » در شهر امستردام اتفاق افتاد ، خون زيادی ضايع کرده بودند. فروتن نيز بعد از تداوی جراحات وارده اکنون توانسته است ، دوباره به خانه برگردد.

بهمين سادگی وی نه سال قبل نيز زندگی دوباره يافت. هنگاميکه مامورين دستگاه استخباراتی پاکستان می خواستند او را به قتل برسانند ، سه مرمی به سر او اصابت نمود ، اما در اثر يک عمل نجات يافت و مرمی ها را از سر او بيرون آوردند. فروتن محلات اصابت مرمی ها را نشان داده گفت : جراحی که من را عمل کرد به من گفت :  که روز تولد جديدی برای خود تعيين کنم ، وی خنديد و گفت :  اگر چنين باشد اکنون بار ديگر بايستی روز تولد خويش را تجديد کنم. بار گذشته مرگ بسيار نزديک شده بود.

فروتن نظر خود را در بارهً تاريخچهً واقعهً که سرانجام به فاجعهً چاقو کشی در شهر امستردام منجر شد ، چنين بيان کرد: من براين عقيده ام که برادر زن من تنها بنا بر مسايل شخصی به قتل من اقدام نکرده بود ، وی هيچ نظر و عقيدهً ديگری را بغيير از نظر خود تحمل ندارد و او يک حقيقت را می شناسد و آنهم حقيقتی است که خودش قبول دارد. خسربره ً من يک اپورتونست است.

 

********************************************************

 

سخنان  کاندیدا ها ی ریاست جمهوری

باختر

محمد حلیم  تنویر 

داکتر  محمد حلیم  تنویر  کاندید  ریاست جمهوری   در یک کنفرانس  خبری گفت :

ما انتخابات  را به عنوان  یک  تجربه جدید و دموکراتیک  باید  خوش آمد  بگویم در افغانستان  بار اول است  که به سطح  دموکراتیک  آن  افراد  خود  را کانذدید  میکنند وملت به انها  رای اعتماد  میدهد  این  تجربه  جدید آغاز  یک پیامد  خوش برای  تمام ملت است  ما این  را به فال نیک  میگیرم وما دراین  پروسه  باید  کمک نمایم مشکلات  که دراین  مورد موجود  است روحیه  امید در سراسر کشور آماده  پذیرش  انتخابات  در افغانستان  نیست  ما نباید  مایوس  باشیم درست است اغاز  کار مشکل  است ولی  ما باید روحیه  امید  را به  شکل مسالمت امیز  بطور  آماده  بسازیم  تا تمام مردم افغانستان  آماده  رایدهی  به نظام  آینده   خود  باشند .

وزمانی  که ما بتوانیم یک فیصدی  بیشتری  را  قانع  بسازیم  که تا بتوانند  در پروسه  انتخابات سهم بگیرند ما میتوانیم  در انتخابات اینده  یک افغانستان  دموکرات و آزاد  و رفاه  اجتماعی  وصلح  داشته باشیم چرا  در داخل  افغانستان  یک  عده  مشارکت  به انتخابات  نکردند  این هم  بعضی اشکالات  داشت  من با  کمیسیون انتخابات  نظریات  خود را  ارائه  کردم  و گفتم  که شما  از طریق  توسل به زور  نی بلکه  از طریق  فشار  هم نی بلکه  از طریق  مسالمت امیز  و دیالوگ  میتوانیم  مردم  را قانع  به این بسازیم  که ما   می توانیم  درپروسه  انتخابات  شرکت  کنیم و در صورتی  این پروسه  انتخابات   موافقانه  میباشد  که ملت  حاضرباشد   قیادت  آینده خود را

  تعین  کند .  بعضی  مشکلات که است  به این  افراد  باید  از طریق  توسل  به زور  نه بلکه  ازطریق  دیالوگ  مشکل  را حل کند .  ومن یکی از  کسانی  که مخالف خشونت  جنگ  و اسلحه  در افغانستان میباشم  افغانستان کشور  تمام ملت  ماست فرد  فردما  حق دارد که  حقوق  مدنی خود را  داشته  باشد  واین  ها  حق  دارند  که درنظام  اینده  حق  تعین سرنوشت  را داشته  باشند .

  از این  خاطر  کوشش  من این است  که تمامن  کدندیدان  و هرکس  نظریات  خود  را دارد   ولی  در مجموع  حتی نظام  موقت  فعلی که است باید کوشش کند  تا کسانیکه آزرده خاطر  هستند انها  را حاضر  به این پروسه  نمایند  ما درپروسه انتخابات   من کسی  بودم  که درخارج  از کشور زنده گی می کردم  و درماه  حمل  من تقاضا  کردم  منحیث کاندید  ریاست جمهوری با شم  کمیسیون برگزاری  انتخابات  به بسیار  خوبی  انرا  پذیرفت  وگفت که  به زود ممکن  من به  شما اطلاع  خواهم داد ولی  متاسفانه  به تاریخ  18  جولای  پیام  دریافت کردم که شما بیاید  و در پروسه  انتخابات  شرکت کنم  و تا تاریخ  26  جولای  ضرب  الاجل  است که شما  این پروسه  را پیش  ببرید  من  بدون  اینکه  از جمع  اوری کارت های  ده هزار  کاپی  کار ت ها  آگاه باشم  به کابل  امدم وقت که  متوجه  شدم من  در برابر یک  معمای  حل ناشده  قرار  گرفتم  وکسی که نه  تفنگ دارد ونه بادی گارد ونه امکانات  مادی  دارد من یک  قلم با خود  داشتم دریک  خلای قرار  گرفتم  که نمیشود  از یک  سوء  ادای وجیبه  وجدانی  من  برابر ملتم بود که  باید  به  ثمر  می رساندم  ولی گفتم که ما حق  داریم  منحیث  یک فرد  افغانستان دراین پروسه  شرکت کنیم و از طرف  دیگر  ما  بیروکراسی را داخل  دموکراسی  تعقیب  کنیم .

  واقعا  این یک عمل  بیروکراسی  بود ومن مخالف  این عمل  هستم  و حتی  انحراف  اداری  را داخل  ادارات  افغانستان بوجود  آورده  شاید  شما خبر داشته  باشید اکثر  کاندید ها  با امکانات که داشتند  مقدار  زیاد این  کاپی  ها را خرید اری نمودند  و یا از  طریق  توسل  به زور  کارت  ها را تهیه  کردند  وحتی  من در اخرین  لحظه  شنیدم  کسانی هستند  که به عنوان  نمایش  قدرت  پنجاه هزار وشصت هزار کاپی  این کارت  ها را  به هم  دیگر خود  نمایش  دادند  و گفتند  که ما  میتوانیم  که این  تعداد  کارت ها  را جمع اوری  نمایم  و.لی  حل   ملت افغانستان  نیست ملت  قیادت  را ضرورت  دارد که  خواسته  های شانرا  براورده  کند  و من  فکر  نکنم  که یک  فرد در  سراسر  افغانستان  بگوید  که من چه کنم  کارت  ها را توبه من  چه میدهی  وچه برنامه  داری  ایا  کار یابی می کنی  ایا برنامه پنج ساله  داری  ایا در اینده  میخواهی  که رفاه  اجتماعی  را توسعه  بدهی  خوب هیچ  روی این مسایل  در افغانستان  گفته نمیشود  فقط  چیز های  دکتی شده  که از  دیگر طرف  صادر شده  وگفته  میشود  که درد ملت  را  دوا نمیکند  . من  به آن  کار ها  ارتباط  ندارم  من خود  منحیث  یک فرد  به شکل  کاندید  مستقل  مخالف  این عمل  جمع  اوری  کارت  ها  هستم و خودم  هم  نتوانستم  تاحال  ده هزار  کارت  را  کاپی  ها  انرا  جمع اوری  کنم  و هیچ  امکان  نبود و  انرژی  انرا ندارم  وبه این  شکل که  این ها  پیش   میروند مردم  اصلا  فکر  میکند که هرکارت  راکه بدهم یک مقدار  پول  بگیرند  ومن کسی  هستم که   نه پول  میدهم ونه پول  از بیت  المال  در اینده  که رئیس  دولت  شدم بهره برداری  میکنم من بدون  پول اگر  ملت  به من  اعتماد  میکند کارت  خود را  بدهد  و من بدون  پول  به ملت  اعتماد   میکنم  و  حرف خود را   کار خود  و پلان مشی  خود را  خد مت شان  عرضه میکنم  رابطه  من با ملت  رابطه مردمی  است و رابطه  فرد با فرد  است رابطه  افغانستان  با افغان  است کسی  هستم  که شاید  بدون  بادی گارد  بدون  امکانات  و بدون  موتر  در بین  جامعه  بروم و درکوچه  مندوی   بروم وبا مردم  صحبت کنم  و  در شور بازار  کابل  و درکوچه  های کابل و درد ملت را درک کنم .  وزمانیکه  من بروم با موتر  تا  تورخم و خاک بر سر روی من  بنشیند  ومن انوقت  بفهمم  که این راه  چطور  چور شود  من نمی  توانم  که از  طریق هلیکوپتر  یا از طریق  موترها  لند کروزر درد  ملت را دوا کنم .

  این ارزوی من است  و مشی سیاسی  من است  که در بین ملت  خود باشم  و میتوانم  که انرا  ادبی  وحقیقی  مطرح کنم سوال  من  از ملت  این است  که سوالات  خود را  به طور  واضح  از من  بکنند  من فرزند  این ملت هستم پرورده  این  ملت هستم  و خدمتگار  این ملت  هستم  میخواهم  تا اخرین لحظه این کار را  بکنم .

 در مورد مشی سیاسی  : اگر  در روند  دوم  انتخابات  انتخاب  شدم  ارزومند  این هستم  که در جمع  خبرنگاران  تمام حرف  های خود را  باز گو  کنم  نکات  برجسته  که در  خط مشی  خود بیان  کنم  آشتی ملی  است در افغانستان  زد و بند  ها جریان  دارد و هرکس  روی یک  خصویت  منحصر  به خود  و روش  خاص  به خود  پیش می  رود  واین عمل  تقریبا  25 سال  ادامه دارد  هیچ کس  از موضع  خود پائین  نه امده هیچ کسی از ملت  معذرت  نخواسته هیچ کسی  اعتراف  به گناه  نکرده هرکسی در همان  راه خود است  ملت مظلوم  وبیچاره  است 25  سال  رنج  این زحمات  کشیده  و توانایی این راهم  ندارد که  از انها  سوال کند  و اگر  سوال هم  کند  جای را نمی گیرد  من کوشش  میکنم  تمام ملت  باهم  اشتی کنند  باید حس ملی  داشته باشیم .

زمانیکه حس ملی داشتیم ووطن را دوست داشتیم ما دین خود را دوست داریم و عنعنات خود را دوست دارم و از خدا و بنده ترس داریم بدون هیچ گونه روابطی من در پروسه اشتی ملی از طریق دیالوگ و مفاهم و منطق روی بحث های بسیار ازاد در همینطور مجالس هرکسی که مخالف است دعوتش میکنم و بگوید چه مشکل دارد و مشکل خود را از طریق مسالمت امیز حل نمایند دراین صورت ما می توانیم به طور نسبی اشتی ملی را در افغانستان تحقق بخشیم زمانیکه اشتی ملی صورت گرفت صلح دایمی هم نوید ان برای ما است وما میتوانیم صلح دایمی در افغانستان بیاوریم  ما با همسایه های خود روابط نیک داریم و یک ملت هستیم ایران پاکستان و افغانستان یک ملت است ما تاریخ گذشته داریم تمدن اریائی که باز گوکننده تمام مسایل است ما با هم باید مشکلات خود را به طور مسالمت امیز حل کنیم و ما باید تمام زدو بندهای سیاسی را یک سو کنار بگذاریم منحیث یک بازار مشترک کار خود را دربین سه کشور بخصوص پیش ببریم امیدواریم که این را توسعه هم بدهیم .

احیا دموکراسی به شکل واقعی ان دموکراسی چه این عنوان نسبت دموکراسی این است که فرد باید مصئون باشد و به ازادی حقو ق دیگران تعرض نکند و دیگران هم به ازادی انها ضرر نرساند دموکراسی نه بی بند و باری است و نه تعصب ما مخالف هر انها هستیم ما جامعه را میخواهیم جامعه قانون مند باسازیم جامعه که بتوانیم اخلا ق جامعه را قانونمندی روابط خانواده ها را حتی از اقوام را ما بتوانیم به شکل درست ان بسیج کنم زمانیکه این قانون مندی  ها درست شد اختلافات ازبک و پشتون تاجک و هزاره از بین میرود و ما خود به خود و منحیث یک ملت پهلوی هم دیگر قررا میگیریم و مشکل خود را حل میکنیم دران وقت ما می توانیم که بگویم که دموکراسی واقعی در افغانستان احیا شد .

مرحله بعدی رفاهی اجتماعی است ملت ما 25 سال یک نسل بسیار مظلوم را تحویل داده سواد اموزی نبوده اموزش و پرورش نبوده صحت عامه و جود نداشته در کابل انقدر معاینه خانه داکتر و جود دارد و دواخانه است که این معنی را میدهد که مردم همه به معالجه می پردازند باید جامعه وقایه شود و رفاهی اجتماعی را در نظر بگیریم جامعه خود را سرسبز و پاک بسازیم پیش از اینکه مریض شویم و دوابخریم باید خود را وقایه کنیم .

باید تمام ملت ما صحت شان تضمن شود ما نباید صحت عامه ما منبع تجارت باشد هرفرد هرگروه و هر فرد باید صحت عامه داشته باشد و ملت ما باید صحت مند باشد و برای اینده خود فکر کند معاش انقدر کم است که حتی رشوت وجود دارد من رشوت گیرنده را مسوول نمی دانم بخاطر یکه و قتی که پرسان میکنم معاش این خانم یا اقا چند است میگویند دوهزار افغانی است وواضح است که دراین قیمتی این معاش کفایت نمیکند وقتی که من رئیس جمهور شدم اولین کاری که میکنم معاش را متوازن میسازم و کسی که دالری معاش میگیرد و کسی که یکنیم هزار افغانی معاش میگیرد تفاوت ها از بین برودملت به طور مساویانه و قانع کننده معاش داشته باشند  خود به خود رشوت از بین میرود بعد از رفاه اجتماعی ماطرفدار توسعه در جامعه خود هستیم همه کارها در کشور ما همه کارها روی مصلحت هاپیش میرود حتی خود حکومت ما مصلحتی است حکومت ما حکومت واقعی ملت ما نیست حکومت ما باید حکومت واقعی ملت باشد تا بتواند خواست ملت را براورده بسازد .

حتی کاندیدها به طور مصلحت انتخاب میشود و دراینده هم پنج سال برسر ماباریک حکومت مصلحتی را بکشیم هرکسی که لیاقت کار را داشت به ملت ما بگوید که چه کارکرد ه میتوانم دران صورت ملت خودش حاضر است رای خود را بدهد ووجدان با افراد است و نفر مطلوب خود را انتخاب کند  در این صورت ما میتوانیم دموکراسی را هم پیاده نمائیم و از طرف دیگر میتوانیم در جامعه خود توسعه را هم بوجود بیاوریم .

ما ضرورت به انقلاب فرهنگی داریم جامعه ما بسیار مظلوم واقع شده دربازار صحبت مردم از ادبیات به صحبت بازی انجامیده است دستور زبان نیست و تاریخ خود را نمی فهمند من کوشش میکنم دراینده تا ملت ما با تاریخ پنجهزار ساله خود دو باره برگردد ما سه مدنیت را سپری کردیم و این افتخاراتی را برای ما بخشیده است که ما انرا زنده کنیم و به جهانیان اعلام کنیم که افغانستان کشوری بامدنیت است کتاب چاپ میکنم اطفال ما اصلاء هیچ کتاب ندارند قصه نمیخوانند دیروز دریک مجلس بود یک خانواده مرا مهمان کرده بود از اطفال ان پرسیدم که در کدام مکتب درس میخوانید گفتند که در امنه فدوی گفتم که امنه فدوی کی بود گفتند نمی فهمم گفتم که چرا نمی فهمی گفتند که برای ما کسی نگفتند گناه مکتب نیست گناه نظام است که شخصیت ها ی خود را معرفی نکردیم کتاب چاپ کردیم که شاگرد بفهمد زمانی که بزرگ میشود واضح است که مشکل خواهد داشت من از وزارت اطلاعات و فرهنگ بخصوص از داکتر سید مخدوم رهین تقاضا دارم که به این مسایل توجه کند .

مطلب بسیار جنجال برانگیز حقوق  زن و مرداست زن نه تنها مادراست بلکه خواهر است و همسراست ساختار جامعه به دست زن است زن اموزگاراست ما باید زن را تقدیر کنیم زن اصلاء نیم ساختار جامعه را تشکیل میدهد ما به زن باید شخصیت و هویت اصلی بدهیم چرا که زن ما در و اموزگار است .

مطلب اخری حقوق بشراست افغانستان کشوری است که همیشه دران حقوق بشر نقص شده و تا هنوز هم نقص میشود متاسفانه زندان های شخصی وجود دارد فشارهای سیاسی وجود دارد اسلحه هنوز هم تحمیل میشود بالای جامعه کسانی هستند که بخاطر ترس نمی توانند حرف خود را بگویند ما نباید بترسیم و حقیقت را بگویم و باید نظام جنگی را به نظام دموکراسی واقعی تبدیل کنیم و من کسی هستم که دراین راستا خدمت خواهم کرد 

 



بالا
 
بازگشت