درد دل وطنی نه مشاجره سیاسی
فـر یـد سـیا ووش
نه جهاد نه
انقلاب
واقعیت خا رجی
را نمیتوان تا بع ذهن خود کرد بلکه حقیقت اینست که باید واقعیت خارجی را از طریق
شعور ما دریا بیم .
با درک این
اصل دو سوال مطرح میشود:
1: آیا
لازم است با زهم جها دی یا انقلابی با قی بما نیم؟
2: از
کجا حرکت را با ید آغا ز کنیم ؟
1: آیا لازم است با زهم
جها دی یا انقلابی با قی بما نیم؟
جها دی یا
انقلابی عنا وین عا م هستند و هر کسی میتواند آنها را برای خویش بر گزینند. در این رابطه پرسشی پیش میا ید جهـا د بخا
طر چی؟! اگر دیروز مسا له حضور نیرو
های خا رجی و بیگا نه در کشور مطرح بود ِ آنها بسیا ر قبل بر گشتند ورفتند و
قسمیکه پیش بینی شده بود دیگران جا ی آ نها را پرُ کرده
و تنظیم ها ی جها دی و رهبران شـا ن اینبا ر با بیگا نه ها و خا رجی های تا زه وارد دست
وگریبا ن نه, بلکه دست به گردن شده و ضرورت جها د منتفی شد. پس وقتی
جها د جا ری نبا شد اصو لا به حکو مت جها دی و مجا هد ضرورتی با قی نمی ما ند.
تسلط بیگا نگا
ن درامرجها د وتطبیق برنامه های خصما نه آنها وتداوم آن دربسترجنگ ویرانگرونتا یج
شوم وغیر قا بل افتخا ر آن ما نند:(جنگها ی تنظیمی, سرازیر شدن رهبران و افراد
مسلح القا عده, اجیران مسلح ازکشور ها ی مختلف عربی و غیر عر بی , فرو پا شی یک
سیستم منظم دولتی و اداری, تا راج یک اردوی
بزرگ و به غنیمت گرفتن دارایی ها ی
ملی, رویش سما رق وار طا لبا ن وبرپا یی اما رت جها لت و حواد ث11 سپتامبر و....) روشنفکربا درد خط جهاد ومقاومت
را نیز بشدت سرخورده و ما یوس سا خته است واو هم سخت در جستجو
راه وچا ره برای برون رفت از این مصیبت ملی میبا شد. آ نها هم سر نخ تو طـأـه را
یا فته و به عمق فا جعه پی برده اند.
کودتا, قیام یا
انقلاب ثور که به ابتکا ر حفیظ الله امین راه اندازی شد, در اولین روز زایش
نا بهنگا م خود با مخا لفت از درون حزب مواجه گردید.
عدول حفیظ
الله امین از اصول ومرام ( ح.د.خ.ا) و عبور ماجراجویا نه وی به ( دیکتا توری خلقی)
در تقا بل با(دموکراسی
ملی) قرار گرفته و منجر به تصفیه پرچمی از حزب ودولت گردید. با اکما ل انحصا ر
قدرت نظامی توسط امین,نا مبرده موفق به تصفیه خلقی های مخالف خودگردیده وبدینگونه( تولواک)
مطلق شد.
شمشیر بران
حفیظ الله امین از گلوی مردما ن سا ده و روشنفکران گذ شته تا گلوی اعضا ,حتی
رهبران ارشد حزب دموکراتیک خلق افغا نستا ن هم رسید.
خوانده بود که
« انقلاب لوکوموتیف تا ریخ است» . آیا او نمیدانست که لوکوموتیف به راننده خوب
ومجرب ضرورت دارد!؟ و او آن صفا ت را نداشت. لوکوموتیف از خط خارج گردیده وحا دثه
خونینی بوقوع پیوست.
اختلا فا ت
درون حربی از یکسو,خراب شدن اوضاع در داخل ونوار مرزی افغا نستا ن که نتیجه تصا دم
منا فع وبرنا مه های اسـتراتیژیک منطقوی و بین المللی امـریکا وشـوروی بود از سـوی
دیگر, منجر به مدا خله نظا می روسها در افغا نستا ن شد.
مداخلات همسا
یه ها وغیر همسا یه ها در خطوط جهاد و انقلاب و بازی های بزرگ جنگ سرد آنقدر
دامنه, عمق وقوت یافت که دیگرکنترول اوضاع از دست افغا نها تقریبآ خارج شده وتا
امروز بدان منوال ادامه دارد.
با صراحت
میتوان گفت دوران کودتا ها و انقلابا ت
قطعآ گذ شته است, وطن ومردم دیگر توان بحرانا ت
و تحولا ت عمیق نا شی از آنها را
ندارند.
و اما
بعد!
با ید از سنگر
ها ی دیروز پا یین شد , فلا خن نفرین را کنا ر گذاشت, دیبا چه شقا وت را بست و تار
های عنکبو تی خصم را پا ره کرد. از دیروز
تا امروز با هم دشمنی ورزیدیم از امروز تا کدامین صحیفه تاریخ با ید
ادامه یا بد, تا به کی مرز با ن مرز ها ی
جدایی با شیم . اشتبا ه و گنا ه دیروزه را امروزه نبا یدتکرار کرد. بیا یید
از مدار ها ی بخواب رفته تا ریخ عبور کرده با شها مت افغا نی( تیر په هیر) گفته
همد یگر را پذ یراشــویم , دروازه گفتـگو
و دیا لوگ آ زاد را دق البا ب کرده تا به تفا هم نرسیم یکدیگر را رها نکنیم تا بـتوا نیم روشنگر راه جستجو گران گر
دیم.
2: از کجا حرکت را با
ید آغا ز کنیم ؟
از خود یا از واقعیت جا معه ؟
آیا جا معه خود را با ما یا ما خود را با
واقعیث جا معه انطبا ق د هیم ؟
دیروز برخی از
سازما نها و جریا نا ت سیا سی کشور ما از
واقعیت جا معه شکل گرفته و بحرکت افتا دند
بعضی ها زود تر و بعضی ها دیر تر,
آگا ها نه یا غیرآگا ها نه از حر کت با جا معه و واقعیت آن فا صله گرفته و
خود را بجا ی آن قرار دادند, آنگا ه بو د که جا معه و ظیفه یا فت تا خود را با
آنها انطبا ق دهد,وظیفه ایکه جا معه هر گزانتظا ر آنرا نداشت و به آن
درجه ترقی و تکامل هم نرسیده بود که توان سا زش با آن را
میداشت. زیرا جا معه عقب ما نده و
کمیت بزرگ از مردم سواد سیا سی چه حتی سواد خواندن و نوشتن را هم نداشتند و نمیتوا
نستند درک کنند که این سا زما نها از آنها چه میخواهند و آنها را به کجا میبر ند.
بر علاوه بر
خی از اندیشه ها تفکرات واقداما ت که هدف
آنها رفتن بسوی جا معه مدنی و تا مین رفا ه ,و سعا دت انسان زحمتکش وطن بود توسط مبلغین و عنا صر
سیاه دل ,سیا هکا ر وشبکه های مغرض عقبی آنها, کفر آلود و ضد دین در ذهن مردم
تزریق شـده ومیشـد. اشتبا ها ت روشنفکرا ن هم در زمینه قا بل چشم پوشی نیست. جنجا ل ها وکشمکش های فرســـا یشی
حتی خونین میا ن روشنفکران و ســـا زما نها ی آنا ن, آب فـرا وان به آسـیا ب تا ریک اندیشا ن ســیا ه دل و روغن
بسیا ر به آتش دشمنا ن تا ریخی وطن ما ریخت.
موجز اینکه از
واقعیت جامعه با ید کار را آغاز کرد و با آن باید حرکت کرد, جامعه ایکه در نتیجه
انبو هی ازعوامل داخلی و خارجی بویژه تصا دم منا فع استراتیژیک ومنطقوی ابر قدرت
ها و جنگ سرد که در کشور ما سردی آن به
گرما ی آتشین جا خا لی گرده بود , وحشتنا ک ویران و بیچاره شده است, از
واقعیتی که دیگربرای جها د و انقلاب, انفلاق وانقطا ب ضرورت نیست. جا معه ایکه به
کنا ر آمدنها نیاز دارد نه کناررفتن هابه عقل
ســـــلیم وکردار ســا لم ضرورت دارد. وفا ق میخوا هد نه نفا ق . جا معه ایکه
دسیسه, تفرقه وجنگ دارو ندارشرا به تا راج
برده است.
با ید دست بدست هم داده به سلطنت جنگ و امارت
جها لت خا تمه بخشید, تفنگ را از سا لاری بزیر کشیده مردم وتعقل را سالار سازیم تا
بسوی جامعه مد نی راه گشا یی کرده با شیم لازم است با هم تفا هم و سا زش سا زنده کنیم. میتوا نیم و با ید بتوانیم در یک
کا نون, نهضت و یا ســـــــا ختا ر دیگری دور هم جمع شویم با حفظ استقلا ل فکری و
عقیده تی ما.
نهضت پا یگاه کی ها و جا یگاه آ ن کجا ست ؟
نهضت با ید پا
یگا ه روشنفکران با درد ودموکرات که بخا طر نجا ت و ترقی وطن وانسا ن وطن حا ضر
بمبا رزه و کا ر اند با شد. نهضت نبا ید
متعلق به یک قوم , ملیت,سمت, گروپ ویا سا زما ن خا ص سیا سی ویا تفکر و اند یشه خا
صی با شد . نهضت میتوا ند کا نون ومحل تلا
قی اند یشه ها و تفکرا تی با شد که به ترقی , دموکراسی , قا نو نیت , مردم و دا نش
سا لا ری با ور داشته و برا ی تحقق آنها برزمند.
وجا یگا ه
نهضت با ید در مرکز در میا ن مردم در
خط آزادی , دمو کرا سی و ترقی با شد بمنظور رسیدن به جامعه مد نی و تحقق دمو کراسی
ملی که فرسخ ها از آنها فا صله داریم , باید راهی دراز وبسیار مشکلی را طی کردودر
هر گا می که بر میداریم با ید واقعیت کشور ما را که در اعما ق گودال عقب مانده گی
قرار داشته و سخت اسیر افسون اسا طیر کهن است جدآ در نظر داشت.
این را با ید خوب بدا نیم: تا کله ها را
نو نکنیم با کلا ه نو کردن ها هرگز ره به منزل مقصود نخوا هیم برد.